🔴 سه گروه تاریخ ساز آخرالزمانی
در قیام جهانی حضرت مهدی عجل الله فرجه، سه گروه ایشان را یاری خواهند کرد:
🌕 گروه اول: نخستین کسانی که گرد امام جمع میشوند و دعوت جهانی امام با آنها آغاز میشود؛ ۳۱۳ نفر یاران خاص حضرت هستند که فرماندهان و کارگزاران سپاه ایشان را تشکیل میدهند. امام حسین علیهالسلام فرمودند: و از اصحابش سیصد و سیزده تن به تعداد اصحاب بَدر از دورترین نقاط زمین به گرد او فراهم آیند.
🌕 گروه دوم: لشکری ۱۰ هزار نفری از یاران که تحت فرماندهی یاران خاص حضرت هستند و با جمع شدن این عده، قیام حضرت آغاز میشود. امام جواد علیهالسلام فرمودند: و چون «عقد» که عبارت از ده هزار نفر باشد، کامل گردد، به اذن خدای عزیز و جلیل قیام میکند...
🌕 گروه سوم: در ادامه قیام تودههای انبوه مردم که از ظلم و ستم خسته شدهاند، برای یاری به امام میپیوندند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:
وَ يَبلُغَ سُلطَانُهُ الْمَشرِقَ وَ المَغْربَ.
زمین به نورش روشن گردد و حكومتش به شرق و غرب عالم خواهد رسید
📗كمال الدين، ج ۱، ص ۲۸۰
👈اگر جزء «سیصدوسیزده» نفر نیستی حداقل بین آن «دههزار» نفر باش!
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
سه چیزی که باعث قبول نشدن اعمال میشود
شرح حدیث در ابتدای جلسه درس خارج فقه مقام معظم رهبری
حَدَّثَنا اَبی رَضیَ اللهُ عَنهُ قالَ حَدَّثَنا سَعدُ بنُ عَبدِ اللهِ عَن اَحمَدَ بنِ اَبی عَبدِاللهِ البَرقیِّ عَن اَبیهِ عَن صَفوانَ بنِ یَحیى عَن عَبدِ الرَّحمنِ بنِ الحَجّاجِ عَن اَبی عَبدِالله (عَلَیهِ السَّلام) قالَ: قالَ اِبلیسُ لَعنَةُ اللهِ عَلَیهِ لِجُنودِهِ اِذا استَمکَنتُ مِنِ ابنِ آدَمَ فی ثَلاثٍ لَم اُبالِ ما عَمِلَ فَاِنَّهُ غَیرُ مَقبُولٍ مِنهُ اِذَا استَکثَرَ عَمَلَهُ وَ نَسیَ ذَنبَهُ وَ دَخَلَهُ العُجب.(۱)
سند این روایت به ابلیس میرسد که این لعین، به لشکریان خود این جور گفت که اگر من توانستم در سه چیز بر بنیآدم مسلّط بشوم، دیگر غصّهی این را نمیخورم که حالا او اعمال نیکی دارد به جا میآورد و ممکن است مراتب سعادت را طی کند؛ نه، خاطرم آسوده است؛ چون هر کاری بکند از او قبول نخواهد شد؛ عمده این است که من این سه چیز را بتوانم تدارک کنم و در این سه کار بر بنیآدم مسلّط بشوم؛ اگر [مسلّط] شدم دیگر خیالم آسوده است. آن سه چیز چیست؟
🔹اِذَا استَکثَرَ عَمَلَه؛
یکی این است که او کار نیک خود را زیاد به شمار بیاورد، به نظرش زیاد بیاید؛ به خودش که نگاه میکند میگوید: «ما واقعاً چقدر آدم خوبی هستیم! این همه نماز و این قدر نافله و این قدر خدمت به مردم و روزی چند ساعت در دادگاهها و در فلان مسئولیّتها، درس هم که میرویم و درس هم که میگوییم»؛ همین طور کارهای خودش به نظرش زیاد بیاید؛ اعمال خیر خودش را [زیاد بشمارد و] از خود خشنود شود، راضی بشود از خود به خاطر کارهایی که انجام میدهد.
اوّلین ضربهای که به انسان میخورد و خاکریز اوّلی که جلوی دشمن او -یعنی ابلیس- باز میشود این است؛ ما گاهی هم بعضیها را میبینیم که میگویند: «آقا ما دیگر چه کار کنیم؟ این همه داریم کار میکنیم»؛ به نظرشان آن کاری که میکنند زیاد میآید؛ خود را مقایسه نمیکنند با بندگان صالح خدا که یک لحظه از لحظات عمرشان را فارغ از خدمت و عبادت و کار خیر و حسنه نبودند؛ این مقایسه را حاضر نیستند بکنند و همین کارهای کوچک خودشان به نظرشان بزرگ میآید.
