📆سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۴۲
21 شعبان 1383
7 ژانویه 1964
➖ساواک مشهد گزارش کرد که برادر آیتالله محمدهادی میلانی به مدارس علمیه مراجعه کرده و از قول آیتالله میلانی به طلبهها گفته است: طلابی که در قرعهکشی شرکت کرده و مشمول خدمت وظیفه سربازی نشدهاند و با پرداخت سه هزار ریال میتوانند از خدمت معاف شوند، ایشان (آیتالله میلانی) این وجه را پرداخت خواهد کرد. افرادی هم که به خدمت سربازی اعزام میشوند تامین هزینه زندگی خانواده آنان را در تمام مدت خدمت، آیتالله میلانی به عهده خواهد داشت.1
1-قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج چهارم دوران حصر، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1380، ص 326
ادامه مطلب 👇🏻
🇮🇷 @IRANeMOASER
➖در اراک تمام لولههای آب ترکیده و لوله کشی آب شهر قابل استفاده نیست
🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻تسلیمطلبی، سازشکاری و کنار آمدن با دشمنان اسلام و انقلاب، مخالف راه حضرت فاطمه زهرا(س) است
🎙متن کامل سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین سید حمید روحانی در دفتر مقام معظم رهبری در قم
🔹۱۳دیماه۱۴۰۲ مراسم جشن به مناسبت فرا رسیدن سالروز ولادت حضرت زهرا (علیهاالسلام) و امام خمینی (رحمهاللهعلیه) و گرامیداشت مقام حاج قاسم سلیمانی در سالگرد شهادت این شهید بزرگوار در دفتر مقام معظم رهبری در شهر مقدس قم برگزار گردید و در این مراسم مورخ خبیر انقلاب اسلامی حجتالاسلام و المسلمین سدحمید روحانی به سخنرانی پرداخت.
🔸ایشان در سخنان خود با تطبیق میان سیره حضرت زهرا سلام الله علیها و امام خمینی، مکتب امام را ادامه مکتب فاطمی عنوان کرده و خطر نفوذ تحریفگران در نهادها و محافل علمی و مذهبی را گوشزد کردند.
🔹بهجهت استفاده هرچه بیشتر جامعه نخبگانی و عموم علاقهمندان؛ متن این سخنرانی در ادامه ارائه شده است.
سرفصلهای این سخنرانی:
🔸بررسی ویژگیهای نهضت فاطمی
🔹علت معارضه با حضرت زهرا سلام الله علیها و فرزندان ایشان
🔸امتداد خط معارضه با مکتب فاطمی
🔹سکولارهای حوزوی و معارضه با مکتب فاطمی
🔸نهضت امام خمینی امتداد مکتب فاطمی
🔹وظایف حوزویان در برابر خط تحریف مکتب فاطمی
🔸«الف لام خمینی» تحریف در لباس تجلیل از امام (ره)
🔹مقابله با تحریف امام (ره) یک وظیفه همگانی
متن کامل سخنرانی
🇮🇷 @IRANeMOASER
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بازخوانی سیره «عمار انقلاب مرحوم علامه مصباح یزدی» توسط جناب حجتالاسلام والمسلمین ملکی قائم مقام مدیر حوزههای علمیه در مدیریت حوزه علمیه قم
✳️نکاتی از سیره مرحوم علامه مصباح یزدی:
🔹نظریهپردازی برای حکومت دینی در قالب گروه ولایت توسط شهید بهشتی، علامه مصباح، شهید مفتح، شهید باهنر و...
🔸 دغدغه حکومت دینی در سنت 28 سالگی
🔹نگاه ویژه به امام خمینی قدس سره الشریف و نامهنگاری تیزبینانه و متواضعانه ایشان به امام
🔸احساس مسئولیت سیاسی مرحوم علامه مصباح یزدی
🔹اولویت دادن به فعالیت فرهنگی و تبلیغی
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۱۷ دی ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #کیهان ۱۷ دی ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۱۷ دی ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
📆 چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۴۲
22 شعبان 1383
8 ژانویه 1964
🔻در داخل اکثر پاکتهایی که از قم فرستاده می شود و گیرنده آنان آیتالله خمینی است، متن زیر مشاهده میشود:
✳️به امید آن روز که در محضر شریف مرجع تقلید زندانی شیعیان حضرت آیتالله العظمی خمینی مجلس جشن برگزار شود 1
🔸حوزه علمیه قم عده ای از معتمدین بازار نامهای خطاب به آیتالله خمینی نوشتند و از وی اجازه خواستند که با توجه به سرمای زمستان و تنگی معیشت مردم سهم امام خود را ذغال تهیه کنند و به فقرا بدهند. در ذیل نامه آیتالله خمینی نوشته است: هرکس سهم بر ذمهاش باشد نصف آن را میتواند برای فقرا و به وسیله معتمدین ذغال خریداری و توزیع نمایند که چهار نفر به اسامی حاجی محمود طباطبایی و حاجی حسین نیلچی و حاجی میرزا حسین مینا و حاجی جعفر لاجوردی مشغول صورتبرداری وجه برای خرید ذغال میباشند. 2
1.قیام 15 خردا به روایت اسناد ساواک، ج چهارم، دوران حصر، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1380، ص 330
2.همان، ص 327
ادامه مطلب 👇🏻
🇮🇷 @IRANeMOASER
➖آموزگاران چابکسر در انتظار حقوق
➖دانش آموزان لار خاک میخورند
➖حیوانان وحشی وارد آبادیها شدهاند
