eitaa logo
ادیت سریال های ایرانی
128 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
765 ویدیو
96 فایل
ادیت سریال های ایرانی برای تبادلات بیاید پی وی @najva138 در خدمتم🙂💕 تولد کانالمون 1399/10/29
مشاهده در ایتا
دانلود
وقت همگی بخیر🌹🍃 هدف ما پیشرفت شماست✅ جذب بالای 80 هم داشتم💫 شرایط تبادلاتمون👇🏻 1_کانالتون حتما حتما گاندویی باشه 2_آمارتون بالای 50 باشه 3_حتما در کانال تبادلات عضو باشید جذبتون بستگی به بنرتون داره👌🏻 تا نیم ساعت بعد از ارسال تمومی بنر ها هیچ پیامی ندید❌ اطلاعات بیشتر از نحوه کاری در کانال زیر سنجاقه🖇👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/443613348C1213ff3558 اگر شرایط رو داشتید تشریف بیارید پیوی...
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز شنبه»
فاطمه شانظری🧕♥️: ولۍ اگه شهید بشین تابوتتون بھ بوسه آسید علۍ متبرک میشھ ...! (: سلام‌دوست‌عزیز.... یه سوال ؟!!!! شهید ارمان علی وردی یا شهید احمد مشلب رو میشناسی؟ رفیق شهیدته؟؟ دنبال رفیق شهید میگردی؟ بیا تو این کانال با شهید های باحال اشنا شو و برادر های شهیدت کن😍... کــانال «دختران حاج قاسم»: .... و......... میباشد . پس‌سریع‌بیااینجاکه‌جات‌خیلی‌خالیه...😍 «این کانال خیلی خفنه» 👇🏻👇🏻 ╔═════ஜ۩۞۩ஜ═════╗ https://eitaa.com/solimani_sarddar ╚═════ஜ۩۞۩ஜ═════╝
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز شنبه»
🔴 تمام راه نجات در دعا برای ظهور است 1⃣ دعا یعنی خواستن ، 2⃣ ودعا یعنی احساس نیاز کردن، 3⃣ دعا یعنی دوست داشتن ، 4⃣ دعا یعنی مهم بودن خواسته، 5⃣ دعا یعنی باورِ به دست آوردن ، 6⃣ دعا یعنی غافل نبودن،، 7⃣ دعا بزرگترین سلاح در مسیر یاری حجت خدا 8⃣ دعا لبیک به دعوت جمیع انبیاء و اوصیاء.... 9⃣ دعا بزرگترین اسباب قُربِ الی الله 🔟 دعا اطاعت امر مولا... 🔹 در یک کلام دعا ...یعنی لبخند رضایت حضرت زهراء سلام الله علیها.... 🌕 اگر برای ظهور دعا نمی کنیم یعنی امام زمان روحی فداه رانمی خواهیم، دوستش نداریم ، احساس نیاز به بودنش نداریم . برایمان اهمیتی ندارد، از او غافلیم و باور به ظهور ش نداریم... 🌷 در این ماه مبارک که زمان اجابت دعاست نشان می دهیم میزان محبت و خواست قلبیمان به امام زمان ارواحنافداه را.. https://eitaa.com/joinchat/1933705549C50969d4e4b
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز شنبه»
کـانـالـ بافتنی🫠🦋 فقط عروسکای بافتنیش🧸🙂 بــیـا و بــا عروسـکاش هـمـرو شـگـفـتـ زدهـ کـنـ🥲 تـجـمـعـ دختران هنرمند⛅️💗 اوفف‌تـلـنـگـرانـهـ هـاشـ🤤🍭 بــریـ کـانـالـشـ بــعـیـد مـیـدوونـمـ بــیـایـ بــیـرونـ😻🦋 🏃🏻‍♀✨ کـانـالـشـ هـمـهـ چـیـ تـمـومـهـ🌚💜 مـدیـرشـمـ یـکـ دخـتـرخـانـمـ هنرمند هـسـتـشـ😉🌿 @baftanniiiiiii بــکـوبــ رو پـیـوسـتـنـ جـانـانـ🌞🪴◌
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز شنبه»
اگر شماهم میخواید که از کانالتون همینجوری تبلیغ بشه در کانال تبادلات عضو بشید توضیحات بیشتر اونجا سنجاقه🖇👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/443613348C1213ff3558 مدیر های محترم حتما در کانال تبادلات عضو باشید و حتما جذبتون رو پیوی بگید💫 بعد از یک ساعت همه بنر هارو پاک کنید✅