🔹وَ نَسیَ ذَنبَه؛
دوّم [اینکه] گناهان خود را فراموش بکند؛ مثل همهی عادات ماها که به خودمان به چشم حسنظن نگاه میکنیم؛ [یعنی] این همه گناه کوچک، بزرگ، خلاف، غیبت، دروغ، خدای نکرده تهمت و تخلّفات گوناگون را فراموش کنیم، از یادمان برود. اینکه میبینید در بعضی از دعاها مدام اسم گناه تکرار میشود -اَللهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تَهتِکُ العِصَم-(۲) تا که انسان به یادش بیاید؛ یا دربارهی انسان در روایت دارد که «وَ بَکى عَلى ذَنبِه»،(۳) بنشیند بر گناه خود، به گناههایی که کرده بگرید؛ [این] به یاد آوردن گناه است که اینها را انسان فراموش نکند؛ در مراقبتها و در باب مراقبة هم میگویند که هر شبی بنشینید ببینید چه کار کردید آن روز؛ این مانع از فراموشی میشود. یکی هم اینکه فراموش کند.
🔹وَ دَخَلَهُ العُجب؛
سوّم [اینکه] خودشگفتی در او وارد بشود؛ این خودشگفتی طبعاً برای اَعمال نیست، چون آن قبلاً گفته شد؛ برای خصوصیّات خود او است؛ [یعنی] علم خودش، تقوای خودش، حلم خودش، صبر خودش به نظرش بزرگ بیاید.
خودشگفتی یا عُجب یعنی انسان در مقابل خودش که قرار میگیرد دچار اعجاب بشود و به شگفت بیاید که واقعاً «ما هم چه آدم خوب و برجستهای هستیم»! گاهی هم انسان گلهمند میشود که چطور دیگران نمیفهمند این خوبیهای ما را؟ چطور قدر نمیدانند؟
بله جناب ابلیس به دوستانش این جور میگوید که وقتی این سه خصوصیّت در کسی وارد شد و من توانستم از این سه ناحیه، بر یک انسان سلطه و سیطره پیدا کنم، دیگر غصّهی این را که حالا عبادت کرد و روزه گرفت و نماز خواند نمیخورم؛ چون میبینم همهی اینها باطل خواهد بود؛ یعنی قبول نخواهد بود.
..........................................
منابع:
۱) خصال، روایت هشتادوششم، ج ۱، ص ۱۱۲؛ « امام صادق (علیه السّلام) فرمود: شیطان لعین به لشگر خود گفت که من اگر در سه مورد بر فرزند آدم دست یابم، پس از آن هر عملى که به جا آورد پریشانخاطر نگردم که میدانم عملش پذیرفته نیست: هنگامى که عمل خود را زیاد پندارد و گناه خود را فراموش کند و خودپسندى در او راه یابد.»
۲) مصباحالمتهجّد، ج ۲، ص ۸۷۲
۳) روضةالواعظین، ج ۲، ص ۴۵۲
🔮✨✨🔮
✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
#تا_انتها_بخوانید
برای یه کار اداری رفته بودم شهرداری،
توی اون قسمتی که به کار من مربوط میشد یه خانوم جوان کارمند حضور داشت که قبل از هر چیزی،
قبل از کارمند بودن، قبل از دختر خانواده بودن و حتی به نظرم قبل از همسر بودن یه مادر بود...
یه زن وقتی مادر میشه اولویتش میشه فرزند...
این خانوم مجبور بود برای چند ساعت از دخترش توی محل کار نگهداری کنه.
اره میدونم اداره جای این کارا نیست
اما حتما مجبور شده بود
حواسم بهش بود، تمام سعیش رو میکرد یه موقع کارش عقب نیفته
آدم خوب رو از حرکات سر و دست و گردن میشه شناخت...
یه دختر بچه یکی دو ساله رو با لباس زمستونی صورتی تصور کن، بچه ها همشون شیرینن، خواستنی ان، این بچه هم تو دل برو بود، هر کس میومد داخل نگاهش که میکرد لبخند مینشست روی لبش
یه مقدار سرما خورده بود
توی اون چند دقیقه ای که اونجا بودم با چشمای خودم دیدم که مادرش با چه سختی داروهاش رو میداد و ازش مراقبت میکرد
خیره شدم به چشمهای مهربون و پاک اون دختر بچه
میدونی به چی فکر میکردم؟
به اینکه بیست سال دیگه این بچه این روزا رو یادش نمیاد
اون شبایی که باعث بی خوابی مادرش شده
اون نه ماه که راحتی رو ازش سلب کرده...
