8.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | ماجرای انتشار خبر شهادت حاج #قاسم_سلیمانی در عملیات فتح المبین
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
📸#ببینید | #عکسنوشته
🟣شهید مدافع حرم #حسن_غفاری
ای مــــردم!
شما را قسم میدهم به
آن چیزی که ایمان دارید!
نائب بر حق امام زمان(عج)،
حضرت امام خــــامنــــهای را
همانند امام عــــلی علیهالسلام
خانهنشیــــن نکنیــــد؛ چــرا کــه ... !
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
البخیتی:
📣 هر اقدام اماراتی علیه یمن را اقدامی اسرائیلی میدانیم
🔰 «محمد البخیتی» عضو دفتر سیاسی جنبش انصارالله یمن در گفتگو با المیادین:
▫️ توافقنامه امنیتی بین امارات و عدن یک "توافقنامه غیرقانونی" است.
▫️ صنعا در مقابل هرگونه تشدید تنش ناشی از توافق بین امارات و دولت عدن بیکار نخواهد ماند و هر گونه اقدام اماراتی را اقدام اسرائیل میداند.
▫️این تلآویو بود که برای جلوگیری از خروج امارات از یمن نقشآفرینی کرد.
▫️ دولتها مشروعیت خود را از درون میگیرند، نه از انتصاب خارجی یا از ولیعهد دولتی خارجی.
▫️ عربستان سعودی از ترس تحویل سلاحهای روسی به صنعا که تعادل را به هم میزند، سعی کرد روسیه را راضی کند.
▫️ تغییر عمدهای در مواضع عربستان و امارات در قبال یمن پس از ناکامی آنها در دستیابی به اهداف میدانی ایجاد شده است.
▫️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ فیلم دوربین مدار بسته اقدامات مجرمانه ماهان صدرات/ فرو کردن چاقو به بدن یک شهروند عادی
🔹 متهم ماهان صدرات با جمعی از دوستان خود در خیابان به دو فرد موتور سوار را به عنوان لباس شخصی شناسایی کرده و با لگد موتور را سرنگون و یکی از افراد را با کارد سلاخی مجروح میکنند.
🔹متهم صدارت با کارد سلاخی باک موتور را سوراخ کرده و موتور را به آتش میکشد.
🔹فریادهای متهم صدرات که لباس شخصی زدم لباس شخصی زدم پس از اقدام مجرمانهاش در خیابان بلند میشود
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥انتشار تصاویری برای نخستین بار از شهيد ابومهدی المهندس، هنگام نوشتن بیانیه پیروزی بر داعش
🔸کاربران شبکههای مجازی نخستین بار ویدئویی منتشر کردهاند که شهيد ابومهدیالمهندس را هنگام نوشتن بیانیه پیروزی بر داعش نشان میدهد.
🔸یکی از فعالانی که این ویدئو را منتشر کرده است، نوشت: پدر پیرمان که بیانیه پیروزی بر سازمان تروریستی داعش را در دفتر خود می نویسد در حالی که اطراف او تصاویر شهیدان است... آیا پدرمان را این گونه اندوهگین دیده بودید؟!
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
#رمان_مدافع_عشق
#قسمت_37
هوالعشـــق
بلند میشوم،خم میشوم طرفت و دستمال را روی بینی ات میگذارم...
همه یکدفعه ساکت میشوند.
_ علی...دوباره داره خون میاد!
دستمال را میگیری و میگویی
_ چیزی نیست زیر آفتاب بودم...طبیعیه.
زینب هل میکند و مچ دستت را میگیرد.
_ داداش چی شد؟
_ چیزی نیست عه! آفتاب زده پس کلم همین خواهرم!تو نگران نشو برات خوب نیست.
و بلند میشوی و از میز فاصله میگیری.
فاطمه بہ من اشاره میکند
💞 💞
_ برو دنبالش
و من هم از خدا خواسته بدنبالت میدوم.متوجه میشوی و میگویی
_ چرا اومدی؟...چیزی نیست که!چرا اینقد گندش میکنید!؟
_ این دومین باره!
