⁉️آمریکایی ها چگونه به #تاسیس_اسرائیل راضی شدند؟
🔸روز 15 می در تاریخ فلسطین با نام «#یوم_النکبة»شناخته می شود. این تاریخ، روزی است که در سال 1948 صهیونیست ها رسما تأسیس دولت مجعول «اسرائیل» را در آن اعلام کردند. به وجود آمدن این غده سرطانی یک حادثه اتفاقی نبود بلکه از نیم قرن پیش از این اتفاق، برای آن برنامه ریزی شده، مقدمات به وجود آمدن آن توسط استعمارگران قرن19 و 20 فراهم شده بود.
🔹همانگونه که در اسناد آمده است امریکا به عنوان یک دولت که ضامن امنیت و منافع ملی امریکا باشد، با تشکیل دولت یهود مخالفت بود و مصداق بارز آن در مواضع سران ستاد مشترک و وزیر خارجه و سازمان سیا به هنگام تصمیمگیری ترومن برای به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی در سال 1948، کاملاً آشکار است و سخنان لوی هندرسون، دین آچسون، هنری اف گرادی به عنوان مسئولین دولتی ایالات متحده در تاریخ مضبوط است. ولی اینکه چه شد که تنها پس از 11 دقیقه این رژیم اشغالگر از سوی ایالات متحده به رسمیت شناخته شد، داستانی است که شبیه آن را باید به هنگام صدور اعلامیه بالفور مرور کنیم.
🔹ویلسون رئیسجمهور وقت ایالات متحده به همان قدر به صهیونیسم کممیل بود که یهودیان ایالات متحده. پس در اینجا دو محور باید فعال شود اول دولتمردان امریکایی و دوم لابی یهود در این کشور.
🔸انگیزه اصلی انگلیس برای صدور اعلامیه بالفور کشاندن سرمایه یهودیان به صحنه جنگ جهانی اول با مدیریت دولت امریکا بود و ویلسون این را دریافته بود و به نیات انگلیس در حمایت از صهیونیسم شک داشت. او نسبت به فلسطین یهودی متقاعد شده بود اما فلسطین انگلیسی را قبول نداشت. از سوی دیگر نمیخواست فلسطین یهودینشین را با اولویتهای صهیونیستهای امریکایی منطبق سازد
🔹این فضا منجر به تردید ویلسون گردید که گلهمندی صهیونیستهای امریکایی را فراهم ساخت. ولی لابی یهود از پیش فکر این احتمال را کرده بود.
🔸ساموئل آنترمایر یهودی اشکنازی ساکن در امریکا تنها مدت اندکی پس از انتخاب ویلسون به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده در سال 1913 طی یک ملاقات با او، حاضر شد حقالسکوت زنی که مدعی داشتن رابطه نامشروع با ویلسون به عنوان استاد در دانشگاه پرینستون را داشته است، بپردازد و در عوض در قبال این حقالسکوت سنگین، فرد مورد نظر آنترمایر را به عنوان ریاست دیوان عالی ایالات متحده منصوب نماید. این فرد کسی جز لوئیس براندیس رئیس کمیته اجرایی امور صهیونیسم در ایالات متحده نیست که در سال 1916 در این پست گمارده میشود.
🔹یک سال بعد ماشین جنگی روچیلدها به خاطر پیشنهاد صلح آلمان با شدت هر چه تمام در امریکا به تکاپو افتاده است و تبلیغات ضد آلمانی را در سراسر رسانههای گروهی امریکا منتشر میکند. این شرایط رئیسجمهور را مجبور میکند تا تحت اوامر قاضی یهودی دیوان عالی کشور، یعنی لوئیس دمبیتز براندیس از وعده خود به رأیدهندگان عدول کرده و در تاریخ ششم آوریل، امریکا را درگیر جنگ اول جهانی نماید؛ لرد کاوندیش هم در این مورد اعتقاد دارد که دولت انگلیس بر این باور بود که صهیونیستها تا حدودی در انجام این اقدام دخالت داشتهاند... در اواخر همین ماه آرتور بالفور به ایالات متحده سفر میکند تا نسبت به اجرای اقدام بعدی زمینه لازم را فراهم کند. دیدار او هم با یهودیان و هم با لوئیس براندیس تدارک دیده شده بود
🔸سوکولوف تاریخنویس صهیونیست نقش لوئیس براندیس را ستوده و عده زیادی، از نفوذ فراوان او بر رئیسجمهور میگویند و او را اولین یهودی متنفذ در کاخ سفید برمیشمارند. براندیس پس از سفر بالفور هم در متقاعد کردن یهودیان و هم لابی در کاخ سفید نسبت به اعلامیه بالفور نقش محوری داشت اگرچه برخی از این مخالفتها کماکان در یک سطح قابل توجهی وجود داشت.
🔹 ماکس نوردو و از بنیانگذاران صهیونیسم، یهودیان امریکا را تنها امید صهیونیسم میداند. و نوآمی کوهن نویسنده برجسته تاریخ یهود تولد اسرائیل در سال 1948 را بدون حمایت مالی و فشار سیاسی یهودیان امریکا امکانپذیر نمیدانست در واقع اعلامیه بالفور را میتوان هزینهای در نظر گرفت که لندن آماده پرداخت آن بود تا از این طریق یهودیان امریکا را متقاعد کند که با استفاده از نفوذ خود، ایالات متحده را وارد جنگ کنند و همچنین یهودیان روسیه را به متفقین وفادار نگاه دارند.
📚اسرائیلیات تاریخی، علیرضا سلطانشاهی، صص ۲۷۳-۲۷۲
🇮🇷 @IRANeMOASER