سختی داستان نوشتن اونجایی خودشو نشون میده که برای ادامه ی داستان گزینه های زیادی روی میز داری . .
- چه دلیلی داری که میگی تهران داره بیروت میشه ؟
+ امروز یه خانوم با حجاب اختیاری و یه خانوم محجبه رو کنار هم دیدم
امام خمینی ، حسین حسین گفتن های توی حسینیه هارو آورد توی جامعه
آورد پشتِ مرز اسرائیل .
راجع به رشدِ فضای اینجا میشه از اون ممبر ترازی پرسید که از ده تایی بودنِ ایهام اینجا بودن . .
+ چرا اینجوری باهام حرف میزنی ؟ عین غریبه ها . .
- مگه میشناسیم همو ؟!
- لحظهگرگومیش
+ پس چرا امروز اومدی ؟
- به خاطر خودم ، اومدم مطمئن بشم برام تموم شدی . .
- لحظهگرگومیش
اره ، بین یچیزایی و امام حسین باید فاصله بذاری ، ولی اون یچیزایی جمهوری اسلامی نیست ! :)
- مهدی رسولی
این کشور که غرق شور حسینیه
مدیون نام خمینیه . .
میمونه ، تا وقت سر زدن آفتاب
بیرق سبز ابوتراب ، رو دوش سید علی ؛
«إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً»
محبوب من ، شما که میخواستید بروید ، پس چرا اینهمه خاطره در کوچه ی ما جا گذاشتید ؟؛
اون وقتایی که میشینم و از جنبه ی منطقی به احساساتم فکر میکنم رو دوست دارم .
بزرگم میکنن .
هدایت شده از [ پَناه ]
سعدی چو جورش میبری نزدیک او دیگر مرو!
ای بیبصر من میروم؟! او میکشد قلاب را..
#نیم_بیت
شهدای دفاع از حرم اگر نبودند ،
ما باید حالا با عناصر فتنهگرِ خبیثِ
دشمنِ اهلبیت و دشمن مردم
شیعه ، در شهرهای ایران میجنگیدیم .
- حضرتآقا
باید یه دست نصب کنم بغل صورتم که هر وقت گفتم بعدا میرم ادامه ی داستانمو مینویسم بخوره تو صورتم . .