📚 نقد و بررسی خاطرات #صادق _طباطبایی (1)
💠 از آنجا كه پيمان بستهايم با هر فرد، گروه يا جرياني، در هر موقعيت و مقامي كه هست اگر ذرهاي از آرمانهاي انقلاب اسلامي، راه خميني كبير و آرمانها و باورهاي او قدم به بيراهه گذاشت سر سازش نشان ندهيم، تلاش ميكنيم به شكل سلسله مقالاتي بيراههپوييها، تحريفگريها، دروغپردازيها، گزافهگوييها و خودبزرگبينيهاي اين خاطرات را با توجه به اسناد تاريخي و منطق تعادل و ترجيح صحت روايتها و تناقضات عقل و نقل نشان دهيم؛ باشد كه به سهم خود و در مرز توان خويش با تحريفگريها رويارويي كنيم و واقعيتهاي تاريخي را پاس داريم.
آقاي صادق طباطبايي كه از دنبالهروهاي صادق قطبزاده و سمپات نهضت آزادي است در خاطرهنويسي خود چند انگيزه را پي گرفته است:
1. تلاش نفسگير و سرسختانهاي كرده است كه وانمود كند به امام خميني نزديك و مورد اعتماد امام بوده و يار غار ايشان به شمار ميرفته است! به منزل امام در نجف وارد ميشده، با امام شام و ناهار صرف ميكرده و «خوش و بش» داشته است. او با به نمايش گذاشتن عكسهاي خود با امام و بيان چند خاطره دروغ و راست كوشيده است رفاقت! و مصاحبت! خود با امام را واقعي بنماياند.
2. با اينكه از امام فراوان دم زده و خود را يار گلخانه و گلستان امام جا زده است! از تلاش در راه پديد آوردن ذهنيت منفي نسبت به امام و ادعاي تأثيرپذيري امام از ديگران غفلت نورزيده و با شيوهها و شگردهاي مرموزانهاي كوشيده است امام را به زير سؤال ببرد. از مقام و شخصيت امام اعتبار و آبرو كسب كند، ليكن از اعتبار امام بكاهد!!
3. از هشيارمرداني كه در پي سفرهاي او و آقا صادق قطبزاده به نجف، فريب آنان را نخوردهاند، به ماهيت آنان پي برده و نقشهها و نيرنگهاي آنان را به درستي دريافتهاند، مانند آيتالله شهيد حاج سيدمصطفي خميني (ره) و برخي ديگر از همراهان امام انتقام بگيرد و با آنان تسويهحساب كند.
4. خبط و خطاهاي آقا موسي صدر را از هر راهي توجيه كند و او را رهبري انقلابي همانند امام بلكه بالاتر بنماياند! و آن كساني را كه گوشههايي از لغزشها و كاستيهاي او را نشان دادهاند و از او انتقاد كردهاند، بكوبد، بدنام كند و زير سؤال برد. از اين رو، يك جلد از كتاب خاطره را به «پروپاگاند» براي آقاموسي صدر اختصاص داده است!
5. با آوردن نام حجتالاسلام والمسلمين حاج آقاموسي صدر در كنار نام آيتالله شهيد حاج سيدمحمدباقر صدر و نسبت دادن اتهام دروغ و خودساخته «جيرهخواران امپرياليسم و صهيونيسم» به آن دو بزرگوار، تلاش كرده است مقام و موقعيت علمي، سياسي و فكري آن دو را يكسان بنماياند.
6. خود را از چهرههاي اسطورهاي و انقلابي جا بزند كه انگار در همه جريانها، رويدادها و مسائل سياسي و كليدي كشور نقش داشته، نخود هر آشي بوده! و در تصميمگيريهاي كلان سران كشور نقش مؤثري ايفا كرده است!
7. جريان كنفدراسيون دانشجويان ايراني و گروههاي دانشجويي برونمرزي را با اينكه هيچ ارتباطي به كار او و خاطرات او نداشته است به نگارش كشيده و بخشي از كتاب خاطرات خود را به اين مسائل و جريانها اختصاص داده است.
🇮🇷 @iranemoaser
📚 نقد و بررسی خاطرات #صادق _طباطبایی (2)
💠 پيش از پرداختن به نقد و بررسي خاطرات نامبرده يادآوري اين نكته بايسته است كه از نظر ملت آگاه و با بصيرت ايران، همنشيني، وابستگي و نسبت فاميلي با امام به خودي خود نميتواند به كسي اعتبار و شخصيت ببخشد. اين ويژگيها آنگاه ارزشمند است كه با تقوا، پرهيزكاري و باورمندي به اصل ولايت فقيه همراه باشد و راه و خط امام را استواري بخشد.
🔻ارتباط گاه و بيگاه اين آقازاده! با امام براي احترامي بوده است كه پدر او (آيتالله سلطاني) نزد امام داشته و نيز به سبب نسبتي بوده است كه به بركت خواهر بزرگوارش با امام يافته است، نه اينكه شخصاً محلي از اعراب داشته است.