_ خب باشه!طبیعیه عزیزم
می ایستم عــزیــزم؟ این اولین باری است که این کلمه را میگویی.
_ کجاش طبیعیه!
_ خب وقتی تو آفتاب زیاد باشی خون دماغ میشی...
مسیر نگاهت را دنبال میکنم.سمت سرویس بهداشتی!...
_ دیگه دستمال نمیخوای؟
_ نه همرام دارم.
و قدمهایت را بلند ترمیکنی...
💞 💞
پدرم فنجان چایش را روی میز میگذارد و روزنامه ای که در دستش است را ورق میزند.من هم باحرص شیرینی هایی که مادرم عصر پخته را یکی یکی میبلعم!مادرم نگاهم میکند و میگوید
_ بیچاره ی گشنه!نخورده ای مگه دختر! آروم تر...
_ قربون دست پخت مامان شم که نمیشه آروم خوردش...
پدرم از زیر عینک نگاهی به مادرم میکند
_ مریم؟ نظرت راجب یه مسافرت چیه؟
_ مسافرت؟ الان؟
_ آره! یه چند وقته دلم میخواد بریم مشهد...
دلمون وا میشه!
مادرم درلحظه بغض میکند
_ مشهد؟....آره! یه ساله نرفتیم
_ ازطرف شرکت جا میدن به خانواده ها. گفتم مام بریم!
💞 💞
و بعد نگاهش را سمت من میچرخاند
_ ها بابا!؟
پیشنهاد خوبی بود ولی اگر میرفتیم من چند روزم را از دست میدادم...کلن حدود پنجاه روز دیگر وقت دارم!
سرم را تکان میدهم و شیرینی که در دست دارم را نگاه میکنم...
_ هرچی شما بگی بابا
_ خب میخوام نظر تورم بدونم دختر. چون میخواستم اگر موافق باشی به خانواده آقادومادم بگیم بیان
برق ازسرم میپرد
_ واقعنی؟
_ اره! جا میدن...گفتم که...
بین حرفش میپرم
_ وای من حسابی موافقم
مادرم صورتش را چنگ میزند
_ زشته دختر اینقد ذوق نکن!
پدرم لبخند کمرنگی میزند...
💞 💞
_ پس کم کم آماده باشید. خودم به پدرشون زنگ میزنم و میگم...
شیرینی را دردهانم میچپانم و به اتاقم میروم. در را میبندم و شروع میکنم به ادا درآوردن و بالا پایین پریدن. مسافرت فرصت خوبی است برای عاشق کردن.خصوصاً الان که شیر نر کمی آرام شده.
مادرم لیوان شیرکاکائو بدست در را باز میکند.نگاهش بہ من که می افتد میگوید
_ وا دختر خل شدی؟چرا میرقصی؟
روی تختم میپرم و میخندم
_ آخه خوشاااالم مامان جووونی.
لیوان را روی میز تحریرم میگذارد
_ بیا یادت رفت بقیشو بخوری...
پشتش را میکند که برود و موقع بستن در دستش را به نشانه خاک برسرت بالا می آورد
یعنی...تو اون سرت !شوهر ذلیل!
میرود و من تنها میمانم با یک عالم تـــــو
مدتی هست که درگیر سوالے شده ام
توچه داری که من اینگونہ هوایے شده ام
ادامہ دارد...
نویسنده این متن:
#میم_سادات_هاشمے
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مراسم وداع با پیکر شهید مدافع امنیت #حسن_مختارزاده در تهران
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
13.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 تجربه ای شنیدنی از لحظه مرگ برای مردی که مرگ موقت را تجربه کرد
#زندگی_پس_از_زندگی
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
@madahi - استاد دارستانی.mp3
5.09M
🎧 #سخنرانی | #حضرت_زهرا (س)
📝 نفاق و شناخت دشمن...
🎤 #استاد_دارستانی
🏴 ویژه ایام #فاطمیه 🏴
🌐 @Iran_Iran
🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran