#خانواده_فرمانده
داستان #رستا، دختری هفده ساله، #شیطون و پردردسر که پونزده سال از ایران و پدرش دور بوده وحالا بدلیلِ شرایطی قراره از مادر و خونواده مادریش جدا بشه و از این ببعد با پدرش زندگی کنه؛
پدری #غیرتی و سخت گیر و یه #مامور_امنیتی؛ پدری که دخترش از خودش و شغلش بیزاره چون این شغل رو مسؤل از هم پاشیده شدن خونوادش میدونه!
قرارگرفتن این دخترِ تربیت شده بافرهنگی متفاوت تو خونواده پدریِ معتقد و مذهبی و همینطور بازشدن اجباری پاش به محل کار پدرش و آشنایی با تیم امنیتیش، جدای از خَلقِ ماجراهای پر #طنز و #کلکلی میتونه حرف های قابل تاملی برای گفتن داشته باشه!😉👌
🔴 برای خوندن این رمان پرماجرا با ماهمراه بشید.
#عاشقانه_نظامی #هیجان_امنیت #عشق_بیراهه
https://eitaa.com/joinchat/3203924165C1151dc05b1