🔻بنيصدر نيز ساليان درازي با امام در نجف رفت و آمد كرده و شايد او نيز ادعا داشته باشد با ايشان شام و ناهار صرف كرده است! و همانند آقاصادق عكسهايي نيز براي روز مبادا گرفته است! ليكن در برابر، آقاي رجايي تا روز پيروزي انقلاب اسلامي نه امام را ديده بود و نه اين افتخار نصيبش شده بود كه خواهرش عروس امام باشد تا بتواند هر وقت و بيوقت به بيت امام وارد شود! او تا روز شهادتش با امام شام و ناهاري صرف نكرد و «خوش و بشي» هم نداشت، با وجود اين ميبينيم كه او در ميان ملت ايران از جايگاه بالايي برخوردار بود و مردم آگاه و هشيار ايران، آن روز كه دريافتند راه بنيصدر از راه ولايت و امامت بيگانه است دست رد بر سينهاش زدند و او را از قدرت پايين كشيدند و رجايي را كه پوست و گوشت و خونش با ولايت آميخته بود، به رياستجمهوري برگزيدند و با او پيمان بستند.
🇮🇷 @iranemoaser
📚 نقد و بررسی خاطرات #صادق _طباطبایی (3)
💠او ادعا كرده است كه نخستينبار به صورت ناآشنا و به عنوان «دانشجويي كه از اروپا آمده» به خدمت امام رسيده و امام او را شناخته است! در خاطرات او آمده است:
🔻سال 1348... زماني كه وارد نجف شدم به حجره آقاي دعايي رفتم و بعد از مدتي گفت و شنود به ايشان گفتم دلم ميخواهد در شرايطي خدمت آقا برسم كه ايشان مرا نشناسد يعني فقط به عنوان يك دانشجويي كه از اروپا آمده... لذا وقتي به در منزل امام رسيديم، آقاي دعايي به آقاي رضواني ـ مسئول دفتر امام در آن ايام ـ گفتند كه ايشان يكي از دانشجويان مقيم اروپا هستند و ميخواهند با آقا ديدار كنند. آقاي رضواني اطلاع دادند و گفتند بفرماييد داخل... ايشان يك نگاهي به من كردند و گفتند شما آقا صادق هستيد يا آقا جواد؟! من از حافظه و حضور ذهن ايشان خيلي تعجب كردم. گفتم ماشاءالله...
🔸اولاً در سال 1348 مسئول دفتر امام آقاي شيخ عبدالعلي قرحي بودند، نه آيتالله رضواني. از سال 1354 كه آقاي قرحي به ايران آمدند، آقاي رضواني مسئوليت دفتر امام را بر دوش گرفتند. ثانياً برنامه امام اين گونه نبود تا هر كسي اعلام كرد «دانشجويي است كه از اروپا آمده» بيدرنگ او را به حضور بپذيرد و بگويد «بفرماييد»! حضرت امام تا از ريز ماهيت و مأموريت او آگاهي نمييافت او را نميپذيرفت يا اينكه ديدار با او را در نشست عمومي و همراه با ديگر ديداركنندگان قرار ميداد و اگر از طلاب كسي او را همراهي ميكرد، نخست آن طلبه را به حضور ميخواست و از او درباره اين تازهوارد تحقيق ميكرد. ثالثاً از اين پرسش امام كه «شما آقاصادق هستيد يا آقاجواد» به دست ميآيد كه به امام گفته بودند پسر آقاي سلطاني از اروپا آمده است و درخواست ملاقات دارد؛ البته اگر همين خاطرهاي كه آورده است راست باشد.
🔹ﻭ ﻧﻜﺘﻪ ﺁﺧﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺁﻗﺎﻱ ﺻﺎﺩﻕ ﺁﻗﺎ ﺗﻮﺿﻴﺢ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺍﺳــﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺯﻳﺴﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺭ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﻭ ﺩﺭ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻥ ﻗﻢ، ﺍﻭ ﺑﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﭼﻪ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻫﺎ ﻭ ﺩﻳﺪﺍﺭﻫﺎﻳﻲ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ، ﺁﻳﺎ ﺍﺯ ﻣﺸــﺎﻭﺭﺍﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﻳﺎ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ؟ !ﺍﻣﺎﻡ ﺩﺭ ﻗﻢ ﺑﺎ ﺍﻭ ﭼﻪ ﮔﻔﺖو گوهایی داشته و چندبار ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻩ ﺍﺳــﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻧﺠﻒ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﮔﺬﺷــﺖ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺳﺎﻝ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ .ﺍﻳﻦ ﺑﺨﺶ ﺍﺯ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺭﺍ ﺑﺎﻳﺴــﺘﻲ ﺳــﺎﺧﺘﻪ ﻭ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﻣﻲ ﻛﺮﺩ ﺗﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 1348ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻗﺎﺑﻞ ﺑﺎﻭﺭ ﺑﺎﺷﺪ.