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز شنبه»
رفیق 10 سالم شده رقیب عشقیم.. امیر و رسول عاشق یه نفر شدن😐😂 بیا و ببین سر عشقشون چه کل کلی میکنن باهم🤥 رسول: تو این مدت امیر خیلی عوض شده.. از زمین تا اسمون فرق کرده... سرسنگین باهام رفتار میکنه... ازم فرار میکنه... وقتی باهاش حرف میزنم اصن جوابمو نمیده یا خیلی تند و محکم باهام حرف میزنه... دیدم تو حیاطه... بهترین فرصت بود... رفتم پیشش... امیر.. باید حرف بزنیم... امیر: من خیلی کار دارم.. داشتم میرفتم که دستمو گرفت.. رسول: رفتیمو نشستیم رو نیمکت... امیر تو... تو از خانم حسینی خوشت میاد... امیر: با اخم سرمو پایین انداختم رسول: امیررر... میگم تو از خانم حسینی خوشت میاد... امیر: با خشم نگاهش کردم... اره... اره خوشم میاد... چیکار میخوای بکنی حالا... چه کاری ازت برمیاد که بکنی... 10 ساله باهم رفیقیم.. به خاطر من میکشی کنار... رسول: فریاد زدم: تو به خاطر منی که 10 سال رفیقتم بکش کنار... پ.ن: 10 سال رفاقت... @rooman_gando_1400 @rooman_gando_1400
وقت همگی بخیر🌹🍃 هدف ما پیشرفت شماست✅ جذب بالای 80 هم داشتم💫 شرایط تبادلاتمون👇🏻 1_کانالتون حتما حتما گاندویی باشه 2_آمارتون بالای 50 باشه 3_حتما در کانال تبادلات عضو باشید جذبتون بستگی به بنرتون داره👌🏻 تا نیم ساعت بعد از ارسال تمومی بنر ها هیچ پیامی ندید❌ اطلاعات بیشتر از نحوه کاری در کانال زیر سنجاقه🖇👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/443613348C1213ff3558 اگر شرایط رو داشتید تشریف بیارید پیوی...
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز یک شنبه»
رمانی متفاوت تر از بقیه! یک رمان خواندنی با شخصیت های گاندو! ولی در نقش پزشک! ' ' بخشی از رمان زیبای "سیب سرخ" اقاجواد با تماسی که از جانب سرهنگ گرفته شده بود سریع خودش را به بیمارستان رساند پریشان بود! ماجرا؛راکه شنید پریشان ترشد! دنیا روی سرش اوار شد! احساس میکرد سرش گیج میرود! ارام روی صندلی های سرد بیمارستان نشست! سردی صندلی تنش را لرزاند! با فکربه اینکه روزی دستان گرمِ طاها اینگونه سرد شود مردمک چشمانش لرزید! سعی کرد قوی باشد و تکیه گاه! اما سخت بود! سخت بود خودت احتیاج به گریه داشته باشی ولی سنگ صبور دیگران باشی! سخت بود احتیاج به حرف زدن داشته باشی ولی محرم اسرار دیگران باشی! سخت بود! گفتنش اسان است وگرنه واژه سخت کمرش خم شد زیر بار این جملات! حال طاها روی تخت بیمارستان میان آن همه دستگاه خوابیده بود و معشوقش در اتاقی دیگر........! خوابی که ممکن بود هرگز از آن بیدار نشوند! و این بود حقیقت....! حقیقتی تلخ و دردناک! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خب حالا لابد میگید! طاها کیه؟! آقاجواد کیه؟! طاها استاد رسول خودمونه! آقاجوادم همون آقا محمده! حالا میخوای بدونی چه بلای سر طاها(رسول)اومده؟! یک لینک میدم باید عضو اون بشی https://eitaa.com/joinchat/638582965C72e0004665 بفرمایید!