هزار تا چیز دیگه
اینارو یادش میاد؟ نمیاد!
آخه پریشب یه دختر بیست ساله دیدم توی همین میدون ولیعصر داشت با یه لحن بد سر مادرش غر میزد که
اه، مامان اینجا میدونه، دوتا چهارراه بعدی باید پیاده میشدیم، اونجا میشه چهارراه ولیعصر....
من ذوق رو توی چشمای مادرش دیدم که حالش خوب بود از اینکه با دخترش اومده بیرون...
کسی که ذره ذره آب شده تا اون بچه ذره ذره قد بکشه....
خیلی دلم خواست از اون دختر بپرسم اگه با دوستاتم بیرون میومدی از پیاده روی دوتا چهارراه عصبانی میشدی یا خوشحال؟
از کجا میدونی؟ شاید مامانت دلش میخواست چهارقدم باهات راه بره...نگاهت کنه
حواست هست رفیق؟
میترسم یه وقتی به خودمون بیاییم
که دیر شده .....
چرا خداوند شیطان را آفرید؟
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
بسيارى مى پرسند: با اين كه خداوند مى دانست او سرچشمه همه وسوسه ها و گمراهى ها و فريب كارى ها مى شود و همه بدبختى هاى انسان از او خواهد بود، آن هم موجودى هوشيار، زرنگ ، كينه توز، پرفريب و مصمم . چرا او را آفريد؟ اگر خدا انسان را براى تكامل و رسيدن به سعادت ، از طريق بندگى خود آفريده ، وجود شيطان كه يك موجود ويران گر و ضد تكامل است چه دليلى مى تواند داشته باشد؟
در پاسخ مى توان گفت : اولا، خداوند شيطان را از آغاز آفرينش انسان نيافريد، چون خلقت او از اول پاك و بى عيب بود و به همين دليل ساليان درازى در ميان صف فرشتگان مقرب خدا جاى گرفته بود. اگر چه از نظر خلقت و آفرينش جزء آنان نبود، ولى بعدا با سوء استفاده از آزادى ، بنا را بر طغيان و سركشى گذاشت و رانده درگاه خداوند و فرشتگان گرديد و لقب شيطان گرفت .
ثانيا؛ اگر اندكى فكر كنيم خواهيم دانست كه وجود شيطان ، اين دشمن خطرناك نيز كمكى است به پيشرفت و تكامل انسان ها و براى آن كسانى كه ايمان دارند و مى خواهند راه حق را بپيمايند وجود او مضر و زيان آور نيست ، بلكه پيشرفت و تكامل آنان است .
راه دور نرويم هميشه نيروهاى مقاوم در برابر دشمنان سرسخت ، جان مى گيرند و سير تكاملى خود را مى پيمايند، وجود يك دشمن قوى در مقابل انسان باعث پرورش و ورزيدگى او مى گردد. هم چنين هميشه در ميان تضادها بالندگى و رشد معنا پيدا مى كند، هيچ موجودى راه كمال را نمى پويد مگر اين كه در مقابل دشمن نيرومندى قرار گيرد.
به عبارت ديگر، انسان تا در برابر دشمن نيرومند و با قدرت قرار نگيرد هرگز نيرو و نبوغ خود را بروز نمى دهد و به كار نمى اندازد، همين وجود دشمن مايه جنبش هر چه بيشتر انسان و ترقى او خواهد بود. مثلا فرماندهان و سربازان ورزيده و نيرومند، كسانى هستند كه در جنگ هاى بزرگ ، با دشمنان سخت در گير بوده اند. سياست مداران با تجربه و پر قدرت ، آنهايى هستند كه در بحران هاى سخت سياسى با دشمنان نيرومند دست و پنجه نرم كرده اند.
قهرمانان بزرگ ، كسانى هستند كه با حريفان نام آور و سخت ، زور آزمايى كرده اند؛ بنابراين ، چه جاى تعجب كه بندگان بزرگ خدا با مبارزه مستمر و پى گير در برابر شيطان ، روز به روز قوى تر و نيرومندتر شوند. دانشمندان امروز در مورد فلسفه وجود ميكرب هاى مزاحم مى گويند: اگر آنها نبودند، سلول هاى بدن انسان در يك سستى و بى حالى فرو مى رفتند و احتمالا رشد و نمو انسان از 80 سانتى متر تجاوز نمى كرد و همگى به صورت آدم هايى كوتوله بودند و به اين ترتيب ، انسانهاى كنونى با مبارزه جسمانى با ميكرب هاى مزاحم ، نيرو و نمو بيشترى كسب كرده اند.
