eitaa logo
مجتمع فرهنگی مذهبی امام علی(ع)
96 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
23 فایل
مجتمع فرهنگی قرآنی امام علی (ع)در حاشیه شهر مشهد مقدس در حال ساخت می باشد. شماره حساب جهت کمک های نقدی 👇 ۱۰۰۸۰۶۸۱۴۳۷۱ بانک شهر به نام مسجد ومجتمع فرهنگی قرآنی امام علی علیه السلام آدرس:مشهد،بلوار پنجتن،پنجتن53، انتهای کوچه سمت چپ
مشاهده در ایتا
دانلود
‼️قربانگاه عفت‌ها و غیرت‌ها ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ https://eitaa.com/imamali_mosque
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
4_5983329540036889620.mp3
10.71M
۵ 🔅امیرکلام، علی علیه‌السلام؛ قِیمَهُ کُلِّ امْرئٍ مَا یُحْسِنُهُ! قیمت هر کس، به محبوب‌های اوست! ✔️ شب قدر، شبِ محبوب‌سنجی است! ✔️ شبِ قیمت سنجی است! شبِ قَدرسنجیِ است! در شب قدر آسمان، قیمت شما را چقدر می‌یابد؟ @Ostad_Shojae
🕊هدیه الهی ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ https://eitaa.com/imamali_mosque
خادم دلنشینی که شب بیست و یکم رمضان، در مسجد مقدس جمکران ساعت ها دست به سینه از مهمانان استقبال می‌کرد. ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ https://eitaa.com/imamali_mosque
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
اوج قله تقدیر ۶.mp3
12.33M
۶ ؛ شب برنامه‌ریزی، و دریافت تقدیرات است؛ متناسب با ظرفیت نَفْس هر انسان. ✦ تقدیر بعضی‌ کوچک است،به اندازه‌ چشم‌انداز و ظرفیت‌شان، ✦ ولی بعضی‌ها،تقدیرات میلیاردها انسان را باهم جذب می‌کنند. چگونه می‌توان از گروهِ دوم بود ؟ b2n.ir/g08515 @Ostad_Shojae
📌در همه وقت... ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ https://eitaa.com/imamali_mosque
📌با خدا شاد باشیم ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ https://eitaa.com/imamali_mosque
مجتمع فرهنگی مذهبی امام علی(ع)
نام داستان کوتاه: دورهمی شیاطین –👈 قسمت اول👉 نویسنده: علی بهاری 👇👇👇 بسم الله الرحمن الرحیم ابلیس،
نام داستان کوتاه: دورهمی شیاطین – 👈قسمت دوم👉 نویسنده: علی بهاری 👇👇👇 بسم الله الرحمن الرحیم از میز بعدی یک نفر بلند می‌شود. می‌گوید «شیطان احمدی هستم از واحد ناآگاهی. قربان! من مامور فریب چند تا طلبه تازه معمم شده‌ام. یکی‌شون منبر میره تو شهرستان. لعنتی هر چقدر تلاش می‌کنم خرافات تعریف کنه زیر بار نمیره. اون یکی هم معلم قرآنه. خیلی زور زدم به بچه‌ها سخت بگیره و متنفرشون کنه از دین ولی لامصب خندوانه است. خودم هم گاهی می‌شینم به جوک‌هاش می‌خندم. مثلا تازگی‌ها می‌گفت یه روز شما با جبرئیل داشتید گپ می‌زدید که یکهو اسرافیل با یه سینی چای میاد و میگه به به! ابلیس و روح الامین خوب با هم خلوت کردیدها ...» ابلیس عصبانی پاسخ می‌دهد: «زهر مار ابله بی‌رذیلت. اولا که تو غلط کردی به جوک آخوندجماعت گوش دادی. ثانیا غلط کردی به جوکی که درباره منه گوش کردی ثالثا اون دیالوگ سینی چایی مال ثریا قاسمیه. کپی رایت داره!» شیطان سکوت می‌کند و نفر بعدی بلند می‌شود: «قربانَت بَرِم. بنده مامور هستم دو تا جوونِ مومنِ گول بزنم که الحمدلله موفق شُدِم» ابلیس فریاد می‌زند: «نگو الحمدلله نادان» شیطان جوان ادامه می‌دهد: «شرمنده بزرگوار. والله العظیم عمدی نبود. عرض می‌کردم قرار بود اون جوون‌ها برن به پدر و مادرشون کمک کنن ولی من منصرفشون کردم و و بردمشون به فقرا بسته غذایی بدن.» ابلیس سری تکان می‌دهد و می‌گوید: «ابله جان! وقتی یارو رو از کار خیر منصرف می‌کنی باید تشویقش کنی به کار شر نه یه خیر دیگه. گاو پیش شما استاد تمام به حساب میاد». شیطان بعدی بلند می‌شود و می‌گوید: «قربان این‌ها نفهمند. من با دست پر اومدم.» ابلیس می‌گوید: «بفرما» شیطان گلویی صاف می‌کند. از صاف کردن گلو، دود از گوش‌هایش بیرون می‌زند و شیاطین به سرفه می‌افتند. می‌گوید: «قربان من مامور اغفال یه آخوند مسن هستم. امام جماعت یه مسجده تو پایین شهر. دیروز بد رکبی بهش زدم. ناهار آبگوشت خورده بود با نخود زیاد. واسه نماز مغرب و عشا رفت مسجد. تو سجده ناخواسته وضوش باطل شد. وظیفش این بود که به مردم اعلام کنه و بره دوباره وضو بگیره اما بهش گفتم سید این کار رو نکن. آبروی مومن از کعبه هم بالاتره چه برسه به نماز چهار تا پیر مفنگی. خلاصه حق الناس گردنش اومد به کلفتی گردن جنابعالی» ابلیس لبخندی رضایت‌بخش می‌زند و می‌گوید: «آفرین. روی آخوندها تمرکز کنید. یه آخوند رو زمین بزنید انگار صد تا آدم عادی رو زدید.» بعدی لطفا! ادامه دارد ...
✍آن شب رمزآلود که ایرانیان همه در خواب بودند، لشکری از ماموران نشاندار الهی عازم ‌ شدند. این سربازان ویژه، هر از گاهی قدم در عرصه زمین گذاشته، لشکری را نابود و قومی را مدد می‌کنند! درست شبِ پنجم اردیبهشت سال ١٣٥٩ بود که ارتش "دلتا فورس" آمریکا به دستور "جیمی کارتر" رئیس جمهور وقت آمریکا از نقاط کور راداری عازم ایران شدند تا به خیال خام خود، افزون بر آزادسازی گروگان‌های سفارتشان، طومار انقلاب نوپای ایران را در هم پیچند. غافل از اینکه انقلاب فرزندان سلمان فارسی، مقبول معشوق واقع شده و لشکریان نشاندار خدا در صحرای طبس به کمین آنها نشسته‌اند. آری، بزرگترین معجزه تاریخ معاصر، آن شب رازآلود در رخ داد و خداوند نشانه‌ای دیگر برای دلهای سست و اندیشه‌های بیمار فرستاد تا حجت را بر همگان تمام کند. 📌حضرت امام خمینی (ره) در همان ایام طی پیام مهمی به این نکته اشاره کرده و فرمودند: "نباید بیدار شوند آنهایی که توجه به معنویات ندارند و به این غیب ایمان نیاورده‌اند؟! نباید بیدار شوند؟! چه کسی این هلیکوپتر(های) آقای کارتر را که می‌خواستند به ایران بیایند ساقط کرد؟! ما ساقط کردیم؟! شن‌ها ساقط کردند!! شن‌ها مأمور خدا بودند!! باد مأمور خداست!! قوم عاد را باد از بین برد؛ این باد مأمور خداست!! این شن‌ها همه مأمورند!!" ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ https://eitaa.com/imamali_mosque
شهیدی که عکسش را بر روی در و دیوار شهرمان به نظاره نشسته ایم اما شاید جز نامش چیزی ندانیم! آری، او شهید منتظر قائم، تنها شهید توطئه شیطانی است. شادی روح والامقامش، صلواتی هدیه کنید. 🌹 ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ https://eitaa.com/imamali_mosque
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خیلی مراقب باشید تا لامپ کم مصرف نشکند و اگر شکست به این توصیه ها عمل کنید! این هشدارها را جدی بگیرید و به بقیه هم اطلاع رسانی کنید!
