30.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 مسیریابی خلبان شهید رئیسی با آیپد؟
# چندین ساله مسؤلین همه دنیا از گوشی های ساده استفاده میکنند
# چندین ساله رهبری بارها و بارها و بارها و… در مورد رسانه و هوش مصنوعی و مجازی هشدار داده اند
اما در ایران مسؤلین ما پز گوشی های آیفون و پیج های توییتر و..شان را می دهند
# وای، وای، وای
این چنددقیقه را ببنید و سرتان را به دیوار بکوبید از عمل نکردن های منجر به…
🇮🇷 @seyedparsa313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴رهبر انقلاب گفتن «زن، زندگی، آزادی» کار این پدرسوخته هاست اما سادهلوحها باور نکردن. اینم سندش...
@fetan2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 دکتر رامین کامران، پژوهشگر دانشگاه سوربن فرانسه: مشکل اساسی غرب با ایران بر سر استقلال تثبیت شده ایران است.
🔹از نگاه آمریکا خصوصا در دورۀ ریاست ترامپ، مذاکرۀ برد-برد بیمعنا است؛ خواست آمریکا تنها و تنها تسلیم بدون قید و شرط است که با استقلال ایران امکانپذیر نیست.
@fetan2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴چرا قصاب مردم فلسطین به فکر زنان، زندگی و آزادی مردم ایران است؟
@fetan2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴مردم ایران تاریخ را فراموش نکرده اند و دشمنان خود را خوب می شناسند.
@fetan2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴وقتی اطلاعات مجری تلویزیون از سخنگوی دولت بیشتره!
@fetan2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴مصاحبه ی جذاب و دیدنی دکتر سهیلا سامی (نخبه ی ایرانی بازگشته از هانوفر آلمان) رو در میز اقتصاد ببینید.
🔹صحبت هایی از جنس انتقاد به سیستم درمانی کشور، مساله ی مهاجرت، بی توجهی مسئولین تا نقاط مثبت ایران و حس وطن دوستی و غیره
https://mizeghtesad.com/?p=2666
🔸با ما دور میز اقتصاد باشید👇
https://eitaa.com/joinchat/3031236797Ccb28537740
🔴حرکتی عجیب از بلو بانک!/ کمک به مردم لبنان و فلسطین ممنوع!
🔹کاربران فضای مجازی خبر از ممنوعیت تامل برانگیز بلو بانک در واریز وجوه مردمی به حساب کمپین ایران همدل میدهند!
@fetan2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴آیا اصلا گران سازی بنزین در اولویت است؟
🔹گفت و گو با دکتر مریدی، استاد دانشگاه و کارشناس اقتصادی
@fetan2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤏❌🌷واقعا باید به این جوان انقلابی گفت ! نان پدر و شیر مادر حلالت . دردت بخوره تو سر هر چی ماله کش. خیلی زیبا این جماعت رو رسوا میکنه👇
بررسی جوانب مختلف "برهنگی" یک دانشجو و "توطئه" بسیار خطرناکی که شکست خورد‼️
🔸️تست غیرت از مومنین❗️
🔸️من از بيگانگان هرگز ننالم که با من هر چه کرد سخنگوی دولت کرد❗️
🇮🇷 * :صلی الله علیک یا امیرالمومنین[ع]
📚📓📚📚📓📚
🌹🇮🇷🌴🐾🌹🐾🌴🇮🇷 🌹
هدایت شده از عنترنشنال | antarnational
🔴 از اونجایی که مدعیان حقوق بشر فرستادن دارو برای ایران رو هم تحریم کردن فهمیدیم خودمون باید دست بکار بشیم
🔹 تصویر، یکی از انواع داروهای ضد سرطانی هست که ساختیم و باید گفت که جزو هشت کشور برتر دنیا در داروسازی قرار داریم🇮🇷
🇮🇷 کانال رسمی #عنتر_نشنال 👇🏻
@antarnational
هدایت شده از عنترنشنال | antarnational
🔴 ساخت دستکش هوشمند توسط دانش بنیانهای کشورمون رو شاهد هستیم 🇮🇷
🔹 این دستکشها با بهرهگیری از سنسورهای مختلف، پردازندههای کوچک و نرمافزارهای هوشمند، قادر به تشخیص حرکات دست، نیروها و حتی سیگنالهای فیزیولوژیکی هستند.
🇮🇷 کانال رسمی #عنتر_نشنال 👇🏻
@antarnational
ترامپ، کابینه جنگ و «رعب حداکثری»!
به گزارش مشرق، حسین جابری انصاری در کانال تلگرامی یک حرف از هزاران نوشت:
با معرفی افرادی به عنوان مشاور امنیت ملی، وزیر دفاع، رییس سیا، فرستاده ویژه در امور خاورمیانه تقریبا تیم کاری ترامپ در حوزه سیاست خارجی مشخص شده است.