هم چنين است روح انسان در مبارزه با شيطان ، گر چه او در برابر اعمال خلاف و زشت خود مسئول است ، ولى وسوسه هاى او براى بندگان خدا و آنهايى كه مى خواهند در راه حق قدم بردارند ضرر و زيانى نخواهد داشت ، بلكه به طور غير مستقيم براى آنها ثمر بخش خواهد بود.
#شیطان_شناسی 3️⃣
#روایت
از رسول خدا صلى الله عليه وآله سؤال مهمى شد كه حضرت به اين سؤال ، چهل پاسخ دادند . در حقيقت ايشان با اين چهل پاسخ ، فرهنگ جامع تربيتى ، خانوادگى ، اجتماعى ، مادى و معنوى را ارائه فرموده اند و پاسخ حضرت فقط براى آن سؤال كننده نبوده است .
سؤالى كه آن مرد كرد ، در ارتباط با خودش بود ، اما پاسخ هايى كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله دادند ، در ارتباط با تمام انسان ها تا روز پايان اين دنيا است .
اين سؤال و پاسخ در منابع مهم حديثى شيعه نقل شده است ، از جمله در جلد دهم »مستدرك سفينة البحار « آمده است :
» جاء رجل الى النّبى صلى الله عليه وآله فقال : أتأذن لى أن اتمنّى الموت ؟ «(1)
خدمت وجود مبارك رسول خدا صلى الله عليه وآله عرض مى كند : آيا شما به من اجازه مى دهيد كه مرگ خودم را از خدا بخواهم ؟ مردن خودم را بخواهم و تمنّا يا آرزوى مرگ كنم ؟ ديگر در اين دنيا نباشم و از دنيا بيرون بروم ؟
مرگ ؛ حقيقتى اجتناب ناپذير
پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله به او فرمودند :
» فانّ الموتَ شى ءٌ لابدّ منه «
مرگ ، مردن و انتقال به عالم بعد ، حقيقتى است كه از آن چاره اى نيست و حكم مرگ بر كلّ موجودات زنده جهان نوشته شده است .
خداوند متعال براى هر موجود زنده اى زمان محدود و معيّنى را قرار داده است كه هرگاه اين زمان تمام شود و به سر آيد ، آن موجود زنده به عالم ديگر انتقال پيدا مى كند .
» و سفر طويل «
اين جاده ، جاده اى طولانى و اين سفر ، سفر طول و درازى است . عالمى بين مرگ و قيامت است ؛ يعنى بعد از مرگ تا برپا شدن قيامت ، كه خدا در قرآن مى فرمايد آن عالم را برزخ نام گذارى كرده است . زمانش خيلى طولانى است .
#یاد_مرگ
*اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم*
*بهترین شکلِ قبولی اعمال ازنگاه قرآن وعترت*
*اخلاص لازمه قبولی اعمال*
اگر کسی در انجامِ اعمال و عباداتش با #اخلاص باشه، خداوند اعمالش رو به بهترین شکل، قبول میکنه.
قرآن میفرماید خدا نذرِ مادرِ حضرت مریم رو به بهترین شکل قبول کرد، چون اخلاص داشت:
*فَتَقَبَّلَهٰا رَبُّهٰا بِقَبُولٍ حَسَنٍ.*
*قَبُولٍ حَسَنٍ*
یعنی به بهترین شکلِ ممکن قبول شد.
*نتیجه عمل آلوده به ریا*
نماز، روزه، انفاق، عبادت و... که آلوده به ریا باشه، هیچ فایدهای نداره و قبول نمیشه، در واقع چیزی جز حمّالی نیست...
ولی اگر عبادات همراه با اخلاص باشه،
به بهترین شکل قبول میشه.
طرف نماز که میخونه، وقتی تو جمع باشه بیشتر نمازش رو طول میده...
میخواد انفاق کنه،
جلو دیگران این کار رو میکنه، و دوست داره ازش تعریف کنن...
وقتی یه کار خیری انجام میده،
اگه ازش تشکر نکنن ناراحت میشه. و...
حدیث داریم که خدا میفرماید:
*اَنَا خیرُ شریکٍ، مَن اَشرَکَ مَعی غیری فِی عَمَلِه لَم اَقبَلهُ اِلاّ مَا کَانَ خَالِصا*
من بهترین شریک هستم، اگر کسی در اعمالش با من شریک قائل شود،
همهی سهم خودم را به آن شریک میبخشم و فقط آن مقدار از اعمال که خالص انجام داده است را میپذیرم.
