هدایت شده از مسائل کارگران
جان بیش از دو هزار کارگر در سال 1402 گرفته شد؛ روزانه شش نفر!
«علی ضیایی» رییس گروه بررسی صحنه جرم سازمان پزشکی قانونی کشور در گفتوگو با خبرنگار ایلنا درباره آمار متوفیان ناشی از حوادث محیطهای کاری در سال ۱۴۰۲ گفت:
در مجموع در سال ۱۴۰۲ در حوادث ناشی از کار، ۲۱۱۵ نفر جان خود را از دست دادهاند که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل که آمار تلفات یک هزار و ۹۰۰ نفر بود، ۱۱.۳ درصد افزایش داشته است.
از کل تلفات حوادث محیط کار در سال گذشته ۲۰۹۴ نفر مرد و ۲۱ نفر زن بودهاند، این در حالی است که تعداد مردان فوت شده در حوادث محیطهای کاری در سال ۱۴۰۱ یکهزار و ۸۷۰ نفر مرد و تعداد ۳۰ نفر زن بوده است.
در این مدت استانهای تهران با ۴۱۴ نفر، اصفهان با ۱۷۲ نفر، خراسان رضوی با ۱۴۷ نفر و مازندران با ۱۳۸ فوتی بیشترین آمار و استانهای کهگیلویه و بویراحمد با سه نفر، ایلام با ۹ نفر و زنجان با ۱۰ فوتی کمترین آمار تلفات حوادث محیطهای کار را داشتهاند.
سقوط از بلندی همواره بیشترین سهم را در آمار تلفات حوادث کار به خود اختصاص میدهد و بیش از نیمی از تلفات را شامل میشود. بر همین اساس در سال گذشته نیز ۹۸۳ نفر از قربانیان حوادث محیطهای کار به دلیل سقوط از بلندی جان خود را از دست دادهاند که ۴۶.۵ درصد کل تلفات را دربر میگیرد. این آمار درحالی نسبت به سال ۱۴۰۱ رشد ۱۴.۲ درصدی داشته است که در سال ۱۴۰۱، ۸۶۱ نفر به دلیل سقوط از بلندی در محیطهای کاری جان خود را از دست داده اند.
پس از سقوط از بلندی، اصابت جسم سخت با ۴۷۴ فوتی، ۲۲.۴ درصد از کل تلفات حوادث محیط کار به خود اختصاص داده و در رتبه دوم دلایل مرگ در این حوادث قرار گرفته است. براساس آمارها از مجموع ۴۷۴ نفر که به دلیل اصابت جسم سخت در محیطهای کاری جان خود را از دست دادهاند، ۴۶۸ نفر مرد و ۶ نفر زن بودهاند و در مقایسه با آمار سال ۱۴۰۱ که ۴۱۴ نفر به همین دلیل در حوادث مرتبط با محیطهای کاری جان خود را از دست دادهاند، رشد ۱۴.۵ درصدی داشته است.
دلایلی همچون برق گرفتگی، سوختگی و کمبود اکسیژن در رتبههای بعدی مرگ در حوادث کار قرار دارند و به ترتیب ۲۸۹ نفر، ۱۳۱ نفر و ۵۵ نفر در این حوادث جان خود را از دست دادهاند.
در سال گذشته آمار مصدومان حوادث محیطهای کاری که به مراکز پزشکی قانونی مراجعه کردهاند، ۵ درصد نسبت به سال ۱۴۰۱ افزایش داشتهاست، در این مدت ۲۷ هزار و ۳۷۷ مصدوم حوادث کار به مراکز پزشکی قانونی مراجعه کردهاند که ۱۴۲۷ نفر آنان زن و ۲۵ هزار و ۹۵۰ نفر آنان مرد بودهاند.
براساس آمارهای اعلام شده در سال ۱۴۰۱، ۲۶ هزار و ۷۴ نفر در محیطهای کاری مصدوم شدهاند که از این تعداد ۱۲۹۳ نفر زن و ۲۴ هزار و ۷۸۱ نفر مرد بودهاند.
