💔 گویند علی(ع) میزد صد وصله به کفشش
ایکاش دلِ خسته ما کفش علی(ع) بود...
✅ داستانی از حکومتِ امیرالمومنین(ع):
💌 على(ع) با سپاهیان اسلام براى سركوبى پیمان شكنان به سوى بصره حركت مى كردند.
در نزدیكى بصره به محل (ذى قار) رسیدند. در آنجا براى رفع خستگى و آماده سازى سپاه توقف نمودند."عبد الله بن عباس" مى گوید:
من در آنجا به حضور امیر المومنین على(ع) رسیدم ، دیدم "رئیس مسلمانان ، فرمانده كل قوا" خود كفش خویش را "وصله" مى زند.
حضرت روى به من كردند و فرمودند:
ابن عباس! این كفش چه قدر مى ارزد؟ قیمت آن چه قدر است؟
گفتم:
ارزشى ندارد...
فرمودند:
سوگند به خدا! همین "كفش بى ارزش" از ریاست و حكومتِ شما براى من محبوب تر است!
مگر این كه بتوانم با این حكومت و ریاست "حق" را زنده كنم و باطل را براندازم.
🌹 جانم به فدایت یاعلی(ع)...
#یاعلی(ع)
#نبوتوامامت
#حق
...............
👈سامانه آموزش مجازی ایمانور
🆔 @imanoor_com
⁉️ آیا انسان "متکبّر" نمیمیرد؟!
🌹 امیرالمومنین علی(ع) میفرمایند:
💌 در شگفتم از شخص "متکبّر"، که دیروز "نطفهای" بوده و فردا "لاشهای" است...😔
📚 نهجالبلاغه ، ص ۴۹۱ ، حکمت ۱۲۶.
‼️ به "تکبّر" خویش اعتماد نکنیم!
💯 برای "تزکیه نفس" هنوز هم دیر نیست...
#غرور
#تزکیه_نفس
#حدیث
#یاعلی(ع)
...............
👈سامانه آموزش مجازی ایمانور
🆔 @imanoor_com
🌞 "یا علی(ع)" گفتیم و "عشق" آغاز شد...
‼️ او حتی دستِ رد بر سینهی "قاتلش" هم نزد!!
"ابن ملجم" نزد امیرالمؤمنین علی(ع) آمد و از ایشان ، اسبِ قرمزِ خوش رنگی خواست.
حضرت هم به او هدیه داد ، بی چشمداشت و کریمانه!
وقتی سوار بر آن اسب شد و رفت، امیرمؤمنان(ع) این شعر را خواند:
«أُریدُ حیاتَهُ و یُریدُ قَتلی، عذیرَکَ مِن خلیلِکَ مِن مُرادِ»
یعنی: «من برای او حیات و سلامتی را آرزومندم ، اما او قصد کشتن مرا دارد».
کسی را از قبیله مراد بیاورید که عذر مرا (در اینکه به بدخواه خود محبت می کنم) بپذیرد!🥺
سپس رو به دوستان خود فرمود:
به خدا قسم که این مرد قاتل من است!
مردم بارها دیده بودند درستیِ پیشبینی هایش را...
با تعجب پرسیدند پس چرا او را نمیکُشی؟
پاسخ داد پس چه کسی مرا بکشد؟!
✅ او که دست رد به سینه قاتلش نزد، چگونه ممکن است "محبانِ امیدوارش" را ناامید کند...؟!
📚 بحارالانوار ، جلد ۴۲ ، صفحه ۱۸۶.
🤲 علی(ع) یارتان...
#یاعلی(ع)
#نبوتوامامت
#داستان
#تزکیهنفس
✨عضو کانال "ایمانور" شوید...✨