🇮🇷 @IRANeMOASER
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 زنگ تاریخ
◀️انگیزه امام در مبارزه که هدف آن سرنگونی رژیم شاه بود آیا سایر مراجع هم همین اندیشه را داشتند و تا چه حدی با نظر امام موافق بودند
#سیدحمیدروحانی
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۱۸ دی ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #کیهان ۱۸ دی ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۱۸ دی ۱۳۶۲
🇮🇷 @IRANeMOASER
♨️برای شناخت کارنامه سیاسی آقای هاشمی رفسنجانی و نقد خاطرات وی چه بخوانیم؟
📌13 کتاب و مقاله بنیاد تاریخپژوهی در معرفی کارنامه سیاسی رفسنجانی و نقد خاطرات وی
در آستانه سالگرد فوت آقای #هاشمی_رفسنجانی /18
کتاب روایتهای ناروا
نقد خاطرات 1363-سلیمی نمین(فصلنامه تخصصی پانزده خرداد ش 17)
نقدی خاطرات 1365 - سلیمی نمین (فصلنامه تخصصی پانزده خرداد ش21)
روتوش کتاب هاشمی بدون روتوش-بخش اول-حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی (فصلنامه تخصصی پانزده خرداد ش25)
روتوش کتاب هاشمی بدون روتوش-بخش دوم (فصلنامه تخصصی پانزده خرداد ش26)
مبارزه در تردید و ابهام-حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی (فصلنامه تخصصی پانزده خرداد ش32)
خاطرات پرابهام و پرسشهای بیپاسخ-حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی (فصلنامه تخصصی پانزده خرداد ش33)
آسیب شناسی انتقادی شیوه های خاطره گویی آیت الله هاشمی رفسنجانی -مقدمی/ عبداللهی(فصلنامه تخصصی پانزده خرداد ش40)
نگاهی به «خوش بینی های فرمایشی» و «ژست های دموکراتیک» آقای رفسنجانی-گروه تحقیقات بنیاد تاریخپژوهی(فصلنامه تخصصی پانزده خرداد ش40)
مطالعه آسیب شناسانه سیاستهای دولت سازندگی-جمشیدی(فصلنامه تخصصی پانزده خرداد ش45)
نظری به ادعاهای بدون دلیل در خاطرات رفسنجانی-امیری (فصلنامه تخصصی پانزده خرداد ش45)
بررسی تطبیقی اندیشه امام و عملکرد رفسنجانی-علیپور(فصلنامه تخصصی پانزده خرداد ش48)
نقد خاطرات عفت مرعشی- کریمی(فصلنامه تخصصی پانزده خرداد ش48)
🇮🇷 @IRANeMOASER
همسانی نقش آقایان هاشمی رفسنجانی و سیدکاظم شریعتمداری/1
بازخوانی مصاحبه شبکه دانا با حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی درباره آقای هاشمی رفسنجانی در تاریخ ۹۴/۸/۱۵
در آستانه سالگرد فوت آقای #هاشمی_رفسنجانی /21
🔹باید عرض کنم نقشی که امروز آقای هاشمی رفسنجانی در قبال مقام معظم رهبری ایفا میکنند همان نقشی است که #سیدکاظم_شریعتمداری در برابر امام دنبال میکرد. سیدکاظم شریعتمداری دو مأموریت یا دو نقشه در نظر داشت: اول اینکه سعی میکرد با امام #رقابت کند به گونهای که بتواند رهبری را از دست امام بگیرد یا اینکه در آن #شریک باشد.
🔸در حقیقت نقش اولش این بود که با امام رقابت داشت. نقش دومش این بود که میخواست به نفع #شاه و #امریکا به گونهای عمل کند تا به دنیا بباوراند که در ایران تنها صدای امام نیست که حرف آخر را میزند؛ اگر امام، خواهان سرنگونی شاه است، اگر امام در جهت قطع دست امریکا حرکت میکند این حرف آخر نیست و کسانی هم هستند که در این کشور نقش دارند، موقعیت دارند، جایگاه دارند و میتوانند حرف دیگری بزنند؛ سرنگونی شاه حرف آخر این ملت نیست، قطع ارتباط با امریکا، قطع دست استکبار جهانی حرف آخر این ملت نیست. اگر عدهای از مردم که پیرو خمینی هستند خواهان سرنگونی شاه و قطع دست استکبار جهانی هستند در کنارش مردمی هم هستند که پیرو شریعتمداری، وفادار به شاه و خواهان ادامه سلطنت شاهنشاهی و ارتباط با امریکا هستند.
🔹او سعی میکرد به این شکل به اصطلاح چوب لای چرخ امام بگذارد و اجازه ندهد که رژیم شاه به دست این ملت سرنگون بشود؛ البته راه به جایی نبرد: «و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین». آقای شیخ علیاکبر هاشمی رفسنجانی متأسفانه از گذشتهها عبرت نگرفت؛ این هم طبیعی است که از گذشتهها نتواند عبرت بگیرد زیرا قرآن میگوید: «لقد کان فی قصصهم عبرة لاولی الالباب» سرگذشت گذشتگان برای کسانی که خردمند باشند، صاحب عقل و اندیشه باشند درس عبرت است. کسانی که اسیر #شهوت_مقام، #جاهطلب و #مقامپرست هستند عقلشان از کار میافتد و کسی هم که صاحب عقل و اندیشه نباشد به تعبیر قرآن نمیتواند از تاریخ درس عبرت بگیرد؛ بنابراین، این طبیعی است که ایشان نتوانستند از سرنوشت گذشتگان عبرت بگیرند و همان راهی را میروند که شریعتمداری رفت و با کمال بیآبرویی، رسوایی و با یک سلسله پشیمانی و پریشانی از دنیا رفت.