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز یک شنبه»
❤️بهترین کانال برای سرگرمی❤️ اینجا کلیپ و پروف و اهنگ، کارتون هرچیزی که باعث میشه حوصلت سر نره هست😉🥰 پس بپره تو این لینکی که اینجا گذاشتم😘👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/xukdtjmko
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز یک شنبه»
مجنون الحسین...(:!💔 امسال باعضو های کانال مجنون الحسین با حال و هواش میریم کربلا.....!🙂🖤 میریم پشت ضریح🗣👀💔 مشتاقت می کنه برای تصور کربلا..💔 به عشق امام حسین برو تو کانال🙂 https://eitaa.com/joinchat/1431240876C3e1994ac26 برو تا حال و هوات حسینی بشه
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز یک شنبه»
اگر شماهم میخواید که از کانالتون همینجوری تبلیغ بشه در کانال تبادلات عضو بشید توضیحات بیشتر اونجا سنجاقه🖇👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/443613348C1213ff3558 مدیر های محترم حتما در کانال تبادلات عضو باشید و حتما جذبتون رو پیوی بگید💫 بعد از یک ساعت همه بنر هارو پاک کنید✅
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز یک شنبه»
رفیق 10 سالم شده رقیب عشقیم.. امیر و رسول عاشق یه نفر شدن😐😂 بیا و ببین سر عشقشون چه کل کلی میکنن باهم🤥 بام تهران: رویا: رسول... برو باهاش حرف بزن... برو بهش بگو... انقدر طولش دادی که... رسول: از روی نیمکت بلند شدمو فریاد زدمو پریدم وسط حرفش.... بسه دیگههه ولممم کننننن ولم کن.. بزار ببینم باید چه خاکی به سرم بریزم.... رویا: چون میدونستم تحت فشاره هیچی نگفتم... بدون اینکه چیزی بگم اروم نشسته بودم رو نیمکت... چند دقیقه گذشت... رسول: زانو هام سست شده بود... فرود اومدم روی نیمکت... هیچوقت فکر نمیکردم اینجوری مقابل امیر قرار بگیریم... پوزخندی زدمو گفتم: رفیق 10 سالم شده رقیب عشقیم... پ.ن: رفیق 10 سالم شده رقیب عشقیم... @rooman_gando_1400 @rooman_gando_1400
وقت همگی بخیر🌹🍃 هدف ما پیشرفت شماست✅ جذب بالای 80 هم داشتم💫 شرایط تبادلاتمون👇🏻 1_کانالتون حتما حتما گاندویی باشه 2_آمارتون بالای 50 باشه 3_حتما در کانال تبادلات عضو باشید جذبتون بستگی به بنرتون داره👌🏻 تا نیم ساعت بعد از ارسال تمومی بنر ها هیچ پیامی ندید❌ اطلاعات بیشتر از نحوه کاری در کانال زیر سنجاقه🖇👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/443613348C1213ff3558 اگر شرایط رو داشتید تشریف بیارید پیوی...
