eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
421 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️طایفه تحجر/1 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش سوم: 🔹«انجمن حجتیه» نامی معروف در میان جریانات مذهبی و سیاسی چند دهه اخیر است. این جریان با استفاده از ظرفیت و هم‌چنین تهییج جوانان و عموم مردم به مبارزه علیه توانست طرفدارانی را گرد خود جمع کند. این جریان پیش از پیروزی جنبه غیرسیاسی و به خود گرفت که البته در برخی مواقع حساس تاریخی به طرز عجیبی به موضع‌گیری سیاسی رسید و علیه خطاب به شخص نامه‌نگاری کردند: 🔸« جامعه روحانيت ايران از اعمال خائنانه گروه بي‌دين و ضد وطنی که بلوای را بر پا کردند، ابراز تنفر و انزجار می‌کند و ارادت خالصانه را به خاندان نبوت تصديق و تأييد دارد و آن اعلیحضرت را حامی دين اسلام و پيرو مذهب جعفری می‌شناسد و مورد تکريم و احترام جامعه روحانيت و خادمان مکتب اسلامي هستند و ـ ان شاء‌ الله ـ ساليان سال سلامتی وجود اقدس شهرياری باقی و برقرار باشد...»(نامه انجمن حجتيه خطاب به محمدرضا شاه، (آرشيو، سند 722/ 19ه‍، 31/ 4/ 1354) برگرفته از قصه هويدا،ص200، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی) 🔹این جریان با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری قدس سره الشریف ضعیف‌تر از قبل شد و پس از پاره‌ای تغییرات و به تدریج جلساتش رو به تعطیلی کشید و در پی سخنرانی امام خمینی(ره) در اول مرداد سال 1362 به طور رسمی اعلامیه تعطیلی داده است: « یک دسته دیگر هم که تزشان این است که بگذارید معصیت زیاد بشود تا حضرت صاحب بیاید. حضرت صاحب مگر برای چه می‏آید؟ حضرت صاحب می‏آید معصیت را بردارد ما معصیت کنیم که او بیاید؟ این را بردارید. برای خدا اگر مسلمید و برای خاطر کشورتان اگر ملی هستید این دسته بندی‏ها را بردارید». (21 تیر 1362، صحیفه امام ، ج17، ص534) 🔸ذکر این نکته ضروری است که امام از سال‌ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نسبت به دید مثبتی نداشتند و این در پاسخ به نامه آقای مشهود است: «..نسبت به شخصی که سئوال شده بود(شیخ ) جلساتش ضررهایی دارد؛ از وقتی مطلع شدم تایید از او(شیخ محمود حلبی) نکرده ام و نخواهم کرد انشاءالله»(1350ه.ش.، همان، ج2،ص 357) 🔹این دیدگاه امام پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز وجود داشت و ایشان در آن برهه نیز نسبت به عملکرد انجمن حجتیه خوش‌بین نبودند. آقای محمدجواد صاحبی از مرحوم آیت‌الله خزعلی نقل می‌کند: « بعد از انقلاب روزی با مرحوم خدمت امام رسیدیم. آنجا این موضوع مطرح شد که انجمن یک جمع متشکلی است که در سراسر ایران نفوذ دارد و خدماتی داشته است و اینک می خواهد این نیرو را در اختیار انقلاب و نهادهای انقلابی قرار دهد. امام فرمودند: من خیلی به اینها خوش بین نیستم و اندیشه و افکارشان را برای انقلاب خطرناک می بینم و لذا همکاری و استفاده از این‌ها را در پست‌های کلیدی جایز نمی دانم و خوف این دارم که مسیر انقلاب را تغییر دهند و تاثیر سوئی داشته باشند. به امام عرض کردم: سعی می کنم با تماس با آقای حلبی ودیگران، آنها را در مسیر انقلاب قرار دهم. امام فرمودند: اگر شما چنین اعتمادی داری و می توانی، برو و انجام بده. من این سخن امام را به نمایندگی از سوی ایشان حمل کردم و رفتم و در جاهایی صحبت کردم و گفتم که امام به من نمایندگی داده است. بعدا امام فرموده بود که آقای هیچ‌گونه نمایندگی از جانب من ندارد و من روی آن مواضع خودم ایستاده‌ام.» بعد از آن آقای خزعلی رسما اعلام کرد که این حرف‌ها از خود من است و بنده هیچ‌گونه مسئولیت یا نمایندگی از جانب ایشان ندارم... 🔸در همان ایام روزی آقای به من گفت که : آقای خزعلی تعداد زیادی از اسناد و مدارک را خدمت امام آورده بود. او به امام توضیح داد که اینها اسناد و برکات و خدمات انجمن حجتیه است آورده ام تا شما ببینید اینها چه کار کرده اند و توصیه کنید که در انقلاب از اینها استفاده کنند. امام فرموده بودند: آقای خزعلی من اینها را می شناسم و نیازی به دیدن نیست، اینها را جمع کنید ببرید. من نظرم همان چیزی است که اعلام کرده ام.(در کشاکش سیاست و فرهنگ، خاطرات محمدجواد صاحبی،ص 159-158) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️طایفه تحجر/2 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش سوم: انجمن حجتیه ⚫️در آستانه ارتحال حضرت امام خمینی قدس سره الشریف 🔹مرحوم این خاطره را با مقداری تفاوت این‌گونه نقل می‌کنند: بنده نه هیچ وقت حجتیه‌ای بوده‌ام و نه هستم. یک هستم و در این مسیر حتی اگر فرزندم هم خلاف عمل کند، او را طرد خواهم کرد، کما اینکه کردم. در هم بهتر از امام رهبری را سراغ ندارم و لذا با هر کس که با امام مخالف باشد ذره‌ای مماشات نخواهم کرد.در مورد انجمن حجتیه، بین فضلا و علما بحث‌هایی مطرح بود. معتقد بودند: هر چند این‌ها در اعتقاداتشان انحرافاتی دارند، اما عمیقاً به امام زمان(عج) معتقدند و لذا باید با امام صحبت کنیم که راهی برای جذب این‌ها به انقلاب پیدا کنیم و طرد آنان کار صحیحی نیست. آقای مطهری برایشان کاری پیش آمد و به مشهد رفتند و خدمت امام رفتم و موضوع را با ایشان مطرح کردم. امام فرمودند شما از طرف من نماینده باش و برو و با آنها صحبت کن. 🔸آقای مطهری که از برگشتند و موضوع را برایشان گفتم، بسیار خوشحال شدند. از آن به بعد بنده به عنوان نماینده امام در شرکت می‌کردم و مرتباً هم از قضایای انجمن به ایشان گزارش می‌دادم. بعدها مسائلی پیش آمدند که امام نسبت به اینها بدبین شدند و به من فرمودند که دیگر به نمایندگی از طرف من نزد آنها نروید. من هم اطاعت امر کردم.