eitaa logo
ایلامیاران
38 دنبال‌کننده
1 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
17 دیماه 1402
نگاهی اجمالی به انتخابات مجلس در حوزه جنوبی ایلام؛ 💥باید منتظر ماند و دید... ✍ سعید بگ‌نظری - روزنامه‌نگار آبدانان احمد کرمی، معاون پیشین استانداری ایلام؛ بهزاد علیزاده، نماینده فعلی مجلس و اسدالله چراغی، معاون بیمارستان گلستان اهواز را می‌توان اضلاع مثلثِ انتخابات مجلس در حوزه جنوبی ایلام دانست که علاوه بر رقابت درون شهرستانی، در سایر نقاط حوزه انتخابیه با یکدیگر در رقابت هستند و در این بین «احمد کرمی» به واسطه ارتباطات گسترده اجتماعی و برخورداری از رزومه کاری موثر، بیش از سایرین توانسته است نظر مردم این دیار را متوجه خود کند. یکی از بزرگترین چالش‌های پیش‌روی کاندیداهای آبدانان، میزان مشارکت مردم این شهرستان در انتخابات است که ممکن است آراء «بنوار» آنان را تهدید کند؛ موضوعی که در صورت بروز، به سود کاندیداهای دره‌شهر و دهلران خواهد بود. باید دید در هفته‌های باقیمانده، کاندیداهای شهرستان آبدانان از چه تاکتیکی برای عبور از این چالش استفاده خواهند کرد؟ بدره در این دوره از رقابت‌ها، ۵ نفر از این شهرستان تایید صلاحیت شده‌اند تا در کنار سایر نامزدها، شانس خود را برای کسب کرسی نمایندگی مجلس امتحان کنند. بدره‌ای‌ها در صورتی خواهند توانست صاحب تک‌کرسی نمایندگی حوزه جنوب ایلام در مجلس شوند که علاوه بر ائتلاف درون شهرستانی و رسیدن به کاندیدای واحد، در جلب نظر اکثریت مردم دره‌شهر به عنوان متحد سنتی خود، موفق ظاهر شوند و سپس چشم به آراء آبدانان و دهلران و اتفاقات احتمالیِ این حوزه داشته باشند. با نگاهی به فعالیت کاندیداهای بدره، می‌توان دریافت که آنها برای دستیابی به ائتلافی اثرگذار و رسیدن به کاندیدای واحد، راه دشواری در پیش دارند؛ زیرا تعداد قابل توجهی از لیدرهای انتخابات بدره - برخلاف دوره قبل- حمایت از کاندیداهای غیربدره‌ای را در دستور کار قرار داده‌اند. دره‌شهر شش کاندیدای گمنام اما پرانگیزه این شهرستان در حالی به پیشواز انتخابات اسفندماه می‌روند که می‌دانند تنها شانس حضور آنان در دور دوم انتخابات و یا راهیابی به مجلس، «اتحاد درونی» و «ائتلاف بیرونی» با مردم بدره است. در میان کاندیداهای دره‌شهری، عبدالرحیم کرم‌خدایی و شکرالله حاجیوند بیش از سایرین توانسته‌اند با تشکیل ستادهای منسجم، دیدارهای چهره به چهره و استفاده از ظرفیت فضای مجازی، خود را به مردم حوزه جنوب معرفی و به واسطه پیوندهای سببی و نسبی با مردم بدره و آبدانان، نظر بخشی از مردم این شهرستان‌ها را متوجه خود کنند. به نظر می‌رسد چنانچه کاندیداهای دره‌شهر ائتلاف کنند، نامزد نهایی آنها مورد توجه مردم بدره نیز قرار خواهد گرفت و شانس حضور آنان در مرحله دوم، بسیار بالا خواهد رفت. دهلران به واسطه درهم تنیدگی‌های قومی و قبیله‌ای، وضعیت رقابت کاندیداها در دهلران قدری متفاوت از سه شهرستان دیگر است. سه کاندیدای تایید صلاحیت شده این دیار تاکنون نتوانسته‌اند توجه کارشناسان را جلب کنند؛ شاید به همین خاطر است که تحلیل‌گران، منتظر اعلام نظر شورای نگهبان در بازبینی تایید صلاحیت‌ها هستند؛ چنانچه سید حسینعلی موسوی موفق به اخذ تایید صلاحیت شود، یکی از ارکان اثرگذار در جذب آراء مردم دهلران خواهد بود؛ تایید صلاحیت محمد غلامی، معاون پیشین فرمانداری دهلران نیز اگرچه در نهایت به سود ائتلاف احتمالی دره‌شهری‌ها خواهد بود، اما تنور رقابت‌های درون شهرستانی را در این دیار داغ خواهد کرد. ادامه دارد... @ilamyaran