🔸امروز، آقای هاشمی رفسنجانی چند نقش را دنبال میکند: یکی همین است که به دنیای استکباری و استعمار جهانخوار، مخصوصا شیطان بزرگ، بباوراند که در ایران، این رهبر نیست که حرف آخر را میزند و کسان دیگری هم هستند که در این کشور حرف دارند، نقش دارند و میتوانند در جهت وفاداری به شیاطین و شیطان بزرگ حرکت کنند؛ این اولین هدفش است که به گونهای حرف بزند که امریکا، استکبار جهانی و صهیونیسم بینالمللی از ایران ناامید نشوند و همهشان امیدوار بشوند که هنوز در ایران کسانی هستند که دنبالهرو هستند و به بردگی، سرسپردگی، وادادگی و خودباختگی خو گرفتهاند.
🔹نکته دوم این است که فکر میکند شاید با این شیوه و شگرد بتواند عناصر هوسران، جاهطلب، رفاهطلب و آنهایی را که به دنبال منافع مادی و شخصی هستند، کسانی که فکرشان از مسائل مادی فراتر نرفته به سوی خودش جذب کند و بتواند در مقابل رهبری برای رقابت و مقابله، یک هسته قوی تشکیل بدهد.
🔸هیچ میدانید هاشمی رفسنجانی که عمری «قال الصادق» و «قال الباقر» خوانده و در خطبه نمازجمعه اعلام میکرد که باید زنان بدحجاب را در یک جا جمع کرد و به یک جزیره منتقل کرد چرا حالا میگوید نباید زنان زیبارو و خواننده را طرد کنید؟ او فکر میکند با این کلام میتواند مشتی اراذل و اوباش و ولگرد و ولنگار و بیعار را به سوی خود بکشد و برای خودش جایگاهی درست کند و این نشان میدهد که او دریافته در میان ملت غیور، قهرمانپرور، سلحشور و عزتمند، آبرو و موقعیتی ندارد و از اینها ناامید است لذا سعی میکند با اینگونه حرکتها و رفتارها برای خودش در میان عناصر بیآبرو و ورشکسته، موقعیتی ایجاد کند. راهی که او دارد دنبال میکند همان راهی است که حکومتها و دولتهای استکباری دنبال میکردند. شاه میخواست روضه برقرار باشد، خودش هم برای اباعبداللهالحسین روضه برگزار میکرد اما هدفش این نبود که در این روضه بت شکسته شود بلکه میخواست بت، بزرگتر و قویتر بشود، میخواست مقام شاهنشاهی و بتهایی که در کشور وجود دارند کوچکترین آسیبی نبینند...
مطالعه متن کامل مصاحبه در پایگاه رسمی بنیاد تاریخپژوهی
🇮🇷 @IRANeMOASER
همسانی نقش آقایان هاشمی رفسنجانی و سیدکاظم شریعتمداری/2
بازخوانی مصاحبه شبکه دانا با حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی درباره آقای هاشمی رفسنجانی در تاریخ ۹۴/۸/۱۵
🔹شاه میخواست به ظاهر روضه و عزاداری و سینهزنی برگزار شود اما فقط به یزیدِ زمان امام حسین لعن و طعن کنند، از یزیدِ زمان امام حسین اعلام نفرت و انزجار کنند اما اگر میخواستند به یزید این زمان حرف بزنند دهانشان را میبستند، قلمشان را میشکستند و نفسشان را قطع میکردند؛ اکنون نیز این شیوه دنبال میشود. حرف ایشان همین است که زیر خیمه اباعبداللهالحسین نباید انتقاد بشود، نباید به یزید زمان اعتراض بشود، باید فقط یزید زمان امام حسین، که برای هیچکس خطری ندارد، لعن و طعن بشود اما نباید بتهایی که امروز وجود دارند شکسته شوند بلکه باید تقویت بشوند و مورد تأیید قرار بگیرند و در حقیقت، راه حسین که راه مبارزه با بتپرستان، فزونخواهان، استکبار جهانی و یزیدیان جنایتکار و خونخوار است فراموش بشود و فقط نام حسین، آن هم به صورت انحرافی، مطرح بشود. اینکه مقام معظم رهبری خطر تحریف و خطر نفوذ را دائما مطرح میکنند و زنگ خطر را به صدا در میآورند برای همین است که امروز احساس میشود نفوذ از سوی کسانی دارد صورت میگیرد که متأسفانه بازیگر صحنه هستند و قدرت در دستشان است اما سازشکار و تسلیمطلبند و در نتیجه دارند راه را برای بازگشت امریکا فراهم میسازند.
🔸 #تحریف از سوی کسانی صورت میگیرد که راه شمر و یزید را دنبال میکنند، راه #طاغوتیان و #فرعونیان را دنبال میکنند اما دم از حسین میزنند! آنها میخواهند سریعا #راه_امام را کمرنگ و منزوی سازند و اسلام را به بیراهه بکشانند اما در ظاهر دم از اسلام و قرآن میزنند و این مسئلهای است که متأسفانه بهشدت دارد دنبال میشود. تحریف از سوی کسانی است که اعلام میکنند که امام با حذف «مرگ بر امریکا» موافق بوده، یعنی امام برخلاف قرآن حرف میزده؛ اینها فقط امام را تحریف نمیکنند بلکه در حقیقت دارند قرآن را تحریف میکنند.