فکر نکنم نیازی به گفتن باشد که اعضای تیم سیاست خارجی ترامپ یکی از دیگری تندروتر است. تیم معرفی شده تقریبا در سه چیز اشتراک نظر دارند؛ دوستی افراطی با اسرائیل، دشمنی افراطی با ایران و مواضع تند علیه چین. در این میان، این چهرهها هر چند بعضا مواضعی در گذشته علیه روسیه هم داشتهاند، اما به ضدیت با آن شناخته نمیشوند.
این انتخابها در وهله نخست حامل پیامهای متناقض و چندلایه به طرفهای مختلف از داخل آمریکا، اسرائیل و فلسطین گرفته تا ایران، چین، روسیه و حتی بازیگرانی چون عربستان است. به عنوان مثال، انتخاب مایک هاکبی فرماندار سابق آرکانزاس به سمت سفیر امریکا در اسراییل با مواضع معروفش به عنوان یک اوانجلیست در خصوص مناقشه فلسطین و الحاق کرانه باختری به اسرائیل! اولین غیر یهودی است که پس از ۱۳ سال به این مقام انتخاب میشود و همین میتواند بیانگر دلخوری ترامپ از یهودیان آمریکا باشد که ۷۹ درصد آنها در انتخابات به رقیب دموکراتش رای دادند. کما این که برای رضایتمندی اوانجلیستهایی است که به خاطر اسرائیل اکثرا به ترامپ رای دادند.
اما انتخاب دوست یهودی صمیمی و همبازی او در گلف استیون ویتکاف به عنوان فرستاده ویژه در خاورمیانه هم در راستای القای تداوم سیاست «نخست اسرائیل» در سیاست خاورمیانهای آمریکاست.
واقعیت این است که تیم انتخابی ترامپ هر چند سنجه مهمی برای شناخت رویکرد احتمالی او در دور دوم در قبال ایران و خاورمیانه است، اما همین افراد انتخابی در تیم با وجود اشتراک نظر خود به ویژه علیه ایران در جزئیات تفاوتهای قابل تاملی نیز با هم دارند؛ به عنوان مثال، مایکل والتز مشاور جدید امنیت ملی بر خلاف برخی دیگر از اعضای تیم و مشاوران ترامپ معتقد است که آمریکا نباید خود را درگیر خاورمیانه کند و باید سریع به جنگ غزه و اوکراین پایان دهد و بر تقابل با چین در اقیانوس آرام متمرکز شود.
در کل تیم جدید ترامپ بیشتر به کابینه جنگ شباهت دارد. اما پرسش اینجاست که آیا ترامپ چه با ایران چه با چین به دنبال جنگ است؟ پاسخ نگارنده منفی است. ترامپ بیشتر از روسای جمهوری پیشین آمریکا به هزینه اقتصادی جنگ میاندیشد و جنگ را در ترازوی تجارت و اقتصاد سبک و سنگین میکند. علت اصلی توافق با طالبان برای خروج از افغانستان نیز همین بود و تلاش برای پایان دادن به جنگ اوکراین و رسیدن به توافق با کره شمالی نیز از این منظر است.
از این رو، یکی از دلایل وعده پایان جنگ غزه و لبنان نیز احتمالا تلاش برای خاموش کردن آتشی است که ممکن است به جنگ گسترده در خاورمیانه منجر شود و آمریکا را درگیر خود کند.
ترامپ تا لب مرز جنگ پیش میرود و فشار میآورد، اما بعید است که جنگی را شروع کند. جدا از هزینههای جنگ برای اقتصاد آمریکا، سیاست اقتصادی خود ترامپ و نگرش انزواطلبانهاش با تعریف خاصش از دکترین «نخست آمریکا»، اما هزینههای سنگین جنگ برای منافع شخصی و سرمایهگذاریهای کلان خود او و میلیاردرهای معروفی چون ایلان ماسک که او را احاطه کرده و وارد کابینهاش هم شده و میشوند، در بازارهای مالی جهان نیز مانع دیگری است.
پس هدف ترامپ از انتخاب "چند جنگطلب" در تیم جدید خود چیست؟ به نظر نگارنده این انتخابها بسیار هوشمندانه، هدفمند و به احتمال زیاد برای ارایه تصویری «دیوانهتر و خشنتر» است.
در واقع، ترامپ از هم اکنون و قبل از تحلیف با چنین انتخابهایی به دنبال خلق فضای «رعب حداکثری» علیه ایران و چین برای تاثیر بر محاسبات آنهاست با این پیام که نسخه دوم ترامپ دیوانهتر از نسخه اول خواهد بود.
او تقریبا در دور اول ریاست جمهوریاش نیز با انتخاب افرادی چون مایک پومپئو و جان بولتون همین رویکرد را در سطح دیگری در پیش گرفته بود؛ تا جایی که برخی ناظران آن را پیشدرآمدی برای شروع جنگ در خاورمیانه دانستند؛ اما رویه ترامپ در دور نخست برخلاف آن بود و همین چهرههای جنگ طلب نیز در نهایت ناچار شدند برنامه کاری خود ترامپ را در قالبی غیر نظامی پیش ببرند.