همچنین بیشترین مصدومان حوادث کار مربوط به استانهای تهران با ۳ هزار و ۳۸ نفر شامل ۲۳۹ زن و ۲۷۹۹ مرد، اصفهان با ۲ هزار و ۸۹۶ نفر شامل ۱۷۱ زن و ۲ هزار و ۷۲۵ مرد و خراسان رضوی با ۲ هزار و ۳۴۳ نفر شامل ۱۱۹ زن و ۲ هزار و ۲۲۴ مرد بوده است. کمترین مصدومان حوادث کار نیز در استانهای سیستان و بلوچستان با ۱۶۹ نفر شامل ۷ زن و ۱۶۲ مرد، خراسان جنوبی ۲۲۸ نفر شامل ۴ زن و ۲۲۴ مرد و هرمزگان با ۲۶۸ نفر شامل ۵ زن و ۲۶۳ مرد، بوده است./ ایلنا
@edallatkhahi
🔸 روند افزایشی خودکشی از ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱
➖ تصویر: نرخ خودکشی موفق در ایران از سال ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱(به ازای ۱۰۰ هزار نفر)
▫️ اطلاعات آماری مربوط به خودکشی در سال گذشته (۱۴۰۲) هنوز منتشر نشده است، اما در سال ۱۴۰۱ بنا به گفته رییس مرکز مشاوره دانشگاه علوم پزشکی ایران بیش از ۶ هزار نفر بر اثر خودکشی فوت کردهاند که به نظر میرسد در سال ۱۴۰۲ افزایش قابل ملاحظهای داشته است.
▫️تعداد خودکشی منجر به فوت در سال ۱۴۰۰ از سوی نیروی انتظامی ۵۰۸۵ نفر بیان شد که در سال ۱۴۰۱ حداقل ۱۸ درصد رشد داشته است.
▫️اگر سال ۹۵ را برای مقایسه در نظر بگیریم، تعداد خودکشی منجر به مرگ در ایران حدود ۵۹ درصد رشد داشته است. این میزان رشد، نشان میدهد که نمیتوان مدعی بود رشد خودکشی تابعی از رشد جمعیت است؛ چرا که جمعیت ایران طی این ۷ سال، ۵۹ درصد رشد نداشته است.
▫️رشد جمعیت ایران در سال ۱۴۰۱ در مقایسه با سال ۹۵ حدود ۹.۵ درصد میشود؛ بنابر این، درصد رشد خودکشی در ایران طی این مدت حدود ۶.۲ برابر درصد رشد جمعیت بوده است.
حسین نورینیا
جزییات بیشتر در لینک زیر:
khabaronline.ir/xmb3k
@iisociology
ستم یا آسیب؛ مسئله کدام است؟
حلقههای میانی؛ راه یا بیراهه؟
امروز تحجر ارتجاعی راه دیروز تجدد التقاطی را در پیش گرفته و با تمرکز بر آسیبهای اجتماعی همچون اعتیاد و طلاق و مفاسد اخلاقی، که هم اشتباه و چالش نیمهاختیاریاند و هم معلول و پیامد مسائل اجتماعی، از تمرکز بر مسائل اجتماعی همچون نابرابری و تبعیض و سرکوب دستمزد کارگران، که هم ظلم اجباری و تحمیلیاند و هم علت آسیبهای اجتماعی، طفره رفته و بر آنها سرپوش میگذارد. طبق منطق عقلی و نقلی و تجربی، نابرابری و فقر و تکاثر منجر به رواج آسیب و فساد و مفاسد اجتماعی و اخلاقی در جامعه میشود.
از طرفی موضوع و مخاطب اصلی آسیبشناسی اجتماعی، جامعه است و موضوع و مخاطب مسئلهشناسی اجتماعی، حاکمیت. بنابراین از این منظر نیز تمایل محافظهکاری متصل نسبت به غلبه آسیبشناسی بر مسئلهشناسی، طبیعی و قابل فهم در فضای تضاد منافع است. در حالی که حاکمیت هم از مسیر مسائل آسیبزا و هم از مسیر آسیبهای مبتلابه، در شیوع آسیبهای اجتماعی در کشور نقش ویژه داشته و شایسته تمرکز از سوی مصلحان اجتماعی است.