🔹لعن و نفرت و انزجار نسبت به ظلمه و ستمکاران، دستور صریح قرآن، شیوه ائمه و از اصول مکتب تشیع است. اینکه در #مکتب_تشیع این همه بر لعن دشمنان آل محمد (صلواتالله و سلامالله علیهم اجمعین) تأکید شده برای همین است که این نفرت و انزجار از دشمنان پیامبر خدا و اهل بیت عصمت و طهارت فراموش نشود. اگر امروز هم ملت ما سرسختانه و قاطعانه علیه امریکا شعار میدهد و از امریکا اعلام نفرت و انزجار میکند برای همین است که این نفرت و انزجار هیچوقت از ذهن مردم بیرون نرود و فراموش نشود و نفرت و انزجار از استکبار جهانی، از شیطان بزرگ و عواملش نسلا بعد نسل در ملت ما زنده و کاملا مجسم باشد. الان نقش بعضی از این دولتمردان [در دولت حسن روحانی] و جناب آقای هاشمی رفسنجانی و عوامل، ایادی و نوچههای آنها این است که نفرت و انزجار نسبت به شیطان بزرگ در میان مردم به دست فراموشی سپرده شود. اینکه مقام معظم رهبری هشدار میدهند که دارند امریکا را بزک میکنند برای همین است! اینها با همین شیوه تلاش میکنند که جنایتها و خیانتهایی که امریکا به این کشور و این ملت کرده فراموش بشود چون با سیاست و خواستههایشان منافات دارد.
🔸امثال آقای هاشمی رفسنجانی یا آقای شیخ #حسن_روحانی در کشوری میتوانند حکومت کنند که در آن یک مشت مردم ذلیل، عقبمانده، تسلیمطلب و سازشکار و برده و بنده زندگی کنند. در کشوری که یک ملت قهرمان، قهرمانپرور و غیور داشته باشد، اینها جایگاه و آبرویی ندارند! تمام تلاش اینها این است که #راه_نفوذ را باز کنند، #خط_امام را تحریف کنند، شخص امام را تحریف کنند، آرمانهای انقلاب را زیر سؤال ببرند تا بتوانند در این کشور جایگاه و موقعیتی داشته باشند. امثال رئیسجمهور امروز ما(حسن روحانی) و جناب آقای هاشمی رفسنجانی در یک کشور انقلابی که ملتی زنده و قهرمانپرور دارد که مشت به دهان استکبار جهانی و عوامل آن میزند، جایگاه و موقعیتی ندارند و نمیتوانند حکومت بکنند. اینکه میبینید الان این همه دست و پا میزنند که غیرت و عزتمندی را از ملت ما بگیرند و سازشکاری، تسلیمطلبی، ذلتپذیری، زبونی و دریوزگی را به این ملت ارزانی بدارند برای این است که بتوانند ریاست خود را جاودانه سازند و برای آیندهشان زمینهسازی کنند لیکن اشتباه میکنند و راه به جایی نمیبرند؛ عرض خود میبرند و زحمت ما میدارند!
الا للحق دوله و للباطل جوله – والسلام.
مطالعه متن کامل مصاحبه در پایگاه رسمی بنیاد تاریخپژوهی
🇮🇷 @IRANeMOASER
نقش هاشمی رفسنجانی در فتنه 88 بهروایت مورخ خبیر انقلاب اسلامی/1
گزیدهای از سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در جمع مسئولان نمایندگیهای مقام معظم رهبری در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 25مرداد1388
در آستانه سالگرد فوت آقای #هاشمی_رفسنجانی /22
🔹...جرقه فتنه [بعد از انتخابات 1388] وقتی زده شد که آقای هاشمی رفسنجانی آن نامه کذایی و سرگشاده را به مقام معظم رهبری نوشتند و درحقیقت با آن نامه اعلان جنگ دادند؛ آن نامه در حقیقت اعلان جنگ بود. قهرا این موضوعی است که با جریانهای گذشته و با فتنهانگیزیهایی که در طول این۳۰ سال شد خیلی تفاوت داشت. البته ما جریانی مثل شیخ حسینعلی منتظری داشتیم اما در اینجا [موضوع] خیلی تندتر و شکنندهتر بود...
🔸اگر شما در زندگی آقای هاشمی رفسنجانی مطالعه داشته باشید میبینید یکی از ضعفهای بزرگ آقای هاشمی، که خیلی خطرناک است، #غرور است؛ کافی است شما خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی را مطالعه کنید میبینید خاطرات آقای هاشمی رفسنجانی به گونهای ترسیم شده که انگار ایشان رهبر انقلاب بوده، ایشان امام را هدایت میکرده، خیلی مواقع امام اشتباه میکرده و ایشان میآمده با امام کلنجار میرفته [و] بحث میکرده، چیزی نمانده که بگوید «در حقیقت من رهبر بودم و امام به خاطر موقعیتی که داشت سیاست مرا اجرا میکرد» این از غرور ریشه میگیرد، غروری که در شخص هست باعث میشود خودش را اینگونه ببیند. آقای هاشمی رفسنجانی بعد از رحلت امام خودش را «مرد شماره یک» میدید. در زمان امام خودش را «مرد شماره دو» میدید البته اینطور بود. نمیدانم شما یادتان هست یا نه واقعا مدتی از نظر تحلیل سیاسی آقای هاشمی را به عنوان «مرد شماره دو» میشناختند [ایشان] بعد از امام «مرد دوم» محسوب میشد بعد از رحلت امام ایشان فکر میکرد درست است [که] به ظاهر مقام معظم رهبری به عنوان [مقام] ولایت و رهبر جامعه حضور دارد اما باید تمام نظام، ولیفقیه، رئیس دولت، رئیس مجلس، سران دیگر، همهشان در زیر مهمیز او باشند در حقیقت او هدایتکننده باشد و آنها اجراکننده، [روحیهای] شبیه روحیه صدامی؛ حزب بعث وقتی در عراق به قدرت رسید رئیسجمهور به ظاهر #احمدحسن_البکر بود اما همه میدانستند کارگردان اصلی پشت پرده #صدام است [در حالی که] صدام آنموقع هیچ سمتی نداشت حتی نظامی هم نبود میدانید که یکدفعه الکی لباس ارتشی بر تن کرد و یادم نیست با درجه سرهنگی یا درجه دیگری [به یک نظامی تبدیل شد]....