به نظر میرسد که رویکرد ترامپ در سیاست خاورمیانهای آمریکا در قبال ایران همان «فشار حداکثری» تا لب مرز جنگ به ویژه در مرحله نخست ریاست جمهوریاش باشد. اما برای جلوگیری از گسترش جنگ در منطقه و همچنین بسترسازی برای عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان احتمالا ابتدا تلاش کند که دو جنگ غزه و لبنان تمام شود.همچنین احتمالا همان راهبرد «فشار حداکثری» علیه ایران فصول جدیدی در مرحله نخست دور دوم ترامپ به ویژه در قبال برنامه هستهای ایران داشته باشد.
فاطمه عزیز ! تربت بینشانت نشانه راه بود (یادداشت روز)
۱- « ای رسول خدا... سلام من و دخترت را که به دیدار تو آمده و در جوار تو به خاک رفته، پذیرا باش... اکنون امانت به صاحبش رسیده، زهرا از کنار من دامن کشیده و نزد تو آرمیده است... بعد از او، آسمان و زمین زشت مینماید و اندوه دلم، هرگز نمیگشاید... رفتن فاطمه، دلم را خسته و غصهام را پیوسته کرد و چه زود جمع ما به پریشانی کشید... شکایت خود به خدا میبرم و دخترت را به تو میسپارم. زهرا خواهد گفت که پس از تو چه ستمها بر او روا داشتند... آنچه میخواهی از او بجوی و هرچه میخواهی با او بگوی، تا راز دل نزد تو بگشاید و خون دلی که فرو داده است، برون آید... ای پیامبر خدا... دخترت زهرا، پنهانی به خاک میرود و حال آنکه، هنوز چند روزی بیش، از رحلت تو سپری نشده و هنوز نامت از زبانها نیفتاده است... ای فاطمه!... اگر بیم آن نبود که ستمگران چیره شوند، برای همیشه در کنار مزارت میماندم و در این ماتم بزرگ جوی اشک از دیده میراندم و...»... علی را چه شده است؟!
بر دختر رسول خدا چه گذشته است؟! که امیرمؤمنان در آن شب غم گرفته بر مزار او اینگونه با رسول خدا به نجوا مینشیند و زبان به گلایه میگشاید که «شکایت خود به خدا میبرم و دخترت را به تو میسپارم. زهرا خواهد گفت که پس از تو چه ستمها بر او روا داشتند و...»... آن روزها چه اتفاق افتاده بود؟ بخوانید!
۲- «زهرا(س)، آن روزها، بعد از رحلت رسول خدا(ص) و پیش از آنکه، خود نیز چشم از جهان فرو بندد و در جوار قرب الهی به پدر چشم انتظار خویش بپیوندد، بارها کوچههای مدینه را کاویده بود و به دیدن برخی از «خواص» رفته بود، فاطمه(س) با دلواپسی سفارشهای رسول خدا(ص) را به آنان گوشزد کرده بود و عهدی را که با خدا بسته و اکنون بیمحابا شکسته بودند، به یادشان آورده بود. اما، دلشوره فاطمه(س) که اصرار او را در پی داشت، پاسخی جز سکوت برخی از خواص را به دنبال نداشت و چنین بود که صدای فاطمه(س) در سکوت سنگین و سؤالآفرین آن روزها گم شد. زهرای ما(س) میدانست که اگر مردم از ولایت علی(ع) دور شوند بیتردید به پذیرش ولایت حاکمان جور، مجبور میشوند. فاطمه(س) در محرومیت جهان اسلام از امامت علی(ع)، «فتنه جمل» را میدید، نعره مستانه معاویه در فریب صفین را میشنید، در «نهروان»، جهالت خوارج را مینگریست و در سحرگاه خونین نوزدهم رمضان سال چهلم هجری در محراب مسجد کوفه بر فرق شکافته علی(ع) میگریست، اشرافیت بر باد رفته را میدید که بار دیگر به میدان آمده، حسن(ع) را که از محرومیت مردم گرفتار در چنگال معاویه خون دل میخورد و سر مطهر حسین(ع) را میدید که در هنگامه خون و فریب اشراف بر نیزه میرود، یزید را میدید که سر بریده فرزند رسول خدا(ص) را پیش روی نهاده،
بر لب و دندان او میزند و اجداد به هلاکت رسیده خود در «بدر» و «حنین» را به تماشای انتقام میخواند! و... مردم مظلوم را که در چنگال خونریز «بنیامیه» و «بنیعباس» گرفتارند و جماعت مسلمانان را که انگشت پشیمانی به دندان میگزند و دست حسرت بر پیشانی میزنند که کاش ولایت علی(ع) آن دوستدار محرومان و حامی مظلومان را پاس میداشتند تا ولایت حجاجبن یوسفها و منصور دوانقیها که خونریز و انسانستیزند را به زور بر گرده خویش نمیداشتند» فاطمه(س)، این همه را میدید که آن همه دلواپس بود.
