eitaa logo
جامعه‌شناسی مقاومت
1.5هزار دنبال‌کننده
106 عکس
27 ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 از لایحه حجاب تا برنامه توسعه! 🔻 در دفتر نخست نامه جمهور، که دو شماره همزمان و یک ویژه‌نامه ضمیمه بود، کوشیدیم پروژه عدالت‌خواهیِ انسان انقلاب اسلامی را شرح بدهیم. در این شماره که یک ویژه‌نامه است، تلاش کرده‌ایم در حاشیه نقد لایحه برنامه هفتم توسعه، تأملاتی انضمامی داشته‌ باشیم درباره نگاه ما به توسعه و پیشرفت. از عدالت و پیشرفت شروع کردیم که اصلی‌ترین مسئله‌های ما هستند. 🔻 ما تلاش کرده‌ایم نشان بدهیم چگونه نواشعری‌گری و تحجر جدید، دین را منفور می‌کند؛ چگونه نابرابری جامعه را قطبی می‌کند؛ چگونه سیاست‌های تعدیلی و کالایی شدن حقوق اساسی اعتماد سیاسی و عمومی را از میان می‌برد و مانند این. اگر این‌ها پرداختن به ریشه‌های مسئله‌های کنونی ما نیست، پس چیست؟ 🔻 عجیب نیست که برای یک لایحه عجیب درباره حجاب، با مسیری عجیب‌تر برای تصویب، این همه اندیشکده و ذهن و زبان خلق‌الله حزب‌الله را مشغول کردند؛ در نهایت چه شد؟ چه حاصل؟ چطور کسر و فقط کسر کوچکی از این همه حساسیت، درباره عقب‌ماندگی در عدالت، پیوست عدالت و نقد برنامه هفتم توسعه مبذول نمی‌شود؟ 🔻 نه این که ربطی به این روزها داشته باشد؛ از قدیم این تفاوت‌ها بوده؛ ما از دو نظام ارزشی حرف می‌زنیم. در یک نظام ارزشی، عدالت ارزش مطلق است و در نظامی دیگر، که برای [برخی از] نیروهای ارزشی ساخته‌اند اما تنها ارزش مطلق، مطلقاً ارزشی ندارد؛ دارد؟ کو؟ بگذریم. 🔸 بعدالتحریر نامه جمهور سوم @iisociology
yanis-varoufakis-on-gaza-catastrophe.pdf
486.6K
این نسل‌کشی، اشغال و آپارتاید محض است. می‌توانستم یکی از اهداف حماس باشم، اما حماس را محکوم نمی‌کنم، ولو آن‌که من در خیلی چیزها با آنها مخالف باشم، ولو آن‌که در دفاع از جان خود، سرزمین‌ها، روستاها و محله‌هایشان، به کارهای وحشتناکی دست بزنند. دقیقاً چه کسانی‌اند که از ما می‌خواهند حماس را محکوم کنیم؟ بیایید صریح باشیم. این‌ها همان کسانی‌اند که وقتی اسرائیل، ارتش و سربازان اسرائیل، روزنامه‌نگاران غیرمسلح را می‌کشند، پرستاران، پزشکان و کودکان را می‌کشند، آن را نادیده می‌گیرند. آن‌ها فقط وقتی قربانیان اسرائیلی باشند، به یاد قوانین بین‌المللی می‌افتند، سازمان ملل و منشور آن را به یاد می‌آورند. می‌گویند، با اسلحه و بمب، هیچ راه‌حلی وجود نخواهد داشت. یاسر عرفات را به یاد آورید که اسلحه‌هایش را زمین گذاشت. دولت آپارتاید اسرائیل مصمم است کسانی را که اسلحه‌ی خود را زمین می‌گذارند سرکوب کند و مصمم است کسانی را که اسلحه‌ی خود را زمین نمی‌گذارند سرکوب کند. دولت آپارتاید اسرائیل به‌تمامی به دنبال حصارکشی و به قفس انداختن فلسطینی‌ها تا زمانی است که یا با مرگی آرام بمیرند یا مهاجرت کنند. ✍ یانیس واروفاکیس @iisociology