(باشگاه خبرنگاران جوان 2 مهر 1394) 🔹البته همان‌طور که پیش از این گفته شد دید منفی امام قدس سره الشریف نسبت به انجمن حجتیه سال‌ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و حداقل از سال 1350 وجود داشته و این موضوع مربوط به بعد از انقلاب نمی‌شود و با توجه به این نکته و هم‌چنین روایت متناقض آقای صاحبی؛ نمایندگی مرحوم آیت‌الله خزعلی از جانب امام (با وجود اطمینان به صداقت ایشان) محل تردید است اما نکته اساسی که نمی‌توان در آن تردید کرد؛ فراست و تیزهوشی امام در برابر جریان های منحرف بود که با قاطعیت و بدون تسامح در جریان بود. 🔸امام در ادامه نیز با نقد اندیشه خط فکری ساده‌انگارانه و البته خطرناک انجمن حجتیه نسبت به برپایی حکومت آینده نگرانه هشدار می‌دهند و چنین می گویند: « یک دسته دیگرى بودند که مى‏گفتند؛ هر حکومتى اگر در زمان محقق بشود، این باطل است و برخلاف اسلام است. آن‌ها مغرور بودند. آن‌هایى که بازیگر نبودند، مغرور بودند به بعضی روایاتى که وارد شده است بر این امر که هر عَلَمى بلند بشود قبل از حضرت، آن علم، علم باطل است. آنها خیال کرده بودند که نه، هر حکومتى باشد، در صورتى که آن روایات [اشاره دارد] که هرکس علم بلند کند با علم مهدى، به عنوان «مهدویت» بلند کند، [باطل است.]» (14فروردین1367، همان، ج21،ص14) 🔹برخورد با این جریان انحرافی آن‌قدر مهم بود که امام خمینی قدس سره الشریف در روزهای آخر عمر شریف خود به مبارزه با مبانی آنان می‌پردازند و این‌گونه می‌فرمایند: «..این معنا که ما دیگر معصیت بکنیم تا پیغمبر بیاید، تا حضرت صاحب بیاید! حضرت صاحب که تشریف مى‏آورند براى چى مى‏آیند؟ براى اینکه گسترش بدهند را، براى اینکه حکومت را تقویت کنند، براى اینکه فساد را از بین ببرند. ما برخلاف آیات شریفه قرآن دست از نهى از منکر برداریم، دست از برداریم و توسعه بدهیم گناهان را براى اینکه حضرت بیایند؟ حضرت بیایند چه مى‏کنند؟ حضرت مى‏آیند مى‏خواهند همین کارها را بکنند. الان دیگر ما هیچ تکلیفى نداریم؟ دیگر بشر تکلیفى ندارد، بلکه تکلیفش این است که دعوت کند مردم را به فساد؟... نه شما دست بردارید از تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر تکلیف ندارید.» (همان) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️طایفه تحجر/3 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش سوم: انجمن حجتیه ⚫️در آستانه ارتحال حضرت امام خمینی قدس سره الشریف 🔸حضرت امام (ره) این تفکر را محصول دست پرنفوذ در جوامع اسلامی می‌دانند و با قبول اینکه شاید ما توان برقراری عدالت در سراسر جهان را نداشته باشیم اما تکلیف از ما ساقط نیست، بیان می‌دارند: «اما مساله این است که دست سیاست در کار بوده؛ همان طور که تزریق کرده بودند به ملت‌ها، به مسلمین، به دیگر اقشار جمعیت‌هاى دنیا که سیاست کار شماها نیست؛ بروید سراغ کار خودتان و آن چیزى که مربوط به سیاست است، بدهید به دست امپراتورها. خب، آن‌ها از خدا مى‏خواستند که مردم غافل بشوند و سیاست را بدهند دست ‏ و به دست ظلمه، دست آمریکا، دست شوروى، دست امثال این‌ها و آن‌هایى که اذناب این‌ها هستند و این‌ها همه چیز ما را ببرند، همه چیز مسلمان‌ها را ببرند، همه چیز مستضعفان را ببرند و ما بنشینیم بگوییم که نباید باشد، این یک حرف ابلهانه است، منتها چون دست سیاست در کار بوده، این اشخاص غافل را، این‌ها را بازى دادند و گفتند شما کاری به سیاست نداشته باشید، حکومت مال ما، شما هم بروید توى مسجدهایتان بایستید نماز بخوانید! چه کار دارید به این کارها؟»(همان) 🔹امام خمینی قدس سره الشریف خطر را آن‌قدر نزدیک و جدی می‌دیدند که در خطابی مشفقانه به فرمودند: « حواستان را جمع کنید که‏‎ ‎‏نکند یک‌مرتبه متوجه شوید که همه چیزتان را نابود کرده اند. من به شما‏‎ ‎‏آقایان علاقه مندم ولی لازم می دانم گاهی که مسئله ای را می بینم تذکر دهم. »(1367 ه.ش.) 🔸آخرین تعریض حضرت امام خمینی (ره) به این جریان را هم باید در نامه تاریخی و ماندگار ایشان به روحانیون معروف به « » که در تاریخ سوم اسفند 1367 نگاشته شده است، جست‌وجو کرد. ایشان در آن نامه به واقعه تحریم چراغانی نیمه‌شعبان سال 1357 برای اعتراض به کشتارهای رژیم سفاک شاهنشاهی اشاره می‌کنند و مواجهه انجمن حجتیه با آن را توضیح می‌دهند: 🔹«دسته‏اى دیگر از که قبل از دین را از سیاست جدا مى‏دانستند و سر به آستانه دربار مى‏ساییدند، یک‌مرتبه متدین شده و به روحانیون عزیز و شریفى که براى اسلام آن همه زجر و آوارگى و زندان و تبعید کشیدند، تهمت و بدتر از وهابیت زدند. دیروز، مى‏گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز مى‏گویند مسؤولان نظام کمونیست شده‏اند! تا دیروز مشروب‌فروشى و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان براى ظهور امام (ره) زمان- ارواحنا فداه- را مفید و راهگشا مى‏دانستند، امروز از اینکه در گوشه‏اى خلاف‌شرعى که هرگز خواست مسؤولان نیست رخ مى‏دهد، فریاد «وا اسلاما» سر مى‏دهند! دیروز «حجتیه‏اى»‌ها را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات، تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانى نیمه‌شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی‌تر از انقلابیون شده‏اند! 🔸« که در سکوت و خود آبروى اسلام و مسلمین را ریخته‏اند و در عمل پشت پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته‏اند و عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیش نبوده است، امروز خود را بانى و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را مى‏خورند! 🔹راستى اتهام و و ، اتهام حلال کردن حرام‌ها و حرام کردن حلال‌ها، اتهام کشتن زنان آبستن و حِلیت قمار و موسیقى از چه کسانى صادر مى‏شود؟ از آدم‌هاى لامذهب یا از و بی‌شعور؟! فریاد تحریم نبرد با دشمنان خدا و به سخره گرفتن فرهنگ شهادت و شهیدان و اظهار طعن‌ها و کنایه‏ها نسبت به مشروعیت نظام کار کیست؟ کار عوام یا خواص؟ خواص از چه گروهى؟ از به ظاهر معممین یا غیر آن؟ بگذریم که حرف بسیار است. همه اینها نتیجه نفوذ بیگانگان در جایگاه و در فرهنگ حوزه‏هاست و برخورد واقعى هم با این خطرات بسیار مشکل و پیچیده است‏.» (صحیفه امام، ج21، ص275) 🔸لحن خطاب ایشان و روحانی‌نما خواندن صاحبان این تفکر، نشان از خطر جدی آنان برای جریان اصیل مذهبی و انقلابی دارد و انحرافی‌بودن آن را به خوبی نمایان می‌سازد. 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️فرقه انگلیسی/1 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش چهارم: و 🔸امام خمینی را فرقه‌ای می‌داند که نه تنها بلکه نیز آن را قبول ندارند و با آنان مخالف‌اند. ایشان در جمع استان‌های و می فرماید: «وهابی را اهل سنّت هم قبول‌شان ندارند، نه اینکه ما قبول نداریم، همه برادرهای ما آن‌ها را قبول ندارند».(صحيفه امام، ج‏15، ص454) بدیهی است که امام خمینی قدس سره الشریف به عنوان یک عالم دینی و رهبری مبارز با جریان انحرافی مذهبی مثل وهابیت یا بهائیت مقابله کنند. 🔹به طور مثال آن‌گاه که سعودی فریاد مرگ بر و و در حج را خلاف اسلام اعلام کردند امام قدس سره الشریف آنان را « » توصیف کرد و به مبارزه صریح علیه این جریان پرداخت: « در سوره توبه که امر شد در مجمع عمومی در مکه خوانده شود فریاد برائت از مشرکان در مراسم حج. و این یک فریاد سیاسی- عبادی است که رسول اللَّه (ص) به آن امر فرمود. حال باید به آن که فریاد مرگ بر آمریکا و اسرائیل و شوروی را خلاف اسلام می داند، گفت تأسّی به رسول خدا و متابعت از امر خداوند تعالی، خلاف مراسم حج است؟ آیا تو و امثال تو ، فعل رسول اللَّه (ص) و امر خداوند را تخطئه می کنید و تأسی به آن بزرگوار و اطاعت فرمان حق تعالی را بر خلاف می دانید و مراسم حج را از تنزیه می‌کنید و اوامر خدا و رسول را برای خود به طاق نسیان می سپارید و برائت و نفرین را نسبت به دشمنان اسلام و محاربان با مسلمانان و ستمگران بر مسلمین کفر می‌دانید؟ (همان، ج18،ص86) 🔸ایشان با درایت و تیزبینی ریشه این انحراف در دنیای اسلام را به خوبی شناخته بود و آن را مرتبط با دانست و می‌فرمود: «مگر مسلمانان نمی بینند که امروز مراکز وهابیت در جهان به کانون های فتنه و جاسوسی مبدل شده اند، که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملّاهای کثیف درباری، اسلام حوزه های علمی و دانشگاهی، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایه‌داران بر مظلومین و پابرهنه ها، و در یک کلمه اسلام امریکایی را ترویج می کنند؛ و از طرف دیگر، سر بر آستان سرور خویش، امریکای جهان‌خوار می گذارند.» (همان، ج21، ص80) به عقیده امام خمینی (ره)، وهابیت و بهائیت و بابیت عامل نفوذی استکبار و وسیله‌ای برای تسلّط دست‌نشانده‌های خود بر کشورهای اسلامی است: 🔹«اسلام و مذهب مقدس جعفری، سدی است در مقابل اجانب و عمّال دست‌نشانده آنها و روحانیت که حافظ آن است سدی است که با وجود آن، اجانب نمی توانند به نحوی که دلخواه آن‌هاست، با و خصوص با کشور ایران رفتار کنند، لهذا قرن هاست که با نیرنگ‌های مختلف برای شکستن این سد نقشه می کشند: گاهی از راه مسلط کردن عُمّال خبیث خود بر کشورهای اسلامی، و گاهی از راه ایجاد مذاهب باطله و ترویج " و و "، و گاهی از طریق . امروز که مکتب بی اساس با شکست مواجه است و بی پایگی آن برملا شده است، که خود بر ضد مکتب آن هستند، در ایران از آن ترویج می کنند. برای شکستن وحدت اسلامی و کوبیدن قرآن کریم و روحانیت در ایران که مهد تربیت اهل بیت عصمت و طهارت است و با زنده بودن این مکتب بزرگ هرگز اجانب غارتگر به آرزوی غیر انسانی خود نمی رسند، ناگزیر هستند مذهب مقدس تشیع و روحانیت را که پاسداران آن هستند، به هر وسیله تضعیف کنند و بکوبند.»(همان،ج3، ص205) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️فرقه انگلیسی/2 🔹ایشان حتی پیش از نیز به نقشه‌های سیاسی شوم و تفرقه‌افکنانه فرقه وهابیت اشاره نموده و با آن مقابله می‌کردند: «در اين اجتماع بزرگ كه بايد به نفع اسلام و مسلمين بهره‏بردارى شود، با كمال تأسف ديده مى‏شود كه بعضى قلم‌هاى مسموم عمال استعمار براى تفرقه صفوف مسلمين سال‌هاست كه بر خلاف مقاصد صاحب وحى در مركز وحى اوراقى را به اسم و امثال آن نشر مى‏دهند به كمك مى‏نمايند، و مى‏خواهند با دروغ و افترا يك جمعيت قريب صد و پنجاه ميليون نفرى‏ را از صفوف مسلمين جدا كنند. جاى تعجب است كه چگونه اجازه مى‏دهد اين اوراق گمراه‏كننده در مركز وحى پخش شود!»