*#برش | نگاهی گذرا به مطالب مطرح شده در دوره #ملکوت
این بخش: مدنیت و حاکمیت در قرآن*
كاَنَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّنَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنذِرِينَ وَ أَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَينَْ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيَا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ يَهْدِى مَن يَشَاءُ إِلىَ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ (سوره مبارکه بقره آیه 213)
*کلید واژه های موجود در آیه: *
#امه_واحده #بعث #نبی #تبشیر_و_انذار #کتاب #حق #حکومت #اختلاف #بینات #بغی #صراط_مستقیم
*نکات:*
۱. هر گروهی که دور هم جمع میشوند در ابتدا وحدت دارند اما به دلایل مختلف از جمله تفاوت هایی که دارند به طور طبیعی به اختلافاتی برخورد خواهند کرد.
۲. خداوند متعال که خالق این مردم و جامعه است پیشاپیش باید تدبیری برای حل این اختلافات و جلوگیری از دعوا و درگیری داشته باشد و الا در خلقت خود حکیمانه عمل نکرده است.
۳. تجویز خدا برای حل اختلافات، برانگیختن انبیاء است. انبیاء از دو ابزار تبشیر و انذار استفاده میکنند.
۴. حل اختلافات به حکم نبی و بر اساس کتاب صورت میگیرد. -> کتاب و نبی معیت دارند (از هم جدا نمیشوند)
۵. این کتاب که قانون اساسی اسلام است بر اساس حق است.
۶. عده ای در همین ملاک (حکم نبی بر اساس کتاب) اختلاف کردند -> این اختلاف ناشی از بغی آن افراد و پس از روشن شدن مساله از طرف خدا است.
۷. با همه این تفاسیر باز هم خداوند کسانی که اهل ایمان باشند را هدایت میکند تا از اختلافات خارج شوند.
۸. هدایت به سوی صراط مستقیم است. از همین جهت است که گفته اند علی علیه السلام صراط مستقیم است.
۹. قاعده اصلی آنست که تنها و تنها خدا و آن هم از طریق نبی حکم کند اما میشود در محدوده هایی خود خداوند امر کرده باشد که ای پیغمبر نظر مردم را بگیر و بر اساس آن عمل کند. (رجوع به نظر مردم در چارچوب احکام و دستورات الهی است.)
*نکات تکمیلی:*
۱. همین آیه اثباتی بر ولایت امیرالمومنین است. -> چرا که مسلمانان در مسأله خلافت بعد از نبی اختلاف کردند و اگر پیامبر کسی را بعد از خودش مشخص نکرده باشد محتوای این آیه دروغ میشود. (ملاک از طرف خدا به صورت واضح مشخص نشده است.)
۲. معنای حمال ذی وجوه بودن قرآن -> افراد مختلف میتوانند برداشت های مختلفی از قرآن بکنند. خداوند قرآن را همراه مفسرش فرستاده است و قرآن صامت (متن قرآن) از قرآن ناطق (مفسر و حاکمی که بر اساس قرآن حکم میکند) جدا نیست.
۳. حکمت غیبت و وجه تنبیه بودن آن -> خداوند وظیفه خودش را به درستی با تعیین و ارسال ملاک انجام داده، مردم نخواستند طبق آن الگو رفتار کنند.پس خداوند امام آخر را در پرده غیبت حفظ نموده است.
الف. بر همین اساس خواست مردم و دعا برای طلب ظهور حضرت اگر خواست واقعی باشد حتما در ظهور تاثیر گذار خواهد بود.
ب. در همین شرایط تنبیهی هم شاخص جایگزین که ولایت فقیه باشد مشخص شده است.
۴. حکمت روایات و آیات بسیاری با فهم این معانی روشن میشود. مثلا:
الف. و اعتصمو بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا -> گفته اند حبل الله علی علیه السلام است. که موجب رفع تفرقه میشود.
ب. علی مع الحق و الحق مع علی -> علی معیار حق میشود.
ج. علی صراط المستقیم -> کسی که به علی برسد به صراط مستقیم رسیده است.
🆔 https://eitaa.com/imam_alrahmah