۳- تاریخ نویسان و وقایعنگاران در صدر اسلام برخی از کوچکترین و کماهمیتترین رخدادهای آن روزها را با دقت و شرح جزئیات آن ثبت کردهاند که امروزه در دست و قابل مراجعه است. مثلاً این که خانه فلان سردار اسلام در کدام نقطه قرار داشت و فلان شخصیت صدر اسلام در کدام جنگ و حتی در کدام نقطه از میدان جنگ به شهادت رسید و یا فلان شخص با نیزه حمله میکرد یا با شمشیر و... بنابراین آیا تعجبآور نیست که تربت پاک دختر پیامبر خدا(ص) با آن همه نقش برجستهای که در اسلام داشته است و آن همه فضیلت و شأن والایی که از قول رسول خدا(ص) درباره آن حضرت نقل شده است «بینشان» باقی بماند؟! و این بینشانی توصیه و سفارش اکید خود آن حضرت باشد؟ فاطمه(س) با بینشانی تربت خود، نشانهای گویا و ماندگار بر پیشانی تاریخ ثبت کرده و برای همیشه برجای نهاده است. تربت پنهان فاطمه، نشانه آشکاری از نارضایتی زهرای مرضیه است و گزارشی ماندگار از انحرافی است که بعد از رحلت رسول خدا(ص) اتفاق افتاده بود. فاطمه با بینشانی تربت خود، صراط مستقیم را به آیندگان نشان داده است.
۴- گردونه زمان چرخید و چرخید تا به دورانی رسید که به قول رهبر معظم انقلاب، «عصر خمینی» شایستهترین تابلو و بایستهترین نام برای معرفی آن است. گردونه زمان که به عصر خمینی رسید، بار دیگر ماجرای صدر اسلام جامه تکرار پوشید. امام راحل ما غبار قرنها بدعت و تحریف و کجاندیشی را که بر چهره اسلام ناب نشسته بود، زدود و اسلام ناب محمدی(ص) را همانگونه که در صدر بود، به دنیای تشنه خداجوئی و عدالت ارائه فرمود. مردم در این مرز و بوم و سپس در جای جای جهان، گمشده خود را یافته بودند. بار دیگر رخدادهای صدر اسلام به تکرار نشست. مردمان فوج فوج و گروه گروه به اسلامی که از غبار تحریفها و بدعتها پاک شده بود پیوستند. خواب دشمنان و بدخواهانی که اسلام ناب را به حاشیه کشیده بودند، آشفته شد. نظام سلطه بینالملل که همه دشمنان بشریت را در خود جای داده بود، سراسیمه به میدان آمد. بار دیگر بدر و احد و حنین و صفین و جمل با همان مختصات و این بار با دامنهای بسیار گستردهتر و پیچیدهتر تکرار شد و...
۵- این دفعه اما با آنچه در صدر اسلام اتفاق افتاده بود، تفاوت بنیادین داشت. امت اسلام، تجربهای ۱۴۰۰ ساله را به دوش کشیده بود. چهرهها را از پشت نقابها میدید. سرهها را از ناسره تشخیص میداد. درپی آب به سوی سراب نمیرفت و... مردم این دوران از فاطمه(س) آموخته بودند که اگر از ولایت علی(ع) دور شوند بیتردید به پذیرش ولایت حاکمان جور، مجبور میشوند... با خدای خویش آن عهد که در «وادی ایمن» بسته بودند، «ارَنی گوی» به میقات بردند. با پای جان به دو فرزند فاطمه -خمینی و خامنهای- پیوستند. سقف تاریک نظام سلطه را شکافتند و طرحی نو در انداختند و این قافله نورانی همچنان سنگر به سنگر پیش میرود تا به فرموده امام راحلمان سنگرهای کلیدی جهان را یکی پس از دیگری فتح کند... امروز در آوردگاه غرب آسیا فتح فلسطین اشغالی و سرنگونی رژیم وحشی صهیونیستی را پیشروی دارد. نگاه که میکنی و نقطه کنونی را که با نقطه آغاز به مقایسه مینشینی، به وضوح میبینی که سنگرهای فراوانی را گشوده است و در نزدیکی قله ایستاده است.
راستی، فاطمه عزیز! امروز از فرزند تو به یک اشاره است و از خیل عظیم مردان و زنان، به سر دویدن... آیا از امت آخرالزمانی خود راضی هستید؟
حسین شریعتمداری
هدایت شده از سعید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محمد تقی رضایی : خدا وکیلی جان هر کی دوس داری و عزیزت هس در هرگروهی هستید این کلیپ مهم رو بفرست هر کدام حداقل برای ۲۰ نفر بفرستید ثواب داره جهاد تبیین است خواهشا هم گوش کنید هم در تمام گروهها بفرستید
نکته چهارم؛ اگر نتانیاهو آرزو دارد پس از لبنان و غزه سراغ تهدید علیه ایران بیاید -چنان که هم میهن اذعان دارد- پس باید بر او پیشدستی کرد، نه اینکه واکنش منفعلانه و مرعوبانه داشت (چنان که تنها نسخه غربگرایان است).