(بهمن1349، صحیفه ج2 ص323) 🔸عقاید منحط وهابیت محدود به مرزهای حجاز و کشورهای عربی نماند و گروهی از شبه‌روشنفکران و غرب‌زده‌های ایرانی ادبیات رهبر فکری وهابیت یعنی ابن‌تیمیمه را بازتولید کردند و به القای شبهه علیه مذهب تشیع پرداختند. نمونه تاریخی؛ اسرار هزار ساله حکمی‌زاده بود که امام خمینی قدس سره الشریف با کتاب کشف اسرار به آن پاسخ دادند. ایشان در ابتدای کتاب خود می‌نویسند: 🔹«اینک بعضی از نویسندگان برای خودنمایی و اظهار روشن‌فکری از افکار جاهلانه ابن‌تیمیه پیروی کردند. این‌ها به ادعای خود منورالفکرند و می‌خواهند از زیر بار تقلید بیرون روند و چنین پنداشتند که از زیر بار تقلید بیرون رفتن؛ از فرمان قرآن و اسلام سرپیچیده و به بزرگان دین ناسزا گفتن است. غافل از آن‌که ما می‌دانیم این‌ها از وحشی‌های نجد و شترچران‌های ریاض که از رسواترین ملل جهان و از وحشی‌ترین عائله بشری هستند پیروی و تقلید کردند.» (کشف اسرار ص5-4) امروز نیز دنباله‌های حکمی‌زاده و شبه‌روشنفکران مقلد شترچران‌های ریاض هستند که در شبکه‌های اجتماعی و فضای عمومی به بازطراحی ادبیات وهابی می‌پردازند. 🔸امام خمینی قدس سره الشریف در مقابله با نیز مواضع قاطعی را داشتند. اما روش مبارزه ایشان تفاوتی اساسی با دیگران داشت. امام قدس سره الشریف با ریشه‌های واقعی این جریانات یعنی استکبار جهانی مقابله می‌کردند و نسبت به نفوذ سیاسی و حاکمیتی آنان(که ریشه همه مفاسد دیگر است) هشدار می‌دادند. به طور مثال ایشان در ابتدای نهضت و در مقابله با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی به دولت اسدالله علم هشدار می‌دهند که حقوق ملت ایران را «زیر دست یک مشت که خود را به صورت بهایی درآورده‌اند پایمال ننماید.»(2آذر1341، صحیفه ج1 ص94) هم‌چنین: 🔹«اين‌ها مى‏خواستند با تصويب لايحه و الغاى شرط اسلام از رأى دهنده و انتخاب شونده، مقدرات مسلمين را به دست غير مسلمانان مانند ‏ بسپارند.»(9آذر1341 صحیفه ج1 ص104) «اين جانب، حسب وظيفه شرعيه، به ملت ايران و مسلمين جهان اعلام خطر مى‏كنم قرآن كريم و اسلام در معرض خطر است. استقلال مملكت و اقتصاد آن در معرض قبضه ست، كه در ايران به ‏ ظاهر شدند. و مدتى نخواهد گذشت كه با اين سكوت مرگبار مسلمين، تمام اقتصاد اين مملكت را با تأييد عمال خود قبضه مى‏كنند و ملت مسلمان را از هستى در تمام شئون ساقط مى‏كنند.»(آذر1341 صحیفه ج1 ص110) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️فرقه انگلیسی/3 🔸امام خمینی قدس سره الشریف پس از پیروزی انقلاب اسلامی و قطع رگ حیات در ایران و دستگیری و محاکمه سران جاسوس بهائیت؛ به فریادهای تصنعی آمریکا در حمایت از این فرقه توجه نکرد و فرمود: «آقاى ريگان مى‏گويد كه اين‏ بهايى‏ها، بيچاره‏ها مردم آرامى، ساكتى مشغول عبادت خودشان هستند، جهات مذهبى خودشان را بجا مى‏آورند و ايران براى خاطر همين كه اين‌ها اعتقادشان مخالف با اعتقاد آن‌هاست گرفتند. اگر اينها جاسوس نيستند شما صدايتان در نمى‏آمد. شما براى خاطر اين‌كه، اين‌ها يك دسته‏اى هستند كه به نفع شما هستند، و الّا ما شما را مى‏شناسيم، را هم مى‏شناسيم كه انسان‌دوستى‏اش گل نكرده است كه حالا براى خاطر 22 نفر بهايى‏ كه در ايران به قول ايشان گرفتار شدند، براى انسان‌دوستى يك وقت همچو صدا كرده و فرياد كرده و به همه عالم متشبّث شده است كه به فرياد اين‌ها برسيد. 🔹مردم شما را مى‏شناسند، شمايى كه عراق را وادار كرديد كه هر روز به سر اين كشور ما آن مى‏آورد كه مغول نياورد، و به سر كشور خودشان را هم همين طور...اگر دليلى ما نداشتيم به اين‌كه اين‌ها هستند جز طرف‌دارى از آنها و دليلى نداشتيم كه حزب توده جاسوس هستند جز طرفدارى شوروى از آنها، كافى بود... ‏ها يك مذهب نيستند، يك حزب هستند، يك حزبى كه در سابق، پشتيبانى آنها را مى‏كرد و حالا هم دارد پشتيبانى مى‏كند، اينها هم جاسوس‏اند مثل آنها.»(7خرداد1362، صحیفه ج17 ص461-460) 🔸این دید و بصیرت عمیق امام خمینی قدس سره الشریف امروز نیز مورد نیاز است. هنوز هم هستند معممین و یا غافلی که پرچم حقوق شهروندی فرقه انگلیسی بهائیت را بالا برده‌اند و از این طریق، دانسته یا نادانسته در راه رسمیت‌یافتن فرقه‌ای جاسوسی و انگلیسی گام برمی‌دارند که امیدواریم با زنده نگه داشتن مکتب امام قدس سره الشریف این طرح‌های غافلانه یا خائنانه به ثمر ننشیند. 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۸ خرداد ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۸ خرداد ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۸ خرداد ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔰خاطرات همسر امام، به قلم خودش: (44) ♨️ تبعید بی بازگشت 🔸... صبح روز بعد [همانروزی که امام را دستگیر و تبعید کردند] مصطفی فرزند عزیزم را گرفتند او رفته بود منزل آقایان مراجع، در منزل آقای نجفی دستگیر و به زندان قزل قلعه ‌بردند و بعد از 57 روز زندان، روز 8 دیماه آزاد می‌شود. آزادی مصطفی بدینصورت بود که سرهنگ مولوی با او در زندان ملاقات می‌کند و به او پیشنهاد می‌دهد که اگر مایل باشد می‌تواند به ترکیه نزد امام برود، مصطفی میپذیرد و با خود می‌گوید اگر مادر و دوستان صلاح ندیدند نمی‌روم فعلاً این را باید پذیرفت. 🔸مصطفی مسأله رفتنش را با من در میان گذاشت من به او گفتم این یک کلاه است که سرمان می‌گذارند، این معنایش تبعید تو به دست خود است. از این گذشته تو در ایران منشأ اثری تلاش کن پدرت آزاد گردد، نه تو تبعید شوی، از همه اینها بگذریم رفتن تو به ترکیه موجب می‌شود مردم از هیجان بیفتند و یا هیجانشان کم شود و هر کس می‌گوید خب الحمدالله دیگر آقا تنها نیست. 🔸او خودش هم که با دوستانش مشورت کرده بود به همین نتیجه رسیده بودند لذا پیغام داد که نمی‌رود. یک مکالمه تلفنی شدیدالحن بسیار رکیکی هم در همین زمینه سرهنگ مولوی با او داشت و بعد هم معلوم بود که ماندنی نیست چرا که هجوم جمعیت و رفت و آمدها با رفت و آمدهای قبلی خیلی فرق کرده بود. در مدتی که مصطفی در قزل قلعه زندانی بود هیچ ملاقاتی به ما ندادند فقط یک بار عموی او آقای هندی با او ملاقات کرد ... 