🇮🇷 @iranemoaser
📚 نقد و بررسی خاطرات #صادق _طباطبایی (4)
💠 از ديگر دروغپردازيها و نارواگوييهاي آقاصادق در خاطرات خود، پيرايهاي است كه به نگارنده (حجت الاسلام سيد حميد روحاني) نسبت داده و در چند جاي كتاب آن را تكرار كرده است. ادعاي او بدين شرح است:
🔻... در يك سفري به عراق كه به نظرم سال 1349 بود، يك شب منزل آقاي شيخ حسن كروبي بودم. عدهاي از جمله آقايان محتشمي، شريعتي، سجادي و زيارتي هم آنجا بودند... آن شب آقاي زيارتي- سيد حميد روحاني- سخنان تندي عليه امام موسي صدر و سيدمحمدباقر صدر اظهار كرد؛ از جمله اينكه آقاموسي صدر عامل و جيرهخوار امپرياليسم و صهيونيسم است و طوري هم حركت كرده كه هيچ ردپايي از خودش به جا نگذاشته است؛ دليل هم اينكه ايشان مروج آقاي خويي است نه امام خميني... (1)
او در دنباله اين دروغپردازي آورده است:
🔸 فردا بعد از ظهر با امام قرار داشتم، رفتم خدمتشان، گفتم: آقا! شما وقتي كه در حضور خودتان اجازه نميدهيد افراد با بياحترامي از مراجع نام ببرند چه برسد به اسائه ادب و غيبت كه اصلاً تحمل نميكنيد، پس چرا عدهاي از كساني كه به شما منتسب هستند، از شاگردان و اطرافيان كه فكر و گفتار و اعمال و كردار آنها به حساب شما گذاشته ميشود، به خودشان اجازه ميدهند در مورد بعضي از شخصيتهايي كه به هر دليل اختلاف نظر و سليقه با آنها دارند چنين اتهاماتي را مطرح كنند؛ از جمله در مورد آقا سيدمحمدباقر صدر و آقا موسي صدر اين مطالب گفته ميشود؟ پس از آنكه من اين حرفها را زدم امام خيلي متأثر شدند به حدي كه من احساس كردم كه نميبايستي اين مطالب را با ايشان در ميان ميگذاشتم. هيچ پاسخي ندادند، سكوت كردند و يك حالت نگرانكنندهاي در چهرهشان نمايان شد. (2)
♦️او در جاي ديگري از كتاب خاطرات خود (صفحه 199) دوباره اين موضوع را مطرح مي كند و مي گويد: «ماجرا را عيناً به امام منتقل كردم امام به حدي از اين مطلب ناراحت شدند و بر زانوان خود زدند كه در يك لحظه از گفته خود پشيمان شدم...». همچنين آقاي طباطبايي در گفتوگويي با سايت بازتاب درباره اين موضوع گفته است: «امام خودشان را جمع كردند و خيلي ناراحت شدند. طوري سكوت كردند كه من حقيقتاً پشيمان شدم كه چرا اين حرف را زدم؛ گزي خرد كردند و با هم خورديم»!!
در مورد اين ادعاها نكاتي در خور بررسي است:
1. چنانكه ميبينيد او در يك جا ادعا كرده است كه امام در برابر دروغپردازيهاي او «پاسخي ندادند، سكوت كردند» و در جاي ديگر آورده است «بر زانوان خود زدند»! و در جاي سوم ادعا كرده كه «گزي خرد كردند با هم خورديم»! نخست بايد پرسيد كداميك از اين ادعاها مقرون به صحت است؟!
2. طبق موازين اسلامي و فرمان قرآني: ان جائكم فاسق بنبأ فتبينوا؛ خبر واحد حجت نيست و امام نبايد و نشايد ادعاي نامبرده را بدون بررسي، وارسي، پيگيري و كاوش ميپذيرفت و باور ميكرد و به آن ترتيب اثر ميداد. به ويژه اينكه دأب امام اين بود كه گزارشهاي رسيده را حتي اگر مورد تأييد كساني قرار داشت كه عمري شاگرد او و حاصل عمر او به شمار ميآمدند، مانند آقاي منتظري، تا وارسي همهجانبه نكرده و به كنه و ريشه آن پي نبرده بود نميپذيرفت و باور نميكرد؛ (3) با وجود اين چگونه امام در برابر ادعاي جناب آقاصادق- بنابر ادعاي او- سكوت كرده و حتي از او نپرسيده است كه اين سخنان سيدحميد روحاني در چه محفلي و در حضور چه كساني و به چه مناسبتي مطرح شده است؟
—-------------------
1. صادق طباطبايي، خاطرات سياسي، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام، 1387، ج1، ص108.
2. در ادامه اين مطلب آقاي طباطبايي به نقل از آقاي كروبي مي گويد: «چيزي به آقا گفته ايد؟گفتم مگر چه شده؟ گفت بعد از صحبتهاي شما آقا به اندازه اي ناراحت بود كه براي اولين بار نماز مغرب را در جماعت چهار ركعت خواندند.» حجتالاسلام روحاني در فصلنامه 15 خرداد، شماره 28 به طور مفصل به نقد اين سخن پرداخته اند.
