eitaa logo
محبین امام کاظم علیه السلام
268 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
4.6هزار ویدیو
124 فایل
↭💠﷽💠↭. 🌹🥀دنبال مطالب آموزند هستید🥀👇👇 بفرماید 🌷 توصیه‌ های معنوی علماء❤️⁩ 🌷آیات وروایات⁦❤️⁩ 🌷 مشاوره ❤️⁩ 🌷سخنرانی های کوتاه⁦❤️⁩ 🌷و...... کانال محبین👇 @ImamKazem ارتباط با مدیر⁦ @Mohsen68Fatemeh67
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 🔴 ⭕️من جوان بودم و خیلی هم به توجه ای نمی کردم هر چه هم از مرا به این امر دعوت می کرد اعتنایی نمی کردم. ✨ البته گاهی می خواندم بعد از ازدواج شغل رانندگی را انتخاب کردم در یکی از سفرهایم موقعی که من بار زده و از به قصد یکی از شهرها خارج شدم، در بین راه، هوا طوفانی شد و برف زیادی آمد که راه بسته شد و من در برف ماندم. موتور ماشین هم خاموش شد و از کار افتاد. ✨ هر چه کوشش کردم نتوانستم ماشین را روشن کنم. در اثر شدت سرما، مرگ خود را مجسم دیدم سرما را روی فرمان ماشین گذاشتم و به فکر فرو رفتم که خدایا! راه چاره چیست⁉️ یادم آمد سالهای قبل ، که در منزل ما منبر می رفت، بالای منبر گفت:مردم هر وقت در قرار گرفتند و از همه جا شدید به آقا حضرت امام (ع) شوید که ان شاء الله حضرت کمک می کند. ✅ قسمت (1) ادامه دارد......... @ImamKazem
محبین امام کاظم علیه السلام
🔴 #جوان_گناهکار 🔴 ⭕️من جوان #گناهکاری بودم و خیلی هم به #نماز توجه ای نمی کردم هر چه هم #مادرم از #
🔺🔺⤴️⤴️🔺🔺 🔴 🔴 بی اختیار متوسل به آقا امام زمان (ع) شدم و از ماشین پایین آمدم و باز هم موتور را بررسی کردم. ✨ شاید روشن شود ولی موفق نشدم😔 و دو مرتبه به ماشین برگشته و پشت فرمان نشستم.... و با خداوند تعهد کردم که :(اگر من از این مهلک نجات پیدا کنم و دوباره زن و فرزندم را ببینم از گناهانی که تا آن روز آلوده به آن بودم، فاصله بگیرم و نمازهایم را هم اول وقت بخوانم.) 😍 این دو عهد را با خدا بستم که در صورت نجات از این مهلک ، این دو برنامه را انجام دهم. 🔴👈 یک وقت متوجه شدم یک نفر داخل برف ها به سمت من در حرکت است ،احساس کردم او هم راننده ای است که ماشینش در این نزدیکی ها در برفها گیر کرده است و حالا به دنبال کمک آمده است. به من سلام کرد و فرمود:چرا سرگردانی⁉️ من هم از خاموشی ماشین و طوفان برایش گفتم. آن شخص 🍁فرمود:↩️ ""من ماشین را راه می اندازم"" من ندیدم دست ایشان به موتور ماشین بخورد ولی 🍁فرمود:"استارت بزن." سوئیچ ماشین را زدم ، ماشین روشن شد و فرمود:"حرکت کن و برو." گفتم:"الان می روم جلوتر می مانم ، راه بسته است." 🍁فرمود:"ماشین شما در راه نمی ماند ، حرکت کن." گفتم:"ماشین شما کجاست، می خواهید به شما کمکی بدهم"⁉️ 🍁فرمود:"من به کمک شما احتیاج ندارم." ↩️ تصمیم گرفتم مقداری پولی که داشتم به ایشان بدهم، شیشه پایین بود و من هم پشت فرمان، گفتم:"اجازه بدهید مقداری پول به شما بدهم." ✅ قسمت 2 ادامه دارد..... ⭕️داستان خیلی جالب و پند آموز👌😍 @ImamKazem