eitaa logo
نکته های آموزنده 📚
116 دنبال‌کننده
186 عکس
374 ویدیو
0 فایل
اگر از فضای مجازی غافل شویم اگر نیروهای مومن و انقلابی این میدان را خالی کنند مطمئنا ضربه خواهیم خورد..(امام خامنه ای)
مشاهده در ایتا
دانلود
.🥺 🌸🍃یک قاضی با ایمان مصری به نام محمد عریف در کتابی که خودش نوشته بود یک رویداد واقعی از خودش را تعریف میکند: 🌸🍃 15 سال پیش وقتی وکیل دادگستری بودم یک روز صبح میرفتم سر کار و تا شب به خانه برنمی گشتم. جلو درب محل کارم یادم افتاد که چند برگه مهم را خانه جا گذاشتم و فورا سوار ماشینم شدم و به خانه برگشتم تا برگه ها را بردارم. 🌸🍃 وقتی وارد خانه شدم دیدم یک مرد غریبه با زنم همبستر شده و نمیدانستم چکار کنم. خودم وکیل بوم و قوانین را خوب میدانستم و اگر آن مرد را میکشتم هیچ شاهدی نداشتم. 🌸🍃 تصمیم گرفتم با مرد هیچ کاری نکنم و به او گفتم: از خانه من برو بیرون و من این کار را به خدا می سپارم. آن مرد هم رفت بیرون و کمی به من خندید. یعنی به عقل من میخندید که باهاش هیچ کاری نکردم. 🌸🍃او رفت و به زنم گفتم: وسایلت را جمع کن تا تو را به خانه ی پدرت ببرم و از هم جدا می شویم. سوار ماشین شدیم و به راه افتادیم. 🌸🍃خانه پدر زنم تو یک شهر دیگر بود و تو راه فقط به آن موضوع فکر می کردم و بغض گلویم را گرفته بود تا به آنجا رسیدیم. 🌸🍃من کار خودم را به خدا سپرده بودم و نخواستم آبروی زنم را ببرم و به خانواده ی زنم گفتم: ما دیگر به درد هم نمیخوریم و میخواهیم از هم جدا شویم. 🌸🍃خانواده ی زنم میگفتن: شما تا حالا با هم مشکل نداشتید و از این حرفها. و من هم تاکید میکردم که به درد هم نمیخوریم و باید از هم جدا بشویم. 🌸🍃وقتی از خانه می آمدم بیرون زنم به من گفت: واقعا درود بر شرفت تو خیلی بزرگی که آبرویم را نبردی. من هم بهش گفتم: برو و توبه کن از کاری که کردی. 🌸🍃خلاصه از هم جدا شدیم و مدتها فکرم درگیر آن قضیه بود و همیشه وقتی توی تلویزیون یا خیابان یا محل کارم کسی را می دیدم که میخندید یاد آن مرد می افتادم که موقع رفتن به من میخندید. 🌸🍃بعد از مدتی دوباره ازدواج کردم و یک زن با تقوا، با ایمان نصیبم شد. سالها گذشت و بعد از 15 سال من قاضی دادگستری شدم. 🌸🍃یک روز یک پرونده ی قتل آمد جلو دستم و مرد قاتل را داخل آوردند. به نظرم میرسید که آن مرد را جایی دیده ام و بعد از کلی فکر کردن یادم افتاد که همان مرد است که با زن قبلیم همبستر شده بود. ولی او مرا نشناخت. 🌸🍃بهش گفتم: ماجرا را برایم تعریف کن که چرا مرتکب قتل شدی. گفت: جناب قاضی رفتم خانه دیدم یک مرد غریبه با همسرم همبستر شده و نتوانستم جلو خودم را بگیرم و با چاقو کشتمش. گفتم: شاهد داری؟ گفت: نه گفتم: اگر راست میگویی پس چرا زنت را هم نکشتی؟ گفت: زنم زود از خانه فرار کرد. گفتم: نباید می کشتیش چون قانون میگوید که باید 3 شاهد ماجرا را می دیدند. 🌸🍃گفت: جناب قاضی اگر این اتفاق برای شما می افتاد آن مرد را نمی کشتی؟ گفتم: نه، در زمان خودش قاضی هم بوده که این اتفاق برایش افتاده و با مرد هیچ کاری نداشته. 🌸🍃آن موقع بود که یادش افتاد من آن وکیل 15 سال پیش هستم که با زنم همبستر شده بود و باهاش کاری نکردم. گفتم: من آن روز کار خودم را به خدا سپردم و من الان با نوک خودکارم حکم اعدامت را صادر میکنم. و طبق قانون باید آن مرد اعدام میشد و من حکم اعدامش را صادر کردم. 👌"به در هر خانه ای بزنی فردا در خانه ات را میزنند مواظب افکار ورفتار خودمان باشیم از همان دست که بدیم دوباره بازهم بدست خودمون باز میگردد یادمان نرود زمین گرد است 📚 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° . ┄┅┅┅❀💠❀┅┅┅┄ 🍒🍇نڪته های آمــوزنــده🍇🍒 «ملحق شوید:👈 » «  WhatsApp» ❣(👇) https://chat.whatsapp.com/LTLmSzVgBqJ8TxnKhtvCEf https://eitaa.com/informativeness « Eita» ❣(👇) https://eitaa.com/informativeness ❣(👇) « شیفتگان امام زمان(عج)» https://chat.whatsapp.com/GfL8YNPQEII26rCn42NMgI