3. چنانكه در كتاب نهضت امام خميني دفتر سوم (ص605-589) آمده، برخي از روحانيان ايران مانند آقاي منتظري، آقاي طالقاني، آقاي هاشمي رفسنجاني و... طي نامههايي به امام «سازمان مجاهدين خلق» را مورد تأييد قرار دادند، ليكن امام به اين تأييد و توثيق اطمينان نكرد و به جستار درباره اين گروه پرداخت و به انحراف فكري آنان پي برد.
🇮🇷 @iranemoaser 👇👇👇ادامه
3. داستانسرايي و خيالپردازي آقاصادق، مبني بر نگراني و ناراحتي امام از اتهام ناروا به آقايان صدر براي اين است كه به اصطلاح عظمت و شخصيت ويژه آنان را در نزد امام به نمايش بگذارد و چنين بنماياند كه نامبردگان در پيشگاه امام تا آن پايه قداست و عظمت داشتند كه امام از شنيدن اهانت به آنان آشفته و از خود بيخود شدند.
4. آقاصادق با ساختن اين دروغ كه نگارنده، آقاي صدر را «عامل و جيرهخوار امپرياليسم و صهيونيسم» خوانده است، بر آن است به يك كرشمه دو كار كند: نخست خردهگيريهاي منطقي و مستند نگارنده و ديگر مبارزان و روشنانديشان متعهد و فرزندان انقلاب درباره آقا موسي صدر را خدشهدار و بياعتبار كند و واقعيتها را با جاروجنجال دروغي، هوچيبازي و پشتهماندازي و بهتانتراشي پوشيده دارد؛ دوم امام را به زير سؤال برد كه انگار همانند برخي از مقامات روحاني، در برابر باند اطرافي خود، مسلوبالاختيار بوده و جز غصهخوردن و بر زانوان خود زدن و... كاري از او برنميآمده است!!
بايد دانست آن گاه كه پاي مصالح اسلام به ميان ميآمد امام فرزندان، نورچشمان، آقازادهها و اطرافي نميشناخت و كساني را كه وجودشان در بيت و در كنار او، مايه ضرر و زيان براي اسلام و روحانيت بود، بيدرنگ از خود ميراند و دست رد بر سينه آنان ميزد.
5. ديدار و گفتوگوي نگارنده با آقاصادق در منزل آقاي شيخ حسن كروبي نبود. در پي طرح حكومت اسلامي از سوي امام در بهمنماه 1348 و در اثناي چاپ كتابچههاي حكومت اسلامي، ميان نگارنده و آقاي كروبي اختلافي پيش آمد و از آن تاريخ ارتباط ما به كلي قطع شد و در سال 1350 كه آقاصادق به نجف آمد، تا آنجا كه نگارنده به ياد دارد آقاي كروبي خانوادهاش را به ايران فرستاده بود و اصولاً منزلي نداشت تا از نامبرده در آنجا پذيرايي كند. ديدار و گفتوگوي نگارنده با آقاصادق در سال 1350 كه به همراه مرادش آقاصادق قطبزاده به نجف آمده بود، در منزل برادر گرامي حجتالاسلام حاج آقا فاضل فردوسي انجام گرفت. نامبردگان دو شبي ميهمان او بودند. نگارنده به ياد دارد كه شب تا سحر در بام منزل با آنان نشست و گفتوگو داشت. انتقادات و نظريات خود را درباره رفتار آنان و نيز عملكرد آقاسيد موسي صدر مطرح كرد كه شرح آن را در كتاب نهضت امام زير عنوان «مليگراها و طرح حكومت اسلامي» آورده است. (4)
6. آنچه را كه آقاصادق در خاطرات خود زير عنوان «ناراحتي امام از بدگويي اطرافيان نسبت به آقايان صدر» آورده است، بافته و ساخته ذهن بيمار خود اوست و او چنين گفتوگويي با امام نداشته است. او هرگز و هيچ گاه به خود رخصت نميداد كه در نزد امام چنين سخن دروغي بر زبان آورد. او به خوبي ميدانست كه امام، رادمرد راستي و درستي و حق و حقيقت است و سعايت و سخنچيني و سمپاشي بر ضد ديگران را هرگز برنميتابد و از كنار آن بيتفاوت نميگذرد. او اگر به راستي چنين دروغي را در نزد امام مطرح ميكرد، امام نه سكوت ميكرد، نه بر زانوان خود ميزد، نه غصه ميخورد، نه گز ميخورد و نه آشفته ميشد، بلكه در نخستين گام به تحقيق و وارسي دست ميزد و تا به ريشه جريان پي نميبرد و صحت و سقم خبر را به دست نميآورد، از تحقيق و بررسي دست برنميداشت.
