جامعهشناسی انتقادی
💠 مؤسسات حوزوی و جامعه شناسی تشیع 🔷 حمید پارسانیا 🔷 محمود تقی زاده داوری 🔷 سارا شریعتی 🔷 کمال رضوی
💠 کاستیها و آسیبهای مطالعات جامعهشناختی در مؤسسات حوزوی
🔸 دوشنبه، سوم اردیبهشت ۱۳۹۷ گروه مطالعاتی جامعهشناسی تشیع، با همکاری انجمن علمی دانشجویی جامعهشناسی، نشستی با عنوان «مؤسسات حوزوی و جامعهشناسی تشیع» و با ارائهی مباحث توسط دکتر سارا شریعتی، حجج اسلام حمید پارسانیا و محمود تقیزاده داوری و نیز دکتر کمال رضوی برگزار نمود.
🔹 دکتر شریعتی: عمر عنوان جامعهشناسی تشیع زیاد نیست؛ ولی تاریخچه آن به قدری است که بتوانیم درباره دو مرحله از این تاریخچه صحبت کنیم؛ مرحله اول، مرحله طرد و رد است و مرحلهی بعد هم، پذیرش انتقادی. موضع طرد و رد گرایشی بوده که طی آن رویکردهای علوم اجتماعی به دین موضع گیری داشتهاند و گویا لفظ جامعهشناسی را لفظی سکولار و الحادی قلمداد میکردهاند و برایشان، جامعهشناسی تشیع، ناموجه بهنظر میرسیده است. خوشبختانه، امروزه از این مرحله رد شدهایم و به مرحله دوم، یعنی پذیرش رویکرد اجتماعی به تشیع رسیدهایم.
🔹 دکتر رضوی: در مطالعاتی که انجام دادم، توانستم پنج مخرج مشترک را برای دو مؤسسه امام خمینی و شیعهشناسی (و احیاناً دیگر مؤسسات حوزوی با رویکرد علوم اجتماعی) استخراج نمایم؛ مخرج مشترک اول اتخاذ پیشفرضهای آزموننشده و غیرتجربی کلامی، الهیاتی و سیاسی در مطالعاتشان؛ مخرج مشترک دوم استفاده و تمسک ابزاری از مفاهیم و نظریههای علوم اجتماعی (مثلاً به نظریات گیدنز و پارسونز ارجاع داده میشود؛ اما در نهایت، نتیجهگیریها براساس پیشفرضهای نویسندگان است)؛ مخرج مشترک سوم جعل و برساخت مفاهیمی که در جامعهشناسی متعارف نیست (مثل عبارت «شبهسازمان» برای معرفی روحانیت)؛ مخرج مشترک چهارم فقدان جهتگیری روششناسی مشخص؛ مخرج مشترک پنجم: برخورد گزینشی با تاریخ.
🔹 حجتالاسلام تقیزاده داوری: واژه تشیع به دو معناست؛ یکی از معانی آن، پیروی از کسی است و معنای دیگر که کمتر مورد توجه قرار میگیرد، حلشدن و ذوبشدن است. در اصطلاح، شیعه به کسی گفته میشود که از علی(ع) و اولادش پیروی میکند. باید توجه داشته باشیم که لازمهی شیعهگری، اعتقاد قلبی به امیرالمؤمنین(ع) است.
🔹 #استاد_پارسانیا: بهنظرم دوگانهای که خانم دکتر شریعتی برای رد و پذیرش انتقادی جامعهشناسی شیعی بیان کردند، قابل نقد است. در این بحث، دوگانه دیگری قابل تصور است: دوگانهی ابژه و سوژه. اگر ابژه را اسلام تعریف کنیم، سوژه چه کسی خواهد بود؟ تشیع بهعنوان یک فرهنگ با هستیشناسی و مبنای خاص خودش نسبت به اندیشه اجتماعی آیا فعال است یا فقط ابژهای ساکت است؟ همان مؤسساتی که فکر میکنید در برابر ورود جامعهشناسی مقاومت کردند، اولین مراکزی بودند که علوم اجتماعی و جامعهشناسی را وارد فضای کنونی کردند و بیشتر، رویکردشان رویکرد نظری به حوزه مطالعاتی است.
🌐 متن کامل گزارش نشست👇👇
🌐 http://mobahesat.ir/16136
💠 @hparsania
💠 تقدم متقابل حکمت و عدالت
💎 عدالت، فضیلتِ عقل عملی است.
🔹 برتری نفس مَلکی بر دو نفس سبعی و بهیمی به معنای برتری فضائل مختص به نفس ملکی بر فضائل آن دو نفس است. نفس ملکی که همان نفس ناطقه انسانی است به دلیل تجرد خود از قوه عقلی است و عقل از دو جهت ادراک و تحریک به دو بخش نظری و عملی تقسیم می شود.