13.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚪️ مرور مطالب ویژه‌نامه نقد لایحه برنامه هفتم توسعه؛ شماره سوم فصلنامه «نامه‌جمهور» ▫️ تهیه نامه جمهور سوم با ارسال رایگان @iisociology
🔴 اکنون بر دولت‌های اسلامی فرض است که به یاری مظلومان فلسطینی بشتابند و دولت جعلی و غاصب صهیونستی را نیست و نابود سازند. آیت‌الله سید محمدصادق حسینی طهرانی @iisociology
اگر ایدئولوژی مدرن در تضاد با باورها، خرافه‌ها و نهادهای سنتی است و با خردباوری و آرمان‌هایِ مدرنیته و اومانیسم و انسان‌باوری همراه است، آن‌گاه چگونه است که در روزگار مدرن، خردباوریِ مدرنیته در شکلی از ایمان به خرد ابزاری، همچنان دیدگاه‌های اسطوره‌ای و سنتی را برای و در راستایِ آرمان‌های سودطلبانۀ سرمایه‌داری بازتولید می‌کند؟ آدورنو @iisociology
رادیکالیسم نمایشی ژیژک ایرانی. ژیژک بر این باور است که در تحلیل نهایی فرم تعین‌گر محتوا است. با این حال، ژیژک ایرانی آن را به کاریکاتوری ناخوشایند تقلیل می‌دهد. توهم دلخراشی که در ژیژک ایرانی از این ایده مایه می‌گیرد این است که باید «با فرم به جنگ با محتوا رفت»! لذا در رفتارهای اجتماعی_سیاسی خود، اعتقاد راسخی بر حفظ فرم در وجه رادیکال آن دارد. او مثل یک رادیکال لباس می‌پوشد، مثل یک رادیکال حرف می‌زند و غذا می‌خورد و علاقه‌مند است مثل یک رادیکال عمل کند، در حالی که زندگی او در نسبتی ارگانیک با رادیکالیسم مورد ادعایش قرار نگرفته است. این مسئله خود از تبعات زیستن در عصر بی‌باوری پسامدرنیستی است. آن‌چه که ژیژک با عنوان کلبی‌مسلکی بورژوایی یاد می‌کند. مشکل آن‌جاست که بستر اجتماعی‌ای که ژیژک ایرانی در آن زیست می‌کند و بخشی از آن است، نشانی از وجود یک روند و جریان فعال جمع‌باورانه‌ی اجتماعی/سیاسی به‌دست نمی‌دهد. لذا فعالیت صوری به‌اصطلاح «رادیکال» سوژه‌های سیاسی این بستر اجتماعی، در بهترین حالت عملی مجزا و فردی، و در بدترین حالت تنها یک نمایش فخرفروشانه است. ژیژک معتقد است که «آپاراتوس فرهنگی_اقتصادی، برای بازتولید خودش تحت بازار رقابتی، نه تنها مجبور است جلوه‌ها و محصولات قوی‌تر و تکان‌دهنده‌تر را تحمل کند، بلکه باید موجبات پیدایش آن‌ها را نیز فراهم آورد.» برخلاف تصور رایج، این شکل غالب رادیکالیسم نمایشی، از سوی تمامیت سیستم فرهنگی_اقتصادی سرمایه‌داری پسین، کاملاً پذیرفتنی است و هیچ وجه رهایی‌بخشی را نمایندگی نمی‌کند. لذا، سبک زندگی رادیکال، اگر در دهه‌ی انقلابی 60 نشان از مترقی‌بودن و عناد با وجوه سرکوب‌گر و پدرسالارانه‌ی سیستم را داشت، این‌ روزها، بخش پذیرفتنی و مشروع ایدئولوژی سیستم است. سبک زندگی ویژه‌ی جنسی، سبک زندگی ویژه‌ی معاشرت با اطرافیان، پرخاش‌گری‌های فردی، تعلق