پنجم؛ دولت رئیسی، مدیریت کشور را با خزانه جارو شده و رشد منفی اقتصادی و صادرات نفتی سقوط کرده و 1500 هزار میلیارد بدهی انباشته و واردات هشت میلیون تن گندم و قطع برق و گاز گسترده در زمستان و تابستان و کشتار صدها نفر در اثر کرونا از دولت روحانی تحویل گرفت تا جایی که دولتمردان روحانی در همان جلسه اول با شهید رئیسی گفته بودند دولت پولی برای پرداخت حقوق سر ماه کارکنان خود ندارد. دولت رئیسی در دو سال و نه ماه توانست بخش عمدهای از خسارتهای پدید آمده در هشت سال قبل از خود را مهار کند یا کاهش دهد. خودکفایی در تولید گندم، صرفهجویی یک و نیم میلیون تنی در مصرف آرد در اثر راهاندازی سامانه هوشمند یارانه آرد و نان، کاهش ناترازی سنگین در تولید و مصرف برق، تسویه چند صد هزار میلیارد تومان بدهی انباشته، افزایش قابل توجه صادرات نفتی، کاهش نسبی تورم، مثبت شدن نرخ رشد اقتصادی و... تفاوت وضعیتی را که شهید رئیسی تحویل گرفت با وضعیت فعلی را نشان میدهد.
ششم، در موضوع دولت احمدینژاد (با همه اشتباهات چند سال آخر احمدینژاد) باید همین یک جمله را گفت که بسیاری از دولتمردان روحانی و حامیان وی در سالهای پایانی دولت خود آرزو میکردند که بتوانند به وضعیت و نرخ رشد اقتصادی سال 1390 (دوره احمدینژاد) برگردند و نتوانستند.
مشکل مدعیان اصلاحات بدتدبیری است، نه بدشانسی
روزنامه هممیهن با استقبال سخنان روحانی که گفته بود «شرایط دولت چهاردهم، سختتر از دولت یازدهم در سال ٩٢ است»، مدعی شد دولت پزشکیان بد اقبالتر از دولت روحانی است.
این روزنامه در یادداشتی نوشت «شاید هیچکس همچون حسن روحانی، معنای عبارت «دونالد ترامپ» را نداند؛ رئیسجمهوری غیرمترقبه که در طلاییترین روزهای ریاستجمهوری روحانی ناگهان در آمریکا ظهور کرد و هرچه او کِشته بود، بر باد داد.
خروج از برجام در اردیبهشت ۱۳۹۷ بلایی بود که ترامپ بر سر روحانی نازل کرد و کلید او را که تازه دو سه سالی بود سختترین قفل سیاست خارجی را گشوده و بندهای تحریم را تا حد زیادی زدوده بود؛ از کار انداخت. روحانی و یارانش، تازه داشتند از زیر بلای ترامپ کمر راست میکردند که سیلابهای سراسری ۱۳۹۸ و پس از آن، بلایی سهمگینتر چون کرونا فرا رسید.
روحانی با اینحال، حالا که ۱۰۰روز از آغازبهکار پزشکیان میگذرد، احساس میکند یکی، بدشانستر از او هم وجود دارد. شب نخست با ترور رهبر حماس، گذشت و از فردای آن، ایران وارد بیسابقهترین سطح تنش خارجی پس از جنگ ایران و عراق شد. چنین بود که صد روز نخست دولت را باید روزها و شبهای خوف و رجا دانست.
وضعیتی چنان معلق و بلاتکلیف که شاید برای آن، بازگشت ترامپ نه یک بلا که نوری در انتهای تونل بنماید... اما حتی اگر تصمیم ایران در مواجهه با آمریکا و اسرائیل همچنان مبتنی بر راهبرد اعلامی «نه جنگ، نه مذاکره» باشد؛ در مقابل، نتانیاهویی قرار دارد که بقای خود را در گروی گستردن جنگ میداند. راست رادیکال اسرائیل دچار این تصور است که پس از حماس و حزبالله، فرصت و بهانه لازم برای تعیین تکلیف ایران را هم به دست آورده است.
ولی حتی اگر جنگی هم در نگیرد و وضعیت صرفاً بر لبه تنش باقی بماند، باز هم تداوم شرایط «نه جنگ، نه صلح»، اداره کشور را دچار چالش جدی میکند و دولت را از پیشبرد برنامههای توسعهای و حتی رفع مسائل روزمره بازمیدارد؛ آنهم دولتی که برخلاف ادعای کیهان، نه اسبی زینشده از دولت قبل به ارث برده؛ بلکه با شرایطی مواجه است که روحانی آن را از زمان آغازبهکار خود در سال۱۳۹۲ سختتر میداند.