مجتمع فرهنگی مذهبی امام علی(ع)
نام داستان کوتاه: دورهمی شیاطین – 👈قسمت دوم👉 نویسنده: علی بهاری 👇👇👇 بسم الله الرحمن الرحیم از می
📌نام داستان کوتاه: دورهمی شیاطین –👈 قسمت سوم👉 نویسنده: علی بهاری 👇👇👇 بسم الله الرحمن الرحیم شیطان بعدی بلند می‌شود. می‌گوید: «قربان! بنده تو روستای مشترک شیعه و سنی خدمت می‌کنم. مخ رئیس شیعه هیئت امنا رو تیلیت کردم تا قبول کرد یه جلسه عمرکشون تو خونش بگیره. رو مخ یَک‌یَکشون کار کردم تا پذیرفتند تو جلسه عمرکشون هیچ گناهی نوشته نمیشه. آهنگ گذاشتیم امشوشوشه لیپک لیلی جونه. جاتون خالی قربان. پیرمردهای شیعه که تو عمرشون دست هم نزده بودن چنان قری می‌دادن که ممد خردادیان باید شاگردی‌شون رو بکنه. از وقتی باور کردن که دل اهل بیت با این رقص‌ها شاد میشه هر روز بهنام بانی تمرین می‌کنن واسه جلسه بعدی. خبر به گوش اهل سنت هم رسیده. حمام خون تو راهه.» لبان ابلیس از هم باز می‌شود، مثل هندوانه شیرینی که با چاقو شکافته می‌شود. می‌گوید: «آفرین. گناه‌آفرین نمونه تویی واقعا. کس دیگه‌ای هم مونده؟» شیطانی از ته جمعیت دست بلند می‌کند. ابلیس اجازه می‌دهد صحبت‌هایش را شروع کند. می‌گوید: «ما تو صنف کبابی‌ها هستیم جناب ابلیس. گوشت قرمز بدجور گرون شده. کبابی‌ها یا باید قیمت رو ببرن بالا یا کیفیت رو بیارن پایین. ولی من این مشکل رو حل کردم.» ابلیس: «چطوری؟» شیطان: «کره خر». ابلیس: «اون که پدرته ولی چطوری مشکل رو حل کردی؟» شیطان: «نه قربان. سو تفاهم نشه. با گوشت کره خر. رو مخ چند تا کبابی با سابقه کار کردم. نتیجه داد. یه مدته دارن از گوشت خر استفاده می‌کنن.» ابلیس: «هوشمندانه بود. مردم نمی‌فهمن؟» شیطان: «نه جناب! یه گوسفند می‌کشیم دو تا کره خر. گوشت‌شون رو با هم چرخ می‌کنیم، چنان بوی عطری راه می‌افته که ملت صف می‌کشن. ریشه خرهای منطقه رو سوزوندیم تا قیمت ثابت بمونه.» ابلیس: "شیطان باهوشی هستی. اگه خواستی منتقلت کنم واحد روحانیت، آخوند فریب بدی!" در پایان ابلیس لبخند رضایت‌بخشی می‌زند: «آفرین. دم همتون گرم. خسته نباشید. پایان جلسه رو اعلام می‌کنم. به امید دیدار مجدد» پایان