eitaa logo
کانال تبلیغی امامعلی پور
99 دنبال‌کننده
125 عکس
49 ویدیو
0 فایل
کانال پاسخ به سوالات شرعی ودینی @jabimamalipour
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🔅🍃🔅🍃🔅🍃🔅🍃🔅🍃 "متنى از جنس طلا" ﺍﺯ بزرگی ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : راز این امیدواری و آرامشی که در وجودت داری چیست؟! گفت : ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ، تصمیم گرفتم ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﻨﺞ ﺍﺻﻞ ﺑﻨﺎ کنم : ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﺭﺯﻕ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ، ﭘﺲ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪﻡ! ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ، ﭘﺲ ﺣﯿﺎ ﮐﺮﺩﻡ! ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﻤﯽﺩﻫﺪ، ﭘﺲ ﺗﻼﺵ ﮐﺮﺩﻡ! ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﮐﺎﺭﻡ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﻣﻬﯿﺎ ﺷﺪﻡ! ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻧﯿﮑﯽ ﻭ ﺑﺪﯼ ﮔﻢ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﺯﻣﯽﮔﺮﺩﺩ، ﭘﺲ ﺑﺮ ﺧﻮﺑﯽ‌ها ﺍﻓﺰﻭﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺪﯼ‌ها ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ! ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﻦ پنج ﺍﺻﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﻢ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️امام كاظم (علیه اسلام): برای هر چیزی، دلیل و راهنمائی است و راهنمای شخص عاقل، تفكّر و اندیشه می باشد. 🏴🏴 سالروز شهادت باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را تسلیت می گوییم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸🔶《اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ(علیه السلام) وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ》🔶🔸 ✅هنگامی که هارون الرشید، امام موسی کاظم(علیه السلام) را در مدینه دستگیر کرد، ایشان را به طرف بصره فرستاد و امام هفتم مدت یک سال در آنجا زندانی بود و «عیسی بن جعفر» که مسئول زندان بود، به هارون گزارش داد که موسی بن جعفر(ع) همیشه مشغول عبادت و راز و نیاز با خداست. از جمله دعاهای امام موسی کاظم(ع) در زندان عیسی این بود که می فرمود : 📋《اَللّهُمَّ اِنَّکَ تَعلَمُ اِنِّی کُنتُ اَسئَلُکَ اِن تُفرِغَنی لِعِبادَتِکَ اَللّهُمَّ وَ قَد فَعَلتُ فَلَکَ الحَمدُ》 ♦️خداوندا! تو می دانی که من از تو تقاضا کرده بودم، مرا در گوشه ای خلوت قرار دهی تا مشغول عبادت باشم، تو تقاضای مرا برآوردی، تو را سپاس می گویم.(۱) در طی این سالها، همواره زندان و زندانبان امام(ع) در حال تغییر بود. در تاریخ آمده است که؛ 📋《لَا يَزَالُ يَنْتَقِلُ مِنْ سِجْنٍ إِلَي سِجْنٍ》 ♦️آن حضرت(ع) همواره از زندانی به زندان دیگر منتقل می شد.(۲) تا اینکه امام موسی کاظم(ع) مظلوم به زندان مخوف و تاریک «سِندی بن شاهک» ملعون منتقل شد و تحت شکنجه های شدید آن لعین قرار گرفت. تا جایی که در پی این شکنجه ها، جنس دعای امام(ع) تغییر کرد و ایشان همواره برای خلاصی از زندان، این دعا را می کردند : 📋《یَا سَیِّدِی! نَجِّنِی مِنْ حَبْسِ هَارُونَ وَ خَلِّصْنِی مِنْ یَدِهِ یَا مُخَلِّصَ الشَّجَرِ مِنْ بَیْنِ رَمْلٍ وَ طِینٍ وَ مَاءٍ وَ یَا مُخَلِّصَ اللَّبَنِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ وَ یَا مُخَلِّصَ الْوَلَدِ مِنْ بَیْنِ مَشِیمَهٍ وَ رَحِمٍ وَ یَا مُخَلِّصَ النَّارِ مِنْ بَیْنِ الْحَدِیدِ وَ الْحَجَرِ وَ یَا مُخَلِّصَ الرُّوحِ مِنْ بَیْنِ الْأَحْشَاءِ وَ الْأَمْعَاءِ خَلِّصْنِی مِنْ یَدَیْ هَارُون》 ♦️ای مولای من! مرا از زندان هارون و از دست او نجات عنایت فرما. ای رویاننده ی درخت از بین شن و خاک و آب! و ای جاری کننده ی شیر از بین سرگین و خون! ای به دنیا آورنده فرزند از بین رحم و ای آزاد کننده آتش از بین آهن و سنگ و ای آزاد کننده روح از بین احشاء و اعضای بدن! مرا از دست هارون نجات عنایت فرما!