در سطح داخلی، احتمالاً اینکه احمدینژاد هر میراثی برای روحانی به جا گذاشت؛ دستکم این ویژگی را داشت که در دو سال آخر دولتاش در نزد بلوک قدرت به مهرهای سوخته و «سرحلقه انحراف» فرو کاسته بود. ازاینرو، زبان روحانی در نقد و نفی وضع موجود باز بود و او پس از تشکیل دولت هم، میتوانست آنچه واقعاً به ارث برده، اعلام کند و دستکم تا دو سال، بخش مهمی از کمبودها و چالشها را به دولت ارجاع دهد. نطقهای صریح روحانی علیه احمدینژاد و حامیان او، عملاً یکی از موتورهای محرکه دولت دوازدهم بود که به تقویت انسجام و تشجیع حامیان او کمک میکرد. این درحالی است که پزشکیان دولتی را به ارث برده که ازیکسو، هیچگاه عملکرد آن به صورت علنی از سوی بلوک اصلی قدرت مورد نقد و رد قرار نگرفت و ازسوی دیگر، شکل درگذشت رئیس آن، کلیت دولت را درهالهای قدسی قرار داده که زیر سؤال بردن عملکرد آن، با هجمه گسترده تبلیغاتی و حتی برخورد و فشار سیاسی همراه میشود.».
نویسنده هممیهن طوری ماجرا را به بخت و اقبال و شانس ارجاع میدهد که انگار اتفاقات عالم بر مبنای شانس و اقبال است و حال آن که هم در زمان مذاکرات برجام و هم قبل از انتخابات ریاست جمهوری اخیر کشورمان، حضور ترامپ در مسند قدرت در آمریکا قابل پیشبینی بود و صاحبنظران نسبت به آن تذکر میدادند اما مثلا در ماجرای برجام، از سوی امثال آقای ظریف مورد انکار و تمسخر قرار میگرفتند. این که با وجود هشدار صاحبنظران درباره نگاه امثال ترامپ به توافق محتمل در سال 1394، آقای واعظی رئیس دفتر آقای روحانی گفت آمدن ترامپ و خروج آمریکا از برجام را پیشبینی نمیکردیم، از بیتدبیری و خوشخیالی محض حکایت میکند.
نکته دوم این که بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله، بلایی همه جایی است. و در هر دوره و دولتی ممکن است اتفاق بیفتد. اما درباره کرونا، میتوان رکورد 709 کشته در یک روز در دولت روحانی را با واردات و واکسیناسیون سراسری در دولت رئیسی مقایسه کرد و این در حالی بود که روحانی و دولتمردانش فقط بلد بودند بگویند «واکسن، سوهان قم نیست» و «تا مشکل FATF حل نشود، نمیتوانیم واکسن وارد کنیم»!
سوم؛ گرفتاری بزرگ آقای پزشکیان، نه شدت و ضعف مشکلات و خصومت دیرین آمریکا، بلکه از محافل سیاسی پدرسالاری هستند که به هر مدیریت دولتی راه یافتهاند، آن مدیریت و دولت را زمینگیر کرده و وادار به انفعال در برابر آمریکا کردهاند.
هدایت شده از 🔵#گام_دوم_انقلاب🔵
وقتی وکیل زنجیرهای تحلیل برقی در شرق مینویسد!
وکیل مدافع برخی عناصر سیاسی و رسانهای متخلف، در نوشتهای بیربط به تخصص حرفهای خود، به آسیبشناسی مشکل قطع برق نیروگاهها پرداخت و آن را به موضوع مازوتسوزی و آلودگی هوا ربط داد؛ ادعایی که دیروز با اذعان آقای پزشکیان درباره کاهش ذخائر گازوئیل، از اساس خلاف واقع بود.
روزنامه زنجیرهای شرق، در یادداشتی به قلم کامبیز نوروزی با عنوان «برق از کجا میرود؟» نوشت: «دردها نشانههای مرضاند. حکایت اغلب مشکلات و بحرانهایی که سالها گریبان ما را گرفته است، حکایت درد و مُسکن است. ماجرای کمبود برق، نوک کوه یخ بحرانها و ماجرای سلسلهای از دردهاست که با مسکّن موقتاً آرام میشوند و فراموش میشوند. سه نیروگاه از مدار خارج شدهاند، چون مازوت میسوزانند که هوا را بسیار میآلاید. مازوت میسوزانند، چون کشور دچار کمبود گاز است. کمبود گاز به خاطر وجود بحران فرسودگی در صنایع نفت و گاز و برق است. بحران و فرسودگی دارند، چون سوءمدیریت طولانیمدت و تا حدی تحریمها مانع از بهروزرسانی آنها شده است. سوءمدیریت است، چون این صنایع در ایران از بزرگترین منابع تولید رانتاند و تسلط بر آنها از عسل شیرینتر. تصدی این مجموعههای عظیم نه تابع معیارهای تخصصی، بلکه تابع منفعتطلبی قدرتهای سیاسی است.
سالهاست که درد کمبود برق را مثل دیگر دردها با مسکّنهای مختلف میخواهند آرام کنند. گاه با استفاده از سوختهای آلاینده در نیروگاهها و گاه دادن برنامههای خاموشی، گاهی نیز با قطع برق کارخانجات. آنقدر استفاده از مسکّنها زیاد شده که دیگر اصل درد و منشأ آن به فراموشی سپرده شده است. در آرامشی ویرانگر دندانها یک به یک به سوی خرابتر شدن میروند.
اینک از زاویهای دیگر به موضوع نگاه کنیم. تقریباً در تمام برنامههای توسعه پنجساله کشور، موضوع افزایش تولید برق و اصلاح نیروگاهها موردتوجه قانونگذار بوده و در بودجههای سالانه هم ردیفهای بودجهای برای آن پیشبینی شده است. علاوهبر این بیش از 30 سند بالادستی در همین حوزه در سطوح عالی تصویب شدهاند که هرکدام ضوابطی برای این صنعت تعیین کردهاند تا برق موردنیاز برای انواع مصارف کشور تأمین شود. در سالهای 93 و 94 که سند چشمانداز صنعت برق در افق 1404 تصویب شد، «تأمین برق مطمئن و پایدار» اولین هدف استراتژیک از اهداف 12گانه این سند بود. اگر این قوانین و این اسناد اجرا میشدند، الان کشور دچار چنین بحران سنگینی برای تولید برق نبود که نقطه پایان هم معلوم نباشد. پرسش اصلی این نیست که چرا کشور در کمبود برق به سر میبرد. کارشناسان صنایع نفت و گاز و برق دلایل فنی و تخصصی را میدانند و گفتهاند. پرسش اصلی و مهمتر این است که چرا و چگونه قوانین و مقررات مربوط به صنایع نفت و گاز به اجرا درنیامدهاند تا براساس آنها صنایع برق و گاز بتوانند بهدرستی به اجرا درآیند و کشور وارد چنین بحرانهای بزرگی نشود. ریشه اینجاست. برق از جای دیگر است که میرود. تا به این سؤال پاسخ داده نشود و براساس پاسخ اقدام اصلاحی نشود، هر راهحل فنی برای بهبود وضعیت تولید نفت و گاز و برق بیاثر است و حداکثر اینکه باز مسکّنی خواهد بود که درد اصلی را از یاد میبرد.»
این نوشته در حالی است که اکنون معلوم شده فقط سه نیروگاه از سوخت مازوت استفاده میکنند و روی هم رفته بیش از 5 درصد برق مصرفی را تامین نمیکنند. اکنون معلوم شده دولت از شهریورماه اقدام به ذخیرهسازی سوخت گازوئیل موردنیاز پاییز و زمستان به روال سالهای قبل نکرده است. آقای پزشکیان دیروز درباره علت خاموشیها، تلویحاً ادعای قطع برق به خاطر مازوتسوزی و جلوگیری از آلودگی هوا را رد کرد و گفت: «چون ذخایرمان کم است و در زمستان ممکن است با مشکل مواجه شویم، مجبوریم ذخایر نیروگاهها را طوری تنظیم کنیم که در زمستان به مشکل نخوریم.»
نکته بعدی در ناترازی تامین حاملهای انرژی، نتیجه استدلال غلط وزیران نفت و نیروی دولت روحانی است، مبنی بر اینکه میگفتند «پالایشگاهسازی، کثافتکاری است» و «به خاطر 200 مگاوات برق، زیر بار مافیای نیروگاهسازی نمیروم». و اینها علاوهبر تعطیلی برنامه هستهای است که در صورت گسترش و ایجاد نیروگاههای هستهای میتوانست برق پاک و بدون آلودگی را برای کشور تامین کند. متاسفانه سیاسیکاری و سیاستبازی برخی نشریات زنجیرهای و کارشناسان «همهکاره و هیچیبلد» آنها موجب شده تا در مقاطع مختلف، تحلیلهای غلط و گمراهکننده به مردم و مدیران داده شود که بزککاری برجام و کتمان منافذ آن، و بزک کردن تهدیداتی مثل FATF و توافق آب و هوائی پاریس (فشار برای کاهش مصرف سوخت فسیلی در ایران در دولت روحانی و کاهش نیروگاهسازی) از جمله این آدرسهای غلط است که نهایتاً هم به گدایی از آمریکا و غرب، به جای تدبیر و استفاده از ظرفیتهای داخلی ختم میشود.
تصور بکنید
اگه الان قالیباف یا جلیلی رییس جمهور بود
و دو ساعت برق قطع میشد
چه اتفاقی می افتاد؟
فردا تو روزنامه ها چیا که می نوشتند؟
_ بخاطر قطعی برق دویست نفر تو آسانسور خونه و اداره اونهم فقط توی تهران گیر افتادند که تعدادی بخاطر بیماری به بیمارستان اعزام شدند که حال پنج نفرشون وخیم است.
_ قطعی برق سیصد هزار میلیارد تومان به کسبه خرد ضرر وارد شد.
_ یک کارشناس اقتصاد تو روزنامه اقتصاد فلان اعلام می کرد:خسارت دو ساعت قطعی برق وارده به اقتصاد کشور به اندازه نصف بودجه کشور است
فلان گزارشگر ورزشی فوتبال : باید مجلس جلیلی رو به مجلس بکشونه با رای عدم کفایت سیاسی برکنارش بکنه.
پزشکیان رقیب انتخاباتی جلیلی : همونطور که مناظره ها گفتم اگه نتونستی باید اعدامت بکنند الان باید جلیلی اعدام بشه.
