‌ در ادامه فقط میتونم بگم ، ژوووونمی 🤤😍🙌🏼 ‌#آی‌پارا | یه تیکه ماه اینجاست ... ‌

‌ اُمید در من مُرده ...! گفتنش درست نیست ، ولی گاهی فکر میکنم اون دونه‌ای که زیر خاکه و باید جوونه بزنه ، خیلی وقته پوسیده ... شاید یک سال و یا شایدم دو سال ... چرا اینجوری شدم؟ میدونم دلیلش رو ، ولی حتی نمیخوام بهش فکر کنم یعنی هروقت بش فکر کردم پِقی زدم زیر گریه ... اینکه بارها توی کانال گفتم دارم میجنگم ، اغراق نکردم شاید تمام جنگ‌ها بر سر این بوده که اون بذر پوسیده رو مجبور کنم که جوونه بزنه ... ‌ #آی‌پارا | یه تیکه ماه اینجاست ... ‌

‌ گاهی وقتا میشینم با خودم میگم بابا تو چرا داری با این یارو کار میکنی؟! همش غر میزنه گرونه هردفعه زنگ میزنه یه شوک عصبی بهت میده ول کن برو یکی دیگه رو پیدا کن باهاش کار کن اینقدر خشک مغز نباش تغییر رو بپذیر و از این صوبتا… و بعد، هر دفعه که میرم و کیفیت کارشو میبینم 😑 تمام اون حرفا رو یادم میره و میگم وای دهنش سرویس ببین چیکار کرده این… ‌ #آی‌پارا | یه تیکه ماه اینجاست ... ‌

‌ سلام شبتون بخیر باشه و خوش اومدید 😌🙏🏾 اینجا آی‌پاراست و خونه‌ی بهم ریخته‌ی منه … هم زیورآلات چوبی میسازم ، هم پلاک‌های استیل رو ثبت سفارش میکنم و تازگی‌ها هم رفتم سراغ سنگ‌های طبیعی 😍 اینقده خوشگلن که نگو و نپرس ... اگه پین کانال رو بخونید اکثر سوال‌ها رو‌ جواب دادم و هشتگ‌ محصولات هم اونجا دسته‌بندی شد ... ولی بازم اگه سوالی داشتید یا مشورتی خواستید ازم بپرسید 😃✋🏼 @fmfm73 ‌ #آی‌پارا | یه تیکه ماه اینجاست ... ‌

‌ یه سنگ فروشه هست ، من زیاد ازش چیزمیز میخرم ولی هیچ وقت منو جدی نمیگرفت 😄 و فکر میکرد در حد یکی دو تا خرید دارم... اخرین‌بارایی که رفتم ازش خرید کردم دید که نه ، انگاری من خودم کاسبم 😬 خلاصه هر وقت میرم میگه ببین از اینا هم دارم ، از اینا عکس بگیر و فلان جنس رو جدید اوردم و بزار تو کانالت و اینا ... من اینجوری بودم که وا ... 😂 الان من این دستبنده رو چجوری تو کانال بزارم و اصلا مخاطبشو ندارم من که... ولی از اونجایی که حوصله نداشتم توضیح بدم بش عکس گرفتم .. کسی نمیخواد ؟ تمام نقره و با سنگهای طبیعی ... #آی‌پارا | یه تیکه ماه اینجاست ... ‌

‌ اونو بیخیال ... بهشتهههه ، بههههشت 😍😍😍😍 رنگو نیگا فقط ... #آی‌پارا | یه تیکه ماه اینجاست ... ‌

‌ بیاید الکی حرف بزنم براتون ... مثلا بگم دیشب بعد از دوساعت گشتن توی یوتیوب بلاخره یاد گرفتم چجوری برگ مکرومه ببافم و امروز میخوام تست کنم و تست کنم و تست کنم تا خوب در بیاد .... 👀🌱 یا مثلا بگم خدایی اینایی که هنرشون با گره زدن سروکار داره ( مکرومه ، آلفابافی ، انواع بافت دستبند و ... ) عجب اعصاب حقی دارن 😫 چطور ممکنه آخه ؟! 🤯 یا بگم اخرین تکه‌ی راف امیتیست رو هم بافت زدم ، الان دو دلم که برم راف بخرم یا بزارم بقیه سنگا رو بفروشم بعد بخرم ... 🧐 یا بگم سنگ سودالیت خریدم و کلی وقته میخوام اماده کنم ولی هی امروز و فردا میکنم ... 🤧 #آی‌پارا | یه تیکه ماه اینجاست ... ‌

