#شهيد #محمود_كاوه
#خاطرات #همسر شهيد
در طول سه سالی که با هم بودیم شاید صد روز در کنار هم نبودیم تازه برای هر روز فقط یک تا دو ساعت در خانه بود که اتاق را هم مقر فرماندهی کرده بود. به منطقه تلفن میزد یا نیرو جمع میکرد، متن سخنرانی را آماده میکرد و یا دوستانش را میدید حتی موقع خواب هم آرامش نداشت. کلاش را مسلح بالای سرش میگذاشت چون منافقین در شهر شب نامه پخش میکردند و برای ترور محمود لحظه شماری میکردند.
لحظهای هم که میخواست بخوابد میگفت: من این جا راحت توی این جای گرم و نرم خوابیدهام و بچهها آلان توی سرمای سنگرهای کردستان خوابشان نمیبرد. بلند میشد و اشکهایش را پاک میکرد انگار تقدیر هم به بی قراریاش عادت کرده بود از قضا تلفن زنگ میخورد. محمود هم خوشحال میگفت میخواهم بروم کردستان، همین امشب. بعد هم میگفت: مرا ببخش که مرد خانه نیستم.
▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مےنشینم
درزهاےدلـمرامےشڪـافم...
بازهمتنڱمیشود...
مڱـرچڱـونهرفتهاے...!؟💔•
✨️سردار شهید آقا #محمود_کاوه ✨️
▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
📸 برف که میاد، یاد #محمود_کاوه میافتم. استادِ جنگ در کوهستان، چریک خراسانی در کردستان و پای کار جبهه غرب. وقتی برای آزادسازی سد بوکان با یک گردان ۴۰ کیلومتر مسیر را در برف رفت، چندین بار از ابتدا تا انتهای ستون را دوید کسی جا نمونه. توی برف و یخ و مه، به دشمن آوار شد و سد آزاد شد.
▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
یک لحظه
زندگی تو
از دست می رود
وقتی کسی که
هستی توست میرود ...
شهید #محمود_کاوه🌷
▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