اما الان روزنامه ها رو ببینید
هیچ خبری نیست
چرا ؟
چون همشون جیره و مواجبشون رو گرفته اند هر کدوم تو یکی از شرکت های پتروشیمی و شستا پست گرفته اند و دارند بیت المال رو می لومبونند.
هدایت شده از 🔵#گام_دوم_انقلاب🔵
ماجرای پالیزدار و امنیت روانی؛ مدعی العموم کجاست؟
دستگاه قضایی باید به سرعت از عباس پالیزدار بخواهد تا اسناد و مدارک خود درباره ادعاهایش را ارائه دهد و در صورت عدم اثبات، برخورد شدیدی با برهم زنندگان امنیت روانی جامعه صورت بگیرد.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- به تازگی مصاحبهای با شخصی به نام عباس پالیزدار در رسانهها منتشر شده است که به دلیل سبقه قبلی وی و اظهارات جنجالی که در دهه هشتاد مطرح کرده بود، مجدد رسانهها را تحت تاثیر قرار داده است.
نام عباس پالیزدار اولین بار در سال 87 بر سر زبان ها افتاد؛ وی در یک سخنرانی در دانشگاه همدان اتهامات متعددی علیه برخی مسئولان کشور در حوزه فساد مطرح کرد و حتی برخی نهادهای مهم را دخیل در موضوع فساد دانست و حتی سقوط هواپیمای حامل شهید رحمان دادمان وزیر راه و ترابری دولت اصلاحات را عمدی و سقوط هواپیمای شهید احمد کاظمی هم مشکوک قلمداد کرده بود.
پالیزدار در آن سخنرانی از قریب به 44 نفر نام برد و آنها را متهم به فساد کرد اما هیچ گاه سند و مدرکی برای حرف های خود ارائه نداد. جدای از اتهامات وی، همان زمان مشکوک بودن پروژه پالیزدار از سوی برخی رسانه ها طرح شد؛ پروژه ای که شاید بی ارتباط با انتخابات 88 نبود.
از جمله مسائلی که پالیزدار در آن زمان طرح کرد فساد خانواده آیت الله هاشمی رفسنجانی بود اما جالب اینجاست که وی یک روز مانده به انتخابات سال 88، در نامه ای به مرحوم هاشمی مدعی شد مواردی که درباره فساد خانواده وی مطرح کرده، شنیده هایی غیرمستند از نزدیکان محمود احمدینژاد رئیس جمهور وقت بوده است.
در همان زمان، سخنگوی وقت دولت و برخی نزدیکان رئیس جمهور اسبق انتساب پالیزدار به خودشان و ستادهای احمدینژاد را رد کرده بودند و برخی رسانهها معتقد بودند که اظهارات پالیزدار در دانشگاه همدان و سابقه آشنایی و فعالیت وی در مجمع تشخیص مصلحت نظام و هاشمی رفسنجانی، پروژه ای بود که در ماههای منتهی به انتخابات 88 از آن بهره برداری شود.
هاشمی رفسنجانی در نامه معروف سال 88 خود به رهبر معظم انقلاب، به اظهارات پالیزدار اشاره و از عبارت "لجنپراکنیهای باند پالیزدار" سخن میگوید اما پالیزدار بعد از اتمام دوره محکومیت، در دفتر مرحوم هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مشغول به کار می شود!
بعد از نزدیک دو دهه از ماجرای عباس پالیزدار در دانشگاه همدان و افشاگریهایی که هیچ سند و مدرکی دالّ بر آنها ارائه نشد و برای آنها محکوم هم شد، وی مجدداً در یک مصاحبه تفصیلی با یک رسانه اصلاح طلب، اتهامات جدیدی را متوجه برخی مسئولان فقید نظام کرده است که انتظار می رود با توجه به انعکاس گسترده در شبکه های اجتماعی و تشویش اذهان مردم نسبت به چهره هایی که علیه آنها اظهارنظر صورت گرفته است، دادستانی به عنوان مدعی العموم به این موضوع ورود کند.
حضور مشکوک یک شخصی با ادعای مبارزه با فساد و نام بردن از شخصیت های مورد اعتماد رهبری و همچنین اظهارات مشکوک درباره رهبری آینده نظام، نشان میدهد که شاید بار دیگر یک پروژه رسانهای با این شخص درحال انجام است؛ از آنجاکه نمیتوان حکم قطعی داد، بهتر است دستگاه قضایی به سرعت از وی بخواهد تا اسناد و مدارک خود درباره ادعاهایش را ارائه دهد و در صورت عدم اثبات، برخورد شدیدی با برهم زنندگان امنیت روانی جامعه صورت بگیرد چراکه نتیجه این مدل افشاگری هایی که هیچ پشتوانه شرعی و قانونی ندارد، تنها از بین بردن اعتماد مردم نسبت به ساختارهای نظام است و در شرایط فعلی که کشور در حالت خطیر قرار دارد، آب به آسیاب دشمن ریختن است.
انتهای پیام/
هدایت شده از بیسیمچی مدیا 🎬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کدوم دختری دوست نداره؟!
@BisimchiMedia