🔹وقتی که آقای هاشمی احساس کرد مقام معظم رهبری براساس آن رسالت الهی، بر اساس آن خصوصیات اخلاقی معنوی و عرفانی که دارد طبق وظیفه خودش عمل میکند [و] اینجور نیست که بگوید «چون با هم رفیق بودهایم، چون با هم سابقه طولانی داشتهایم، چون آقای هاشمی رفسنجانی در مجلس خبرگان، در مسئله رهبری من، نقش مهمی داشته پس حالا باید حق و سهم او را در نظر گرفت».
🔸همینجا عرض کنم این موضوعی که اطرافیان و نورچشمیها و آقازادههای آقای هاشمی دائما این طرف و آن طرف مطرح میکنند که: «پدر ما آقای خامنهای را به رهبری رساند» همین مسئله درباره حضرت امام هم فراوان گفته شده؛ آقای منتظری هم در خاطراتش مفصل به آن پرداخته که «من در رسیدن آقای خمینی به مقام مرجعیت نقش داشتم» این طبیعی است که افراد قدرتطلب چنین ادعاهایی داشته باشند اما حقیقت این است که آنچه باعث شد حضرت امام به مقام ولایت و مرجعیت برسند علم، معنویت [و] سیاست ایشان بود؛ کسی در این قضیه نقش اساسیای نداشت. از آقای هاشمی باید سؤال کرد «اگر شما در آن روز مقام معظم رهبری را در مجلس خبرگان به عنوان رهبر تأیید نمیکردید، چه کسی میخواست [رهبر] باشد؟ چه کسی را داشتید؟ امروز چه کسی را دارید؟ امروز چه کسی میتواند تالی تلو مقام معظم رهبری تلقی بشود؟» این شما نبودید که ایشان را به مقام رهبری رساندید، این ویژگیهای خود ایشان بود، خصوصیات خود ایشان بود، معنویت خود ایشان بود و اینکه ایشان خیرالموجودین بودند و هستند، بعد از امام واقعا کسی [را] که بتواند یک چنین مسئولیت و رسالت بزرگی را بر عهده بگیرد نداریم اینها دیگر کملطفی اینها است در هر صورت وقتی که ایشان دید که نمیتواند رهبری را آلت دست قرار دهد امیدش به این بود که اقلا دولتهایی که به قدرت میرسند در خدمت او باشند، نظر او را اجرا کنند، سیاست او را اجرا کنند، با ایشان مشورت کنند، افراد و اعضای وابسته به او را در کابینهها جا بدهند...
متن کامل سخنرانی در پایگاه رسمی بنیاد تاریخپژوهی
🇮🇷 @IRANeMOASER
نقش هاشمی رفسنجانی در فتنه 88 بهروایت مورخ خبیر انقلاب اسلامی/2
گزیدهای از سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در جمع مسئولان نمایندگیهای مقام معظم رهبری در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 25مرداد1388
🔹خیلی جالب است [با مطالعه] خاطرات هاشمی رفسنجانی تفاوت فکری او با امام و دید امام نسبت به مردم و دید او نسبت به مردم [مشخص میشود]، او در خاطراتش مینویسد: «وقتی #بنیصدر به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد ما بنیصدر را شناخته بودیم، خیلی با امام صحبت کردیم که بنیصدر را کنار بزند. اما امام نسبت به بنیصدر نظر مثبت داشت و هر چه ما در این زمینه با امام صحبت میکردیم نتیجهای نداشت حتی من گریه کردم ولی امام سفت و سخت از بنیصدر حمایت میکرد تا بالاخره معلوم شد که نظر ما درست است» خوشبختانه ابوالحسن بنیصدر خاطرات خودش را در فرانسه منتشر کرده، کاش این کتاب [به] ایران بیاید و لااقل این قسمت [آن] در دسترس مردم قرار بگیرد، [بنیصدر] میگوید: «وقتی که من رفتم به آقای خمینی گفتم که میخواهم کاندید بشوم ایشان مخالفت کرد. گفت: شما به سه دلیل صلاحیت ندارید؛
۱- ولایت فقیه را قبول ندارید.
۲- نظر منفی نسبت به روحانیان دارید.»
🔸[و مورد] سوم الان یادم نیست. امام در نامه ۶/۱ خطاب به آقای منتظری میگوید: «والله من به بنیصدر رأی ندادم» قسم جلاله میخورد. امام بهتر از هرکسی بنیصدر را میشناخت. تفاوت امام با امثال هاشمی رفسنجانی در این بود که امام اینجور نبود [که] تا روزی که به قدرت نرسیده دم از مردم بزند، دم از خلق بزند و وقتی که به قدرت رسید بگوید گور پدر مردم [و] دیگر به مردم اعتنا نکند. امام به بنیصدر رأی نداد، بنیصدر را برای ریاست جمهوری صالح نمیدانست اما نیامد مردم را هدایت کند و بگوید بنیصدر اینجوری است، اجازه داد که مردم خودشان راه را پیدا کنند...
🔹 امام به مجلس خبرگان، به همین آقای هاشمی رفسنجانی، گفت: «آقای منتظری را به عنوان قائممقام تعیین نکنید! صلاح نیست.» و ایشان نظر امام را زیر پا گذاشت و ایشان را به عنوان قائممقام تعیین کرد. وقتی ایشان و مجلس خبرگان، آقای منتظری را به عنوان قائممقام تعیین کردند امام قهر نکرد، [نخواست] نظر منفی داشته باشد [و] نق بزند [که] «من از اول گفته بودم» به افکار مردم، به نظر مجلس خبرگان احترام گذاشت [و] خیلی مسائل را به آقای منتظری تفویض کرد؛ این تفاوت یک مرد خدا با انسانهای قدرتطلب است که به نظر جمع، به نظر اکثریت احترام میگذارد. ...