*اعمالمون رو با ریا هَدَر ندیم*
به بهلول گفتند: فلانی هنگام تلاوت قرآن، آنچنان از خود بیخود میشه که نقش بر زمین میشه و غش میکنه!
بهلول گفت: سر دیوار بذاریدش تا قرآن بخونه؛ اگر باز هم غش کرد، معلومه راست میگه.
حالا خودمون ببینیم، چقدر اعمالمون اینطوری بوده.
اعمالمون رو با ریا هَدَر ندیم
بحارالانوار، ج۷۰، ص۲۴۳
سوره آل عمران آیه ۳۷
*اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ*
*اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ*
*اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ*
*وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ*
💠 غسل مولود
💬 سؤال:
غسل نوزاد تازه متولد شده و نیت آن را بیان فرمایید؟
✅ پاسخ:
مستحب است بعد از تولد نوزاد، او را به نیت "غسل مولود"، غسل دهند. زمان آن از وقت ولادت نوزاد است، و اگر دو یا سه روز هم تأخیر افتاد، استحباب آن باقی است. و چنانچه از وقت عرفی آن تأخیر افتاد، به قصد رجاء مطلوبیت (به امید ثواب) به جا آورند. ضمناً خود مادر، باید بعد از پاک شدن از خون نفاس، غسل نفاس انجام دهد. [1]
🔸 نکته: غسل مادر در روز چهلم و غسل چله نوزاد هيچ اعتبارى ندارد و از جهت شرعی مبنا ندارد و چه بسا سبب برخی از خرافات نيز شده است كه بايد از آن پرهيز شود.
📚 پی نوشت:
[1] بخش استفتائات پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله خامنه ای
#احکام
#فریب_وعده_وعید_را_نخوریم
مرد خسیسی تعدادی شیشه خرید.
او چند باربر را صدا کرد، ولی سر قیمت با آنها به توافق نرسید.!
به جوانی گفت: اگر این صندوق را به خانه ی من ببری، سه نصیحت به تو خواهم کرد که در زندگی بدردت خواهد خورد.
باربر که تازه به شهر آمده بود، سخنان مرد را باور کرد. و بار را برد.
کمی راه رفتند، باربر گفت: نصیحت اول را بگو.
چون نزدیک ظهر بود و او خیلی گرسنه بود.
به باربر گفت: سیری بهتر از گرسنگی است و اگر کسی به تو گفت گرسنگی بهتر از سیری است، بشنو و باور مکن!
باربر از شنیدن این سخن بیهوده ناراحت شد.
به راه ادامه دادند.
دوباره باربر پرسید: نصیحت دوم را بگو.
مرد که چیزی به ذهنش نمی رسید پیش خود فکر کرد کاش چهارپایی داشتم و بدون دردسر بارم را بمنزل میبردم.
وبه باربر نیز گفت:
اگر گفتند پیاده رفتن از سواره رفتن بهتر است، بشنو و باور مکن.!!
باربر دوباره عصبانی شد.
وقتی نزدیک خانه رسیدند باربر گفت:
نصیحت سوم را بگو.
مرد خسیس از اینکه بارهایش را مجانی به خانه رسانده بود خوشحال بود و به مرد گفت:
اگر کسی گفت باربری بهتر از تو وجود دارد، بشنو و باورمکن!
باربر خیلی عصبانی شد و صندوق را ول کرد و با شدت به زمین خورد..
بعد به مرد خسیس و گفت:
اگر کسی گفت که شیشههای این صندوق سالم است بشنو و باور مکن.!!
🔻 از آن پس، وقتی کسی حرف بیهوده می زند تا دیگران را فریب دهد یا سرشان را گرم کند، گفته میشود که؛ بشنو و باور مکن.
♦️زیرا حضرت فرمود: سخنان دغلکار،وفریبکار شیرین و فریبنده است.
۞ وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَن كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا
و خدا را بپرستید. و هیچ چیز را همتاى او قرار ندهید. و به پدر و مادر، نیکى کنید. همچنین به خویشاوندان و یتیمان و مستمندان، و همسایه نزدیک، و همسایه دور، و دوست و همنشین، و واماندگان در سفر، و بردگانى که مالک آنها هستید. زیرا خداوند، کسى را که متکبّر و فخرفروش است، (و از اداى حقوق دیگران سرباز مى زند،) دوست نمى دارد.
(نساء/36)
نرم افزار تفسیر نمونه
https://makarem.ir