🔹 حکمت، فضیلتِ مختص به عقل نظری است و عدالت، فضیلتِ مختص به عقل عملی. حکمت، دانستن حقایق موجودات است آن گونه که هستند و این فضیلت به حسب موضوع معرفت، خود به دو قسم نظری و عملی تقسیم می شود. حکمت در علم النفس، مراتب و قوای نفس را شناسایی میکند و در علم اخلاق، فضائل مربوط از قوا و از جمله فضائل مختص به عقل نظری و عملی را؛ یعنی حکمت و عدالت را شناسایی می کند.
🔹 به این اعتبار می توان گفت که فضیلت حکمت بر همه فضائل برتری و تقدم داشته و به حسب حقیقت خود از دیگر فضائل ممتاز است. در واقع حکمت، معرفت ناب عقلی به حقایق امور است.
🔹 عدالت، فضيلتِ عقل عملی است و عبارت است از: تصرف معرف نفس ناطقه در مراتب، شئون و قوای مختلف بر اساس فضیلت مختص به هریک از آنها. عدالت نیز مانند حکمت بر دیگر فضائل و از جمله بر فضیلت حکمت تقدم دارد؛ زیرا با تدبیر عادلانه عقل عملی است که عقل نظری نیز از قوه به فعل می رسد و علوم نظری و عملی و از جمله فضائل گوناگون را شناسایی می کند.
🔹 عدالت به رغم جایگاه برتری که نسبت به دیگر فضائل دارد برخلاف حکمت یک فضیلت مستقل در قبال دیگر فضائل نیست؛ بلکه مجموعه فضائل مربوط به همه قوا را شامل می شود. با عملکرد و حضور عقل عملی است که فضائل هریک از قوا محقق می شود و نیز نسبت صحیح بین فضائل تامین می گردد.
🔹 تقدم حکمت بر همه فضائل و از جمله عدالت و همچنین تقدم عدالت برهمه فضائل و از جمله حکمت ، این تقدم متقابل حکمت بر عدالت و عدالت بر حکمت را موجب می شود؛ این تقدم متقابل به دو اعتبار مختلف است؛ نفس انسان از آن جهت که باید حکمت را تحصیل کند به استعمال و تصرف عقل عملی نیاز دارد و حکمت از آن جهت که شناخت حه می باشد، شناخت فضائل و از جمله فضیلت عدالت را دربر می گیرد.
✍ استاد حمید پارسانیا
💠 @hparsania
1_10272873.pdf
251.2K
💠 ترجمه و شرح باب ثانی از کتاب الحروف فارابی
✍ استاد حمید پارسانیا
1⃣ جلسه اول
💠 @hparsania
1_10272916.pdf
205.6K
💠 نسبت کلام با فلسفه و ملت
2⃣ جلسه دوم ترجمه و شرح کتاب الحروف فارابی
✍ استاد حمید پارسانیا
💠 @hparsania
1_10272923.docx
48.7K
💠 کلام، فلسفه و علم مدنی
3⃣ جلسه سوم ترجمه و شرح کتاب الحروف فارابی
✍ استاد حمید پارسانیا
💠 @hparsania
1_10272942.docx
50.2K
💠 وجوه اشتراک و امتیاز علم فقه و کلام
4⃣ جلسه چهارم ترجمه و شرح کتاب الحروف فارابی
✍ استاد حمید پارسانیا
💠 @hparsania
1_10274029.doc
160.3K
💎 چیستی علم دینی
✍ استاد حمید پارسانیا
💎 @hparsania
📽 رصد مسائل مربوط به رسانه ها در ایران
🌐 https://www.aparat.com/v/gGROc
👤 استاد حمید پارسانیا
🔷 گردهمایی اساتید ارتباطات و رسانه انجمن سواد رسانه مرکز فرهنگی هنری دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
🔸 1395/6/5
💠 @hparsania
📽 مسأله رسانه و بایسته های نظری آن
🌐 https://www.aparat.com/v/n0WH9
👤 استاد حمید پارسانیا
🔷 گردهمایی اساتید ارتباطات و رسانه انجمن سواد رسانه مرکز فرهنگی هنری دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
🔸 1395/6/5
💠 @hparsania
📽 طلاب حوزه های علمیه و علم ارتباطات
🌐 https://www.aparat.com/v/EwDsG
👤 استاد حمید پارسانیا
🔹 در گردهمایی اساتید ارتباطات و رسانه انجمن سواد رسانه مرکز فرهنگی هنری دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه
🔸 1395/6/5
💠 @hparsania
📽 بررسی ابعاد فرهنگی و آموزشی سند 2030
🌐 https://www.aparat.com/v/5kx12
👤 استاد حمید پارسانیا
🔹 نشست بررسی ابعاد فرهنگی آموزشی سند 2030 انجمن سواد رسانه مرکز فرهنگی هنری دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
💠 @hparsania