—------------—
4. سيدحميد روحاني، نهضت امام خميني ، ج2، ص737- 736.
🇮🇷 @iranemoaser
📚 نقد و بررسی خاطرات #صادق _طباطبایی (5)
💠آقاصادق ارتباط آقاموسي صدر با رژيم فاسد پهلوي و ديدار او با شاه را چنين توجيه ميكند كه بنا به پيشنهاد آيات شهيد مطهري، بهشتي و... براي نجات جان چند تن از سران نفاق مانند حنيفنژاد بوده است!! (1)
🔻نخست بايد دانست كه نسبت ناروا به بزرگاني كه حيات ندارند و ديده از جهان فروبستهاند از شگردهاي شيطاني كساني است كه بر آن هستند لغزشها و لرزشهاي زشت خود يا سردمداران خود را به گونهاي توجيه كنند! دوم اين نكته را نميتوان ناديده گرفت كه مردان مبارز و انقلابي معمولاً از كساني ميخواستند كه براي نجات يك زنداني در پيشگاه ملوكانه وساطت كنند كه ميدانستند با دربار و درباريان در ارتباط هستند لذا از رابطه آنها با رژيم حاكم دستكم در مواردي كه امكان داشت تا به نفع مبارزان كاري صورت دهند، استفاده ميكردند؛ ليكن از آن راستقامتاني كه هيچگاه و هرگز به دستگاه فاسد پهلوي نزديك نميشدند و به دربار و درباريان روي خوش نشان نميدادند چنين پيشنهادي و چنين انتظاري نبود. سوم اينكه ارتباط آقاي سيدموسي صدر با رژيم شاه تنها به ديدار او با شاه محدود نميشد؛ او در لبنان و ايران با مقامات دولتي و درباري ارتباطهايي داشت و حتي يك بار ملكه پهلوي (مادرشاه)- بنابر گفته برخي از ايرانيها- شبي در لبنان ميهمان آقاي موسي صدر بود و روابط نزديك او با ديكتاتورها و ارتجاع منطقه مايه بدبيني و ذهنيت منفي آزاديخواهان منطقه شده بود.
🔸اين نوشتار را با خاطرهاي به پايان ميبرم:
مرحوم موسوي شاهعبدالعظيمي از منبريهايي بود كه با دربار و حكومت جبار در ارتباط بود. در سفري به نجف اشرف و در ديداري با امام اظهار كرده بود: علت و سبب ارتباط من با دستگاه دولتي براي گشودن گره از مشكلات مردم و مبارزان اسلامي است؛ از جمله آن روز كه حاج سيدمصطفي خميني دستگير و به زندان قزلقلعه گسيل شد، اين من بودم كه با تلاش شبانهروزي زمينه استخلاص ايشان را از زندان فراهم كردم. امام بيدرنگ پاسخ داده بود: من راضي بودم مصطفي در زندان بماند و بميرد، ليكن شما با اين جباران ارتباط نداشته باشيد. (نزديك به اين مضامين)
—------------
1. صادق طباطبايي، همان، ج2، ص210.
🇮🇷 @iranemoaser
✂️برشی از یک کتاب
🔻ایجاد عنوان #خلیج ع-ر-ب-ی توسط انگلستان برای نخستیبن بار در 1958 /1337
💠 «اولین بار روزنامه تایمز در سال 1958م، کلمه «خلیج ع-ر-ب-ی» را عنوان کرد و اولین کشور عربی هم که این را دنبال کرد عراق بود نه مصر. انگلیسی ها به طور کلی سیاست شان در قبال ایران و اعراب از این قرار بوده است که هر جا اختلاف نظری بین ما و اعراب وجود داشت جانب اعراب را می گرفتند نه بطور مستقیم، بلکه به طور غیر مستقیم. هر جا اعراب مدعی بودند و متجاوز بودند انگلیسی ها می گفتند ما بی طرفیم در حالی که وقتی کسی در چنین مواردی بی طرف بماند عملاً حق را داده است به متجاوز».
📚دیپلماسی و سیاست خارجی ایران از سوم شهریور 1320 تا 22 بهمن1357، احمد میرفندرسکی در گفتگو با احمد احرار،162
🇮🇷 @iranemoaser
📅 به مناسبت سالگرد آیتالله شهید #دکتر_محمد_مفتح
💠 آیتالله شهید دکتر محمد مفتح در 27 خرداد 1307 در یک خانواده مذهبی در همدان به دنیا آمد. پدر ایشان محمود مفتح در حوزه علمیه همدان تدریس میکرد از این رو تحصیلات مقدماتی را نزد پدر فرا گرفت. در ادامه برای ادامه تحصیل راهی حوزه علمیه قم شد. در کنار تحصیل در حوزه علمیه قم در سال 1328 با فاطمه جابری انصاری دختر آیتالله حاج شیخ حیدر علی جابری انصاری ازدواج کرد که ثمره آن 4 دختر و 4 پسر بود. همزمان با کسب درجه اجتهاد، وارد دانشکده الهیات و معارف دانشگاه تهران شد و موفق به اخذ درجه دکتری شد. مبارزات سیاسی خود را با شروع نهضت اسلامی آغاز کرد و در کنار این فعالیتها، طلاب همدانی مقیم حوزه علمیه ی قم و انقلابیون شهر همدان را نیز سازمانی و راهنمایی میکرد. در جریان حمله رژیم به مدرسه فیضیه در فروردین 1342 به شدت زخمی شد. با شروع ایام محرم سال 1342 به دستور امام خمینی به آبادان رفت و با سخنرانیهای متعدد مردم این شهر را نسبت مسائل دینی و وظایفی که داشتند آگاه میکرد که با مخالفت های ساواک مواجه شد. پس از ممنوع المنبر شدن به فعالیتهای فرهنگی در دانشکده الهیات و معارف اسلامی و مسجد جاوید پرداخت. این بار نیز فعالیت های ایشان از چشم ساواک دور نماند و منجر به دستگیری وی و تعطیلی مسجد جاوید شد.