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز دو شنبه»
#عاشقانه‌های‌رسول‌و‌عاطفه😍❤️ رسول:میشه بدی من؟ عاطفه:موها درد بگیره... رسول:نه آروم شونه میکنم عاطفه:خیله خب باشه رسول:پس بیا اینجا پشت بهم بشین تا موهای خوشگلتو شونه کنم عاطفه:دیوونه رسول:خب دیوونه شماییم دیگه عاطفه:لوس رسول:😂بیا بشین عاطفه عاطفه:بزار واسه خودم آلوچه بیارم، فسقله دلش میخواد رسول:یعنی اون همه پول که من میدم به آلوچه، اگه جمع میکردم الان ثروتمند‌ترین آدم شهر بودیم عاطفه:وااا، من الان هوس آلوچه کردم خب رسول:باشه عزیزم،ببخشید بیا بشین عاطفه:اومدم، بعدش موهامو باز بزار رسول:اونم به روی تخم چشمام عاطفه:رسول؟ رسول:جان رسول؟ عاطفه:بیشتر منو دوست داری یا این بچه توی شکممُ؟ رسول:دوست داری کدومو بگم؟ عاطفه:معلومه خودمو رسول:بچه رو دوست دارم عاطفه:رسووول بخدا زنده‌ات نمیزارم رسول:صبر کن صبرکن، من بچه بدون تورو میخوام چیکار؟؟بچه رو دوست دارم چون تو دوستش داری، بچه دوست دارم چون.‌‌‌...❤️ https://eitaa.com/gahdo12 https://eitaa.com/gahdo12 رمان نعمت اللهی.. ماجرایی جذاب و خواندنی که بشدت پیشنهاد میکنم بخونید ❤️
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز دو شنبه»
بسم‌رب‌الشهادت :زهرا‌فاتح برداشتی آزاد از نظام ۱۴۰۱ دستش را گذاشت روی چانه ی به خون نشسته ام شروع کرد به فشاردادن چاقو را بالای سرش گرفت و با ضرب بدی فرود آورد سمت حدقه چشمم فقط نیم سانت با کور شدنم فاصله داشتم! با دست آزادم روی زمین دنبال شیعی تیز میگشتم تا از شَرَش خلاص شوم . با جسمی که به دستم برخورد کرد دندان های به خون نشسته ام را به نمایش گذاشتم : زیادم مطمئن نباش که به سهمت برسی. گلدان را چند بار کوبیدم به فرق سَرَش صدای آخَش درون گوش هایم پیچید و فضای اتاق را پر کرد عضلات‌ بدنش که شل شدند چاقو هم دیگر آن کارایی قبل را نداشت. جسد بی جانش را از خودم کندم با دستانم هلش دادم آن ور تر. چشمانم از ترس روی جنازه دو دو میزد. به‌زودی‌در‌کانال‌رقیه‌خاتون‹س› https://eitaa.com/Ruqiya_Khatoon_313
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز دو شنبه»
اینج‌ــٰآ‌ پـــاتوق‌ دختراے امــــٰآم زمانیھ🧕🏻🌱 مدیࢪشون خیلے با سلیــقہ هست✌️🏻✨ →♥🥺 https://eitaa.com/joinchat/463405496C04bf7840c2 قشنگ‌‌‌‌‌‌‌گ‌گ‌ تࢪین ڪانال مهدوے➺🌷☁️ تجمع‌ بــــٰانوان‌ مهدوۍ‌ با سلیقھ💆🏼‍♀🍓 →🍦🌸https://eitaa.com/joinchat/463405496C04bf7840c2 دخٺراے‌محجبھ‌ۍ‌ایتــٰآ‌ جمع‌ بشیم💕🍞 #ایتــٰآ‌با‌این‌ڪانالھ‌قشنگہ🐋💙
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز دو شنبه»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نام خدا 🌿🌸 یک رمان گاندویی جذاب🌿🌸 به قلم عاشق شهادت🌿🌸 قسمت هایی از پارت های اصلی رمان 🌿🌸 + آقا رسول شما نمی‌خواهید برای مادرتون عروس بیارید . _لبخندی زدم و گفتم با اجازه بزرگترها خیر😅🤣 اما چرا تا مامان اون سوال را پرسید یا زینب خانم افتادم🤦🏻 استغفرالله ی گفتم و رفتم داخل اتاقم🤔 ______ _با حرفی که دکتر زد شکه شده بودم یعنی داوود ........😭 ___ +شلام بابا محمد خوبی _ممنون شما خوبی عشق بابا 💖 + من با شما قهلم ___ خوشحال میشم به کانالم سری بزنید 🌿🌸 https://eitaa.com/okmiwHXe
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز سه شنبه»
اونایی که کشته مرده گاندو هستن حتما کانال های زیادی دارن اما اما اما این کانال با همه فرق داره باور نمیکنی ※ باشه الان لینک کانال رو میفرستم بزن رو پیوستن و ببین 😍 اما قبلش بذار یکم از کانال بگم این کانال ادیت فیلم چالش فیلم استوری ها رمان ها و کلی چیز های خفن داره ♥️ تازه هر ۱۰ نفری که اضافه میشه مدیر ۵ تا تم میفرسته تو گروه خب اینم لینک کانال @mahdesg بزن رو پیوستن
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز سه شنبه»
سلام بزرگوار یک کانال دارم یک رمان جذاب می زاره هم عاشقانه هم امنیتی قسمتی از این رمان رو بخون بعد عضو شو تا ازدست ندادی 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 (رمان عشق به وطن ) مهرانه :داشتیم با خانواده چایی میخوردیم !یک دفعه یک پیااام اومد دد از جام پریدممم وااای مهنا : مهرانه !حالت خوبه ؟ مهرانه :آ آ ر ره خ و ب م مهنا : مهرانه: با خوندن پیام سریع رفتم بالاتو اتاقم 😖 می خواستم زنگ بزنم به دکتر توفیقی استادم ولی .... پ'ن :یعنی چه پیامی اومده بود! ادامه دارد ...🍃 ______________________________ مهرانه ومهنا خواهر های محمد هستن ☺️ رسول عاشق میشه 🤣بیاو ببین قصد ترور ... دارن 😢 راستی رمان بچه مهندس هم می زاریم اگر با سریال بچه مهندس اشنا نیستی تو این کانال میتونی هم رمانش رو بخونی هم باهاش اشنا بشی 😉☺️ ادامه ی رمان در https://eitaa.com/joinchat/3100180637C340f3ade9e ورود اقایان ممنوع 🚫
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز سه شنبه»
آقا یه لحظه یه لحظه یه استپ اینجا بکنید😁 ایسسسسسسست خب اهم اهم بهتره بگم یه چراغ قرمز اینجا بدارند گلوم درد گرفت😆 خب چی میخواستم بگم؟ آهان شما دعوت شدید به خواندن یه رمان ناب از جنس عاشقان شهادت یه رمانی که مثل و مانندش هیچ جا پیدا نمی کنید😌 میپرسید کجا؟ خب با من بیاید تا بهتون بگم قسمتی از رمان عطیه:معلوم هست تو کجایی؟چرا هر چی زنگ میزنم جواب نمیدهی؟😥 محمد:ببخشید عطیه شرایط جواب دادن نداشتم😔 عطیه:نمیگی من نگرانت میشم؟😒 محمد:حالا چرا اینقدر خوش اخلاق؟😆 عطیه:آخه محمد تو که میدونی من دلم کوچیکه تقی به توقی بخئوره نگران میشم چرا گوشیتو جواب نمیدهی؟بابا مردم از دلشوره خودت که میدونی زندگی بدوت تو برایم بی معناست🥺چرا آخه اینجوری میکنی؟ محمد:باشه باشه ببخشید یعنی الان قهری؟ عطیه:بله😌 محمد:ای بابا عطیه لوس نشو دیگه😒 عطیه:شوخی کردم بابا شوخی کردم😂❤️ محمد:از دست تو🤕😂 عطیه:کی میای خونه؟🙂 محمد:شب خوبه واسه اذان؟😇 عطیه:هر طور خودت راحتی زود بیا یه خبر خوب برات دارم خداحافظ😉 محمد:قربانت خداحافظ زنگ زدم به سعید الو سعید شما کارتون تمومه؟ سعید:بله آقا محمد:پس ببریدش بازداشتگاه خداحافظ موتور رو روشن کردم و راه افتادم سمت خونه ناشناس1:حالا وقتشه برو دنبالش ناشناس:خیالت تخت من کارمو بلدم جوری میزنم که در جا بمیره😏 ناشناس¹:حله😏 ______________ دیدی؟ محمد😱 بیا اینجا تا ادامه شو بخونی رمانی که اینجا میذاره محشره از دستش نده https://eitaa.com/joinchat/2195194034C296fc0916d منتظر حضور گرمتان هستیم🙂❤️ ورود آقایان ممنوع🚫