📚زندگینامه بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) ص 264-266 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۰ خرداد ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۰ خرداد ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۰ خرداد ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️ملی‌گراها بر ضد ملت/1 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش چهارم: 🔹نگرش امام به قومیت، ملیت و از ظرافت خاصی برخوردار است، ایشان تا هنگامی به قومیت، و احساسات پاک ملی‌گرایانه ارج می نهد که ملی گرایی در برابر اسلام تعریف نشود. 🔸 (ره) معتقدند تعالیم اسلام است؛ در همین باب می‌فرمایند: «اسلام آمده است که بگوید همه نژادها با هم اند، هیچ کدام بر هیچ کدام تفوق ندارند، نه بر و نه عجم بر عرب و نه بر هیچ یک از این‌ها و نه هیچ نژادی بر دیگری و نه سفید بر سیاه و نه سیاه بر سفید، هیچ کدام بر دیگری فضلیت ندارند. فضیلت با تقوا است، فضیلت با تعهد است.» (صحیفه امام ،ج 13، ص 88) امام خمینی به عنصر ملیت احترام می‌گذارند البته در محدوده و و ایشان بر همین اساس دفاع از میهن را از واجبات می داند و همواره بر حفظ و یک پارچگی آن تأکید می کردند: 🔹«ما ملت را و فداکاری در راه را در سایه اسلام می‌پذیریم. ما ملیت را در سایه تعالیم اسلام قبول داریم و ملت، ملت ایران است، برای هم، همه جور فداکاری می‌کنیم، اما در سایه اسلام، نه اینکه همه‌اش ملیت و همه اش گبریت. ملیت، حدودش حدود اسلام است.. دفاع از ممالک اسلامی جزء واجبات است،لکن نه اینکه ما اسلامش را کنار بگذاریم و بنشینیم فریاد ملیت بزنیم و (پان ایرانیسم).»( همان، ج10، ص 123-124) 🔸در مجالی دیگر نیز امام با طرح اندیشه صحیح حب وطن و ملیت می فرمایند: «حب وطن، حب اهل وطن و حفظ و حدود کشور مسأله‌ای است که در آن حرفی نیست.»(همان، ج 13، ص 209) 🔹با مروری در اندیشه و سیره عملی امام خمینی (ره) در می یابیم که ایشان با ملی گرایی به معنای استقلال طلبی مردم یک سرزمین برای مقابله با قدرت های استعماری و مستکبران بیگانه، کاملا موافق‌ند اما که منشأ نژادپرستی دارد و ثمره ای جز تضییع حقوق انسان ها و دفاع از گروه خاصی را نداشته به شدت از سوی امام خمینی(ره) طرد و نفی شده است. 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️ملی‌گراها بر ضد ملت/2 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش چهارم: 🔹امام در مواجهه با طیف موسوم به ملی‌گرا و تهمت انحصارگرایی که آن‌ها به روحانیت وارد نمودند در سخنرانی ۵/۷/۵۸ موضع گیری می کنند و ملی گرایان را گروه‌های فرصت طلبی دانستند که از مبارزات و زحمات ملت به نفع خود بهره برده اند: 🔸«ملت و زحمت کشیده اند، اعلام وجود کرده اند آخر چرا در مقابل یک ملت نشسته اید‚ چهار نفر نشسته اید‚ چهار نفری که تا حالا نفس‌تان در نیامده حالا که روحانیون اسباب این شده اند که شما نفس بکشید‚ نفس بر ضد این‌ها می کشید‚ این صحیح است این انصاف است شما انصاف دارید که این‌هائی که شما را از آن کنج ها بیرون آورده و ظاهر کردند حالا اعلام وجود کرده اید و هیچ کس هم به شما اشکال نکرده‚ اینها زحمت کشیده اند و شما اعلام وجود کرده اید‚ ملت زحمت کشیده‚ این دسته از مردم بوده اند که ملت را دعوت کرده اند و ملت به عشق این کار را کرده اند.حالا شما از ملت می ترسید و از مذهب می ترسید و از انحصارطلبی مذهبی! چه انحصارطلبی کرده اند مذهبیون کجا کرده اند. (صحیفه امام ج 10 صفحه 144-143 ) 🔹امام همچنین به ضرباتی که مردم و اسلام و در گذشته از جریان به اصطلاح خورده اند اشاره می کنند: «ما چقدر سیلی از این ملیت خوردیم..در زمان آن کسی که این همه از آن تعریف می کنند ( )‚ چه سیلی به ما زد آن آدم‚ بروند کنار این‌ها! این‌ها! منحل باید باشند! »(همان، ج13،ص51)و در ادامه به خیانت های آنها اشاره می کنند«این ملی‌گراها و این‌ها که هی فریاد ملی ملی می زنند‚ همین‌هائی هستند که بعضی شان در این هم دخالت داشتند‚ بر ضد این مملکت خودشان برای دیگران‚ همین ها هستند که بعضی شان به طوری که شواهد هست دخالت در این امر داشتند»(همان، ج13، ص 76) 🔸امام خمینی در ادامه اندیشه ملی گرایی را در زمره محسوب می نمایند : این‌هائی که با اسم ملیت و گروه‌گرائی و ملی‌گرائی بین مسلمین تفرقه می اندازند‚ این‌ها لشکرهای شیطان و کمک کارهای به قدرت های بزرگ و مخالفین با قرآن کریم هستند. (همان، ج 13 صفحه 444) و بعدها نقش مردم را در خشکاندن این ریشه موثر قلمداد می کنند: 🔹« چه شیرینی بالاتر از این که مردم عزیزمان ریشه های نفاق و و التقاط را خشکانیده اند ! و ان شاء الله شیرینی تمام ناشدنی آن را در جهان آخرت خواهند چشید»(همان، ج 21 صفحه 88) امام با زیر سئوال بردن عملکرد ملی‌گراها آنان را و پر ادعا ترسیم می نماید که هیچ کاری جز دروغ ندارند : «...آن که در مجلس مخالفت می کرد‚ جبهه ملی نبود بود‚ نبود مدرس بود که می ایستاد و بر خلاف آنجا. این‌ها آن‌وقت چیزی نبودند‚ کاری نداشتند به این کارها، خوب، آن‌ها حالا هستند ما کاری با آنها نداریم اما قضیه این است که تبلیغات بر دامنه دار بوده است و این تبلیغات برای خاطر این بوده است که آن‌ها می‌خواستند که این جناح روحانی را از مردم جدا بکنند تا نتوانند این‌ها با هم مجتمع بشوند و تا نتوانند منافع اینها را در اختیار بگیرند. این قضیه تز آن‌ها و جهات سیاسی و دیدهای علمی.... اینها دارند‚ یک همچو اشخاصی ذخیره دارند‚ یک اشخاصی خودشان را اگر ما غفلت بکنیم جا بزنند و یک مقامی را بگیرند‚ یا در مجلس شورا اشخاصی وارد بشوند که آن اهمیتش خیلی بیشتر است. «صحیفه امام ج7 صفحه 46-45» 🔸امام در ادامه به نقش بزدلانه آنان در رسیدن به قدرت اشاره می کنند و می فرمایند: « ملی گراها وقتی به قدرت می رسند برخلاف آنچه ادعا می کنند، عمل می کنند ..