#متن_خاطره
🌷 رفته بودیم قم. موقع پیاده شدن از اتوبوس پایش طوری در رفته بود که نمیتوانست راه برود؛ برایش صندلی چرخ دار آوردم. تا حرم با ویلچر بردمش. نزدیک ضریح که رسیدیم نگذاشت جلوتر بروم. گفت: بی احترامیه که نشسته جلوی حضرت معصومه (س) بروم. به سختی از ویلچر بلند شد؛ لنگ لنگان و با تکیه به دیوار خودش را به ضریح رساند و زیارت کرد.
📚 پدر شهید آرمان علیوردی
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313
#متن_خاطره
🌷 ابراهیم به تنها چیزی که فڪر نمیڪرد
مادیات بود و همیشه میگفت:
روزۍ را خدا می رساند.
برڪت پول مهم است
ڪاری هم که براۍ خدا باشد
برڪت دارد.
📚 شهید ابراهیم هادی
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313
#متن_خاطره
🌷 بعد از پنجاه شصت روز تازه از راه رسیده بود و با خود لبخند همیشگی و بوی خاکریز را آورده بود. بچه ها را در آغوش گرفت و گونه هایشان را بوسید. زود صبحانه را آماده کردم. تند تند لقمه هایش را خورد و بلند شد. میدانستم میخواهد به کجا برود گفتم: بعد از این همه مدت نیامده میخواهی بروی؟ لااقل چند ساعتی پیش بچه ها بمان. اگر بدانی چقدر دلشان برای تو تنگ شده...
با لحن ملایمی گفت: حضرت رباب (س) را الگوی خودت قرار بده. مگر نمیدانی که بچه های شهدا چشم انتظار همرزمان پدرشان هستند تا به آنها سر بزنند و حالشان را بپرسند. کار همیشگی اش بود نمیتوانست توی خانه دوام بیاورد. باید میرفت و به خانواده تک تک شهدا و همرزمانش سر میزد.
📚 شهید محمود بنی هاشم
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313
#متن_خاطره
🌷عملیات بیتالمقدس تمام شد.خبر داشتم شهید شده. به دنبال جنازهاش گشتم و پیدایش کردم. چفیه خونی دور گردنش بود. ترکش به فک و صورتش خورده بود. حرفهایش چند دقیقه قبل از خداحافظی یادم آمد و بیاختیار اشکهایم سرازیر شد. علی چفیهاش را پهن کرد. نان و غذایمان را گذاشتیم روی آن لقمه اول و دوم را برداشتیم که یکی از بچهها آمد و گفت: علی! بلند شو بریم. علی غذایش را گذاشت و سریع بلند شد. انگار دنبال چیزی بود که گفتم: چفیه ات رو لازم داری؟ اشکالی نداره، بیا چفیه من رو بگیر. راضی نشد. اصرار کردم با دلخوری گفت: واسه چی اصرار میکنی؟! اگه من شهید شم، چفیه ات خونی میشه، نمیتونم بهت پس بدم. ازش دلگیر شدم. از پشت، سرم را گرفت و گردنم را بوسید. گفت: خداحافظ رفیق! در نورد اهواز ماندیم و او رفت.
📚 شهید علی نیکوئی
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313
#متن_خاطره
🌷 ابراهیم به تنها چیزی که فڪر نمیڪرد
مادیات بود و همیشه میگفت:
روزۍ را خدا می رساند.
برڪت پول مهم است
ڪاری هم که براۍ خدا باشد
برڪت دارد.
📚 شهید ابراهیم هادی
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313
#متن_خاطره
🌷 با هم رفتیم ارومیه. شب توی راه بودیم. از سحر منتظر بودیم ماشین بایستد، نماز صبح بخوانیم. می خواست به قهوه خانه ای جایی برسد. جاده بود و بیابان. تا میرسیدیم به خوی، نماز قضا میشد. مهدی جوش می زد. آخر بلند شد و به راننده گفت همان جا نگه دارد. کتش را پشت و رو کرد که من روی آن بایستم و خودش روی خاک ها نماز خواند.
📚 شهید مهدی باکری
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313
#متن_خاطره
🌷 میگفت: نمیشه توی کار نیارید.
زمین باتلاقیه که باشه،
برید فکر کنید چطور میشه ازش رد شد...
هر کاری راهی داره...
📚 شهید حسن باقری
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313
#متن_خاطره
🌷 مدت طولانـے بعد از شھادتش اومد به خوابم. بھش گفتم: چرا دیر ڪردی؟
منتظرت بودم . . !