🔸شبی که امام از دار دنیا رحلت کردند، من در #جماران بودم. ساعت ده شب بود که امام چشم از جهان فرو بست، آقای هاشمی آنجا به مرحوم احمد آقا به شدت اصرار داشتند: «شما خبر فوت امام را اعلام نکنید، بگوییم که مردم به مساجد بروند برای سلامتی امام دعا [کنند] و ختم امن یجیب [بگیرند] تا ما بتوانیم در مجلس خبرگان رهبر بعدی را تعیین کنیم [و خبر فوت امام] بعدا اعلام شود» [ایشان] نگران این بود که اگر قبل از اینکه مجلس خبرگان رهبر جدید را انتخاب کند خبر فوت امام منعکس شود، شیرازهمملکت از هم بپاشد این نشاندهنده عدم شناخت نسبت به مردم است یعنی [ایشان] هم نسبت به مردم خوشبین نیست، نسبت به مردم دید درستی ندارد، مردم را نشناخته و هم اصلا نسبت به مردم بیاعتناست از اول میخواهد به مردم دروغ بگوید، از اول میخواهد با مردم برخورد دوگانه داشته باشد این سیاستبازی از مسائلی است که متأسفانه آقای هاشمی را به چالش کشانده [ایشان] نه تنها با مردم حتی با خودیها [هم] اینگونه برخورد میکردند...
متن کامل سخنرانی در پایگاه رسمی بنیاد تاریخپژوهی
🇮🇷 @IRANeMOASER
بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /1
در آستانه سالگرد فوت آقای #هاشمی_رفسنجانی /23
در واکنش به سخنرانی 25مرداد1388 توسط مورخ خبیر انقلاب اسلامی و تبیین نقش هاشمی رفسنجانی در فتنه 88، نامهای منتسب به دفتر آقای هاشمی رفسنجانی منتشر گردید. این نامه یا به قلم آقای رفسنجانی و یا زیر نظر وی تنظیم شده بود و پاسخ حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی را در پی داشت.
متن این نامه را در آستانه سالروز فوت آقای رفسنجانی مرور میکنیم:
«هوالعزیز»
حجتالاسلام و المسلمین جناب آقای حاج شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی
با سلام
نامه منتسب به دفتر جنابعالی را، پیش از آنکه به دستم برسد در برخی از روزنامههای گمنام، مطالعه کردم. از آنجا که میدانم این نامه اگر به قلم جنابعالی نباشد، بیتردید زیر نظر شما نگارش یافته است، رخصت میخواهم پاسخ را خطاب به شما بنگارم و پیش از پرداختن به پاسخ، باید عرض کنم ای کاش شرایط به گونهای بود که میتوانستم در برابر این نامه سکوت میکردم و آن را بیپاسخ میگذاشتم تا به جریانهای اختلاف برانگیز کشیده نشوم اما چه کنم که سکوت من مایه گستاخی بیشتر دشمنان میشود و آنان را بیش از پیش جریتر میکند و به انقلاب، اسلام، امام و رهبر مظلوم و مقاوم ملت ایران آسیب میرساند و چه بسا تاریخ را نیز خدشهدار سازد و ناحق را حق بنمایاند و حق را باطل جلوه دهد. درباره این نامه و برخی از مطالب آن یادآوری نکاتی بایسته است:
۱ـ انتظار این بود که در پاسخ مطالب و مسائلی که در سخنرانی اینجانب در شهرستان خمین آمده است، به موضوعاتی میپرداختید که جنبه اصولی و ریشهای دارد و روشن شدن آن میتواند در دیدگاه و داوری ملت ایران نسبت به جنابعالی تأثیر بسزایی داشته باشد. در سخنرانی اینجانب در مورد نامه سرگشاده سرکار عالی به مقام معظم رهبری (اطال الله عمره) به این نکته اشاره شده است که «تمام مصیبتهایی که در جریان انتخابات و پس از انتخابات بر سر این کشور آمد از آن نامه سرگشاده بود که آتش نفاق و اختلاف را روشن کرد و نسل جوان و مردم را به جان هم انداخت.» در آن سخنرانی به برخی از تحریفگریهایی که در کتاب خاطرات آنجناب به چشم میخورد نیز اشاره شده است. بیتردید آن نادرستیها در کتاب خاطرات شما مایه تأسف و نگرانی «قاطبه دلسوزان انقلاب اسلامی» و علاقهمندان به حضرت امام (سلام الله علیه) میباشد و این دغدغه را ایجاد میکند که «هنوز بیش از سی سال از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته است» مبادا «منافع زودگذر باندی»، شخصی و دنیوی، دانسته و ندانسته مایه دستبرد به واقعیتهای تاریخی شود و اعتبار خاطرهنگاری و تاریخنویسی را به زیر سؤال برد. هر چند طی سالهای گذشته بسیاری از کتابهایی که به نام «خاطرات» و تاریخ انقلاب به بازار آمده ـ و میآید ـ آکنده از خطا و اشتباه و بعضاً دروغ و تحریف و وارونهنویسی و خلافگویی میباشد و بار دیگر ژرفنگری و آیندهبینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام عزیز را نمایان میسازد که هنوز انقلاب اسلامی به پیروزی نــرسیده بود هشدار داد:
