10.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
یادش بخیر؛
شب تولدم بود و شب آرزوها...!
رفتیم هیئت همیشگی .
نشستیم .
مناجات خوانی و روضه شروع شد.
قسمتی از مناجات ، همانی بود که دوست داشتم ،حال و هوای مناجات امیرالمومنین «ع»بود.
هیئت همان هیئت بود اما حس و حالش با شب های دیگر متفاوت بود؛)
قرعه این جلسه به نام حضرت رقیه «س» افتاده بود و آن شب شب خانم بود...
تا شنیدم ، دلم لرزید.
انگار بهترین هدیه تولدم را گرفتع بودم!
+میدانم فی الحال نمیشود به حرمش بروم
اما همین که میبینم حواسش هست برایم کافیست..💚
#دلی
#حضرت_رقیه
#خانم_سه_ساله
.