eitaa logo
ایقان
313 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
282 ویدیو
3 فایل
🌱مجمع جهانی ایقان ۴روز درماه مهمان جهادی مناطق محروم کشور...✌️ 📲آیدی: @IGHAN_ADMIN 🌐 وبسایت: http://ighan.ir 📨تماس/پیامک(sms): +989101602866 🛡اینستاگرام: https://www.instagram.com/ighan.ir 💰شماره کارت حساب رسمی: 5041-7210-6733-6090
مشاهده در ایتا
دانلود
💠👈خاطره نگاری اردوی16/ دختر- مینی بوس بنز- راه طولانی وکوهستانی... 📡 @IGHAN_IR 🔸اردوهای قبل به این فکر میکردم؛ پسرا چطور با مینی بوس این همه رو میان، هروقت هم پیاده میشن حتی تو اردوهای زمستون! 🔸دیگه کم کم شده بودیم که رسیدیم به مقصد، چشام یه نفرو دیگه سه نفر میدید، یه لحظه دوستم نگاه کردم عع خانم پاکزاد سه تاشده چرا؟! نگو ازهمه بچه ها سه نفر وجود داشت🤷‍♀ 🔸اسکان قدیمی بود، تازه سرم به زمین گذاشتم، یکی ازبچه ها صدام زد که دم در کارت دارن! خدایی همه رنگُ روم دیدن زدن زیرخنده خودشم خندش گرفت گفت میرم میگم حالش خوب نیست! 🔸03:00بامداد با زهرا تازه رفتیم بخوابیم (دکترباقری اگه تعداد داروهای جعبه کم بود چون من 1قرص استامینوفن 3دونه میدیدم، اگه کمی کاستی بود عذرمیخوام)! 🔸رفتیم بخوابیم بود! کی تو گرما سردش شده بود خدا میدونه¡ صبح بعداز و آقای رجبی/دبیراجرایی، رفتیم! البته ظهر رسیدیم منطقه فکرشا بکن: گرمای ظهر☀️، مینی بوس مدل62🚎، تشنگی و بی آبی🥺، غررر زدنا🗣 🤕اهالی برامون آب آوردن ولی انگار بچه های خودشون تشنه تر بودن، یکی ازبچه ها ازتشنگی زبونشم خشک شده بود 3بار آبی که تو لیوان کرده بود رو به بچه هایی که میگفتن خاله بهمون آب میدی؟ آخر سرهم آب بهش نرسید بنده خدا🥵، باهمون حال تا 4عصر منطقه بودیم!! 🤒برگشتیم ناهارخوردیم یه کم استراحت کنیم که روبرو شدیم! تیم دندانپزشکی حالشون ازحال کولر خرابتر بود کلی ناراحت بودن بخاطر اینکه بود. 🔸هنوز چهره زهرا یادمه مثل خودم؛ گرمازدگی ازیطرف، حرص خوردناشم یطرف! (خدایا میدونیم که میبینی واسه همین آرومیم) ! 🔸بامسئولین گروه درمیون گذاشتیم که قرار شد محل اسکان به عوض کنیم، قرار شد بعد نمازمغرب راه بیوفتیم که ساعت ۲۲:۳۰محل اسکان جدید باشیم! 📡 @IGHAN_IR 🔸هیچی دیگه رفتیم، شد ۲۳:۳۰گفتیم چرا راننده میگفت میرسیم حالا نیم ساعت دیگه راهه، ساعت رفت رو ۰۱:۳۰گفتیم چی شد!؟ راننده معلوم بود گفت 1ساعت دیگه میرسیم! 🔸 همه سر اومد، غیرقابل تحمل بود، اعتراضا بلندشد، همش میگفتن این چه مدیریتیه چه برنامه ریزیه، کلی حرف ! 🔸خدایش داشتن، راننده اصلاًحرف هیچکس گوش نمیداد، یهو گفت ۴ساعت دیگه راهه!! 💢گرما،بی خوابی،گرسنگی، بی آبی ۰۲:۳۰بامداد بوقت پارک !! شام توزیع شد، معترضان گرد مسئول گروه جمع شدن طبق معمول با سکوت، ، تایید ایشان مواجهه شدند. اینجابود راننده کرد مقصر منم، حرف هیچکسم گوش ندادم. 😂جالبتر اینکه یه دانشجویی مکانیک دانشجویان دندانپزشکی وپزشکی توصیه میکرد!! 