بحران خونین پاییز ١٤٠١ و پاسخی به مواضع تأسفانگیز برخی نشریات زاویهدار /1
بخشی از مقاله حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در آخرین شماره از فصلنامه تخصصی پانزده خرداد
🔹«... عناصر بریده از مردم و دل بسته به سراب، نه تنها خوی و خصلت مردمی را از دست میدهند، بلکه #جریانهای_ضدمیهنی و رویدادهایی را که ریشه در توطئه سازمانهای جاسوسی بینالمللی و استکبار جهانی دارد، ناخودآگاه یا آگاهانه به عنوان جریانی خودی و ارزشمند مورد ستایش و حمایت قرار میدهند و به گمراهی و تباهی بیشتر دچار میشوند و راه و مرام ملت را بیش از پیش گم میکنند. خیزش ضد جهانخواران و فزونخواهان را به روشها و شیوههای گوناگون زیر سؤال میبرند لیکن جریانهای ضدمردمی و توطئهآمیز را مورد ستایش و حمایت قرار میدهند.
🔸نمونه آشکار این بیراههپویی را در بحران فاجعهبار پاییز ۱۴۰۱ دیدیم آمریکا که در در ازای چهل سال گذشته با هیچ نقشه و نیرنگ و توطئه و ترفند نتوانسته بود به نظام جمهوری اسلامی آسیب سنگینی وارد کند به یاد کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۳۲ بر آن شد بار دیگر مشتی اراذل و اوباش و آدمکش را به صحنه آورد به امید آنکه ۲۸ مرداد دیگری پدید آید.
🔹جنایتکارانی که از سوی #آمریکا و #اروپا و #قارونکهای_خلیج_فارس انگیخته شده بودند به خیابانها ریختند و بدتر از داعشیها به خونریزی آدمکشی وحشیگری و درندگی پرداختند. ناامنی و هرج و مرج پدید آوردند به حریم قرآن کریم مقام زن حریم حجاب و عفاف تجاوز کردند و جز فحاشی، آدمکشی و عربدهکشی بیبند و باری، ترویج برهنگی، بیحیایی و بیعفتی اندیشهای در سر نداشتند.
🔸این فاجعه خونین و تنگبار که به شهادت دهها تن از آموزشیافتگان مکتب حسینی و عاشورایی کشیده شد با آگاهی و هوشیاری و مقاومت سرسختانه و دلاورانه ملت انقلابی و انقلابپرور ایران و درایت رهبری در نطفه خفه شد و بار دیگر به توطئهگران جهانخوار و دستپروردههای آنها در ایران سیلی محکمی زد و درس فراموش نشدنی داد.
🔹بایسته یادآوری است که در این فاجعه در کنار اراذل و اوباشی که از سوی بیگانگان به صحنه آمده بودند برخی از جوانان خام ناپخته و فریبخورده به آشوبگران هرزه و هرجایی پیوستند و به آتش فتنه و آشوب دامن زدند لیکن دیری نپایید که بسیارشان به خود آمدند و به راه درست بازگشتند. شماری نیز با رحمت و عنایت دستگاه داوری و عدالتگستر از گمراهی رهایی یافتند.
🔸در این میان موضع فضاحت بار و تأسف انگیز برخی از نویسندگان تازه کار قابل تأمل است که مشخص و روشن نیست از «آزادی» «عدالت»، «کرامت انسانی و اصولا از «ملت» و «مردم» چه فهم و درک و برداشتی دارند و چگونه میتوانند آشوب و بلوای خونین و وحشیانه و بی رحمانه مشتی داعش منشان را که جز امیال جنسی ،برهنگی بی بند و باری خونریزی و سلاخی انگیزه ای در سر نداشتند .... جنبش جوانان و زنانی که خواستار آزادی عدالت و تغییر در سبک زندگی معیشت و کرامت انسانی... بودند! بنمایانند!!! (آگاهی نو، پاییز و زمستان1401، ش10، ص20)
🔹البته از بیگانهپرستانی مانند محمدرضاشاه شگفتآور نبود که زنان و مردان هرزه و فاسدی را که در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به خیابانها ریختند و آشوب و بلوا به راه انداختند «ملت وطن پرست» بخواند و آنان را بزرگ بشمارد و به آنها افتخار کند چون تاج و تخت خود را با خیانت و جنایت آنها به دست آورده بود. از این رو تا پایان عمر خود در هر فرصتی از آن خودفروشان بیوطن ستایش میکرد و بر این باور بود که با یک سلسله ستایشهای دروغ و دور از واقع میتواند نام و یاد آن بدسرشتان را در تاریخ سربلند سازد و نیکوکار بنمایاند. او در فرصتی ادعا کرد اعتقاد قطعی من این است که سرنگون کردن دستگاه مصدق کار مردم کشور من بود که در دلشان بارقه مشیت یزدانی میدرخشید!(مأموریت برای وطنم، ص95-94) محمدرضاشاه در ادعای دیگر آورده است:
🔸... کاری که هموطنان وفادار من در آن روز کردند با پول نمیشد از کسی خواست و انقلابی که در برانداختن مصدق و حزب توده پیش آمد محرکی جز حس ملیت دوستی ایرانیان و ناسیونالیزم ویژه این سرزمین نداشت... مردم بی سلاح به تانکها و مسلسلهای مصدق حمله کردند و عدهای از زنان و کودکان نیز جان خود را در این راه نثار نمودند.(پاسخ به تاریخ، ص135)
منبع: مقاله «رسالت رویارویی با تحریف تاریخ»، حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی، فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره 76/75، بهار و تابستان1402، صص41-39.
صفحه دوم
🇮🇷 @IRANeMOASER