این بود که همه دیدید‚ از بود و جزء ملی گرایان و دیدید که با ملت چه کرد و اگر چنانچه قدرت های شما جلوی او را نگرفته بود‚ چه می کرد. از حرف ها گول نخورید‚ از ادعاها گول نخورید و این‌ها از حقوق بشر صحبت می کنند و بر خلاف حقوق بشر عمل می کنند. اسلام‚ هم حقوق بشر را محترم می شمارد و هم عمل می کند. (همان، ج 14 صفحه 69-68 ) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️ملی‌گراها بر ضد ملت/3 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش چهارم: 🔹امام مدعیان ملی گرایی را عمال غرب می دانند که به فکر قبضه کردن قدرت بودند: «این‌ها آمده اند با یک صورت ملی، هستند برای غیر و می‌خواهند وضع ایران را باز به همان حال اول برگردانند منتها با یک صورت دیگری. این وظیفه ای است که الان برای شماها هست و نگذارید در این آلودگی ها پیدا بشود.» (همان،ج6 صفحه162 ) و آنان را طرفدار اندیشه باقی ماندن می دانند:« از همان وقت که دیگر سست شد‚ این جریان در کار افتاد. همان وقت که من در بودم ... همان وقت هم خواستند که را نگه دارند‚ به اسم این‌که او حکومت کند - کند نه حکومت‚ با این اسم می‌خواستند حفظش کنند و از همان وقت هم خواستند که بختیار را بیاورند و با ما آشتی بدهند. ما کانه نزاعمان با بختیار بود از این جریان... (همان، ج 15 صفحه 24 ) 🔸امام با ترسیم عقبه اندیشه مصدق را هم مساوی می دانند و پیروان آن را نیز تفاله های همان مرام و مسلک خطاب می‌کند: 🔹من از آن ریشه هایش می دانم از اولش هم مخالف(اسلام و روحانیت) بودند. اولش هم وقتی که مرحوم# آیت‌الله_کاشانی دید که این‌ها خلاف دارند می کنند و صحبت کرد، اینها کاری کردند که یک سگی را نزدیک عینک به آن زدند اسمش را آیت الله گذاشته بودند. این در زمان آن بود که این‌ها فخر می کنند به وجود او ( ) ‚ او هم نبود. من در آن روز در منزل یکی از علمای تهران بودم که این خبر را شنیدم که یک سگی را عینک زدند و به اسم آیت الله توی خیابان ها می گردانند‚ من به آن آقا عرض کردم که این دیگر مخالفت با شخص نیست‚ این سیلی خواهد خورد و طولی نکشید که سیلی را خورد و اگر مانده بود سیلی را بر اسلام می زد. اینها تفاله های آن جمعیت هستند ( همان،ج 14 صفحه 465 ) 🔸در ادامه نیز با رو شدن ماهیت و اعتراض به حکم قرآنی ، امام خمینی قاطعانه حکم جبهه ملی را اعلام می نمایند و خطاب به هم پیاله های آنان از جمله ، خواستار مرزبندی با آنان می شود: «جبهه ملی محکوم به ارتداد است، جدا کنید حساب را از مرتدها و من نتوانستم و می خواستم و واقعا می خواستم و متاثرم از اینکه با دست خودشان این‌ها گور خودشان را کندند. جدا کنید حساب را از مرتدها‚ این‌ها مرتدند‚ از امروز محکوم به ارتداد است.»(همان، ج 14 صفحه 462 ) 🔹امام همچنین در اواخر عمر خود در پیام به مناسبت پذیرش (67/4/29) ملی گرایان را ؛ افرادی ضعیف النفس و خائن می دانند: «من به صراحت می گویم ملی گراها اگر بودند به راحتی در مشکلات و سختی ها و تنگناها دست و به طرف دشمنان دراز می‌کردند. و برای این که خود را از فشارهای روزمره سیاسی برهانند‚ همه کاسه های صبر و را یک‌جا می شکستند و به همه میثاق ها و تعهدات ملی و میهنی ادعایی خود پشت پا می زدند. »(همان، ج 21 صفحه 98 ) و اهداف را بسیار فراتر از خیالات باطل ملی گراها ترسیم می نمایند : اینها خیالات باطل ملی گراهاست و ما هدفمان بالاتر از آن است. ملی گراها تصور نمودند ما هدفمان پیاده کردن اهداف بین الملل اسلامی در جهان فقر و گرسنگی است‚ ما می گوییم تا شرک و کفر هست‚ مبارزه هست و تا مبارزه هست‚ ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسی دعوا نداریم‚ ما تصمیم داریم پرچم ((لا اله الا الله)) را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم. (همان، ج 21 صفحه 88 ) 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۱ خرداد ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۱ خرداد ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۱ خرداد ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️ زالوصفتان/۱ ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش پنجم: 🔹حضرت امام، انقلاب اسلامی را انقلاب و می دانستند. در مقابل نیز را نا اهلان و نامحرمان با اندیشه انقلاب اسلامی قلمداد می کنند. از این رو بر این نکته تاکید می کنند که کسانی می توانند همراه و همگام با انقلاب اسلامی پیش روند که درد فقر و محرومیت را کشیده باشند. 🔸امام خمینی در طول یک دهۀ پرحادثه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، قشرهای مستضعف را سهامداران واقعی انقلاب معرفی می کنند. به گونه ای که در تمام صحنه ها، از انقلاب حمایت جانی، مالی، سیاسی و اقتصادی کردند. از این رو امام با ترسیم و به زحمات این قشر اشاره می کنند: «بررسی کنید اشخاصی که در پانزده خرداد جان دادند، سنگ قبرهای آنها را ببینید، کی بودند اینها؟ اگر در قشرهای اسلامی یک سنگ قبر از آن درجه های بالا پیدا کردید، آنها هم شرکت داشته اند، ولی پیدا نمی کنید. هر چه هست از این قشر پایین است، این قشر کشاورز است، این قشر کارگر است، این تاجر مُسْلِمْ است، این کاسب مُسْلِمْ است، این روحانی متعهد است، هر چه هست از این قشر است، پس 15 خرداد را به تبع اسلام اینها بوجود آوردند و به تبع اسلام اینها حفظ کردند و به تبع اسلام اینها نگهداری می کنند.»