من مىخواهم با رفتنم به جبهه، وصيت امام حسين عليه السلام بر زمين نماند و همانطور كه حضرت عباس عليه السلام در كربلا از امام حسين عليه السلام و فرمان و هدف او تبعيت نمود، من هم مىخواهم به نداى "هل من ناصر ينصرنى" او لبيك بگويم و هر چه از دستم برمىآيد در حد توان انجام دهم
اللهم عجل لولیک الفرج
دعا برای سلامتی امامزمان(عج) فراموشتان نشود...
#قرار_شبانه
#هر_شب_یک_شهید
#end_of_israel
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌷شهید دفاع مقدس #عمران_همرنگ 🌷
▪️نام و نام خانوادگی :عمران همرنگ
▪️نام پدر:علی
📅ولادت:1338/1/2 اردبيل _ روستاى رضى
📅شهادت:1365/12/4 شلمچه
▪️وضعیت تاهل:متاهل_دارای 2فرزند به نامهای مهدى و زهرا
▪️نام جهادی:نداشتند
▪️آخرین مقام:
معاون فرمانده گردان حضرت قاسم (س) لشکر ۳۱ عاشورا بر گزیده شد
▪️نحوه شهادت:
همرزم شهید:
«همه منتظر بوديم تا آفتاب، غروب كند و از نقطه رهايى حركت كنيم. قرار بود گردان حضرت قاسم عليه السلام از دو محور نزديك به هم با دو گروهان به خط دشمن بزند. يكى از گروهانها كه عمران همرنگ فرماندهى آن را به عهده داشت در فاصله بين خط دشمن و خط خودى در نهر جاسم قرار داشت و قرار بود از نهر عبور كنيم. عمران، يكى يكى بچهها را توجيه مىكرد. از سمت چپ، گروهان همرنگ و از سمت راست گروهان ديگر عمل مىكرد. لحظهاى كه پشت خاكريز قدم گذاشتيم دشمن فهميد. هر لحظه آتش شديدتر مىشد. با عمران ارتباط بىسيم داشتيم تا جايى كه شكستن خط خيلى طول كشيد. ديگر از همرنگ خبرى نبود. هر چه در بىسيم صدا كرديم كسى جواب نداد. به همديگر گفتيم حتماً عمران شهيد شده است. رفتم تا جنازهاش را پيدا كنم اما هر چه گشتم آن را نيافتم.»
جسد او بعد از 13 روز جستجو در 17 اسفند 1365 در نهر جاسم (شلمچه) پيدا شد؛ در حالى كه بر اثر اصابت تركش و ماندن در آب، سر و بدنش متلاشى شده بود.
❤️علاقه:
قبل از انقلاب، اعلاميههاى حضرت امام (ره) را به خانه مىآورد، مخفى مىكرد و به مرور پخش مىنمود. هميشه افرادى را دور خود جمع مىكرد و آنها را به راهپيمايى تشويق مىكرد، حتى يك روز از مدرسه كفن پوشيده به راهپيمايى رفت.
*او در جواب مادر كه مىگفت: "پسرم زياد به جبهه مىروى!" مىگفت:
«مادر! از من دست بكش، من آرزوى شهادت دارم تا در راه امام حسين عليه السلام فدا بشوم، اگر تو نگذارى بروم فردا به خانم زهرا عليها السلام و آقا امام حسين عليه السلام چه خواهى گفت.»
به نماز جماعت اهميت بسيارى مىداد. همواره خود و دوستانش را به انجام واجبات و ترك محرمات توصيه مىكرد. بسيار قرآن مىخواند. كمتر عصبانى مىشد و به هنگام عصبانيت وضو مىگرفت و نماز مىخواند. به خانوادههاى شهدا بسيار اهميت مىداد تا حدى كه اگر به مرخصى مىآمد، بيشتر اوقات به خانواده شهدا سر مىزد. روزه مىگرفت و مىگفت: «بايد قضاى روزههاى جبهه را بگيرم.» به كتب تاريخى علاقهمند بود و كتابهاى شهيد مطهرى را مطالعه مىكرد. برادرش مىگويد: «او معتقد بود آدم بايد اول خودش را اصلاح كند و بعد عيب ديگران را بگويد.»
💌 #وصیت_نامه ء شهید:
..شکر خدایی را که به ما توفیق داد تا در این جنگ شرکت کنیم و شاهد پیروزی ها و دلاوری های سپاه اسلام باشیم اکنون در ایام محرم هستیم ماهی که خون بر شمشیر پیروز شد ماهی که تاریکی ها را پس زد و نور را پیروزی گردانید برادران و خواهران عزیزم رسالت ما در مقابل اسلام و انقلاب و همه شهیدان و کیفیت ادامه راه آنان در رساندن پیام مظلومیت اسلام و مظلومیت این انقلاب که بر همه جهانیان بسی سنگین است بر عهده ماست من هم مثل تمامی برادران جان بر کف به غیر از جان چیزی ندارم که به دین اسلام هدیه کنم لذا خواستم جان خود را در راه اسلام و عقیده ام و قرآنم قربانی کنم ایمان ما استوار و قلب ما آرام است ما را گریه مادران داغدیده و زاری خواهران بی برادر و اشک سالخوردگان و خردسالان از راه خویش بازنمی گرداند...
🌷شادی روح شهدا صلوات🌷
🌹ڪانال مدافعان حـــــرم🌹
🌐 @Iran_Iran