‌ سلام شبتون بخیر باشه و خوش اومدید 😌🙏🏾 اینجا آی‌پاراست و خونه‌ی بهم ریخته‌ی منه … چون با معرفی پلاک‌های استیل وارد کانال شدید ، پس با اجازه یکم توضیح در موردش بدم ... شما هر طرح و هر اسم و متن و ... که بخواید براتون بصورت شخصی‌سازی ساخته میشه با هم دنبال طرح میگردیم و بعد از تایید شما فرآیند ساختش شروع میشه 🙌🏼 یه سری پلاک استیل هم آماده هستن و پشت هر کدومش یه قصه و یه احساس خوب جریان داره این مدل‌ها ، قیمتشون مناسب‌تره ، سبک مینیمال دارن و ارسالشم فوریه 😃✨ و معرفی کاملشون توی این کاناله 👇🏼 https://eitaa.com/joinchat/162202048Cad1957d881 و البته #استیل هم نمونه کارها رو برای شما میاره اگه پین کانال رو بخونید اکثر سوال‌ها رو‌ جواب دادم و هشتگ‌ محصولات هم اونجا دسته‌بندی شد ... ولی بازم اگه سوالی داشتید یا مشورتی خواستید ازم بپرسید 😃✋🏼 @fmfm73 ‌ #آی‌پارا | یه تیکه ماه اینجاست ... ‌

‌ رفته بودیم پیش آقا لیزری؛ دم در مغازه یه ماشین عروس بود روش بزرگ نوشته بود ۱۸ بهمن هی من نگاه کردم گفتم خدایا این تاریخ چقدر آشناست خیلی پرتکراره برای من مخصوصا کنار ماشین عروس… هی فکر کردم هی تقویم چک کردم یهو یادم افتاد امشب سالگرد ازدواجمه 😂😂😂 * ورود به بزرگسالی * ‌ #آی‌پارا | یه تیکه ماه اینجاست ... ‌

‌ قصه‌ی ماه و جوونه‌ی عاشق ، یکی از قصه‌های کالکشن #برگ بود قصه اش چی بود ؟ یه دونه زیر خاک ، عاشق ماه میشه همه بش گفتم برو بابا اسکولیا! تو باید عاشق خورشید بشی تا رشد کنی... ولی دونه، ماه رو خیلی دوست داشت و با نور ماه رشد کرد و رسید به ماه ماه رو بغل کرد … و همه اینجوری بودن که واع! این کی به ماه رسید؟ اصلا چطور ممکنه؟ ولی جوونه تونست...! و این قصه‌ی آی‌پاراست … 🌙🌱 ‌ #آی‌پارا | یه تیکه ماه اینجاست ... ‌

‌ جوونه و ماهی که عاشقش بود 🌙🌱 ‌ #آی‌پارا | یه تیکه ماه اینجاست ... ‌

‌ در راستای مکانیزم مغزی من : هفته‌ی پیش یکی از همکارا اومده بود استدیو و با من در مورد ساخت یه سبک جدید روی کریستال‌ها صحبت کرد قرار شد که عکس برای من بفرسته و خب ازم شماره خواست … تا اینجای کار همه‌چی اوکی بود … از اینجا به بعد رو فکر میکنید من چیکار کردم!؟ دست کردم توی کشو ، یکی از کارت ویزیتامو برداشتم ، شماره رو از روش خوندم و دوباره گذاشتمش تو کشو 😂😂😂😂😂 خوووو زننننن چتتتتهههه؟!!؟ چرا مستقیم کارت رو بهش ندااادیییی چی تو مغزت گذشت اخه 😂😂 #آی‌پارا | یه تیکه ماه اینجاست ... ‌