از طرف دیگر در فضای آسیبشناسی نیز تحجر و تجدد، هر دو بر طبقه مستضعف تمرکز داشته و کمتر به شیوع علِّی آسیبها در طبقه مترف و مسئول و سرریز آنها در ساختار طبقاتی جامعه سرمایهداری، توجه دارد. کافی است پژوهشی کمّی و کیفی انجام شود تا کمّ و کیف آسیبها در طبقات مترف و مستضعف سنجش و مقایسه شود. قابل پیشبینی نیست که انواع روابط نامتعارف و نامشروع، مصرف مواد مخدر گران و نوظهور و طلاق در میان مترفین شایعتر است یا مستضعفین؟
بنابراین فارغ از حسن نیت احتمالی برخی فعالان جوان، شبهکنشگری متحجرها از جمله در بهاصطلاح جریانات حلقههای میانی برخاسته از حاشیه نهادهای امنیتی و عمومی و متمرکز بر آسیبهای اجتماعی مناطق و محلات حاشیهنشین، نه تنها امکان کارآمدی و اثرگذاری جدی در حل مسئله و بهبود وضعیت اجتماعی ندارد بلکه هم به تعلیق و تعمیق مسائل و آسیبهای اجتماعی کمک میکند و هم از پیدایش و گسترش نیروها و جریانات خودجوش، مستقل و منتقد اجتماعی برای کنشگری کارآمد و مؤثر در حل مسئله و تحول وضعیت پیشگیری و ممانعت میکند.
برای نمونه در شرایطی که هر ساله میلیونها ایرانی در سایه سرکوب تشکلهای مستقل کارگری، از سرکوب دستمزد کارگران متضرر میشوند، مجموعههای مردمینما بدون کوچکترین واکنش و حتی اطلاعی از مسئله، به خیال خام خود مشغول کاهش آسیبها با حمایت و شبکهسازی گروههای مردمی محلات حاشیه و شهرستانهای محروم هستند!
البته تولید و تکثیر این مجموعههای مصنوعی ریشه در تصمیم و سیاستی فراتر از کنشگران و گروهها، و در سطح سیستم و ساختارها و تصمیمگیران حاکمیت دارد؛ ساخت و برساخت یک مشارکت مصنوعی یک تصمیم تحجرمآبانه و محافظهکارانه در تثبیت وضع موجود است. جریان حاکم دچار یک معضل متناقض است؛ از یک سو نیازمند مشارکت و مدعی جمهوریت است، و از سوی دیگر درگیر بحران اعتماد و رضایت اجتماعی. پاسخ حاکمیت به این پارادوکس، ساخت یک شبهجامعه همدل، همسو، متصل و مطیع از یک سو و اجتماعزدایی و جامعهستیزی و تبدیل جامعه به ناجامعه از سوی دیگر است.
بنابراین عجیب اما واقعی است که ادبیات و انگاره رنگباخته آسیبهای اجتماعی، همچنان و هنوز نقل محافل پیدا و پستوی اجرایی و سیاسی و سیاستی کشور، از وزارت کشور تا شورای عالی انقلاب فرهنگی است. شعار امسال نیز وزش باد به خرمن حلقههای مزاحم و کاسبان آسیب است؛ از جیب بیتالمال، به نام مردم مستضعف و به کام دلالان اجتماعی لولیده در دکانهایی با عناوین «قرارگاه»، «شتابدهنده»، «دانشبنیان»، «مرکز نوآوری» و... .
خلاصه آنکه باید به جای «کاهش آسیبهای معلولی جامعه مستضعفان با تکثیر مجموعههای مصنوعی مردمینما»، بر «حل مسائل علّی حاکمیت مترفان با تقویت تشکلهای مستقل مردمی» تمرکز کرد.
کیوان سلیمانی
@edallat
هدایت شده از جامعهشناسی مقاومت
157097728_-1893074516.pdf
1.16M
پیمایش دینداری در ایران؛ ۱۴۰۲
@iisociology
پیمایش ملی - خانواده. ۱۰۴۲.pdf
1.22M
پیمایش خانواده در ایران؛ ۱۴۰۲
@iisociology
پیمایش_ملی_اعتماد_و_سرمایه_اجتماعی_۱۴۰۲.pdf
1.05M
پیمایش اعتماد و سرمایه اجتماعی در ایران؛ ۱۴۰۲
@iisociology
هدایت شده از جامعهشناسی مقاومت
36.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دهه نود، دهه فقر و نابرابری.
یک دهه از زندگی در حالی گذشت که دادهها و پژوهشها حکایت از سقوط شاخصهای رفاهی و کیفیت زندگی ایرانیان دارد. در این گزارش افزایش چشمگیر فقر، نابرابری و شکاف طبقاتی در دهه 90 بررسی شده است.
@iisociology