خاطر به یک حرفه و کار مشخص یا عدم تعلق به کار ثابت و… به‌تمامی اموری رایج و مرسوم‌‌اند. پس اگر ژیژک ایرانی در تلاش است با رادیکالیسم نمایشی، جلوه‌ای مترقی را از خود عرضه کند، متأسفانه ژست نمایش رادیکال، امری غیرقابل پیش‌بینی برای سیستم نیست! ژست رادیکالیسم نمایشی، در نهایت امر، منتهی به عملی فردی و با انگیزه‌های فردی، به دور از هرنوع آرمان جمع‌گرایانه خواهد شد که گشایشی انتقادی از ایدئولوژی سیستم را به بار نمی‌آورد. نمایش رادیکال‌بودن بخشی از هویت ژیژک ایرانی است. هویتی که با خشمی برتری‌جویانه همراه است. ژیژک ایرانی بر این باور است که بابت دانش نسبی‌ای که دارد، و همچنین موقعیتی که در آن قرار گرفته (موقعیت سوبژکتیو یک روشنفکر) باید نقش‌های متعددی را ایفا کند. در عین این‌که به بدیل وضعیت درهم‌پیچیده‌ی اجتماعی می‌اندیشد، هم‌زمان رسالتی برای خود تعریف کرده که به‌مثابه یک منتقد اجتماعی عمل کند. نقش‌های متعدد، اشغال موقعیت جذاب روشنفکر (که به تبختر می‌انجامد)، ناتوانی از درک جوانب پیچیده‌ی موضوعات اجتماعی، بی‌حوصلگی و شتاب‌زدگی در ارائه‌ی تحلیل، همگی در کنار یکدیگر به ژیژک ایرانی مشروعیت نمایش‌گری را می‌دهد. نباید فراموش کرد که، دیده شدن و تلاش برای دیده شدن، یک موضع هستی‌شناختی است. انسان بودن، گریزی از این موضع را به جای نمی‌گذارد. ایراد کار ژیژک ایرانی این است که نمایش‌گری را به یک وجه بازاری تقلیل می‌دهد. او از طریق این نمایش‌های رادیکال قصد تجارت فردیت متورم خود را دارد، نه بسط و نشر آرمانی که مدعای آن‌را دارد. فارغ از این‌که آرمان یک فرد، ارزش مثبت یا منفی دارد، عمل تجارت و فروش فردیت صاحب آن آرمان، به شی‌واره ساختن آرمان مذکور منتهی می‌شود. این ویژگی ناب ژیژک ایرانی را اسنوبیسم انقلابی می‌نامیم. اسنوبیسم انقلابی، تلاش سوژه‌ها است برای متمایز شدن در بستری که تنها وجه اشتراک تمایزیابی است. لذا، در نهایت این خصلت تمایزجویی به امری مشترک بدل می‌شود. تلاش‌های سترگ ژیژک ایرانی برای متمایز شدن، به امری نامتمایز و همگون بدل می‌شود. هرقدر که تلاش کند متمایز بیندیشد، هرقدر که تلاش کند متمایز زندگی کند، جایگاه متمایزی را اشغال کند، سرآخر او نیز کسی است درست مثل بقیه که جایگاه تمایزش ذاتاً امری ساختاری و نهایتاً مشابه با دیگران. ژیژک ایرانی به‌اجبار در این مسیر راه اغراق را می‌پیماید و رقابتی شرورانه را برای متمایز شدن می‌آغازد که نتیجه‌ای جز همدستی و هم‌گونی در پی نخواهد داشت. اگر روزگاری متمایز شدن واجد خصلتی مترقی و نفی وضعیت هم‌گون‌ساز موجود بود، در این زمانه، متمایز شدن امری تجویزی است و خصلتی آوانگارد در آن نمی‌توان سراغ کرد. نتیجه‌ی عملی اسنوبیسم انقلابی از این قرار است: من متفاوت رفتار می‌کنم، پس هستم! این رفتار کردن، مشتمل بر گستره‌ای از اعمال مختلف است، از سبک زندگی تا نگاه تحلیلی اندیشه‌ورزانه. هرچه متفاوت‌تر، بهتر! ✍ آرش اسدی @iisociology