(۳) در فرازی از سلام بر ایشان آمده است؛ 📋《اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ(ع) وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ(ع).. الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ ذِي السَّاقِ «الْمَرْضُوضِ» بِحَلَقِ الْقُيُودِ وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَيْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَ أَبِيهِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّهِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ》 ♦️خدايا درود فرست بر محمّد(ص) و اهل بيتش، و درود فرست بر موسى بن جعفر(ع)، سلام بر معذّب در عمق زندان ها و تاريكی هاى زيرزمين ها، با ساق كوبيده و خرد شده، به حلقه هاى زنجيرها، و جنازه اي كه با خوارى و سبك انگاشتن بر آن جار زده شده، وارد شونده بر جدّش مصطفى و پدرش مرتضى و مادرش سرور بانوان!(۴) «الْمَرْضُوضِ» یعنی خرد شدن و له گردیدن! 🏴لا یوم کیومک یا اباعبدالله(ع)! در روز عاشورا وقتی که آن ده حرامی بر بدن مطهر امام حسین(علیه السلام) اسب تاختند، وقتی همین افراد در کوفه، وارد مجلس عبیدالله بن زياد شدند، ابن زیاد پرسيد شما كيستيد و چه كرديد؟ «أُسَيد بن مالک» در برابر ابن زياد چنين گفت : 📋《نَحْنُ «رَضَضْنَا» الصَّدْرَ بَعْدَ الظَّهْر بِكُلِّ يَعْبُوبٍ شَدِيدِ الْأَسْرِ》 ♦️ما کسانی هستیم که با اسبان قوى هيكل، سينه ی حسين(علیه السلام) را شكستیم و آن را خُرد كرديم، بعد از آنكه پشت او را لگدمال نموديم.(۵) 💔مرحوم علامه «محمد حسین غروی اصفهانی»(کمپانی) شعر سوزناکی را در وصف ماجراهای شهادت مظلومانه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) سروده اند که در کتاب «دیوان الأنوار القدسیه» به چاپ رسیده است. در یکی از ابیات آن آمده است؛ 📋《لَکِنَّ کَسْرَ الضَلْعِ لَيْسَ یَنجَبِرُ إِِلَّا بِصَمْصَامِِ عَزِيزٍ مُّقْتَدِرٍ إِذْ «رُضَّ» تِلْکَ الأَضْلَعُ الزَكِيَّةُ رَزِيَّـــــةٌ لَا مِثلَهَا رَزِيَّـــــةٌ》 ♦️اما شکستن استخوان پهلو جبران نخواهد شد، مگر به شمشیر عزیزی قدرتمند[امام عصر(عج)] ‏ زیرا که خرد کردن آن پهلوی پاک، مصیبتی است که همتایش هیچ مصیبتی نیست.(۶) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : بود کی زندانِ یوسف، تیره چون زندان من روز من شب شد از ین بی رحم زندانبان من چون درین ظلمت سرا، بر خوان غم مهمان شدم غم خجل شد زین محقر کلبه ی احزان من 👤حبیب چایچیان
در روایت ما هست علامت شیعه همین هست ممکن است گناه کند . از امام کاظم پرسیدند شیعه شما گناه هم می‌کند ؟ امام کاظم فرمود بله گفتند، آقا پس می ‌توانیم از آنها تبرّی بجوییم؟ امام فرمود نه ، عملش بد هست ولی ذاتش خوب هست ولایت ما اهل بیت را دارد . گفت آقا می توانیم به آنها بگوییم فاسق؟ امام کاظم فرمود به آنها بگویید فاسق العمل ولی طیب الروح هستند درست هست یک گناهی کرده این مثل الماسی هست که افتاده توی لجن، الماس وقتی بیفتد توی لجن الماس هست ذات ارزشمند است و آلودگی دورش را گرفته این شستشو کند می شود باز الماس. علامت شیعه را امام رضا فرمود چون ذاتش پاک هست با آلودگی ها و خباثت های گناه سنخیت ندارد گناهی کرد بدش می آید نور ولایت آنچنان در او قوی هست اگر یک گناهی را مرتکب شد این گناه را دوست ندارد نمی گوید کردم که کردم باز هم انجام می دهم افتخار نمی کند به گناهش، این علامت شیعه بودن هست .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چون طبق نقل‌ها امروز سالروز وفات حضرت ابوطالب علیه السلام هم است بیست و ششم رجب این شخصیت هم می‌دانید که اصلا نامش در کنار پیغمبر و تاریخ پیغمبر خیلی مطرح است و مدافع سرسخت رسول خدا بود و مظلوم هم واقع شده در جهان اسلام این شخصیت و حضرت خدیجه و حضرت حمزه که همین جا من تاکید می‌کنم این سه شخصیت را ان شاء الله بیشتر عنایت بکنیم و یاد بکنیم از آن ها. حضرت ابوطالب علیه السلام شخصیتی است که گفتند ایمانش را اگر در یک کفه‌ی ترازو بگذارند و ایمان همه‌ی مردم در یک کفه‌ی دیگر بگذارند ایمان ایشان ترجیح دارد به دلیل این که هم مومن بر پیغمبر اکرم بود و هم ایمانش را مخفی می‌کرد که بتواند از رسول خدا دفاع بکند و حمایت بکند به روح و روان این شخصیت بزرگوار و فرزند بزرگوارش حضرت علی علیه السلام هم درود می‌فرستیم
🌷 مبارک 🔰تنها تعلیم "بعثت" و انحراف از آن ۱) در دعای شب مبعث آمده ؛ شب بعثت "شب تجلی اعظم" است ، یعنی شبی که خدا خود را به روشنی نشان داده است. ۲) بعثت یک تعلیم دارد و بس ، و آن ؛ "توحید" است : "قولوا لااله الاالله تفلحوا" . و خروجی این یک تعلیم این است که جز خدا نه معبودی بپذیرید ، و نه کسی را مافوق خدا بشمارید ، و نه کسی را بجای خدا اطاعت کنید . به او "اعتماد" کنید و به او "توکل" کنید و او را در جان خود و خانواده خود و جامعه بشری ، طنین اندار کنید. ۳) اگر بعثت خاتم الانبیاء (ص) نبود ، الان ما کجا بودیم ؟! چگونه باید نسبت به آن پیامبر عظیم الشان اسلام ، ادای دِین کنیم؟ ۴) گرچه بصورت فردی ، بخش بی شماری از مومنین با تمسک به آموزه های او به سعادت رسیدند ، اما در بخش "حکومت دینی" موفق به پیاده کردنِ تعالیم رهایی بخش آن رسول ختمی (ص) نبوده ایم ! ۵) حیف که بعثت را منحرف کرده و بعثت را از ریل خود خارج کردند و میکنند؛ گروهی ؛ "قدرت خواهان" در لباس روحانیت و متصل به نعمت های حکومتی ! گفتند پیامبر برای "بدست گرفتن قدرت" مبعوث شد و نه مکارم اخلاق ! گروهی دیگر ؛ "متحجران بی دین" با نام داعش و القاعده و طالبان و متحجران ، بعثت را با حرکات تروریستی و یا خشونت بار ، خراب کردند ! و گروهی از اهل دانش هم متاسفانه ؛ با تحریف شخصیت پیامبر رحمت (ص) ، او را "ستیزه جو و اقتدارگرا" معرفی کردند! البته این هم از معجزات "بعثت" است که با همه ی این مشکلات اما بعثت همچنان بر پیشانی عالَم هستی میدرخشد. ۶) وجه سیاسی و اجتماعی رسول خاتم (ص) چیز دیگری است که مبتنی بر توحید است و متاسفانه حکومتها به سادگی حاضر به تبلیغ آن نیستند و آن چیزی است که شهید استاد مطهری میگوید : "برای هیچ کس مثل رسول خدا زمینه استبداد و دیکتاتوری فراهم نبود ، ولی او هرگز استبداد در امور اجتماعی نمی ورزید و کوشش میکرد مردم را به دموکراسی عادت دهد . رسول خدا در مشورت ها ؛ عقیده مردم را محترم میشمرد و با آنها تبادل نظر میکرد با اینکه با عالَم وحی متصل بود." ۷) در شب بزرگ بعثت ؛ زیارت حضرت امیرالمومنین (ع) مستحب است . شاید راز و رمزش این است که اولین و کاملترین میوه بعثت خاتم الانبیاء (ص) ؛ وجود مبارک حضرت امیر (ع) است. او توانست در موقعیت فردی ؛ انسان کامل باشد و در موقعیت سیاسی و اجتماعی ؛ پر افتخارترین حکومت دینی را رقم بزند.
