برنامه داشتم در روز های آخر سال و تعطیلات نوروز عبادت و قرآن و درس های عقب مونده دانشگاه و گزارش های محل کار و زمان اختصاصی برای سه فرزند زیر ۶ سال و اگر وقت شد استراحتی هم این وسط ها داشته باشم یک روز پیام دوره را در کانال هجرت دیدم و حرف استادی اومد توی ذهنم که هرچقدر میتوانید با قرآن مانوس باشید. کلی کلنجار رفتم و در نهایت به ادمین پیام دادم و پیشنهاد دوره را با همسرم مطرح کردم .ایشان در لحظه گفتن تو اصلا زمان داری که می‌خواهی به کار اضافه تر فکر کنی ؟ اگر زمان داری به کار های عقب مونده ات برس و من هم تقریبا بیخیال شدم و به ادمین پیام دادم که نمی‌توانم دوره را شرکت کنم اما ایشان خیلی محترمانه برخورد کردن و همراهی خیلی خویی داشتن و حقیقتا خجالت کشیدم که قبول نکنم. چند روزی از دوره گذشته بود و بالاخره تصمیم گرفتم دوره را ثبت‌نام کنم و الان خوشحالم که این تصمیم گرفتم. ان شاالله که بتونم عمل کنم. ✍️ نویسنده محمدنژاد خاطرات و #دلنوشته_های_ملکوتی ارسالی مخاطبین دوره ملکوت۳ ارسال مطلب به پویش #دلنوشته_های_ملکوتی همراه با سه جایزه ۵۰۰ هزار تومانی 👇 https://survey.porsline.ir/s/5VwQH6J 🆔 @imam_alrahmah

عنوان: در سایه‌های ملکوت ماه رمضان آمد و من، همچون مسافری تشنه، به حریم «دارالسلام» پا نهادم. گویی پرده‌ها کنار رفت و نسیم ملکوت، روح را نوازش داد. آنجا، در آغوش سکوت ستاره‌های سحر، قرآن نه فقط کتابی که نفسِ زندهٔ هستی بود. هر آیه، دری به آسمان بود و هر تلاوت، پلی به سوی آرامشی ناشناخته. در این دوره، زیر نور مهتاب کلمات الله، با خود می‌اندیشیدم: «آیا این همان سلامتی است که خداوند وعده‌اش را داده؟» در حلقه‌های درس، واژه‌های قرآن چون بارانی نرم بر جان می‌نشستند. استادان، نه مُبلّغ که راهنمایانِ دل بودند؛ انگار از «دارالسلام» واقعی سخن می‌گفتند، جایی که جنگ نیست، جز نبرد با نفسِ تاریک. اما اکنون... پس از آن روزهای ملکوتی، گویی جسمم به زمین بازگشته، اما روح همچنان در آسمانِ آن سحرها پرواز می‌کند. گاه در هیاهوی روزمرگی، صدای اذان را می‌شنوم و ناگهان بوی نان گرم افطار، بوی عطر خاطرات را زنده می‌کند. پنجره‌های مسجد، یادآور آن شب‌هایی است که اشک‌هایمان با آیات «و هو معکم اینما کنتم» در هم می‌آمیخت. دلتنگی‌ام، نه برای مکانی خاص، که برای نسیمی است که در آن جمع، قلب‌ها را صیقل می‌داد. برای دست‌هایی که با نیّتِ روزه به سوی سفره‌های خدا باز می‌شد. برای سجده‌هایی که خاک زمین را به عرش می‌رساند. چه سخت است بازگشت به جهانِ پر از «من» و «ما»، پس از آنکه یک ماه، «او» تنها مرکز بود. دارالسلام را گم کرده‌ام... اما شاید این اشتیاق، خود نشانه‌ای باشد که آن ملکوت، هرگز ترکم نکرده است. شاید این دلِ بی‌قرار، هنوز زیر لباس خاکیِ تن، آیات را زمزمه می‌کند: «ألا بذکر الله تطمئن القلوب». می‌دانم که سلامِ حقیقی، همسفر همیشگی است؛ حتی در غربتِ روزهای پس از رمضان. شبیه کودکی می‌مانم که ماه را در آب دیده، و حالا در پیِ تکرار آن تصویر است... اما ماه همیشه در آسمان است، حتی اگر ابرهای دنیا آن را پنهان کنند. رمضان رفت، اما مهربانی‌های خدا، هرگز نمی‌رود. ─ پایان ─ ✍️ نویسنده حامد افشاری خاطرات و #دلنوشته_های_ملکوتی ارسالی مخاطبین دوره ملکوت۳ ارسال مطلب به پویش #دلنوشته_های_ملکوتی همراه با سه جایزه ۵۰۰ هزار تومانی 👇 https://survey.porsline.ir/s/5VwQH6J 🆔 @imam_alrahmah