گفت: طول کشید تا از بازرسـےها رد شدیم
گفتم چه بازرسۍ؟!
گفت: بیشتر از همھ سر بازرسـے نماز وایسادیم. بیشتر هم درباره نمازصبح میپرسیدن!
📚 مادربزرگ شهید جھاد مغنیه
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313
#متن_خاطره
🌷 مصطفی میگفت: در همه گرفتاریهاتون توسل داشته باشید به خود آقا(حضرت ولیعصر عج)، همه گرهها به دست ایشون باز میشه.. شهدا با توسل به این ابرقدرت، با دست خالی جلوی یه دنیا ایستادگی کردند.
📚 شهید مصطفی ردانی پور
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313
#متن_خاطره
🌷 خوابگاه که زندگی میکردم، خیلی نامرتب بودم. در اتاق، فقط به اندازهی خودم که بخوابم و درس بخوانم جا بود. بقیه اتاق را حجم عظیمی از کتاب و ظرف نشسته و ... پُر کرده بود. اما وارد خوابگاه داریوش میشدی، فکر میکردی به خانه یک تازه عروس رفتهای...
📚 شهید داریوش رضایی نژاد
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313
#متن_خاطره
🌷 میگفت در هر قضیه ای گیر كردید دو ركعت نماز بخوانید و تقدیم كنید به یکی از ائمه؛ مطمئن باشید كه كارتان راه می افتد. اعتقاد خاصی به این دو رکعت نماز داشت.
📚 شهید مجید شهریاری
کتاب شهید علم، ج۱، ص۶
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313
#متن_خاطره
🌷 چشمش آسیب دیده بود و دکترها میگفتند: بیناییاش رو از دست داده و دیگه نمیشه کاری کرد و جراحی هم بیفایده است. محمد اصرار میکرد که شما عمل کنید و کاری به نتیجهاش نداشته باشید. به دکترها میگفت: فقط با ذکر یا زهـرا (س) عمل رو شروع کنید. بعد از عمل دکترها از نتیجه جراحی حیرت زده شدند. عمل جراحی موفقیت آمیز بود! فقط با رمز یازَهرا سلاماللهعلیها
📚 شهید محمد اسلامی نسب
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313
#متن_خاطره
🌷 دوستش میگفت: حضرت آقا که فرمودند تولید ملی، فردا محمدحسین گوشیشو عوض کرد و یه گوشی ایرانی گرفت. محمدحسین عادت داشت موقع سینه زنی پیراهنش رو در بیاره شور میگرفت تو هیئت، میگفت برا امام حسین کم نذارین. حضرت آقا که فرمودند شعور حسینی؛ محمد حسین دیگه این کار رو نکرد. روز عید که بچهها چراغارو خاموش کردن تا روضه بخونن چراغ رو روشن کرد و گفت: حضرت آقا گفتن با شادی اهل بیت شاد باشید با ناراحتیشون ناراحت. کی گفته ما دیوونه حسینیم؟! کاملاً هم آدمای عاقل با شعوری هستیم. عاقلانه عاشق حسینیم. به قول خودش نمیذاشت حرف آقا شهید بشه. بلافاصله اطاعت میکرد. توی جلسات مبنای حرفاش فرمایشات حضرت آقا بود، رو کار تشکیلاتی حساس بود پای کار بود، هدف رو در نظر میگرفت و طرح میریخت و ولایت پذیری اعضاء براش اولویت داشت.
📚 شهید مدافع حرم محمدحسین محمدخانی
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313
#متن_خاطره
🌷 گفت فرمانده تانکر آب به سمت داعش میره اگه منفجرش نکنیم داعش نفس تازه میکنه نبرد سختتر میشه!!! در جواب گفت امام حسین در کربلا اسبان سپاه عمر بن سعد رو هم سیراب کرد. ما مرید اباعبدالله هستیم و مردانه میجنگیم!
📚 شهید جواد الله کرم
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313
#متن_خاطره
🌷 یکبار قرار بود با بچه ها برویم موج های آبیِ نجف آباد. سانس استخر از هشت شب شروع می شد تا دوازده. توی تلگرام به بچه های گروه پیام داد که: نماز رو چکار کنیم؟ ساعت هشت و نیم اذونه. جواب دادم: تو بیا، بالاخره یه کاریش میکنیم. گفت: شرمنده من نمازم رو می خونم بعدش میام. گفتم: همه باید سر ساعت هفت و نیم جلوی استخر باشن. اگه دیر اومدی؛ باید همه رو بستنی بدی. قبول کرد. نمازش را خواند و بعد هم به عنوان جریمه همه را بستنی داد.