📲۰۳:۰۰بامداد مسئول گروه به فرمانده سپاه الیگودرز: جناب سرهنگ امکان گروه درمهمانسرای ناحیه سپاه هست؟ : بله تا برسید ناحیه دستورش میدم. 🤦‍♂به فاطمه میگفتم یه کم خوبه بخدا درسته سخته، مشکله، اوضاع بده، یه لحظه خودمون جای مسئول گروه بذاریم، جواب همه دلخوریارو بالبخند میده، ماکه همه باید توکارجمعی باشیم، مشکل باید برطرف کنیم نه خودمون بشیم یه مشکل! ✌️صبح جهاد/ سرنوشت ساز؛ دبیراجرایی: جهادیا کادرحرفه ای تومنطقه منتظرن سوار بشد، بقیه که بامینی بوس قرمز برن خونه🤷‍♀ باخودم فکرمیکردم مگه میشه کسی برگرده آخه، نه بابا حالا ناراحتن یچیزی گفتن😊 همه باهم میریم منطقه😍! 👤بعضی دوستان برگشتن ! یه خورده باورش سخت بود برام ولی ! 🔸تاختیم تارسیدیم منطقه، سریع شروع بکار شدیم، میشه گفت توهمین 1روز کار 3روز انجام شد، خیلی بهشون یه دانشجو با یه جراح دندانپزشک با 3یونیت و 3کمپرسور و 250قطعه تجهیزات ریز درشت و یه عالمه موادمصرفی وحجم زیاد مراجعه کننده! 😍آخرشب باتمام خستگی تو همه خوشحال که برمشکلات شدیم، فهمیدیم ازمشکل باید ایستاد حلش کرد! هرجا تولد میریم میدیم ولی برعکس؛ ایقان بهمون یکی ازبهترین کادوهای دنیا رو داد (عطر،نمک،اسپند حرم ، پیکسل آرم جدید ایقان)😍 💐دکتر راد فکرنکنم تاحالا تو 1روز اینهمه دندون کشیده بودن، به همه میداد دستیارشم ازفشارکار وتنهایی 3بار 😅 ❤️دکتر بهرامی گذاشت مشاوره فردی، کارگاه آموزشی، نشست عمومی، گعدهای خصوصی، دکتراینجا دکتر اونجا دکتر همه جا فوق العاده است روحیش! 💐دکترباقری، ، خانم نعمتی بقیه سرتیما دوست داشتنی دستمریزاد داشتن، ماهم خونه نگشته نذاشتیم آدم به آدم بسته فرهنگی میدادیم. ✅ 📝خاطره نگار: الهه احمدی/فعال رسانه ای 📡 @IGHAN_IR
💠👈خاطره نگاری اردوی16/ دختر- مینی بوس بنز- راه طولانی وکوهستانی... 📡 @IGHAN_IR 🔸اردوهای قبل به این فکر میکردم؛ پسرا چطور با مینی بوس این همه رو میان، هروقت هم پیاده میشن حتی تو اردوهای زمستون! 🔸دیگه کم کم شده بودیم که رسیدیم به مقصد، چشام یه نفرو دیگه سه نفر میدید، یه لحظه دوستم نگاه کردم عع خانم پاکزاد سه تاشده چرا؟! نگو ازهمه بچه ها سه نفر وجود داشت🤷‍♀ 🔸اسکان قدیمی بود، تازه سرم به زمین گذاشتم، یکی ازبچه ها صدام زد که دم در کارت دارن! خدایی همه رنگُ روم دیدن زدن زیرخنده خودشم خندش گرفت گفت میرم میگم حالش خوب نیست! 🔸03:00بامداد با زهرا تازه رفتیم بخوابیم (دکترباقری اگه تعداد داروهای جعبه کم بود چون من 1قرص استامینوفن 3دونه میدیدم، اگه کمی کاستی بود عذرمیخوام)! 🔸رفتیم بخوابیم بود! کی تو گرما سردش شده بود خدا میدونه¡ صبح بعداز و آقای رجبی/دبیراجرایی، رفتیم! البته ظهر رسیدیم منطقه فکرشا بکن: گرمای ظهر☀️، مینی بوس مدل62🚎، تشنگی و بی آبی🥺، غررر زدنا🗣 🤕اهالی برامون آب آوردن ولی انگار بچه های خودشون تشنه تر بودن، یکی ازبچه ها ازتشنگی زبونشم خشک شده بود 3بار آبی که تو لیوان کرده بود رو به بچه هایی که میگفتن خاله بهمون آب میدی؟ آخر سرهم آب بهش نرسید بنده خدا🥵، باهمون حال تا 4عصر منطقه بودیم!! 🤒برگشتیم ناهارخوردیم یه کم استراحت کنیم که روبرو شدیم! تیم دندانپزشکی حالشون ازحال کولر خرابتر بود کلی ناراحت بودن بخاطر اینکه بود. 🔸هنوز چهره زهرا یادمه مثل خودم؛ گرمازدگی ازیطرف، حرص خوردناشم یطرف! (خدایا میدونیم که میبینی واسه همین آرومیم) ! 🔸بامسئولین گروه درمیون گذاشتیم که قرار شد محل اسکان به عوض کنیم، قرار شد بعد نمازمغرب راه بیوفتیم که ساعت ۲۲:۳۰محل اسکان جدید باشیم! 📡 @IGHAN_IR 🔸هیچی دیگه رفتیم، شد ۲۳:۳۰گفتیم چرا راننده میگفت میرسیم حالا نیم ساعت دیگه راهه، ساعت رفت رو ۰۱:۳۰گفتیم چی شد!؟ راننده معلوم بود گفت 1ساعت دیگه میرسیم! 🔸 همه سر اومد، غیرقابل تحمل بود، اعتراضا بلندشد، همش میگفتن این چه مدیریتیه چه برنامه ریزیه، کلی حرف ! 🔸خدایش داشتن، راننده اصلاًحرف هیچکس گوش نمیداد، یهو گفت ۴ساعت دیگه راهه!! 💢گرما،بی خوابی،گرسنگی، بی آبی ۰۲:۳۰بامداد بوقت پارک !! شام توزیع شد، معترضان گرد مسئول گروه جمع شدن طبق معمول با سکوت، ، تایید ایشان مواجهه شدند. اینجابود راننده کرد مقصر منم، حرف هیچکسم گوش ندادم. 😂جالبتر اینکه یه دانشجویی مکانیک دانشجویان دندانپزشکی وپزشکی توصیه میکرد!! 📲۰۳:۰۰بامداد مسئول گروه به فرمانده سپاه الیگودرز: جناب سرهنگ امکان گروه درمهمانسرای ناحیه سپاه هست؟ : بله تا برسید ناحیه دستورش میدم. 🤦‍♂به فاطمه میگفتم یه کم خوبه بخدا درسته سخته، مشکله، اوضاع بده، یه لحظه خودمون جای مسئول گروه بذاریم، جواب همه دلخوریارو بالبخند میده، ماکه همه باید توکارجمعی باشیم، مشکل باید برطرف کنیم نه خودمون بشیم یه مشکل! ✌️صبح جهاد/ سرنوشت ساز؛ دبیراجرایی: جهادیا کادرحرفه ای تومنطقه منتظرن سوار بشد، بقیه که بامینی بوس قرمز برن خونه🤷‍♀ باخودم فکرمیکردم مگه میشه کسی برگرده آخه، نه بابا حالا ناراحتن یچیزی گفتن😊 همه باهم میریم منطقه😍! 👤بعضی دوستان برگشتن ! یه خورده باورش سخت بود برام ولی ! 🔸تاختیم تارسیدیم منطقه، سریع شروع بکار شدیم، میشه گفت توهمین 1روز کار 3روز انجام شد، خیلی بهشون یه دانشجو با یه جراح دندانپزشک با 3یونیت و 3کمپرسور و 250قطعه تجهیزات ریز درشت و یه عالمه موادمصرفی وحجم زیاد مراجعه کننده! 😍آخرشب باتمام خستگی تو همه خوشحال که برمشکلات شدیم، فهمیدیم ازمشکل باید ایستاد حلش کرد! هرجا تولد میریم میدیم ولی برعکس؛ ایقان بهمون یکی ازبهترین کادوهای دنیا رو داد (عطر،نمک،اسپند حرم ، پیکسل آرم جدید ایقان)😍 💐دکتر راد فکرنکنم تاحالا تو 1روز اینهمه دندون کشیده بودن، به همه میداد دستیارشم ازفشارکار وتنهایی 3بار 😅 ❤️دکتر بهرامی گذاشت مشاوره فردی، کارگاه آموزشی، نشست عمومی، گعدهای خصوصی، دکتراینجا دکتر اونجا دکتر همه جا فوق العاده است روحیش! 💐دکترباقری، ، خانم نعمتی بقیه سرتیما دوست داشتنی دستمریزاد داشتن، ماهم خونه نگشته نذاشتیم آدم به آدم بسته فرهنگی میدادیم. ✅ 📝خاطره نگار: الهه احمدی/فعال رسانه ای 📡 @IGHAN_IR