(صحیفه امام ج 7_ص 54_ 1358/3/15) در مجالی دیگر نیز می فرمایند:« این نهضت از برکت شما زاغه نشین ها و امثال شما، یعنی این طبقه محروم، به برکت شما پیش رفت نهضت، شما طبقه محروم، چه دانشگاهی و چه روحانی و چه زاغه نشین ها و کارگرها بودید که اینطور با وحدت کلمه و بانگ الله اکبر پیش بردید.» (همان ،ج 9 _ ص271) 🔹خدمت به محرومین و مستضعفین یکی از مسائلی است که مورد توجه حضرت امام بوده است. از نظر ایشان خدمت به این قشر ارزشمند، در وهله اوّل اعطای حق آنها به خودشان است. خدمتگزار باید خدمت به محرومان را یک وظیفه؛ و افتخار و خود را محتاج آنان بداند، نه محرومان را محتاج کمک خویش! در اینصورت است که احترام و شرافت محرومان محفوظ خواهد ماند. از نظر امام(س)، بی توجهی مسئولان کشور به منافع قشر مستضعف و بی تفاوتی نسبت به دردهای آنها، انحراف از اصول اسلامی و انقلابی تلقی می شود. «در خدمت بندگان خدا و مستضعفین باشید و بیشتر از همه طبقات ضعیف را ملاحظه کنید و این خود یک عبادت بزرگ است.»« همان_ ج 16_ص205) 🔸توجه بخشی امام به در خدمات رسانی به اقشار محروم جامعه از نکات برجسته سیره امام خمینی است. «یکی دیگر رفتاری است که با مردم و با این توده های مستضعف می شود. چه بسا باشد که خدمتها، خدمتهای ارزنده است لکن گاهی برخورد با بعضی افراد، یک برخوردی است که خدمت را هم پایمال می کند. مهم این است که واقعاً احساس بکنند این خدمتگزارها که خدمتگزارند، احساس این معنا را بکنند که این توده ها، بندگان محروم خدا هستند و بندگانی هستند که قبل از انقلاب آنقدر محرومیت داشتند و در انقلاب آنقدر خدمت کرده اند و بعد از انقلاب هم تا قیام به امر درست نشده است، باز جزء محرومین بوده اند و شما می خواهید به اینها خدمت کنید و خدمتگزار آنها هستید، مبادا یک وقتی در ضمن اینکه شما خدمت را می کنید یک درشتی ای باشد که خدمت شما را در خودش محو کند.»(همان_ ج 17_ ص 69 و 70 _ 1361/8/12) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️ زالوصفتان/2 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش پنجم: 🔹 امام خطر توجه نکردن به محرومان را در سیره مسئولان نظام هم مورد توجه قرار می دهند به گونه ای که ایشان از هشدارهای ایشان به کارگزاران توجه نمودن به اقشار ضعیف جامعه و جدا سازی خود از صاحبان قدرت و ثروت است. « همه مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیون نظام و حکومت عدل موظفند که با فقرا و مستمندان و بیشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمکنین و مرفهین و در کنار مستمندان و پابرهنه ها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگی ست که نصیب اولیاء شده و عملاً به شبهات و القائات خاتمه می دهد که بحمد الله در جمهوری اسلامی ایران، اساس این تفکر و بینش در حال پیاده شدن است.»(همان، ج 20، ص 129) 🔸ایشان در جایی دیگر نیز می فرمایند: «خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسئولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار بشوند. معاذالله که این با سیره و روش انبیا و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین _ علیهم السلام _ سازگار نیست.» (همان_ ج 20_ ص129) 🔹در بخشی از بیانات حضرت امام مستضعفین و مستکبرین غالباً بعنوان دو قطب مقابل هم مطرح شده اند. «مستکبرین منحصر نیستند به ، منحصر نیستند به رؤسای جمهور، منحصر نیستند به دولتهای ستمگر، مستکبرین یک معنای اعمی دارد. یک مصداقش همان اجانبی هستند که تمام ملتها را ضعیف می شمرند و مورد تجاوز و تعدی قرار می دهند یک مورد هم همین دولتهای جابر و سلاطین ستمگر که ملتهای خودشان را ضعیف می شمرند و به آنها تعدی می کنند. هر فرد می شود که مستکبر باشد و می شود مستضعف باشد اگر من به زیردستهای خودم ولو چهار نفر باشند، تعدی و تجاوز کردم و آنها را کوچک شمردم، بنده خدا را کوچک شمردم من مستکبرم و او مستضعف و مشمول همان معنایی است که مستکبرین و مستضعفین هستند.»(همان_ ج 6_ ص272 و273) 🔸در منطق فکری امام مهمترین وظایف حکومت اسلامی خدمت به مستضعفان و محرومان جامعه و خارج کردن آنها از استضعاف و محرومیت است و این مهم تنها در کمک های امدادی و مقطعی خلاصه نمی شود بلکه وجه مهمتر آن، مبارزه ریشه ای با استضعاف و محرومیت است. مسئولان نظام در ابعاد سیاستگذاری، برنامه ریزی، قانونگذاری و اجرا باید ریشه کن نمودن محرومیت و را بعنوان یک اصل اساسی و روح حاکم بر کلیه قوانین و برنامه ها، مد نظر داشته باشند.از نظر حضرت امام(س) کمرنگ شدن و خدای ناکرده بی تفاوتی و بی توجهی نسبت به آنها، انحراف از اصول و معیارهای اسلامی و انقلابی است. «این مستضعفین و این مستمندان را انشاءالله ما از آن مشکلاتی که دارند، محرومیتهایی که در طول تاریخ اینها کشیده اند ما بتوانیم و شماها بتوانید انشاءالله آنها را از این محرومیت ها نجات بدهید و همه آنها را انشاءالله به رفاه در دنیا و آخرت انشاءالله برسانید.»(همان_ ج 15_ ص284) 🔹در خصوص برداشت صحیح از بیانات امام دربارۀ جنگ فقر و غنا، دو مورد را می توان مطرح کرد که هر دو هم با رهنمودهای معظم له سازگار است. امام هیچگاه قائل به مبارزه با ثروتمندان و متمولین نبودند بلکه در ادبیات و اندیشه والای امام غنایی که در آن درد فقراء و محرومین لحاظ نشود طاغوت و محکوم به بطلان است «امروز جنگ حق و باطل، ، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنه ها و بی درد شروع شده است و من دست و بازوی همه عزیزانی که در سراسر جهان کوله بار مبارزه را بر دوش گرفته اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نموده اند، می بوسم.»