با اوج نهضت اسلامی در سالهای 1356-1355 امامت مسجد قبا را برعهده گرفت. وی اولین کسی بود که فاجعه سینما رکس آبادان را در یک سخنرانی افشا و دولت را مقصر آن دانست. از دیگر فعالیتهای ایشان، شرکت در جامعه روحانیت مبارز، کمیته استقبال، شورای انقلاب و حزب جمهوری اسلامی بود. ایشان در کنار مبارزات سیاسی، کارهای فرهنگی از جمله تدریس در حوزه و دانشگاه، تأسیس مجمع اسلامشناسی و انتشار پژوهشهایی در این مجمع را نیز دنبال میکرد. در نهایت در 27 آذر 1358 در دانشکده الهیات توسط گروه فرقان به شهادت رسید.
—---------------
📚(رحیم نیکبخت، زندگی و مبارزات آیتالله شهید دکتر محمد مفتح)، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، صص 20-15
📚محمد زرگر،حدیث عاشقی(زندگینامه شهید آیتالله دکتر محمد مفتح)، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص 73-57
🇮🇷 @iranemoaser
🎥خانم خدیجه مقابله از کشور اردن که بعداز تحصیل 3 ترم دندانپزشکی در اردن به خاطر علاقه به ایران آن را رها کرده و در مقطع کارشناسی ارشد رشته زبانشناسی دانشگاه شهید بهشی تحصیل میکرد, بعد از 2 ترم تحصیل در ایران؛ تابستان 96 بر اثر برقگرفتگی در کشور اردن فوت نمود.
وی عاشق ایران بود و میتوانست یک سفیر فرهنگی بسیار آگاه و قابلی برای کشورمان باشد. ببینید.
🇮🇷 @iranemoaser👇🏼👇🏼👇🏼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا بسیج 20 میلیونی؟
💿آرشیو تاریخ شفاهی بنیاد تاریخ پژوهی
🇮🇷 @iranemoaser
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدیجه مقابله از اردن
تقویم تاریخی 29 آذر.docx
17.1K
تقویم تاریخی 29 آذر
🇮🇷 @iranemoaser
28.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دیدگاههای متفاوت حضرت #امام(ره) و مرحوم #منتظری در خصوص مبارزه ملتهای تحت ستم در دیدار با شورای فرماندهی سپاه
🇮🇷 @iranemoaser
📌نظر #امام_خمینی درباره پرهیز از تشریفات در #حوزههای_علمیه
💠 نامه حجة الاسلام #احمد_خمینی به امام خمینی
[بسم الله الرحمن الرحيم .
پدر و مراد بزرگوار. پس از سلام، زماني كه شوراي مديريت حوزه علميه قم خدمت حضرتعالي رسيده بودند تقاضاي كمك براي پيشبرد امور مربوط به حوزه را كرده بودند، حضرتعالي فرموده بوديد: مسئله را به احمد بگوييد تا او دنبال كند. قرار بر اين شد كه شورا در نامهاي به حضرتعالي مقدار احتياجشان را بنويسند، آنان پس از بررسي، نامهاي براي حضرتعالي نوشتند. . . كه درصورت عدم پرداخت پول از طرف شخص جنابعالي از بنياد مستضعفان به آنها كمك گردد. نامه مذكور خدمتتان تقديم شد.
حضرتعالي فرموديد: "چنين كاري را انجام نميدهيد و از طرف شماها به بنياد چيزي گفته نشود هرچه پول و ساختمان زياد گردد درس و معنويت كم ميشود." و چند بار ديگر هم تقاضاي برادرانمان را عنوان نمودم باز فرموديد: "من خيال مي كردم آقايان پنجاه هزار تومان احتياج دارند". خدمتتان عرض كردم : اگر چنين بود خودشان مي پرداختند. . . . براي آقايان شورا مسئله حل نشده است و عقيدهشان اين است كه :"تو (احمد) نخواسته اي نظر مبارك حضرت امام را كه با اين مسئله موافق بوده است به مسئولين حوزه ابلاغ كني و يا شما ياد امام نياورده اي كه حضرت امام در اين قضيه پول مورد احتياج شورا را بپردازند. . . به حضرت امام عرض كن كه اگر مسئلهاي را به شما محول مي كند،بعد موافقت كنند كه موجب اينگونه حرفها نشود.