🔰 انتخاب کردیم با عزت زندگی کنیم. ۱. امروز مردم غزه همان حس فاتحانه ای را دارند که انگلیسی ها بعد از جنگ جهانی دوم و غلبه بر نازی ها روی خرابه های لندن و در کنار کشته های خود داشتند و ماهم مطمئن هستیم که بعد از غلبه بر صهیونیست ها کشور خود را به بهترین شکل خواهیم ساخت. ۲. ایران هم پیمان ماست و اگر امروز می بینید ما توان یافتیم که برعلیه اسرائیل چنین عملیاتی را اجرا کنم به دلیل آموزش های نظامی و تامین تسلیحاتی است که توسط ایران صورت گرفته است. ۳. امروز حزب الله و حشدالشعبی و انصارالله که در ارتباط با ایران هستند همگی مشغول درگیری با اسرائیل و آمریکا هستند و همین موجب شده محاسبات نظامی رژیم به هم بریزد و انتظاری برای حضور مستقیم ایران نیست. ۴. حماس ۴۰ هزار نیروی رزمی در آماده باش و ۶۰ هزار نیروی احتیاط دارد و غیر از حماس دو نیروی جهادی دیگر هم در غزه یگان های خود را دارا هستند. ۵. در صورت حمله زمینی به غزه دنیا از عملکرد حماس متعجب خواهد شد. قدرت عملیات حماس در سه ضلع زمینی، هوایی و دریایی است. ۶. در یک ساعت ابتدایی عملیات طوفان الاقصی ۳۰ فرمانده ارشد رژیم اسیر شدند. ۷. اکثر خانه های غزه با پنل خورشیدی تولید برق دارند و برای نیازهای حداقلی استفاده می شود. ۸. غزه دو منبع آب اصلی دارد که یکی از طریق لوله کشی از قدس می آید و یکی از منابع زیرزمینی است و در حال حاضر مردم از آب های زیرزمینی استفاده می کنند. ۹. ما دغدغه زمین یا کشور خودمان را نداریم مساله ما آزاد کردن اسلام و نجات اسلام است. ۱۰. با همین وضعیت فعلی قادر هستیم تا یکسال به مقاومت و مبارزه ادامه دهیم. ۱۱. در روزهای ابتدایی جمعیتی از مردم غزه که در جنوب آشنایانی داشتند به سمت جنوب رفتند ولی به محض این که موضوع کوچ را مطرح کردند فورا به شمال برگشتند و حاضر شدند زیر بمباران باشند ولی احتمال کوچ دادنشان نباشد. ۱۲. هیچ تفکیکی بین مردم غزه و حماس امکان پذیر نیست چون همه مردم خود را عضو حماس می دانند و لازم شود در کنار حماس با ارتش اسرائیل می جنگند. ۱۳. بخش مهمی از دستاوردهای این عملیات اسناد و پرونده های محرمانه نظامی بود که بعد از تسخیر پادگان ها به دست آمد. ۱۴. حس مردم غزه این است که کاری را انجام دادند که هیچ نیروی نظامی در خاورمیانه موفق نشده بود در مقابل اشغالگران صورت دهد. ۱۵. خیلی وقت هست که از گنبد آهنین عبور کردیم و از ۷ اکتبر تا امروز ۴۰۰۰ نقطه سرزمین اشغالی هدف راکت های حماس قرار گرفته که گنبد آهنین کمتر از ۲۰ درصد آن ها را توانسته رهگیری کند. ۱۶. فقط در اثر اصابت راکت ها در شهرک عسقلان ۳۰۰ شهرک نشین مجروح یا کشته شدند. ۱۷. راهی که مردم غزه انتخاب