📚 شهید محسن حججی، حجت خدا، ۱۱۰ داستانک
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313
#متن_خاطره
🌷 کار هر شبش بود! با این که از صبح تا شب کار و درس داشت و فعالیت میکرد، نیمههای شب هم بلند میشد نماز شب میخواند. یک شب بهش گفتم: یه کم استراحت کن. خسته ای. با همان حالت خاص خودش گفت: تاجر اگه از سرمایهاش خرج کنه، بالاخره ورشکست میشه؛ باید سود بدست بیاره تا زندگیش به چرخه، ما هم اگه قرار باشه نماز شب نخونیم ورشکست میشیم.
📚 شهید مصطفی چمران
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313
#متن_خاطره
🌷 هرکس از اهواز میآمد، یکی از چیز هایی که میآورد، آدامس بود. شهید موسوی از اهواز آمده بود برای سرکشی، دید بچهها در حال کار با مین دهانشان میجنبد. گفت: چی شده؟ گفتیم: آدامس میجویم که موقع کار با مین تمرکز داشته باشیم. خیلی ناراحت شد و گفت: قرآن میگوید الا بذکرالله تطمئن القلوب، شما آدامس میجوید؟ از آن به بعد هیچکس آدامس نجوید...
📚 راوی: رزمنده دلاور محمدجواد مشکی باف
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313
#متن_خاطره
🌷 گفت فرمانده تانکر آب به سمت داعش میره اگه منفجرش نکنیم داعش نفس تازه میکنه نبرد سختتر میشه!!! در جواب گفت امام حسین در کربلا اسبان سپاه عمر بن سعد رو هم سیراب کرد. ما مرید اباعبدالله هستیم و مردانه میجنگیم!
📚 شهید جواد الله کرم
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313
#متن_خاطره
🌷حاج محمود در کارش، آدم منظم و بسیار جدی بود. در وادی رفاقت هم برای دوستان اش سنگ تمام میگذاشت. شرایط را هم به خوبی درک میکرد. آن جا که جنگ بود و برای روحیه نیروها احتیاج به شوخی و... بود دریغ نمیکرد. وقتی هم که در شهر بودیم و شرایط تغییر میکرد و عنصر زمان بسیار مهم بود او یک مدیر کارآمد بود.
📚 شهید محمود شهبازی
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313
#متن_خاطره
🌷 ده سال با محمد زندگی کردم. هیچوقت یاد ندارم بی وضو باشه. غیر ممکن بود یه شب نماز شبش ترک بشه. به نماز اول وقت فوق العاده اهمیت میداد. مسافرت که می رفتیم تا صدای اذان رو میشنید، توی بیابون هم بود می ایستاد. بارها بهش می گفتم مقصد که نزدیکه، نمازتون رو شکسته نخونین. بذارین برسیم خونه، نمازتون رو کامل و با خیال راحت بخونین. محمد می گفت: شاید توی همین راه کوتاه عمرمون تموم شد و به خونه نرسیدیم. الان می خونم تا تکلیفم رو انجام داده باشم اگه رسیدیم خونه، کامل هم میخونم...
📚 شهید محمد بروجردی
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313
#متن_خاطره
🌷 از زبان شهید:
آه که تمام حسرتم این است که چقدر دیر فهمیدم زیارت عاشورا چیست و حیف که فقط روزی یک مرتبه روزیم نشد. بر شما باد خواندن عاشورا عاشورا عاشورا حتی یک عاشورا هم قیامت میکند، با روضه ارباب از زبان مادرش و خواهرش.
📚 شهید مدافع حرم نوید صفری
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313
#متن_خاطره
🌷 هیچ گاه ندیدیم که احمد در کوچه و خیابان چیزی بخورد. می ترسید کسی که ندارد و مشکل مالی دارد، ببیند و ناراحت شود. احمد آقا هر چه پول تو جیبی از پدرش میگرفت یا هر چه که کار کرده بود را خرج دیگران می کرد. به خصوص کسانی که میدانست مشکل مالی دارند.
📚 شهید احمدعلی نیری
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313
#متن_خاطره
🌷 بعضی ها ما را سرزنش می کنند که چرا دم از کربلا میزنید و از عاشورا؛ آنها نمی دانند که برای ما کربلا بیش از آنکه یک شهر باشد یک افق است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کرده ایم، نه یک بار نه دو بار، به تعداد شهدایمان!
📚 شهید سید مرتضی آوینی
منبع: کتاب گنجینه آسمانی
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
کانال امام مهدی(عج)
@imammahdii313