هو الرب الان که به ساعت های پایانی ضیافت الهی نزدیک می شویم غصه ای دردل نشسته 😞، یاد روز اول حضور در ضیافت الهی و همنشینی با اهالی ملکوت افتادم و یاد حلاوت وشیرینی این مهمانی واین همنشینی باملکوتیان و کلام وحی و کلام امیر کلام وائمه معصومین علیهم السلام. بار این غم وقتی کاسته می شود که متعهد بشی در این مسیر ملکوت بمانی وتلاش کنی باشد که درمسیربمانیم وبه حیات طیبه برسیم ✍️ نویسنده یا اباصالح روحی فداک خاطرات و #دلنوشته_های_ملکوتی ارسالی مخاطبین دوره ملکوت۳ ارسال مطلب به پویش #دلنوشته_های_ملکوتی همراه با سه جایزه ۵۰۰ هزار تومانی 👇 https://survey.porsline.ir/s/5VwQH6J 🆔 @imam_alrahmah

دوره ملکوت برای من یک روزی بود ، یک روزی خوب و معنوی . ملکوت پا به پای ماه رمضان و قرآن با من اومد و مثل یک هادی در گردنه های سخت و انتخاب های سرنوشت ساز کمکم کرد. قبلا این حس رو با مدرسه تعالی تجربه کرده بودم . برام قابل وصف نیست. تو پایین و بالا های زندگی همین که درک میکنی خدایی هست که صدات رو بشنوه و دستت رو بگیره با هیچ لذتی قابل مقایسه نیست . من در این دوره ی ملکوت خیلی چیز ها فهمیدم و درک کردم . شاید نتونستم از همه جلسات اون بهره کافی و وافی رو ببرم ، ولی همین که برای این دوره برنامه ریزی می‌کردم بقیه ی وقتم هم برکت پیدا می‌کرد. با دوره ی ملکوت غذا پختم ، بچه داری کردم ، دیکته گفتم ، مهمون داری کردم ، خیاطی کردم ، جارو کردم و..... یادداشت برداری هم کردم اما خیلی کم و ناقص . مشتاقانه هر روز منتظر ساعت جلسه بودم . تو این جلسات : نظام اسلامی با نظام غربی در قرآن برایم مرور شد. با مبحث نه به طاغوت دشمن شناسی پیدا کردم. فرق اسلام سیاسی و سکولار رو یاد گرفتم. نسبت دنیا با آخرت را تو ذهنم تصحیح کردم. مقایسه کردم انسان در قرآن و انسان در غرب را. نوحه های نوح رو شنیدم و دلم سوخت برای غربت این پيامبر خدا. تحلیل دو تمدن اسلام و غرب را شنیدم. ولایت مومنین در قرآن را تا امروز امتداد دادم. عقل را در دین با عقل مادیون به مقابله کشیدم. از اینجا به آنجا با امیرالمؤمنین رفتم. با روش تدبر در قرآن بعضی آیات آشنا شدم. جزیزه ی صلح را در دریای متلاطم یافتم . اینکه خداوند به دارالسلام دعوت مان می‌کند چقدر برایم شیرین بود . با فرهنگ مقاومت آشنا شدم. قوم برگزیده را شناختم . موضوع شیرین زن و خانواده کلی از سوالاتم را جواب داد. با فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) که همان سر شب قدر هستند درد دل کردم . خیلی مختصر و مفید فهمیدم که عقل همان پایبندی ست . یک طرح زندگی برای خودم پیدا کردم . با تفسیر سوره عنکبوت دشمنم را قورت دادم ! . . . و امسال خداوند ماه رمضان دیگری را برام رقم زد. اما حالا فردا چقدر دلتنگ باشم 😔 ✍️ نویسنده ریحانه قیصری خاطرات و #دلنوشته_های_ملکوتی ارسالی مخاطبین دوره ملکوت۳ ارسال مطلب به پویش #دلنوشته_های_ملکوتی همراه با سه جایزه ۵۰۰ هزار تومانی 👇 https://survey.porsline.ir/s/5VwQH6J 🆔 @imam_alrahmah