مثل پسرت علی، فضیلت داری در روز جزا، حق شفاعت داری تو یار محمدی و بابای علی حق پدری گردن امّت داری در یاری مصطفی ز جان راغب بود دینداری او بر همگان غالب بود حیدر که جهانیان به او می‌نازند پرورده‌ی دستان ابوطالب بود حیدر که ازو دین خدا کامل شد قرآن خدا برای او نازل شد، هر چیز که داشت از ابوطالب داشت از فضل پدر فضل پسر حاصل شد! ✅ امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: وَ اَلَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً (ص) بِالْحَقِّ نَبِيّاً، لَوْ شَفَعَ أَبِي فِي كُلِّ مُذْنِبٍ عَلَى وَجْهِ اَلْأَرْضِ لَشَفَّعَهُ اَللَّهُ فِيهِمْ. ترجمه: قسم به کسی که محمد (ص) را به حق به پیامبری برگزید، اگر پدرم (حضرت ابوطالب) در حق همه گناهکاران روی زمین شفاعت کند، خداوند می‌پذیرد. 📚 بحارالانوار، ج ٣۵، ص١١٠ ✅ پیامبر(ص) در کنار جنازه‌ی عموی خود ابوطالب(ع) فرمودند: يَا عَمِّ كَفَّلْتَ يَتِيماً وَ رَبَّيْتَ صَغِيراً وَ نَصَرْتَ كَبِيراً فَجَزَاكَ اَللَّهُ عَنِّي خَيْراً. ترجمه: اى عمو! وقتى کودک بودم تو مرا بزرگ کردی، وقتى یتیم بودم تو سرپرستی‌ام کردی، و هنگامى که بزرگ شدم تو یارى‌ام نمودی، پس خداوند به تو پاداش خیر دهد. 📚 تاریخ یعقوبی، ج٢، ص٢۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🔴قابل توجه همه صاحب منصبان ✍️جعفر برمکی (پسر یحیی برمکی) از وزرای محبوب و صاحب قدرت هارون‌الرشید خلیفه عباسی بود که بسیار مورد توجه و لطف و عنایت خلیفه بود. بعد از مدتی میانه خلیفه و وزیر به هم خورد و خلیفه دستور قتل او و خاندانش را داد.تسلط پر دامنه برمکیان بر دستگاه خلافت عباسی و زوال قدرت و سقوط ناگهانی و غم‌انگیز آن‌ها حکایتی است خواندنی و عبرت‌آموز برای همه کسانی که مسندنشینی خود را جاودانه می‌دانند و از حوادث روزگار عبرت نمی‌گیرند. مدّت زمانی قبل از سقوط برمکیان، روزی هارون خلیفه، هوس کرد بدون محافظ و تشریفات خلافت، با جعفر برمکی (وزیر خود) روزی را به تفریح بگذرانند. به باغ یکی از دوستان یحیی که پیرمردی بود رفتند و به گشت و گذار و میوه چیدن پرداختند. هارون ضمن اینکه میوه‌هارا انتخاب می‌کرد، چشمش به گلابی درشتی افتاد که بر شاخه‌ای بلند قرار داشت. به دلیل نامعلوم شاید به این سبب که جثّه خلیفه بزرگتر بود دستانش را قفل کرد و به جعفر گفت بالا رو و میوه را بچین. جعفر برمکی یک پای در دستان قفل شده هارون و پای دیگر بر روی شانه‌اش گذاشت، بالا رفته گلابی را چید و پایین آمد. در حالی که باغبان پیر آن‌ها را تماشا می‌کرد. هنگام عصر و خداحافظی با باغبان، ضمن اینکه انعامی به وی پرداخت شد هارون به او گفت سادگی و مهمان‌نوازی تو باعث خوشنودی ما شد اگر از من و جعفر در خواستی داشته باشی خواسته‌ات برآورده خواهد شد. پیرمرد به داخل اطاق رفته وسائل نوشتن آن زمان را با خود آورده به جعفر گفت می‌خواهم بنویسی تو و مهمانت امروز اتّفاقی اینجا آمدید و هیچ دوستی و نسبتی با من نداری و خلیفه هم آن را مهر کند. خلیفه و جعفر هر دو شگفت زده شدند. هارون گفت: همه سعی می‌کنند خود را منسوب و آشنای جعفر وزیر من معرّفی کنند و تو از ما چنین سندی می‌خواهی؟ باغبان گفت شما خواستید من از شما چیزی بخواهم و خواستم حالا به قول خود عمل کنید. جعفر برمکی ناچار چنین نوشته‌ای را امضا کرده به دست پیرمرد داد و او از خلیفه خواست با مهر خود که روی نگین انگشترش بود آن را ممهور و تأیید کند و سپس آن‌ها از پیرمرد باغبان خداحافظی کرده رفتند؛ مدتی گذشت. واژگون شدن بخت جعفر برمکی آغاز شد و آنگونه که در تاریخ آمده، خلیفه حتّی به دوستان دور و نزدیک، منسوبان و معاشرانش هم رحم نکرد. پیرمرد باغبان نیز به جرم دوستی و معاشرت با جعفر دستگیر شد. اما نامه ممهور شده به مهر خلیفه را نشان داد و گفت من با جعفر برمکی هیچ نسبتی ندارم و خلیفه دستور آزادی او را صادر کرد. خلیفه از پیرمرد پرسید من پیوسته به این اندیشیده‌ام؛ آن روز که به باغت آمدیم چرا چنین نوشته‌ای را از ما می‌خواستی؟ آیا حمکت‌اش این بود؟ باغبان پیر گفت آری خلیفه. آنگاه که جعفر برای چیدن گلابی بر شانه‌های تو ایستاد من دانستم که او را بالاتر از این مقام و مرتبه‌ای نیست و زوال برمکیان نزدیک است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔖اعمال عید مبعث 🔖 🔸روز بیست و هفتم رجب یکی از اعیاد بزرگ است و روزی است که حضرت رسول(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به پیامبری مبعوث شد و جبرئیل برای ابلاغ پیامبری، بر آن حضرت فرود آمد و برای این روز چند عمل وارد است: ♦️اوّل: غسل کردن. ♦️دوّم: روزه گرفتن و آن یکی از چهار روزی است که در طول سال برای روزه گرفتن امتیاز ویژه دارد و ثوابی برابر با روزه هفتاد سال دارد. ♦️سوّم: صلوات زیاد فرستادن. ♦️چهارم: زیارت حضرت رسول(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و امیرالمؤمنین(علیه‌السلام). ♦️پنجم: شیخ طوسی در کتاب «مصباح» فرموده: که از ریان بن الصّلت روایت شده: حضرت جواد(علیه‌السلام) زمانی که در بغداد بود روز نیمه و روز بیست‌وهفتم رجب را روزه گرفت و همه خدمتکاران آن حضرت نیز روزه گرفتند و به ما فرمان داد دوازده رکعت نماز بجا آوریم به این صورت که: در هر رکعت «یک مرتبه» «حمد» و «سوره[توحید]»خوانده و پس از پایان نماز، هر کدام از سوره‌های «حمد» و «توحید» و «قُلْ أَعُوذُ بِرَ‌بِّ الْفَلَقِ» و «قُلْ أَعُوذُ بِرَ‌بِّ النَّاسِ» را «چهار مرتبه» بخوانیم، آنگاه «چهار مرتبه» بگوییم:لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ ، وَاللّٰهُ أَكْبَرُ ، وَسُبْحانَ اللّٰهِ ، وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّٰهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ.معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگ‌تر از هر چیزی است و منزّه است خدا و خدا را سپاس و نیست جنبش و نیرویی جز به عنایت خدای برتر و بزرگ.و «چهار مرتبه»:اللّٰهُ اللّٰهُ رَبِّي لَاأُشْرِكُ بِهِ شَيْئاً.خدا، خدا، پروردگار من است، چیزی را برای او شریک نمی‌آورم.و «چهار مرتبه»:لَاأُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَداً.هیچ‌کس را برای پروردگارم شریک نسازم. ♦️ششم: شیخ طوسی از جناب ابوالقاسم حسین بن روح(رحمة‌الله‌علیه) روایت کرده: که در این روز دوازده رکعت نماز به جا می‌آوری در هر رکعت سوره «حمد» و سوره‌ای که آسان باشد می‌خوانی و پس از گفتن تشهّد و سلام بین هر دو رکعت می‌گویی:الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً ، وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِى الْمُلْكِ ، وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ، وَكَبِّرْهُ تَكْبِيراً . يَا عُدَّتِي فِي مُدَّتِي ، يَا صاحِبِي فِي شِدَّتِى ، يَا وَلِيِّى فِى نِعْمَتِى ، يَا غِياثِى فِى رَغْبَتِى ، يَا نَجاحِى فِى حاجَتِى ، يَا حافِظِى فِى غَيْبَتِى ، يَا كافِىَّ فِى وَحْدَتِى ، يَا أُنْسِى فِى وَحْشَتِى ، أَنْتَ السَّاتِرُ عَوْرَتِى ، فَلَكَ الْحَمْدُ ، وَأَنْتَ الْمُقِيلُ عَثْرَتِى ، فَلَكَ الْحَمْدُ ، وَأَنْتَ الْمُنْعِشُ صَرْعَتِى ، فَلَكَ الْحَمْدُ ، صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاسْتُرْ عَوْرَتِى ، وَآمِنْ رَوْعَتِى ، وَأَقِلْنِى عَثْرَتِى ، وَاصْفَحْ عَنْ جُرْمِى ، وَتَجاوَزْ عَنْ سَيِّئاتِى فِى أَصْحابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِى كانُوا يُوعَدُونَ. هنگامی‌که از نماز و دعا فارغ شدی، هر یک از سوره‌های«حمد» و «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» و «قُلْ أَعُوذُ بِرَ‌بِّ الْفَلَقِ» و«قُلْ أَعُوذُ بِرَ‌بِّ النَّاسِ» و «قُلْ یٰا أَیُّهَا الْکٰافِرُونَ» و «إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ» و «آیت‌الکرسی» را «هفت مرتبه» می‌خوانی و «هفت بار» می‌گویی:لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ ، وَاللّٰهُ أَكْبَرُ ، وَسُبْحانَ اللّٰهِ ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلّا بِاللّٰهِ.معبودى جز خدا نیست و خدا بزرگ‌تر است و پاک است خدا و جنبش و نیرویى جز به خدا نیست.و «هفت بار»:اللّٰهُ اللّٰهُ رَبِّي لَاأُشْرِكُ بِهِ شَيْئاً.خدا، خدا، پروردگار من است، چیزی را برای او شریک نمی‌آورم.و هر دعایى که بخواهى می‌خوانی 📚مفاتیح الجنان
این روایت را من خیلی جاها نقل کردم . خیلی روایت زیبایی هست ، در علل الشرایع یک شخصی خدمت امام رضا ع رسید از آقا پرسید که آقا برای چه به جد شما پیغمبر می گویند ابوالقاسم؟ برای چه ابوالقاسم می گویند این کنیه را دارد ؟ امام رضا اول یک جوابی در حد فهم آن طرف داد ، گفت برای اینکه پیغمبر یک فرزندی داشت به نام قاسم از این جهت به پیغمبر می گویند ابوالقاسم. آن طرف آدم زرنگی بود راضی نشد ، گفت آقا اگر من را اهل میدانید یک مقدار بیشتر بگویید . امام رضا ع یک لایه ی دیگری را مطرح کرد ، فرمود مگر علی ابن ابیطالب قاسم نیست مگر علی قاسم نیست ؟ قسیم الجنَّة و النّار . تقسیم کننده ی بهشت و جهنم. آن طرف گفت چرا. امام رضا فرمود پیغمبر ابوالقاسم است . اگر علی قاسم است پیغمبر ابوالقاسم است . تو دامن پیغمبر ، امیرالمومنین بزرگ شد . تو بعضی از روایات یک لایه ی دیگرش مطرح شده . در روایت هست که وقتی پیغمبر اکرم در معراج بود در مقامی که با خدا گفتگو میکرد ، وقتی گفتگوی پیغمبر با خدا تمام شد ، پروردگار عالم فرمود یا اباالقاسم. اولین کسی که خطاب ابوالقاسم به پیغمبر کرد خدا بود . فرمود یا اباالقاسم، إمضِ هادیاً مهدیا برو در حالیکه هم هدایت کننده هستی هم هدایت شده هستی . پیغمبر وقتی از آن مقام تنزل پیدا کرد ، به جبرییل برخورد کرد . جبرییل پرسید یا رسول الله ببین شما و خدا چی گذشت ؟ پیغمبر گفت آن چیزهایی که گذشت را گفت ، بعد پیغمبر فرمود که خدا من را ابوالقاسم خطاب کرد . جبرییل گفت یا رسول الله پرسیدی از خدا برای چی به شما ابوالقاسم گفته ؟ پیغمبر فرمود نه . ابوهت و عظمت خدا مانع شد از اینکه من چیزی بپرسم . همانجا خطاب رسید که : یا احمد إنَّما کَنَّیتُکَ ابالقاسم لَأنَّکَ تَقسِمُ رحمة بینی عبادی. به تو ابوالقاسم گفتیم چون تقسیم کننده ی رحمت تو عالم تو هستی. ابوالقاسم یعنی صاحب قسمت. یعنی تقسیم می کند . صاحب قسمت. ببینید بی حساب نیست که این کُنیه به پیغمبر داده ششده . اشاره به یک شأن است اشاره به یک کمال از کمالات پیغمبر اکرم است .