«همان ـ ج 21 ـ ص234 ) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️ زالوصفتان/3 ◀️امام در مواجهه با جریان های انحرافی؛ بخش پنجم: 🔹علاوه بر این امام خمینی به وظایف علما و کارشناسان اسلامی برای ایجاد طرح هایی متناسب با رویکرد توجه به محرومان جامعه و لحاظ کردن حق آنان در دولت نیز می کوشد و می فرمایند: «این به عهده علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اسلام، طرحها و برنامه های سازنده و در برگیرنده منافع محرومین و پابرهنه ها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت بدر آورند» (همان، ج20 ،ص340) 🔻امام با هجمه به اندیشه های متزلزل و نابخردانه های غیراسلامی با صراحت می‌گویند: «دشمن ما(در این مسیر) فقط محمدرضا نبود. هر کس مسیرش، مسیر اسلام نباشد دشمن ما است» (صحیفه امام، جلد 6 ، ص257) 🔸امام خمینی حتی در وصیت نامه خویش نیز به ترسیم خط واقعی اندیشه خود در قبال مستضعفان و محرومان می پردازند:« یکی از اموری که لازم به توصیه و تذکر است، آن است که اسلام نه با ظالمانه و بی حساب و محروم کننده توده‌های تحت ستم و مظلوم موافق است، بلکه آن را به‌طور جدی در کتاب و سنت محکوم می‌کند و مخالف عدالت اجتماعی می‌داند - گرچه بعض کج فهمان بی‌اطلاع از رژیم حکومت اسلامی و ازمسائل سیاسی حاکم در اسلام در گفتار و نوشتار خود طوری وانمود کرده‌اند (و باز هم دست برنداشته‌اند) که اسلام طرفدار بی‌مرز و حد سرمایه داری و مالکیت است و با این شیوه که با فهم کج خویش از اسلام برداشت نموده‌اند چهره نورانی اسلام را پوشانیده و راه را برای مغرضان و دشمنان اسلام باز نموده که به اسلام بتازند، و آن را رژیمی چون رژیم سرمایه داری غرب مثل رژیم امریکا و انگلستان و دیگر چپاولگران غرب به حساب آورند، و با اتکال به قول و فعل این نادانان یا غرضمندانه و یا ابلهانه بدون مراجعه به اسلام شناسان واقعی با اسلام به معارضه برخاسته‌اند - و نه رژیمی مانند رژیم کمونیسم و مارکسیسم لنینیسم است که با مالکیت فردی مخالف و قائل به اشتراک می‌باشند با اختلاف زیادی که دوره‌های قدیم تاکنون حتی اشتراک در زن و همجنس بازی بوده و یک دیکتاتوری و استبداد کوبنده در بر داشته.(همان، جلد 21 - ص444) 🔹ایشان همچنین در وصیت نامه خود را غیر از و ثروت قلمداد می کنند و آنان را مورد سفارش خود قرار می دهند.« به ثروتمندان و پول‌داران مشروع وصيت مي‌كنم كه ثروتهاي عادلانه خود را به كار اندازيد و به فعاليت سازنده در مزارع و روستاها و كارخانه‌ها برخيزيد كه اين خود عبادتي ارزشمند است و به همه در كوشش براي رفاه طبقات محروم وصيت مي‌كنم كه خير دنيا و آخرت شماها رسيدگي به حال محرومان جامعه است كه در طول تاريخ ستمشاهي و خان‌خاني در رنج و زحمت بوده‌اند و چه نيكو است كه طبقات تمكن‌دار به طور داوطلب براي و مسكن و رفاه تهيه كنند و مطمئن باشند كه خير دنيا و آخرت در آن است و از انصاف به دور است كه يكي بي‌خانمان و يكي داراي آپارتمان‌ها باشد. (جلد 21 - ص444) 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔰خاطرات همسر امام، به قلم خودش: (45) ♨️ رنج دوری و بی‌خبری 🔹... آقا را که گرفتند تا پنج ماه از ایشان هیچ اطلاعی نداشتیم و از هیچ راهی نمی‌توانستیم خبر بگیریم. من بالأخره صبرم تمام شد به آقای اشراقی گفتم تا کی باید بی‌خبری را تحمل کنیم شاید آقا و مصطفی را کشته باشند ما نباید خبردار شویم، آخر شما و آقای پسندیده کاری بکنید، از من دو نفر برده‌اند یکی شوهرم و دومی پسرم. آنها به ساواک ناراحتی مرا گزارش کردند و بعد از چندین روز پیغام دادند که مطمئن باشید این دو نفر زنده‌اند و برای اطمینان کسی را انتخاب کنید تا برود ایشان را ملاقات کند پس از تلاش بسیار دستگاه موافقت کرد آقا سید فضل الله خوانساری داماد آیت الله خوانساری را بفرستد. ما میل داشتیم آقای پسندیده برادرشان برود ولی موافقت نشد لذا با فرستادن داماد آیت الله [سید احمد] خوانساری با شخص دیگر ی که آن هم از طرف دستگاه انتخاب شده بود موافقت کرد. 💢 نامه امام به همسر در اوایل فروردین 1344 نامه ذیل از سوی امام خمینی به دست خانم رسید 🔹خدمت مخدره محترمه والده مصطفی ابقاها الله و صبرها سلام می‌رساند ان‌شاءالله تعالی به سلامت و سعادت به‌سربرید. اینجانب بحمدالله تعالی سالم هستم هیچ نگرانی نداشته باشید. خداوند تعالی آنچه مقدر فرموده است صلاح است و واقع خواهد شد عَسی أن تکرَهوا شَیئاً وهو خیرٌ لکم. مصطفی بحمدالله سلامت است جای هیچگونه نگرانی نیست فقط از اینکه از شما بی‌اطلاعم قدری نگران هستم. همه را به‌خدای تبارک و تعالی می‌سپارم، تمام بچه‌ها و متعلقین آنها را سلام می‌رسانم اگر این کاغذ رسید جواب زوتر بنویسید و بفرستید خدمت حجت‌الاسلام آقای حاج آقا فضل‌الله خوانساری شاید ایشان بتوانند به‌وسیله‌ای بفرستند. اگر جواب نوشتید تمام بچه‌ها به خط خودشان یکی دو کلمه بنویسند. به متعلقه مصطفی سلام برسانید ایشان هم دو کلمه بنویسند. به حضرتین، آقایان اخوان سلام برسانید. روح‌الله‌الموسوی‌الخمینی ... 📚زندگینامه بانو خدیجه ثقفی (همسر امام) ص 266-268 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۲ خرداد ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۲ خرداد ۱۳۵۹ 🇮🇷 @IRANeMOASER