کردند بدون بازگشت است و انتخاب کردند که با عزت زندگی کنند. ۱۸. در جریان عملیات ۱۰ هزار نیروی اسرائیلی را از نوار غزه دور کردیم. ۱۹. هدف اصلی عملیات در کنار همه تلفاتی که از دشمن گرفته یودیم این بود که صهیونیست ها و شهرک نشین ها دچار ارعاب شوند و بفهمند که این جا جای امنی برای زندگی شان نیست و این روند تا آزادی کامل ادامه دارد. ۲۰. مردم ما تجربه کرده اند و می دانند که در سال ۱۹۴۸ که عملیات پیش‌دستانه ای نبود هم ۵۰۰۰ نفر کشته و ۲ میلیون نفر آواره شدند. پس به عملیات طوفان ایمان کامل دارند. ۲۱. عملیات طوفان الاقصی هم بخشی از مراحل مبارزه با صهیونیست هاست و با تداوم این تحرکات و دست به دست دادن با کل جریان مقاومت در آینده قدس را آزاد خواهیم کرد. ۲۲. حس افتخار و پیروزی نه فقط در غزه که بلکه برای همه فلسطینی ها در کرانه باختری و اردوگاه ها شکل گرفته است. ✍ یکی از مجاهدین فلسطینی @iisociology
🔰 بیست نقد بر برنامه هفتم توسعه. 1. لایحه برنامۀ هفتم، ضدّ هفت مقولۀ «عدالت، زندگی، جامعه، انسانیت، عقلانیت، دولت و کارگران» است و ذیل مکتب سرمایه‌داری رفاقتی و با منطق بازاری و در حمایت از طبقۀ مرفه جدید، به‌ویژه نوکیسگان بخش خصولتی و خصوصی، نوشته شده است. 2. ما با یک نابرنامه یا برنامۀ بسیار ضعیف مواجهیم؛ اما مهم‌تر از انتقادات روشی، اشکال اصلی برنامه، در مکتب کلان مسلط بر آن، یعنی سرمایه‌سالاری رفاقتی متمرکز بر ایدۀ بازار آزاد نئولیبرالیستی است که برنامه را به خصوصی‌سازی، آزادسازی و سامانه‌سازی خلاصه کرده است. 3. مسئله، نه صِرف کمرنگی یا غفلت از عدالت و تأمین اجتماعی، بلکه ضدیت با آن و ریل‌گذاری برای تعمیق نابرابری و تضییع حقوق اساسی زندگی و رفاه عمومی است. 4. مطلوبیت مشارکت مردم در حاکمیت بدیهی است اما طبق تجربه‌های پیشین می‌دانیم که مولدسازی و خصوصی‌سازی، اسم رمز خصولتی‌سازی و اختصاصی‌سازی بوده، هست و خواهد بود. 5. علی‌رغم تضعیف جامعه به‌ویژه از دهۀ 90 شمسی، نه‌تنها نشانه‌ای از اصلاح رویّه و حرکت به‌سمت جبران فشارها و تحمیل‌ها بر جامعه و تقویت جامعه وجود ندارد؛ بلکه در صورت اجرای این لایحه، شاهد تقویت و شتاب در مسیر مجازات اکثریت جامعه به نفع اقلیت خواهیم بود. 6. ذیل سرفصل محیط کسب‌وکار به نقش‌آفرینان اصلی کار، یعنی کارگران و مسائل اصلی آنان هیچ اشاره‌ای نشده است. 7. به تهیدستان «طبقۀ چهار» از جمله بیکاران اجباری، کارگران و شاغلان غیررسمی و ساختمانی و فصلی، کودکان کار، بی‌خانمان‌ها و «هیچی‌ندارها» هیچ توجهی نشده است. 8. مسئلۀ بعدی ضدیت لایحه با حق زندگی به‌ویژه از طریق کالایی‎سازی حقوق اساسی همچون سلامت، آموزش، مسکن، اشتغال و بیمه است. 9. برنامه‌های توسعه، نه بر فرهنگ و گفتمان عدالتخواهی، مطالبه‌گری، ظلم‌ستیزی و «برادری و برابری»؛ بلکه بر