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸امیرالمؤمنین(ع) در روایتی چهار عامل را باعث شکست دولت‌ها معرفی کردند. بقای هر مجموعه از گروه‌های انسانی بستگی به میزان ارزش‌هایی دارد که در آن مجموعه نهادینه شده است. هر اندازه این ارزش‌ها منطبق بر آموزه‌های دینی و اخلاقی باشد، بنیان آن قوی‌تر و استوارتر می‌شود و برعکس هر اندازه ارزش‌ها و ارزش‌گذاری‌ها ضعیف‌تر و منطبق با آموزه‌های غیر دینی باشد، دوام آن گروه کاهش می‌یابد و به تدریج به سمت نابودی می‌رود. در این میان یکی از مجموعه‌های حساسی که در هر جامعه‌ای وجود دارد، دولت‌ها هستند که باید هم خود در ارزش‌ها نسبت به سایرین پیشرو باشند و هم جامعه را به سمت خوبی‌ها سوق دهند. اما امام علی علیه‌السلام در روایتی چهار عامل را سبب شکست دولت‌ها معرفی کرد و فرمود: چهار عامل باعث شکست «دولت‌ها» می‌شود: 1ـ ضایع کردن اصول (مسائل مهم) 2ـ سرگرم شدن به فروع (امور کم اهمیت) 3ـ به کار گماردن آدم‌های پست 4ـ کنار گذاردن انسان‌های فاضل یُسْتَدَلُّ عَلَی اِدبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ: تَضییعِ الاُصولِ وَ التَّمَسُّکِ بِالفُرُوعِ وَ َتقدیمِ الاَراذِلِ وَ تَاخیرِ الاَفاضِلِ» (غرر الحکم، ص 342)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
”یوم ندعوا کل اناس بامامهم” روزی که هر دسته از مردم را با امامشان (در قیامت) محشور می کنیم أسرا-۷۳ امام کاظم فرمود:‌ فَمَنْ اَحَبَّ بَقائهُم فَهُوَ مِنْهُمْ وَ مَن كانَ مِنْهُمْ كانَ‌ وِرْدَ النّارِ؛ كسي كه خواهان بقاي آنها (ظالمین) باشد، جزء آنها است و كسي كه جزء آنها باشد، با آنها در دوزخ وارد خواهد شد رجال الکشی - إختیار معرفة الرجال ؛ ص 441 پیامبر اکرم عليه السلام: "المَرءُ مَعَ مَن أَحَبّ" انسان با کسی است(در قیامت) که او را دوستش دارد. بحارالأنوار: ج 17، ص 13] مكارم الأخلاق : ج 2 ص 357 ح 2660. پیامبر. اکرم(ص); "مَن أحَبَّ حَجَراً حَشَرهُ الله مَعَه" اگر انسان سنگی را دوست داشته باشد با آن (در قیامت) محشور می شود. مشکاة الأنوار في غرر الأخبار  ,  جلد۱  ,  صفحات۱۲۳ و ۸۴ مولا امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند : إذَاٰ ظَهَرَ إمَامُ جَوْرٍ فَمَنْ رَضِیََ بِحُكْمِهِ وَ أَعَاٰنَهُ عَلَىٰ جَوْرِهِ فهُوَ وَلِيُّهُ. هنگامی که امام و پیشوای جائری بر مسندی مسلط گشت ، کسی که راضی به افعال او بوده و عملکرد وی را تأیید نماید ، و با رفتار و گفتار خود ، ایشان را اعانت نماید ، پس همانا او (در آخرت نیز) رهبر‌ش است ، و در ظلم و جور او شریک و سهیم خواهد بود. ┄┅┅✿یاعلی‌‌‌¹¹⁰✿┅┅┄ 📚منابع روایت بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۳۷۷؛ میزان الحکمة، ج ۷، ص ۳۳۹؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص۱۰۹ 🆘🔳🟥🔳🆘 امام رضا (علیه السلام): «هر کسی در کار ظالمانه حضور نداشته باشد ولی به آن رضایت داشته باشد مانند کسی است که در متن ظلم قرار دارد» (عیون ج۲/ص۷۵) یونس بن یعقوب از إمام صادق علیه السّلام نقل میکند که حضرتش فرمود ؛ ملعون است ، ملعون است ، عالِمی که همراهی کند سلطان جائری را و کمک کار او باشد در ظلم و ستمی که بر رعیت روا میدارد. و نیز إمام صادق علیه السّلام فرمود ؛ جدّم خاتم الأنبياء صَلَّی اللهُ عَلَیْه وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ فرمود ، کسیکه همراهی کند ظالمی را و کمک کار او باشد در ظلمش ، در حالیکه میداند ظالم است ، قطعا از دایره ایمان خارج شده است. بحارالأنوار ۷۵ / ۳۸۱ ، حدیث ۴۸ ، عنْ کَنْز الْکَرَاجکِیِّ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌در حکومت دینی برخی احکام به دلایل خارجی یا داخلی، برخی احکام ـ مانند سنگسار و ... ـ اجرا نمی شوند؟ حکومت دینی تا کجا می تواند نسبت به اجرای احکام دینی عقب نشینی کند؟ 