". . . 12/3/66 - احمد خميني ]
🔻بسمه تعالي
نظر من همان است كه قبلا كرارا گفته ام: من با اين تشريفات مخالفم، و براي حوزه علميه مضر ميدانم . اساس اسلام و تحصيل است كه با اين نحو زياده رويها منافي است . و من از بعض آقايان تعجب مي كنم كه تو را زير سئوال بردند. من بايد عرض كنم به آقايان كه تا اين تاريخ هيچ موردي، حتي اين مورد، نبوده است كه احمد برخلاف گفته يا نوشته من بدون اطلاع من تصرفي بكند. بلي، بعضي اوقات در سخنرانيهاي اينجانب احمد و ديگران، حتي اشخاصي از راديو و تلويزيون، نظراتي مي دهند كه مورد قبول ميشود. ازخداوند تعالي توفيق همگان را خواستارم .
و به احمد نصيحت مي كنم كه جديت در جلب رضاي خداوند حاضر ناظر نمايد، و ازطعن و لعن ديگران نهراسد.
13 خرداد 66
روح الله الموسوي الخميني
صحیفه امام، ج 20، ص:277
🇮🇷 @iranemoaser
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 به مناسبت درگذشت آیتالله #حائری_شیرازی از اساتید اخلاق حوزه علمیه و نماینده سابق مجلس خبرگان رهبری
🇮🇷 @iranemoaser
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #حقوق_بشر اقتصادی در ایران و#NGO های بینالمللی
🇮🇷 @iranemoaser
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 انیمیشن طنز #عروسک_سخنگو
🔻 در واکنش به اعلام بیت المقدس بعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی توسط #ترامپ
🇮🇷 @iranemoaser
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قابل توجه مسئولین اجرائی عزیز...
تاریخ فراموش نمیکند، شما هم فراموش نکنید...
آرمانهای #امام را فراموش نکنید🙏
🇮🇷 @iranemoaser
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #دکتر_اقبال و موضوع تجاوز به #قانون_اساسی
🇮🇷 @iranemoaser
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پاسخ متفاوت کودکان #فلسطینی به این سؤال: پایتخت #اسرائیل کجاست؟
🇮🇷 @iranemoaser
🗓 به مناسبت درگذشت آیت الله #نورالله_اصفهانی
💠 حاج آقا نورالله اصفهاني (مهدي) فرزند شيخ محمدباقر نجفي و نوۀ دختري سيد صدرالدين عاملي در سال 1278 ق در اصفهان ديده به جهان گشود. وي پس از آموختن مقدمات علوم ديني راهي عتبات عاليات شد و تا سال 1304 ق به تحصيل در آنجا ادامه داد و از محضر بزرگاني چون آيت الله ميرزا حبيب الله رشتي و آيت الله ميرزا حسن شيرازي استفاده کرد و پس از نيل به درجه اجتهاد به اصفهان مراجعت نمود. در سال 1307 ق به همراه برادرش آقا نجفي به قلع و قمع بابيها اقدام کرد که موجب تبعيد آن دو به تهران گرديد. وي همچنين در جريان قيام تنباکو فعالانه شرکت داشت. حاج آقا نورالله در زمينه مسائل اقتصادي نيز بر حمايت از توليدات داخلي و تلاش براي استقلال اقتصادي کشور تأکيد ميورزيد چنانکه در تأسيس شرکت اسلاميه مشارکت مستقيم و فعال داشت. در جريان جنبش مشروطه و مهاجرت کبرا به جمع مهاجرين و متحصنين قم پيوست و پس از پيروزي مشروطه خواهان نخستين انجمن ملي را با نام «انجمن مقدس ملي اصفهان» به همراهي گروهي از علما و بزرگان، از جمله سيد حسن مدرس تشکيل داد. به دنبال بمباران مجلس و برچيده شدن موقت مشروطيت «انجمن مقدس ملي اصفهان» نيز منحل شد و از طرف شاه، اقبال الدوله کاشي به حکومت اصفهان منصوب گرديد، حاج آقا نورالله و سيد حسن مدرس به همراه جمعي ديگر از آزاديخواهان، انجمن سري تشکيل دادند و خود را براي مبارزه با استبداد آماده نمودند. در سال 1329 ق حزب دموکرات در اصفهان در صدد ترور حاج آقا برآمد. او که خود را در معرض خطر ميديد به عتبات عاليات رفت و مراجع مشروطه خواه را در جريان حوادث ايران گذارد.
