eitaa logo
امپراطوری ایران
41 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
3 فایل
پیش به سوی امپراطوری ایران ....
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ما سناریوی باخت را ننوشته بودیم! دیشب حوالی ساعت ۲۴.۰۰ بود و پیش از اعلام اولیه نتایج. حال و اوضاع برخی از رفقا را که می‌دیدم، متوجه شدم هیچ سناریویی برای گزینه‌ی در انتخابات ندارند! اساساً خودشان را برای برد تنظیم کرده‌اند و نمی‌دانند اگر باخت به وجود آمد چه باید بکنند! این یک ضعف بزرگ جبهه انقلاب است که وقتی سبد آرا به هر دلیلی با ما همراه نیست، شروع می‌کنیم سرمایه‌ای که ایجاد شده را خراب می‌کنیم. حراست بلد نیستیم، مراقبت و رشد بلد نیستیم، فرصت ساختن از تهدیدها را بلد نیستیم ... ناخودآگاه ذهنم به روزی رفت که محمد فاضلی با پزشکیان به تلویزیون رفته بود و آن فضاحت شکل گرفت. صحنه، صحنه‌ی باختِ مسلم برای پزشکیان بود، اما جناح مقابل یک تهدید صددرصدی را چنان تبدیل به بُرد کرد که تصورش هم برای ما سخت بود! ما هیچ وقت یاد نگرفتیم تیره‌ترین سناریوی ممکن را تصور کنیم و برای آن هم برنامه‌ریزی کنیم. روی برد سرمایه‌گذاری می‌کنیم و عجیب که برای آن هم سناریوهای موفق نمی‌چینیم. نهایتاً بعد از انتخابات، خیلی خوب بتوانیم تحلیل کنیم که چرا باختیم، در حالی که همین مولفه‌ها را باید پیش از انتخابات به عنوان بخشی از بازی لحاظ می‌کردیم. باید وزن را واقعی می‌دیدم و سناریویی برای شکست پیدا می‌کردیم. باید راهی برای ارتباط با بدنه خاکستری پیدا می‌کردیم، ولو با سناریوهای شاذ! باید ... اما الان؛ وقت برگشتن است. وقت بلند شدن است. وقت بلند کردن جبهه‌ای است که ظاهراً شکست خورده. هنر نیست که الآن رهایش کنیم، کاری که دفعات قبل هم کرده‌ایم! نباید کنش‌گران و مردم طرفدار این جبهه را رها کرد. نباید این ۱۳.۵ میلیون نفر را نادیده گرفت. نباید گذاشت مردم در این حال بمانند. باید دوردست‌ها را نگاه کنیم. تلاش کنیم مردم و افکار عمومی را بهتر بشناسیم و از پیله خودمان خارج شویم. امروز نیز صحنه مشخص است. باید غم چند روز پیش‌رو که ناشی از باخت است را برای مردم کم کنیم و کمک کنیم عقلانیت بر جبهه انقلاب حکم‌فرما شود. باید برای سال‌های پیش‌رو کار و کار و کار کرد. البته با طرحی درست و این بار ...حمید کثیری
🔴 باخت در انتخابات! 🔴 آیا را می‌بینیم؟! (۲) 1️⃣ ۸ آذر ۱۴۰۱ است؛ بازی آخر مرحله گروهی در جام جهانی است و تیم ملی ایران در یک وضعیت بسیار امیدبخش به بازی با آمریکا رسیده است. تیم کاملاً امیدوار است برای اولین بار صعودش از مرحله گروهی را جشن بگیرد. در استادیوم جو عجیبی است. آمریکا نزدیک به ۵۰۰۰ تفنگدار از پایگاه‌های اطراف خلیج فارس به استادیوم آورده. عده‌ای ایرانی و غیرایرانی با پرچم شیر و خورشید و بعضاً با لباس آمریکا برای فشار به تیم ملی در استادیوم حضور دارند! زیر همه لباس‌ها هم نوشته شده زن، زندگی، آزادی ... ایرانی‌های زیادی نیز مشتاقانه و نگران، بازی تیم ملی را دنبال می‌کنند. هم در استادیوم و هم در ایران. اوضاع آن‌ها که در ایران هستند بسیار پیچیده‌تر است. منتظر برد ایران هستند تا به خیابان‌ها بیایند و فشار روانی دو ماه گذشته را کف خیابان تخلیه کنند! آماده‌اند تا با خانواده‌هایشان پرچم ایران را بوق‌زنان در خیابان‌های شهر بچرخانند. در نقطه مقابل نیز عده‌ای که تعدادشان هم کم نیست، منتظرند تا ایران ببازد و همین مسیر را آن‌ها بروند. عده‌ای شهروند ایران که آماده‌اند با تیم ملی ایران به بپردازند. وضعیت دراماتیک، متناقض و تلخی برای آن‌هاست! تیم ملی می‌بازد و می‌شود آنچه نباید بشود. شب بسیار سختی برای طرفداران نظام است و شاید شب سخت‌تر برای آنان که منتظر باخت بودند، هر چند که خودشان نفهمند و آن شب را به شادی بپردازند! مدتی است جامعه دوشقه شده و با باخت این موضوع تشدید خواهد شد! خرید از بقالی سر کوچه هم برای‌مان سخت شده، او به ما چپ‌چپ نگاه می‌کند و ما هم میلی به خرید از او نداریم!! نسبت هر دوی ما هم با جمهوری اسلامی مشخص است، آن‌ها قهرند و مخالف و ما دلباخته نظام و منتقد به بعضی از سیاست‌ها. 2️⃣ ۱۶ تیر ۱۴۰۳ است (دو سال بعد)؛ انتخابات با مشارکت ۵۰ درصدی برگزار شده. مسعود پزشکیان به عنوان نماینده بخشی از منتقدین به روند موجود پیروز شده. بخش زیادی از آن‌ها که رأی دادند و بخش زیادی از آن‌ها که رأی نداده‌اند خوشحال‌اند و در حال آشتی با نظام. این از کامنت‌هایشان در فضاهای مختلف عیان است. کامنت‌های مجازی و واقعی! دیده‌اند که نظام به خواست آن‌ها در یک بستر دموکراتیک و نه رادیکال و خشن تمکین می‌کند. به بخش بزرگی از جامعه بازگشته و نظام در حال بازسازی است. بخشی که انتخابات را باخته‌اند، عموما از حامیان سرسخت نظام هستند. حال‌شان گرفته است اما به واسطه ساختار اعتقادی‌شان به آینده امیدوارند و می‌دانند که بخشی از اصلاح امور از مسیر خواست و فعالیت آن‌ها می‌گذرد. این وسط اتفاق مهمی افتاده. آن‌ها که تا هفته قبل ناامید بودند، برقی از امید در دل‌شان روشن شده. (درست و غلطش محل بحث نیست، اصل این اتفاق مهم است) و آن‌ها که امیدوار، راه و روش جدیدی برای کنش‌گری آموخته‌اند. ماحصلش این شده که نظام در حال بازسازی سرمایه اجتماعی خویش است و فرصت برای اصلاحات جدی در ساختار اقتصادی - اجتماعی‌اش ایجاد شده. حالا باید سایه به سایه تحولات کشور را دنبال کرد و فعالیت‌ها را اصلاح و تأیید و تکمیل نمود! همه این‌ها به برکت افزایش سرمایه اجتماعی در لایه‌های مختلف است ...