💥انتخابات حوزه جنوب ایلام و این ۴ نفر سعید بگ‌نظری - روزنامه‌نگار اسدالله چراغی "اسدالله چراغی" دکترای کسب و کار و دانشجوی phd ؛ مدرس دانشگاه و معاون بیمارستان گلستان اهواز؛ زاده روستای سنگ‌بهرام در ۵ کیلومتری دشت‌عباس دهلران؛ بزرگ شده آبدانان و منتسب به طایفه گَرَکی دهلران است که گوشه چشمی به حمایتِ طایفه مَفرَوَند -خالووان- هم دارد که اگر موفق به جلب نظر این دو طایفه شود، بیش از ۳ هزار رأی را به صندوق آراء خود خواهد افزود. هرچند وی در دوره قبل نفر سوم انتخابات بود و توانست بیش از ۸ هزار رأی در دهلران، ۳ هزار و ۴۰۰ رأی در آبدانان و حدود ۵۰۰ رای را از مردم دره‌شهر و بدره کسب کند؛ اما حضور افرادی همچون حسینعلی موسوی، محمد غلامی، هادی رضایی، یونس گلی، اسدالله دلفانی، سیدمحمد طاهری‌مقدم و... پایگاه رای او را در دهلران با چالش جدی مواجه کرده است. همراهانِ چراغی بر این باورند چون وی در این سال‌ها و خصوصاً در ایام کرونا، پذیرای بیش از ۵ هزار نفر از مردم حوزه جنوب ایلام بوده، از شانس زیادی برای کسب آراء آنان برخوردار است؛ موضوعی که اگر به وقوع بپیوندد، "اسدالله چراغی" را به یکی از فینالیست‌های این دوره از انتخابات مجلس تبدیل خواهد کرد. اگرچه وی به نسبت دیگر کاندیداهای آبدانان از آراء مردم این شهرستان برخوردار نیست اما بهره‌گیری از پتانسیلِ معترضان پرشمار عملکرد "بهزاد علیزاده" در کنار تلاش برای تقابل کاندیداهای شاخص دره‌شهر با یکدیگر از مهمترین تاکتیک‌‌های اتاق فکر ستاد انتخاباتی چراغی به شمار می‌روند تا بلکه از این مسیر، او را از گلستان رهسپار بهارستان کنند. چراغی برای رسیدن به بهارستان علاوه بر داشتن رقبای پر قدرت، مانع بزرگی به نام «نداشتن سابقه اجراییِ مرتبط با نیازهای حوزه انتخابیه» را در مقابل خود دارد؛ موضوعی که اتاق فکر ستاد وی در فرصت باقیمانده تا روز انتخابات باید برای آن چاره‌اندیشی کند. حسینعلی موسوی تایید صلاحیت «حسینعلی موسوی» به عنوان یکی از کاندیداهای پر رزومه‌ای که علاوه بر فرمانداری و بخشداری در نقاط مختلف استان، فرمانداری دهلران را نیز در کارنامه خود دارد، تحلیل آراء مردم این شهرستان مرزی را با چالش جدی مواجه کرده است. موسوی از سادات سیدفخرالدین زرین‌آباد است که بر روی آراء مردم میمه و کنار کشیدن سیدمحمد طاهری‌مقدم حساب ویژه‌ای باز کرده‌است تا با تکیه بر آراء ایل کُرد و حمایت یکپارچه مردم دهلران، راهی دور دوم انتخابات شود. سادات سیدابراهیم و رودبند که مهاجرین بردی زرین‌آباد به شهرستان دره‌شهر هستند، از دیگر چشمه‌های امید آراء سروار موسوی در این انتخابات هستند؛ ساداتی که با گذشت قرنها از مهاجرتشان به آن منطقه، هنوز هم ارتباط خود را با سایر سادات ساکن در حوزه جنوب ایلام