فرهنگ فردگرایانه و سودمحورانۀ رقابت، مقاومت، قناعت و سختكوشي تأکید می‌کنند. 10. سرمایه‌داری نگاه منفی و شبه‌نژادپرستانه‌ای به طبقۀ مستضعف و قشر کارگر دارد و این امر در تأکید همیشگی بر همسویی محرومیت و آسیب‌های اجتماعی مشهود است. 11. فارغ از مسائل و جرایم ویژه و انحصاری یقه‌سفیدان، کافی است وضعیت کمّی و کیفی آسیب‌های فرهنگی اجتماعی اصلی کشور، ازجمله مفاسد اخلاقی و دینی، اعتیاد و طلاق دهک‌های بالا و پایین جامعه را با هم مقایسه کرد. 12. «عدالت» به عنوان اولین و مهم‌ترین قید کلان سیاست‌های کلی برنامۀ هفتم توسعه، نه در روح کلی و فصل‌های مختلف و تک تک خطوط برنامه، و نه حتی در یک فصل مستقل و متمرکز، هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی نشده است. 13. توجه لایحه به توزیع پیشینی ثروت و امکانات، که از مهم‌ترین ابعاد عدالت است، بسیار ناکافی است. همچنین از مسائل و محورهای بنیادینی نظیر توزیع منابع طبیعی، زمین، منابع مالی و اعتباری غفلت شده است. 14. تمرکز اغلب برنامه‌های تأمینی، محدود و منحصر به سطح ضرورت‌ها بوده و حداکثر در مواقعی به سطح توانمندی نیز اشاره شده است اما سطح رشد و تأمین حق اساسی هر فرد در بهره‌مندی از امکانات و بسترهای لازم پیشرفت مادی و معنوی، از ابعاد مغفول و فراموش‌شده تأمین و رفاه اجتماعی است. 15. با توجه به ناکارآمدی اجرایی نظام رفاه اجتماعی و نحیف‌بودن سیاست‌های لایحۀ توسعۀ هفتم در حل مسائل این حوزه، نظیر جمعیت 30.4 درصدی و حدود 27 میلیونی زیر خط فقر مطلق و افزایش شکاف فقر تا 27 درصد و پیدایش فقرای جدید تحت‌عنوان شاغلان فقیر، به نظر می‌رسد این برنامه در صورت اصلاح‌نشدن، در تحقق تأمین اجتماعی ناموفق خواهد بود. 16. لایحه با غفلت مطلق از اصل کلیدی کفایت، توجه منفی به اصل مبنایی عدالت و پرداخت ضعیف به اصل ضروری فراگیری، تمرکز تک‌بعدی و ناموجهی بر وجه اقتصادی اصل پایداری، آن‌هم از مسیرهای مسئله‌زایی نظیر واگذاری و بورس‌بازی و به اسم کاهش بنگاه‌داری و اصلاحات سنجه‌ای داشته است. 17. لایحه، عدالت اجتماعی را به تأمین اجتماعی تقلیل داده و تأمین اجتماعی را نیز به سیاست‌های حمایتی حداقلی، همچون توزیع بستۀ معیشتی و تخفیف مالیاتی فرو کاسته و کارویژۀ رایج خود در زمینۀ بیمه را نیز حتی‌المکان محدود و سخت‌دسترس کرده است. 18. با اجرای مادّه ۳۱، شاهد تحقق مجدد سیاست تعدیل و در واقع «شوک‌درمانی» تورم‌زا و تبعات اقتصادی، اجتماعی و امنیتی آن خواهیم بود. 19. در نظام تأمین اجتماعی دولت موظف است نیازمندان را شناسایی و در جهت ارائۀ خدمات به آن‌ها اقدام کند و ادای حقوق آن‌ها را به مراجعه و تقاضای نیازمندان، خاصه به‌صورت الکترونیکی منوط نکند. 20. تأکید ویژه بر خانوادۀ محترم شهدا و ایثارگران علیرغم بی‌توجهی به سایر اقشار نیازمند، توجیه منطقی و عادلانه نداشته و برای آنان نیز پیامد منفی اجتماعی دارد. ✍ کیوان سلیمانی 🔸 از متن سرمایه‌داری علیه عدالت منتشر شده در نامه جمهور سوم @iisociology