به پایان آمد این دفتر... سومین سال از دوره معرفتی قرآنی ملکوت که با سلام آغاز شده بود، امشب در شب عید سعید فطر، در این زاویه از حرم با سلام بر ولی نعمت ایران علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء به پایان رسید. باشد که بهره‌مند از گوشه نگاهی از چشمان ولی زمانمان مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف شده باشیم. از طرف تیم اجرایی کانون علمی طلبگی امام الرحمة ۱۰ فروردین ۱۴۰۴ 🆔 @imam_alrahmah

وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ ۖ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً ۖ وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ سوره مبارکه اعراف آیه ۳۴ 🔸 همه چیز در این دنیا تاریخ انقضا دارد؛ آدم‌ها، فرصت‌ها، حتی امت‌ها! نه یک لحظه زودتر، نه یک لحظه دیرتر. این قانونِ تغییرناپذیر خداست. اما مهم این است که قبل از رسیدن پایان، چگونه زندگی کرده‌ای؟ آیا چیزی از تو باقی می‌ماند؟ فردا، همیشه نیست… اگر کاری باید بکنی، همین حالاست! ┅┄┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ✨@imam_alrahmah

يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا ۖ وَلِبَاسُ التَّقْوَىٰ ذَٰلِكَخَيْرٌ سوره مبارکه اعراف آیه ۲۶   🔸 لباس، فقط برای پوشاندن نیست؛ هویت و انتخابی است که تو را تعریف می‌کند. تقوا، لباس روح است. این لباس از جنس پارچه نیست که کهنه شود بلکه زرهی است که تو را از لغزش‌ها حفظ می‌کند. ┅┄┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ✨@imam_alrahmah

إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ ۖ وَإِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ ۗ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ آیه 160 سوره مبارکه آل عمران ┅┄┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ✨@imam_alrahmah

كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ ۖ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ انعام:۵۴   🔸 خطا، پایان راه نیست؛ غفلت از بازگشت است که سقوط را رقم می‌زند. رحمت، نزدیک‌تر از آن است که گمان می‌کنی، کافی است روی برگردانی. ┅┄┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ✨@imam_alrahmah

وَاجْعَل لِّي وَزِيرًا مِّنْ أَهْلِي، هَارُونَ أَخِي، اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي، وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي سوره مبارکه طه:آیه ۲۹ تا ۳۲   🔸 موسی از خدا می‌خواهد تا برادرش هارون را دستیارش کند. دعوت، راهی دشوار است؛ دستِ تنها، حتی کار رسولان خدا هم لنگ می‌ماند. راه‌های بزرگ را باید با دل‌های همدل رفت. ┅┄┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ✨@imam_alrahmah

السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَئِمَّةَ الْهُدىٰ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ التَّقْوىٰ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الْحُجَجُ عَلىٰ أَهْلِ الدُّنْيا، السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الْقُوَّامُ فِي الْبَرِيَّةِ بِالْقِسْطِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الصَّفْوَةِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ آلَ رَسُولِ اللّٰهِ ◼️ سالروز تخریب قبور مطهر ائمه بقیع علیهم‌السلام تسلیت باد واحد رسانه کانون علمی امام الرحمه ┅┄┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ✨@imam_alrahmah