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز سه شنبه»
سلام بزرگوار یک کانال دارم یک رمان جذاب می زاره هم عاشقانه هم امنیتی قسمتی از این رمان رو بخون بعد عضو شو تا ازدست ندادی 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 (رمان عشق به وطن ) مهرانه :داشتیم با خانواده چایی میخوردیم !یک دفعه یک پیااام اومد دد از جام پریدممم وااای مهنا : مهرانه !حالت خوبه ؟ مهرانه :آ آ ر ره خ و ب م مهنا : مهرانه: با خوندن پیام سریع رفتم بالاتو اتاقم 😖 می خواستم زنگ بزنم به دکتر توفیقی استادم ولی .... پ'ن :یعنی چه پیامی اومده بود! ادامه دارد ...🍃 __________________________ مهرانه ومهنا خواهر های محمد هستن ☺️ رسول عاشق میشه 🤣بیاو ببین قصد ترور ... دارن 😢 راستی رمان بچه مهندس هم می زاریم اگر با سریال بچه مهندس اشنا نیستی تو این کانال میتونی هم رمانش رو بخونی هم باهاش اشنا بشی 😉☺️ ادامه ی رمان در https://eitaa.com/joinchat/3100180637C340f3ade9e ورود اقایان ممنوع 🚫
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز سه شنبه»
ریحانه : آقا رسول آقا رسول توروخدا بیایین سریع رسول : بله الان میام ، چی شده ؟😨 ریحانه : آقا رسول یه نگاه به کامپیوتر بندازین چرا اینجوری شده ؟؟😵 رسول : یا خدا 😱😱 داوود داووووووود برو به آقا محمد بگو بیان بدوووو داوود : تق تق تق . آقا محمد ببخشید میدونم جلسه دارین ولی رسول گفت سریع بیایین خیلی ضروریه خییلییی محمد : باشه اومدم محمد : چی شده رسول ؟😨 رسول : آقا محمد اطلاعات کامپیوتر ریحانه خانم خیلی سریع داره خالی میشه.... 😧😱 😂😂بقیش رو برو تو کانال بخون دیگ اجازه ندارم برات بزارم😂 اینم لینک😂👇🏻 @Roman_dakhil_eshgh منتظرتیم❤️
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز سه شنبه»
رمان عاشقی عشق میخواهد یه رمان امنیتی جذاب و عاشقانه تکه هایی از فصل ۳ _با اجازه ی... _آجی مهنازززززز _من...خوبم...ولی...بچم...هه _6 ماهه است و هنوز نیومدید برا تعیین جنسیت؟ _خیلی...قشنگه:) _آقای رسول منتظری،از حالا به بعد من و شما هیچ نسبتی با هم نداریم! _یه عمر زندگیمو تباه کرد _ولی من عاشقش بودم _یعنی تو چهار ماه بارداری تو از من پنهان کردی؟:/ _چشماتو ببند _خوش اومدی دختر گلم _چی چیو توضیح میدهی اینکه جاسوسی؟ _عاشقی یعنی چی؟ _شوهر من با همسر شما... _من تنها با یه بچه کوچیک نمیتونم این بچه مادر میخواد! _لالایی لالا بخواب دختر قشنگم _حتی اگه بمیرم نمیذارم چادر از سرم برداید:) _هه ماشه...خیلی راحت میتونم ماشه رو بکشم و بعد همه چی تموم میشه _خواهری:) _من فقط یه چیز میخوام _اون خواهر منه اون همه چیز منه هق _خیلی راحت توی یه جمله خلاصه اش میکنم _خیلی...دوست...دارم...داداشی:) _دیر کردی _مثل همیشه:) _قرار نبود تنهام بذاری بی معرفت:) _تو سه ماهگی طعم یتیمی رو چشیدن چه حسی داره؟:) _دخترمم مثل خودم _فقط بی مادر شد _چقدر بگم دوست دارم تا برگردی؟:) _رسول بسهه _عاشقی عشق میخواهد https://eitaa.com/joinchat/2195194034C296fc0916d