«… لازم است برای بیداری نسلهای آینده و جلوگیری از غلطنویسی مغرضان، نویسندگــان متعهد با دقت تمام به بررسی دقیق تاریخ این نهضت اسلامی بپردازند… ما که هنوز در قید حیات هستیم و مسائل جاری ایران را که در پیش چشم همه ما به روشنی اتفاق افتاده است دنبال میکنیم، فرصتطلبان و منفعتپیشگانی را میبینیم که با قلم و بیان و بدون هراس از هر گونه رسوایی، مسائل دینی و نهضت اسلامی را برخلاف واقع جلوه میدهند… و شکی نیست که این نوشتجات بیاساس به اسم تاریخ در نسلهای آینده آثار ناگواری دارد… امروز قلمهای مسموم درصدد تحریف واقعیات هستند، باید نویسندگان امین این قلمها را بشکنند… » ( صحیفه امام، ج ۳، ص ۴۳۴ )
متن کامل نامه در پایگاه رسمی بنیاد تاریخپژوهی
🇮🇷 @IRANeMOASER
بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /2
جنابعالی به جای پاسخگویی به پرسشها، شبههها و نگرانیهایی که نامه سرگشاده و خاطرهنویسیهای بعضاً ناآراسته شما در میان مردم پدید آورده است، روی برخی مسائل ناچیز انگشت گذاشتهاید و از اینکه در سخنان من آمده است: «در انتخابات ریاست جمهوری نهم با سر و مغز زمین خورده» خــرده گرفتهاید که قبول دارم باید از جمله مناسبتری استفاده میشد، مانند شکست خورد و یا به تعبیر فوتبالیستها «نتیجه را به حریف واگذار کرد»! و… در هر صورت از این بابت پوزش میخواهم لیکن این نکته را نتوان نادیده گرفت که با سابقه ذهنی جامعه از «حجتالاسلام» هـاشمی بهرمانی، به عنوان «یار امام و رهبری» برازنده و ارزنده نباشد به گونهای موضعگیری کند که در میان مردم چنین وانمود شود که به ولایت و رهبری پشت کــرده و در صف نامحرمان ایستاده است. آن نامه سرگشاده با آن اولتیماتوم سخیف:
سر چشمه شایـد گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گرفتن به پیل
اگر از سوی تکنوکراتها و لیبرالهای معاند و مغرض (که امروز به دروغ سنگ آقــای هاشمی را به سینه میزنند) و اپوزوسیون نظام، منتشر میشد، هضم آن برای دوستان و دوستداران انقلاب آسان بود، اما بالا زدن آستین همت توسط بعضی برای برآورده کردن آرزوی محال دور کردن مردم از ولایت و اعلان جنگ نیمهرسمی به مقام معظم رهبری، از سوی کسانی که داعیه «ارادت به شخصیت حقوقی و حقیقی ولایت» دارند «از تناقضهای عجیب و غریب روزگار است» !
۲ـ شما در نامه خود به «ذوقزدگی بعضی از خبرگزاریها و روزنامههای ریز و درشت» از سخنان من اشاره کرده و آن را به اصطلاح ملاک نادرستی آن سخنان دانستهاید!!؟ باید دانست « ذوقزدگی» یا استقبال از گفتار من از سوی برخی از نیروهای خودی شگفتآور و ناروا نیست لیکن «ذوقزدگی» رسانههای غربی و سازمانهای جاسوسی بینالمللی و محافل صهیونیستی و قدرتهای استکباری از نامه و سخنرانیهای سرگشاده جنابعالی زنگ خطر را به صدا درمیآورد؛ آیا میدانید نامه سرگشاده شما چه خون جگری برای دلسوزان انقلاب و رهروان راستین راه امام به همراه داشت و اشکهایشان را جاری ساخت؟ آیا میدانید دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی از آن نامه سرگشاده چه شادیها کردند و چه سر و صداهایی در دنیا بر پا کردند و چه تبلیغات زهرآگین و ناهنجاری بر ضد مقام معظم رهبری به راه انداختند!؟
آقای هاشمی !
«باور این جمله به نقل از شما در رسانهها سخت است» که: « جمهوری اسلامی حمایت مردم را از دست داده است»!! (گاردین سایت بی بی سی، ۲۷ / تیرماه / ۸۸) آیا میدانید که استکبار جهانی و در رأس آن شیطان بزرگ اگر روزی این دروغ را باور کنند که «جمهوری اسلامی حمایت مردم را از دست داده است» در یورش به ایران درنگ نمیکنند؟ آیا این گونه سیاهنماییها آب به آسیاب دشمن نمیریزد؟ و دشمن را به طمع نمیاندازد؟
۳ـ نوشتهاید «… به خـاطر دستمالی، قیصریه را به آتش نکشید»!!؟ کاش توضیح میدادید که منظورتان از «دستمالی» که به خــاطــر آن ممکن است «قیصریه را به آتش بکشم» چــه میباشد؟ شما خوب میدانید که من در درازای ۳۰ سال که از انقلاب اسلامی میگذرد، به رغم اینکه زمینه به دست آوردن پست و مقـــام برای من فراهم بود، هیچ مسئولیتی نپذیرفتم و دنبال قدرت ندویدم؛ من نیز میتوانستم وکیل، وزیر، سفیر و… شوم لیکن این کار را نکردم چون مسئولیتی مقدستر، ارزشمندتر و مهمتر بر دوش دارم؛ رسالت مقدس تدوین تاریخ، رویارویی با تحریفگریها و پاسداری از خط امام، بزرگترین مسئولیتی است که بر دوش من سنگینی میکند که انجام آن را با سخت کوشی، پایداری و استواری دنبال میکنم. من بــرای اینکه به مجلس شورای اسلامی راه یابم و مثلاً رئیس مجلس شوم به آب و آتش نزدم، من بــرای اینکه رئیس جمهور شوم، گریه نکردم و صحنه ساختگی تدارک ندیدم و مشتی بازیگر و هنرپیشه را گـرد نیاوردم تا هنرنمایی کنم و صحنههایی دور از شأن یک روحانی باسابقه خلق کنم.