9.pdf
611.7K
🔰 ارزیابی‌ لایحه برنامه هفتم توسعه از منظر عدالت اجتماعی 🔸 از مجموعه گزارش‌های سیاست اجتماعی در ایران 🔹 سرپرست گزارش:‌ مجتبی نامخواه 🔹 نویسندگان: سید علی موسوی، کیوان سلیمانی، میثم ظهوریان، رقیه فاضل، علی اسکندری نداف 🔸 گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده تبلیغ و مطالعات باقرالعلوم (ع) 🔰 @iisociology
🔰 کوتوله‌های انقلابی و تکنوکرات‌های چفیه‌ای! ➖ دکتر بیژن عبدالکریمی در مصاحبه با روزنامه جوان: 🔸 وقتی در مورد مقوله انقلاب یا بچه‌های انقلابی صحبت می‌کنم، یک طیف گسترده است. وقتی در مورد گفتمان انقلاب صحبت می‌کنم، مراد من دهه‌های ۴۰ و ۵۰ نیست، مراد من طالقاتی، بازرگان و شریعتی نیست. امروز وقتی در مورد گفتمان انقلاب صحبت می‌کنم، مراد من گفتمانی است که حول رهبری شکل گرفته است، نیروهای صدیق این جریان مورد خطاب من هستند. 🔸 چون پشت این جریان تکنوکرات‌هایی هستند که چفیه را می‌اندازند دور گردن، اما هزار کار ناشایست انجام می‌دهند و بزرگ‌ترین رانت‌خواری‌ها را انجام می‌دهند. کوتوله‌های احمقی پشت گفتمان انقلاب پنهان شده‌اند و فرض کنید اخراج‌های بی‌رویه که شما آدمی مثل عبدالکریمی را اخراج می‌کنید به نام انقلاب، اما والله هیچ نسبتی این کارها با انقلاب اسلامی ندارد، چون افرادی که در این شرایط بد از مبانی حکمی و معنوی این انقلاب دفاع می‌کنند، این‌ها را اخراج و افراد کوتوله را جایگزین می‌کنند. 🔸 یک گروه اندکی هستند که قلب گفتمان انقلاب هستند، زندگی‌های ساده‌ای دارند. شکم‌های آن‌ها خیلی گنده نشده است. از گفتمان انقلاب دکان نساخته‌اند. بچه‌هایی را می‌شناسم که هشت سال در جبهه بوده‌اند، اما حتی کارت جانبازی هم نگرفته‌اند که خدای ناکرده خلوص آن‌ها شائبه‌دار نشود، حتی برای رفتن به حج هم از سهمیه استفاده نکرده‌اند، اما در مقابل پفیوزهایی هم هستند که پشت گفتمان انقلاب پنهان شده‌اند. 🔸 من به بچه‌های حقیقی گفتمان انقلاب می‌گویم که این‌ها کمر انقلاب را شکسته‌اند. وقتی مردم می‌گویند حزب‌اللهی، همان چهره‌های کریه و زشت را دیده‌اند؛ کسانی که در پشت ریش و چفیه پنهان شده‌اند. 🔸 من به این‌ها توجه ندارم، این‌ها طفیلی هستند. باید نیروهای اصیل انقلاب حواس‌شان باشد. آن استادی که دردمندانه انتقاد می‌کند، یک موی گندیده‌اش بهتر است از هزاران طرفدار اهل ریا. ریا امروز آفت بزرگ گفتمان انقلاب است. 🔰 @iisociology
1402-09-02-sh ofogh.mp3
13.09M
عرفان علیه ظلم و ترس. حضرت فاطمه علیهاالسلام؛ روح بزرگ و قدرت هیچ‌نخواستن. استاد حسن رحیم‌پور ازغدی @iisociology
تورم انقلابی. @iisociology