در آستانه جنگ جهاني اول حاج آقا نورالله به اصفهان بازگشت و در پي مهاجرت اغلب وکلاي مجلس و سرشناسان آزاديخواه تهران به اصفهان به کمک آنان شتافت و با همدستي آنان و اداره ژاندارمري به قواي متفقين اعلام جنگ داد و مراکز و مؤسسات حساس انگليسيها را در اصفهان تصرف کرد، اما با هجوم قواي روس به اصفهان به عراق پناه برد تا اينکه پس از پايان جنگ دوباره به اصفهان بازگشت.
پس از کودتاي 1299 رضاخان در صدد برآمد تا با اعلام جمهوري، خود را اولين رئيس جمهوري ايران معرفي کند. مدرس در تهران با استفاده از نفوذ و قاطعيت خود در برابر اين حرکت ايستاد و طي نامهاي از علماي اصفهان کمک و همراهي خواست، علماي اصفهان و در رأس آنها حاج آقا نورالله طي نامهاي براي همراهي با مدرس اعلام آمادگي کردند، پايمردي و مخالفت مدرس و ديگران باعث شد تا جمهوري خواهان قلابي عقب نشيني کنند.
مهاجرت حاج آقا نور الله اصفهاني و جمعي از علماي اصفهان و ساير نقاط کشور به قم و تحصن در مخالفت با نحوه اجراي قانون نظام اجباري در سال 1306 آخرين حرکت سياسي حاج آقا نورالله اصفهاني بود که به مهمترين و بزرگترين حرکت سياسي دوره سلطنت رضاشاه تبديل شد. در پي اين حرکت ايشان در قم گروهي به نام «هيئت علميه و روحانيه مهاجرين قم» را تشکيل داد. تلگرافهايي از طرف وي به مجلس شوراي ملي و رئيس الوزراء مخابره شد. سيد حسن مدرس که در اين زمان جزء نمايندگان اقليت مجلس و از مخالفان سرسخت رضاخان بود طي تلگرافي به حاج آقا نور الله، اقدام او را تأييد کرد و حمايتش را از علماي مهاجر اعلام داشت، ولي متأسفانه قبل از به ثمر رسيدن اقدامات، حاج اقا در شب 4 دي ماه 1306 به طور ناگهاني درگذشت. برخي معتقدند با توجه به کسالت ايشان رضاشاه اعلم الدوله پزشک مخصوص خود را براي به قتل رساندن حاج آقا به قم فرستاد. اعلم الدوله نيز با تزريق آمپول هوا وي را به شهادت رساند. با مرگ او «هيئت مهاجرين قم» نيز از هم پاشيده شد.
📚( محمدحسن رجبي، علماي مجاهد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامي، 1382، ص 52ـ 62؛ مجموعه مقالات همايش تبيين آراء و بزرگداشت هشتادمين سالگرد نهضت آيت الله حاج آقا نورالله اصفهاني، اصفهان: سازمان فرهنگي تفريحي شهرداري اصفهان، 1384، ص 17ـ19)
🇮🇷 @iranemoaser
✂️#برشی از یک کتاب
🔻عدم نیاز #امریکا به ایجاد پایگاههای موشکی در ایران در دهه 1340ش و ادعای #محمدرضا_پهلوی مبنی بر "#سیاست_مستقل_ملی"
💠 با افزایش قدرت نظامی امریکا از هنگام روی کار آمدن پرزیدنت کندی و ساختن زیردریایی های اتمی و افزایش شعاع عمل موشک های پولاریس ، ایالات متحده دیگر چندان نیازی به پایگاه پیرامون خاک شوروی نداشت. موشک های پولاریس A1 که در سال 1961 آزمایش شد و از دریا شلیک می شد می توانست مسکو و لنین گراد را هدف قرار بدهد و موشک های پولاریس A2 که در 1962 عملیاتی شد می توانست مراکز صنعتی مهم اوکراین و تأسیسات نفتی باکو و حتی بعضی از نقاط آسیای مرکزی را از زیر دریایی هایی که در مدیترانه شرقی مستقر شده بود، هدف بگیرد. در این حال امریکا به برچیدن موشک های ژوپیتر خود از ترکیه پرداخت و به جای آن به گسترش موشک های دارای کلاهک اتمی در زیردریایی ها پرداخت. به عقیده محافل سیاسی لندن تعهد ایران تغییر استراتژیک عمده ای را باعث نمی شد زیرا اصولاً امریکاییان قصد استقرار پایگاه پرتاب موشک در ایران را نداشتند. اما شاه این سیاست جدید را «سیاست مستقل ملی» نامید.
📚 تاریخ روابط خارجی ایران از پایان جنگ جهانی دوم تا سقوط رژیم پهلوی، 176
🇮🇷 @iranemoaser
تقویم تاریخی 3 دی.docx
14.8K
تقویم تاریخی 3 دی
🇮🇷 @iranemoaser
تقویم تاریخی 4 دی.docx
14.9K
[ فایل : تقویم تاریخی 4 دی.docx ]
#تقویم_تاریخی 4 دی
🇮🇷 @iranemoaser