#دوباره_رزق_کربلا
#یاد_شهدا
📌از #مهران به سمت #کربلا میروم.
ذهنم بازگشت میکند به سال ۸۰. زمانی که در تیم فوتبال انصار شاهرود بازی میکردم. یاد #شهید شیخ محمد تهرانی میافتم. تیمی که شیخ شهید موسسش بود!
📌ماجرای جالب قبر کناری شیخ شهید ست. احمدرضایی، یک #گنده_لات بزن بهادر. همه شهر از دستش #عاصی بودند.
نقل است پدرش همواره میگفت خدایا یا جان مرا زودتر بگیر یا #خبر_مرگ این بچه را بیاور.
احمد رضایی خورد به #تور شیخ محمد. با هم رفیق شدند.
📌 آنهایی که اهل #فوتبال هستند میدانند بازیکنان وقتی میخواهند یکدیگر را صدا کنند با #فحش است. یعنی چنین فرهنگی حاکم است.
📌شیخ محمد در چنین فضایی در قبل انقلاب تیم فوتبال راه انداخت!
کمکم احمد شد #رفیق_جینگ شیخ محمد. تا سر از جبهه درآورد.
📌سردار الهیاری نقل میکرد: واقعا این روحیه گنده لاتی احمدرضایی تو جنگ هم نمایان بود. از فشار آتش در عملیات والفجر ۳ وقتی همه کپ کرده بودند، احمد رضایی واقعا بدون هیچ ترسی بلند میشد و میجنگید.
سردار خانی فرمانده گردان کربلا نقل میکند:
📌 ساعت نزدیک ۱۶ بود که شیخ محمد آمد. یک خاکریز دو متری بود که ۷۰ سانتیمتر شده بود. گلوله آر.پی.جی را باید پرتاب میکردیم.
دشمن کمی مانده بود که خاکریز را بگیرد و مهران را فتح کند. #تانک T-72 مقابل آر.پی.جی؛ یعنی اسلحه در مقابل #قاشق_چنگال. شیخ با اصرار اجازه گرفت و با چند نفر از نیروهایش رفت.
📌تانکها به ۱۰۰ متری ما رسیدند. یک ساعت به غروب بود، یک گلوله تانک مستقیم بهسوی خاکریز رفت. شیخ محمد تهرانی و احمد رضایی پرکشیدند.
یاد امام و شهدا صلوات!
شذرات
@iman_norozi