#مدافع_حرم
#شهید #مصطفى_صدرزاده
#دستنوشته
شهید صدرزاده در يادداشتى به دوستان بسیجی خود مىنويسد:
چه مىشود روزی سوریه امن و امان شود و کاروان راهيان نور مثل شلمچه و فکه به سمت حلب و دمشق راه بیفتد ...
فکرش را بکن!
راه مىروى و راوی مىگويد:
اینجا قتلگاه #شهید #رسول_خليلى است،
یا اینجا را که مىبينى همان جایی است که #مهدی_عزیزی را دوره کردند و شروع کردند از پایش زدند تا ... شهید شد.
یا مثلاً اینجا همان جایی است که،
#شهید_حيدرى نماز جماعت مىخواند.
شهید #محمودرضا_بيضایى بالای همین صخره نیروها را رصد مىكرد و کمین خورد.
#شهید_شهریاری را که مىشناسيد؟
همین جا با لهجه آذری برای بچهها مداحی مىكرد.
یا #شهید_مرادى ؛ آخرین لحظات زندگىاش را اینجا در خون خودش غلتیده بود.
یا #شهید #حامد_جوانى ؛ اینجا عباسوار پر کشید.
خدا بیامرزد #شهيد_اسكندرى را ... همینجا سرش بالای نیزه رفت.
#شهید #جهاد_مغنيه ، در این دشت با یارانش پر کشید ...
عجب حال و هوایی مىشود کاروان مدافعین حرم ...
عجب حال و هوایی ...
شهادت: ۱۳۹۴/۸/۱ ،سوریه
▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