حفظ کرده‌اند. ارتباطات نسبی موسوی با مردم بدره، او را امیدوار به کسب بخشی از آراء مردم این دیار کرده است تا بلکه با کسب حد نصاب لازم، راهی دور دوم انتخابات شود. نداشتن تیم رسانه‌ای منسجم و آغاز دیرهنگام فعالیت ستاد موسوی را می‌توان از مهمترین نقاط ضعف او برشمرد که لازم است تا پیش از فرا رسیدن ایام تبلیغات رسمی، برای جبران آنها چاره‌اندیشی شود. ایوب کلانتری «ایوب کلانتری» متولد سال ۱۳۶۱ ، مهندس عمران، دارای ۲۰ سال سابقه فعالیت بانکی در شهرستان‌های دره‌شهر، آبدانان و بدره است؛ او از کلانتری‌های دره‌شهر، داماد میر‌های هاشمی، نوه زینی‌وندها و دایی تعدادی از ناصرعالی‌های سراب‌باغ آبدانان است. پیوند نسبی با طایفه زرگوش آبدانان و همچنین هندمینی دره‌شهر در کنار ارتباط سببی با طایفه کولی‌وند و بسیاری از خانواده‌های سرشناس دره‌شهر، سبب شده تا وی در روزهای گذشته نسبت به سایر کاندیداهای این شهرستان رشد آراء چشمگیری داشته باشد. در شرایطی که روند رو به رشد کاندیداهای مطرح این شهرستان متوقف شده‌ است، اگر کلانتریِ جوان بتواند اتحاد و انسجام لازم را در بین اقوام و بستگان خود ایجاد کند، احتمالأ از پدیده‌های این دوره از انتخابات خواهد بود. امین کاظمی «امین کاظمی» متولد سال ۱۳۶۳، دانشجوی دکترای مدیریت صنعتی، کارمند شرکت نفت و منتسب به ایل «بەێرەێ است که علاوه بر رای بنوار ایل، حساب ویژه‌ای بر روی آراء کارکنان پرتعداد صنعت نفت، گاز و پتروشیمی در دره‌شهر و دهلران باز کرده است. ارتباطات گسترده سببی و نسبی او با سادات حسینی زرین‌آباد؛ ساکنین روستاهای وحدت‌آباد، عباس‌آباد و طاهری‌های دره‌شهر و بدره‌ای‌های ساکن در بخش آب‌انار آبدانان، در کنار امیدواری‌اش به اجماع کاندیداهای بدره‌ای، کاظمی را به یکی از شانس‌های صعود به دور دوم انتخاب حوزه جنوب ایلام تبدیل کرده است. منتظر تحلیل آراء احمد کرمی، بهزاد علیزاده، محمد غلامی، هادی رضایی، شکرالله حاجیوند، یونس گلی، اسدالله دلفانی و... باشید ادامه دارد... عضویت|معرفی به دوستان👇 @ilamyaran
💥آيا اصلاح‌طلبان در ايلام به اجماع می‌رسند؟ (بخش دوم) استقبال مخاطبان از نظرخواهی راجع به اجماع اصلاح‌طلبان حول يک نفر، نگارنده را بر آن داشت تا ضمن معرفی كانديداهای اصلاح‌طلب، ميزان اقبال عمومی به آنها و همچنين ظرفيت رأی آوردن آنان را با در نظر گرفتن سير تحولات، بطور اجمالی توضيح دهد. آيت‌الله قيصربيگی بخشداری مركزی چرداول، مديرکل روابط‌عمومی استانداری ايلام، مدیرکل پدافند غیرعامل، مدیرکل مدیریت بحران استانداری و ١٧ سال تدريس در آموزش و پرورش را در كارنامه خود دارد؛ نامبرده دارای مدرک كارشناسی ارشد علوم سیاسی است؛ حمایت بخشی از اصلاح‌طلبان شهرستان چرداول را با خود دارد؛ در بخش مرکزی و بخش شباب طرفدارانی دارد و می‌توان گفت که بیشتر آراء ایشان در این سه بخش است؛ گرچه نباید از نظر دور داشت که در این بخش‌ها کاندیداهای دیگری نیز در عرصه رقابت حضور دارند. حسن رستمزاد در كارنامه ايشان سوابقی نظير فرمانداری آستارا، مديركل اداره املاک بنياد مستضعفان، مشاور استاندار و مديركل حوزه استاندار ايلام و دبير خبرگزاری ايسنا ايلام ديده می‌شود. رستمزاد، دارای مدرک كارشناسی ارشد در رشته علوم اجتماعی است که حمایت تعدادی از دبیران احزاب اصلاح‌طلب را با خود دارد و علاوه بر این، در بخش آسمان‌آباد دارای شانس رای‌آوری است؛ با توجه به حضور سه کاندیدای دیگر در این بخش در عرصه رقابت‌های انتخاباتی، وضعیت آینده رستم زاد به میزان زیادی بستگی به فعل و انفعالات در این بخش دارد. جلال ميرزایی در كارنامه ايشان سوابقی چون نمايندگی ايلام در مجلس دهم، عضويت در كميسيون انرژي مجلس دهم، معاون آموزشی و پژوهشی دانشكده، عضويت در هيأت مديره منطقه آزاد اروند و... وجود دارد. ميرزایی عضو هيات علمی دانشگاه( دانشيار بخش علوم سياسی) و دارای مدرک دكتری در رشته علوم سياسی است. در مورد میرزایی تا سه هفته پیش به سختی می‌شد برآورد خوشبینانه‌ای ارائه کرد اما نشست‌های اخیر وی با برخی از فعالان سیاسی نشان داد که حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. اما با توجه به تاکتیک‌هایی که ایشان اتخاذ کرده به نظر می‌رسد تحلیل موقعیت ایشان را باید به بعد از ۲۴ بهمن و پایان فرصت تغییر حوزه کاندیداها موکول کرد. مراد يگانه در كارنامه ايشان سوابقی چون شهردار و بخشدار لومار، فرماندار شهرستان‌های سيروان و چرداول و مديركل سياسی استانداری البرز ديده می‌شود. يگانه دارای مدرک كارشناسی تاريخ و دانشجوی مقطع دكتری در رشته جامعه‌شناسی (گرايش توسعه) است. بیشتر آراء یگانه در بخش مرکزی شهرستان سیروان است و علاوه بر این، در میان دبیران احزاب اصلاح‌طلب هم حامیانی دارد. او در بخش‌های زاگرس و شباب و شهرستان هلیلان نیز طرفدارانی دارد و با توجه به ابهامات موجود، ارائه تخمینی از آراء ایشان دشوار به نظر می‌رسد. ادامه دارد... عضویت|معرفی به دوستان👇 @ilamyaran
ایلامیاران
‍ 💥او از درازدستانِ کوته‌آستین نیست! ✍ سعید بگ‌نظری- روزنامه‌نگار استاد "عبدالصاحب ناصری" پس از ۳۵ سال تلاش در کسوت معلمی، در آخرین روز از سال اداریِ ۱۴۰۲ به افتخار بازنشستگی نائل آمد تا از این پس، بیش از گذشته نیوشای کلام و مخاطبِ قلمِ سحرانگیزش باشیم. اکثر مردم ایلام، "ناصری" را به واسطه‌ی آوازه‌ی او در عرصه‌ی فرهنگ و معلمی می‌شناسند؛ کثرتی دیگر از رودخانه‌ی قلم و چشمه‌سارِ واژگانش به دریای سخاوت او می‌رسند، بسیاری او را به واسطه فعالیت‌های سیاسی و نطق‌های آتشین‌اش در دهه ۸۰ به یاد دارند و باقی افراد نیز او را برای فعالیت‌های اجتماعی‌اش در سال‌های اخیر دوست می‌دارند. "دارالفنون"ِ جمله‌سازی و واژه‌نوازی، در دهه‌ی ۸۰ شمسی با روی گشاده و دستانِ سبز در دفاع از اندیشه‌اش تیر هر ملامت و ممانعتی را به جان خرید اما بعدها در ارتقاء اداری و سازمانی، مظلومِ مُسَلَم و قربانی فزون‌طلبی و سالوسیِ سیاست‌بازان شد. در عرصه‌ی نوشتن، خداوند نعمتِ تسلط بر واژگان و بهره‌گیری از قدرت آنان را نصیبش کرد؛ اما مداح، توجیه‌گر و تملق‌گویِ چشم بر حکم و گوش به فرمان نبود و آن مزیت را به سود اهلِ نیاز سوق داد؛ به نحوی که وقتی آمار کودک‌همسری و طلاق در تعدادی از روستاهای شهرستان ایلام به یکباره سر به فلک کشید، از عزت و آبرویش مایه گذاشت و در میان این روستاها کانکس مستقر و کلاس دایر کرد؛ در به در مهمانِ منازلِ پدریِ دخترکانِ روستاییِ بازمانده از تحصیل ‌شد تا آنان را به ادامه‌ی تحصیل جگرگوشه‌هایشان قانع کند؛ سپس مشتاق و مایه‌ور پا بر گاز و دست به تلفن همراه و زبان بر کلام و سوار بر مزدای فرسوده‌ی رنگ و رو رفته، کودکانِ روستایی و عشایری را برای خرید البسه و لوازم تحریر در شهر می‌چرخاند، شاید اینچنین از ازدواج زودهنگامِ خردسالانِ روستایی پیشگیری و چند سال بر دوامِ دورانِ کودکی‌شان بیفزاید. ناصری نه از آنانی که از همه جا رانده و پشت در مانده که به سائقه‌ی ذوق به مسیر معلمی روی آورده بود و از این رو به قدرت پشت‌پا زد و حتی در دورانی که حکم ریاست بر منطقه ویژه اقتصادی مهران را به نامش زدند، با نامه‌‌ای سرگشاده زیر بارِ مسئولیتِ غیر مرتبط نرفت و از دغدغه‌هایش برای مدرسه گفت؛ جایی خواندم که وصیت کرده در حیاط یکی از مدارس به خاکش بسپارند. به برکت ادب، قلم و خضوع مردانه‌اش، در بین اهالی فرهنگ و اجتماع "نافذ‌الکلمه" است اما با این وجود، بسیاری از خدماتش در چشم دیگران مجهول مانده است. در دیاری که میان زبان و دل مردمانش فرسنگ‌ها فاصله است، سر ارادت عبدالصاحب ناصری به درگاهِ محافلِ دینی سوده است و برگزاری ممتد کلاس‌های قرآن در مجتمعِ آموزشیِ تحت مدیریتِ او ثابت کرد که از درازدستانِ کوته‌آستین نیست! قرارداد نامکتوب اما معتبرِ ارادتم به قلمش از "ستاره‌ی کوچکِ داریوش" و انتخابات مجلس هشتم آغاز شد و کماکان در این شوره‌زار جهل و فقر خطرخیز فرهنگی، مسحور معجزه‌نمایی این معلمِ بی آلایش است. راهش پر رهرو باد هفتم فروردین ۱۴۰۳ @ilamyaran
‍ ‍ 💥شادی، حلقۀ گمشدۀ زندگی ایلامی‌ها   نتایج برخی از پژوهش‌ها بیانگر آن است که پایین بودن شادی و نشاط، یکی از مسائل اساسی استان و از ریشه­‌های اصلی گسترش آسیب­‌های اجتماعی در ایلام است. ساکنان این سامان، پیش­تر به سبب بافت عشیره­‌ای و سبک زندگی عشایری، از آیین و رسوم شادی بخشی زیادی برخوردار بودند. نحوۀ زندگی بر پایۀ این سبک و زیستن در دامان طبیعت، غم را از دل­‌ها می­‌زدود و شادی همراه همیشگی آن بود؛ اما، با گسترش فرهنگ شهرنشینی و یکجانشین شدن مردم، آنها با سبک زندگی جدیدی مواجه شدند که اغلب آمادگی انجام آن را نداشتند. زندگی در شهر الزامات و شرایط خاص خود را می‌طلبید و بدین‌گونه، سردرگمی ناشی از گذار از شیوۀ پیشین و ورود به شیوۀ جدید زندگی، به همراه اثرات زیان‌بار جنگ، جامعۀ ایلام را دستخوش آسیب‌های اجتماعی و روانی از جمله افسردگی نمود.  🔻دیگر از شادی­‌های جمعی سابق، جلوه­‌های کمتری دیده می­‌شد، رسم "ئەڵپەڕگە" به فراموشی سپرده شد و آوای شاواز و شادی از میان درختان سبز "ششدار" به گوش نمی­‌رسید، رنگ و فرم لباس­‌ها و سبک پوشش مردمان تغییر یافت و صدای خنده و قهقهه از اغلب شب­‌نشینی­‌ها رخت بربست. 🔻با گسترش دامنۀ جنگ بر تعداد مرثیه سرایان افزوده شد و نوحه­ سرایی، فزونی بیش از پیش یافت؛ به جای انجام فعالیت­‌های شادی­ بخش و نشاط‌آور جمعی و کم خطر، عده‌ای از افراد، به وسایل و راه‌هایی روی آوردند که هم پر خطر و هم آنها را به انزوا می­‌کشاند. اعتیاد، افسردگی، خشونت علیه خود و دیگری با اقشار جوان و نوجوان همراه شد و بنابر نتایج تحقیقات انجام شده، ارزش لذت‌جویی در منتهی­‌الیه سلسله مراتب ارزشی دانشجویان این سامان جای گرفت. هر روز بر مشتریان مجالس فاتحه‌خوانی در مساجد، تکایا و حسینیه­‌ها افزوده شد و مراسم­ جشن عقد و عروسی جذابیت پیشین خود را از دست دادند. عده­‌ای از نوجوانان و جوانان به جای تکیه بر بازی­‌ها، سرگرمی­‌ها و راه­‌های شادی بخش ملی و محلی، به مسایلی روی آوردند که بیرون از مرزهای این سرزمین ترویج می­‌شد. بالا گرفتن قدرت خرید مردم و بهبود وضعیت اقتصادی آنها در برخی از سال‌ها نیز، موجب افزایش شادی­ و نشاط­ نشد؛ حتی رنگ اغلب وسایل نقلیه جدید را رنگ­‌های خنثی تشکیل می‌دادند؛ و این­ گونه سیلاب آسیب­‌های اجتماعی، ایلام را در نوردید و کمتر کسی یافت می‌شد تا فکری اساسی به حال این حوادث کند و از اثرات خسارت‌بار آن‌ها بکاهد. 🔻«شادی و نشاط» از دیرباز همراه جامعۀ ایرانی بوده است. گویند نخستین معجزۀ "زرتشت" هنگام تولد، خندیدن او بوده و در کتیبه­‌های به جای مانده از "خشایار­شاه"، پس از ذکر آفریدن زمین، آسمان و انسان توسط خدای بزرگ، از شادی برای انسان نام می­‌برد و این­ گونه "پارسیان"، شادی را آفریدۀ خدا و غم و اندوه را آفریدۀ اهریمن می­‌دانستند. پس، به جرأت می­‌توان گفت، شادی جزء جدائی‌ناپذیر فرهنگ ایرانی بوده و آیین­‌های­ جمعی و جشن­‌های ملی و محلی، زمینه­‌ساز شادی­‌های اساسی در این سرزمین بوده­‌اند. 🔻جامعۀ ایرانی علاوه بر داشتن اعیاد و مناسک جمعی و ملی شادی­‌آور، از اعیاد مذهبی و مناسک دینی شادی‌بخش و نشاط­‌آور نیز،  برخوردار بوده که فراوانی آنها می­‌تواند تزریق کنندۀ نشاط و شادمانی به کالبد افسردۀ آن باشد. 🔻با توجه به رابطۀ شادی و نشاط اجتماعی با مفاهیمی مانند توسعۀ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و بالطبع مؤلفه­‌هایی چون روابط اجتماعی، اعتماد، مدارا، امنیت اجتماعی و به ویژه کاهش آسیب­‌های اجتماعی، ضرورت توجه به این مسئله احساس می­‌شود.  🟢باید دانست که کمتر احساسی را در زندگی می‌توان یافت که به اندازۀ شادی و نشاط راغب داشته باشد. شادی خمیرمایۀ اصلی توسعه و تغییر در جامعه محسوب می­‌شود. نه تنها ارمغان فرهنگ بیگانه نیست؛ بلکه راه مقابله با آن به حساب می­‌آید. هرگاه شادی از یک در وارد شود، تنبلی و کاهلی از در دیگر خارج می­‌شود. «شادی و نشاط» سرمایۀ ا­جتماعی را افزون می­‌بخشند و مروج انرژی عاطفی محسوب می­‌گردند. «شادی و نشاط» نه تنها مغایرتی با دین و ارزش­‌های دینی ندارند؛  بلکه مقوم آنها بوده و جوانان را از دین‌گریزی باز می­‌دارند. احساس تعلق به هویت ملی و تعهد به این آب و خاک از پیامدهای گسترش شادی است و می­‌تواند حلقۀ مفقودۀ مقابله با آسیب­‌های اجتماعی در این استان باشد.   پی‌نوشت:  «شادی و نشاط» در ادبیات علوم اجتماعی از حیث معنایی با هم متفاوت هستند؛ اما، در یادداشت بالا این دو به یک معنا در نظر­ گرفته شده­‌اند.   برگرفته از: کتاب چهل یادداشت«دو دهه با رویدادهای اجتماعی و فرهنگی استان ایلام»، تالیف خلیل کمربیگی، 1399، صفحات: 85-79. @ilamyaran