✳️#فساد مالی و اداری #ارتش_رضاخان
🔹در #دوران_سياه حکومت رضاشاه، ارتش به عنوان ابزار وحشيانه حفظ رژيم استبدادي به شدت از مردم فاصله داشت و صاحب منصبان نظامي با حمايت شخص شاه ثروتهاي هنگفتي به دست آورده بودند[نقش ارتش در پیروزی انقلاب، ص1] و املاک و اراضی گستردهای از مردم با زور و فشار به تملک خود در آوردند و به وسیله این جنایتها و فساد اقتصادی، فرماندهان نظامی به یکی از زمینداران اصلی ایران تبدیل شدند.[ جامعه شناسی سیاسی نیروهای اجتماعی در زندگی سیاسی، تهران، ص 276]
🔸 به همین دلیل بود که نظامیان دوره رضاشاه غرق در #فساد و چپاول دارایی و اموال ملت بودند.[ امنیت در دوره رضاشاه، ص 7]
بسیاری از شرکتهای خارجی برای چپاول دارایی و منابع ملی ایرانیان به رشوه دادن به نظامیان پهلوی مشغول بودند تا از این طریق بتوانند بدون مقاومت فرماندهان نظامی پهلوی، استثمارگری خود را پیگیری کنند.[دولت مطلقه، نظامیان و سیاست در ایران، ص 537]
🔹عليرغم ظاهر #پرزرق و برق ارتش رضاشاه، كفايت سطوح مختلف فرماندهي آن مورد ترديد بود. اغلب فرماندهان عاليرتبه ارتش رضاخان به اقسامي از فسادهاي مالي و اداري و ... آلوده شده بودند و بالاخص از قدرت مانور و تصميمسازي در لحظات سخت و سرنوشتساز عاجز بوده و در برابر رضاشاه آلت فعلي بيش بهنظر نميرسيدند. از طرفی دستپاچگی و سرسپردگی رضاخان در برابر انگلستان یک طرف ماجرا بود و طرف دیگر فروپاشی سریع ارتش و در نهایت دستور ترک مقاومت در برابر روس ها توسط رضاخان بود که بیش از پیش مقدمات تحقیر مردم ایران را فراهم می کرد. ارتشی که رضاخان آن را به عنوان نماد اقتدار کشور و هم سطح با ارتش های بزرگ دنیا معرفی می کرد «حتی کاه کافی برای اسب و بنزین برای رسانیدن وسایل موتوریزه خود به کرج هم نداشتند…»( خاطرات فردوست، ج۱، ص ۵۲)
🔸اشرف پهلوی نیز می نویسد: «اطلاع بر حمله روس ها به کشور برای پدرم بقدری غیرمنتظره بود که یکباره قدرت مقاومتش را از دست داد و دچار چنان وحشتی شد که بدن توجه به عواقب کار و اثری که انتشار این خبر درمردم کرد از تهران به اصفهان می رود و تصمیم می گیرد آن شهر را پایتخت کند.
🔹من آن موقع پدرم را مردی شجاع و قوی تصور می کردم و در حقیقت در ابتدای کار هم همینطور بودو ولی بعد ها به خاطر سن زیاد و ترس از روس ها که با طرفدارانش در ایران با خشونت رفتار کرده بود، وقتی دید ارتشی که آن همه برای ایجادش خون دل خورده و تمام اتکایش به آن بوده به این زودی و سادگی مضمحل شده و روس ها به طرف تهران حرکت کرده اند روحیه خود را به شدت باخت.»(تاریخ بیست ساله ایران، ج ۸، ص۱۰۵)
🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️#فساد مالی و اداری #ارتش_رضاخان
🔹در #دوران_سياه حکومت رضاشاه، ارتش به عنوان ابزار وحشيانه حفظ رژيم استبدادي به شدت از مردم فاصله داشت و صاحب منصبان نظامي با حمايت شخص شاه ثروتهاي هنگفتي به دست آورده بودند[نقش ارتش در پیروزی انقلاب، ص1] و املاک و اراضی گستردهای از مردم با زور و فشار به تملک خود در آوردند و به وسیله این جنایتها و فساد اقتصادی، فرماندهان نظامی به یکی از زمینداران اصلی ایران تبدیل شدند.[ جامعه شناسی سیاسی نیروهای اجتماعی در زندگی سیاسی، تهران، ص 276]
🔸 به همین دلیل بود که نظامیان دوره رضاشاه غرق در #فساد و چپاول دارایی و اموال ملت بودند.[ امنیت در دوره رضاشاه، ص 7]
بسیاری از شرکتهای خارجی برای چپاول دارایی و منابع ملی ایرانیان به رشوه دادن به نظامیان پهلوی مشغول بودند تا از این طریق بتوانند بدون مقاومت فرماندهان نظامی پهلوی، استثمارگری خود را پیگیری کنند.[دولت مطلقه، نظامیان و سیاست در ایران، ص 537]
🔹عليرغم ظاهر #پرزرق و برق ارتش رضاشاه، كفايت سطوح مختلف فرماندهي آن مورد ترديد بود. اغلب فرماندهان عاليرتبه ارتش رضاخان به اقسامي از فسادهاي مالي و اداري و ... آلوده شده بودند و بالاخص از قدرت مانور و تصميمسازي در لحظات سخت و سرنوشتساز عاجز بوده و در برابر رضاشاه آلت فعلي بيش بهنظر نميرسيدند. از طرفی دستپاچگی و سرسپردگی رضاخان در برابر انگلستان یک طرف ماجرا بود و طرف دیگر فروپاشی سریع ارتش و در نهایت دستور ترک مقاومت در برابر روس ها توسط رضاخان بود که بیش از پیش مقدمات تحقیر مردم ایران را فراهم می کرد. ارتشی که رضاخان آن را به عنوان نماد اقتدار کشور و هم سطح با ارتش های بزرگ دنیا معرفی می کرد «حتی کاه کافی برای اسب و بنزین برای رسانیدن وسایل موتوریزه خود به کرج هم نداشتند…»( خاطرات فردوست، ج۱، ص ۵۲)
🔸اشرف پهلوی نیز می نویسد: «اطلاع بر حمله روس ها به کشور برای پدرم بقدری غیرمنتظره بود که یکباره قدرت مقاومتش را از دست داد و دچار چنان وحشتی شد که بدن توجه به عواقب کار و اثری که انتشار این خبر درمردم کرد از تهران به اصفهان می رود و تصمیم می گیرد آن شهر را پایتخت کند.
🔹من آن موقع پدرم را مردی شجاع و قوی تصور می کردم و در حقیقت در ابتدای کار هم همینطور بودو ولی بعد ها به خاطر سن زیاد و ترس از روس ها که با طرفدارانش در ایران با خشونت رفتار کرده بود، وقتی دید ارتشی که آن همه برای ایجادش خون دل خورده و تمام اتکایش به آن بوده به این زودی و سادگی مضمحل شده و روس ها به طرف تهران حرکت کرده اند روحیه خود را به شدت باخت.»(تاریخ بیست ساله ایران، ج ۸، ص۱۰۵)
🇮🇷 @IRANeMOASER