👈پاسخ 1️⃣احکام دینی، گاه فردی هستند و گاه اجتماعی. تعطیل کردن احکام فردی مانند نماز معنا ندارد. احکام اجتماعی هستند که در معرض اجرا و تعطیل می باشند. مانند مجازات های تعیین شده در دین، حجاب یا مقابله با روزه خواری. 2️⃣ حکومت دینی، موظف به اجرای همۀ احکام دین است و تعطیلی اجرای احکام، با دینی بودن حکومت، در تعارض است. 3️⃣کوشش حکومت باید صرف اقناع افکار عمومی برای اجرای احکام دین باشد و مؤمنانی که دغدغۀ اجرای احکام دینی را دارند، نقش بسیار مهمی در این مسیر دارند. 4️⃣حکومت دینی در جامعۀ دینی اجرا می شود، بنابراین عموم مردم موافق اجرای همه احکام هستند؛ هرچند ممکن است حاضر نباشند نسبت به تبیین آن اقدامی کنند. 5️⃣گاه برخی فشارها موجب می شود که حاکم دینی به دلیل مصلحت بالاتر، به طور موقت، با حکم حکومتی از اجرای برخی احکام صرف نظر کند. در حقیقت، اگر اصرار بر اجرای یک حکم خاص مانند سنگسار که مورد زیادی نیز ندارد، منجر به از دست رفتن اصل حکومت و عدم اجرای سایر احکام شود، این اصرار، عقلایی نیست. 6️⃣در حکومت امیرالمومنین علیه السلام نیز چنین اتفاقاتی افتاد و ایشان نتوانست تمام بدعتهای برجای مانده از حکومتهای پیشین را اصلاح کند که اثر آن تا کنون باقیست. 7️⃣پس از عقب نشینی موقت، وظیفۀ حکومت و نیز مومنان، تبیین فوائد حکم تعطیل شده و اقناع افکار عمومی برای از سرگیری اجرای آن حکم است و پس از اقناع، برای مقابله با اقلیت مخالف، قطعاً باید از ابزار فشار نیز استفاده کند. 8️⃣در این میان، برخی احکام مانند اصل حجاب، از حساسیت بالایی برخوردارند و اگر تعطیلی آن منجر به اشاعۀ فحشا و برچیده شدن روح دین در جامعه شود؛ در اینجا حکومت حق عقب نشینی ندارد، ازاین رو، افزون بر تبیین لازم، دربارۀ الزام به اجرای آن، می تواند بلکه باید قانون نیز وضع کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بر شعبان و اعیادش، سلام بر حسین و عباسش، سلام بر سجاد و سجودش، سلام بر نیمه شعبان و ظهور مولودش 💢حلول ماه شعبان المعظم مبارک باد🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک سخنران معروف در مجلسی که دویست نفر در آن حضور داشتند، یک صد دلاری را از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ دست همه حاضرین بالا رفت. سخنران گفت: بسیار خوب، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن می خواهم کاری بکنم. و سپس در برابر نگاه های متعجب، اسکناس را مچاله کرد و پرسید: چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ و باز هم دست های حاضرین بالا رفت. این بار مرد، اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار آن را لگد مال کرد و با کفش خود آن را روی زمین کشید. بعد اسکناس را برداشت و پرسید: خوب، حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود؟ و باز دست همه بالا رفت. سخنران گفت: دوستان، با این بلاهایی که من سر اسکناس در آوردم، از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید. و ادامه داد: در زندگی واقعی هم همین طور است، ما در بسیاری موارد با تصمیمــاتی که می گیریم یا با مشکلاتی که روبرو می شویم، خم می شویم، مچالــه می شویم، خاک آلود می شویم و احساس می کنیم که دیگر پشیزی ارزش نداریم، ولی این گونه نیست و صرف نظر از این که چه بلایی سرمان آمده است هرگز ارزش خود را از دست نمی دهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند، آدم با ارزشی هستیم. ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