متن کامل نامه در پایگاه رسمی بنیاد تاریخپژوهی
🇮🇷 @IRANeMOASER
بازخوانی جوابیه مورخ خبیر انقلاب اسلامی به هاشمی رفسنجانی در جریان فتنه88 /3
من بر سر دنیا و مشتهیات دنیوی با کسی سرجنگ ندارم؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی با اینکه حاصل عمرم بود و جوانیم را روی آن گذاشته بودم، آن گاه که به راه ناصواب رفت برای اینکه «به خاطر دستمالی قیصریه را به آتش نکشم» از حق خود چشم پوشیدم و بی سروصدا از آن جدا شدم و دوری گزیدم و «عطای آن را به لقایش بخشیدم»؛ من برای اینکه وامدار هیچ گروه، مقام و شخصی نباشم با زندگی طلبگی ساختم، سادهزیستی پیشه کردم، و افتخار میکنم که سنگی روی سنگ نگذاشتم و سرمایهای نیندوختم. من برآنم که دریابم نظـر جنابعالی از اینکه «به خاطر دستمالی قیصریه را به آتش نکشید» چه میباشد و این «دستمال» ناقابل چیست که من از آن بیخبر و بیگانهام.
اگر دفاع از کیان روحانیت، خط امام و رهبری و پاسداری از آرمانهای انقلاب اسلامی و رویارویی با تحریفگریهـا و دروغپردازیها از دید جنابعالی «دستمالی» است که نبایستی «به خاطر آن قیصریه را به آتش کشید» باید بگویم زهی تأسف.
این تأسف موقعی عمیقتر میشود که بدون عبرت گرفتن از حـوادث دو قرن اخیر، به ویژه حوادث پس از مشروطه، به عنوان یک فرد روحانی، خواسته یا ناخواسته توطئه شوم اسلامستیزی و ولایتگریزی و القای اتهام به رهبری را در یک نامه «کاملاً احساسی» و غرضمندانه «تسهیل نمایید»!
۴ـ جنابعالی در این نامه از پروژه «هاشمی ستیزی» و «روحانیت ستیزی» خبر دادهاید و این دو جریان را به هم ارتباط دادهاید؛ انگار هر گونه خردهگیری و انتقاد از جناب هاشمی مساوی با «روحانیتستیزی» است! اولاً بایسته است توضیح میدادید که آقای هـاشمی رفسنجانی امروز چه ویژگیها و برجستگیهایی دارند که دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی از آن احساس خطر میکنند که به «هاشمی ستیزی» برخاستهاند!؟ آیا به نظر جنابعالی همانگونه که دشمن از خط امام وحشت دارد و دیر زمانیست توطئه امامزدایی را در دست اقدام دارد، امروز از خط هاشمی رفسنجانی نیز اندیشناک است و بر آن است که آن خط خطرناک برای جهانخواران را از میان ببرد؟ راستی این «خط برجسته و آراسته هاشمی» چرا و چگونه تا این پایه نادیدنی و پنهان است که ملت ایران به رغم رشد و آگاهی والا نتوانستهاند به آن پی ببرند، و تنها استکبار جهانی و دشمنان درونمرزی و برونمرزی اسلام از آن آگاهی یافتهاند!؟ در خور نگرش است که امروز قلم به مزدانی که با امام و آرمانهای انقلاب اسلامی سر ناسازگاری دارند و بر آنند خط و راه و اندیشه امام را به موزه تاریخ بسپارند، از خطـر «هاشمی ستیزی» اظهار نگرانی می کنند و هشدار می دهند!؟
ثانیاً میدانیم و میدانید که جامعه روحانیت و پایههای استوار آن هیچ گاه وابسته به فرد نیست؛ رفتن یک فـرد یا سقوط فرد دیگر نمیتواند ارکان روحانیت را متزلزل سازد، چنانکه سقوط آقای سید کاظم شریعتمداری با آن دبدبه و کبکبه و بیرون رفتن آقای منتظری از صف طلایهداران انقلاب اسلامی با آن پیشینه درخشان و انقلابی، نتوانست به کیان روحانیت آسیب برساند و زمینه را برای توطئه «روحانیتستیزی» هموار سازد. اگر بنا بود اساس روحانیت وابسته به فرد باشد، بیتردید تاکنون ارکان جامعه روحانیت فرو پاشیده و از میان رفته بود و آثاری از آن نمانده بود تا تداوم آن به وجود آقای هاشمی بستگی داشته باشد.
ثالثاً آنچه امروز مایه دغدغه و نگرانی جنابعالی شده است، اینجانب از زمانهای دور آن را دریافته و خطر آن را طی مصاحبهای به شکل غیر مستقیم به شما گوشزد کردم، و طی مصاحبهای با خبرنگار جهاننیوز در تاریخ ۱۷/شهریور/۱۳۸۶ یادآور شدم:
… امیدوارم که آقای هاشمی نسبت به اطرافیان خودشان مقداری هوشیار باشند که عوامل مرموز باعث ایجاد مشکل برای ایشان نشوند… آنچه مایه نگرانی است، این است که شخصیتهای روحانی ما بر اثر یک سلسله موضعگیریهای نابجا و ادعاهای ناروا و اغراقآمیز به زیر سؤال بروند و زحمات طولانی آنها در مبارزه به هدر برود.
رابعاً این اعمال و رفتار و گفتار و کـردار شخصیتها و چهرههاست که مایه سقوط یا صعود آنان میشود. این سناریوی زننده و فیلم انتخاباتی شکننده جناب هاشمی رفسنجانی با کارگردانی سازنده فیلم مارمولک است که زمینه هاشمیستیزی را هموار میکند. این کارهای سؤالبرانگیز آقازادهها و نورچشمیها، به ویژه کردار نامناسب و زننده صبیه جناب آقای هاشمی است که مایه بیآبرویی و بیاعتباری ایشان در میان جامعه میشود.
متن کامل نامه در پایگاه رسمی بنیاد تاریخپژوهی
🇮🇷 @IRANeMOASER