2.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این کلیپ یک پسر بچه نجفآبادی است.
کودکی که #تاریخ را شرمنده خود ساخت و با اشکهای خود، عرق شرم بر پیشانی بسیاری از #مدعیان مردی و مردانگی نشاند.
پسربچهای که سالها پیش #ردپایش را بر صفحه تاریخ گذاشت و گم شد.
«همه می خواستند جلوی رفتن او را بگیرند و او اصرار داشت که برود. گریه کنان قسم می داد و التماس می کرد و از ساک سفریاش پیدا بود که این #تصمیم را ناگهانی نگرفته است.»
ماجرای گریههای ملتمسانه این کودک را «شهید #سید_مرتضی_آوینی» اینگونه روایت میکند:
آن روز در #جهاد_سازندگی نجف آباد، در فضایی آکنده از رایحه #صلوات که عطر گل محمدی دارد،
گردانهای انصار به سوی #جبهه میرفتند. برادر احمد کاظمی، اسامی داوطلبان را که از پیش، نامنویسی کرده بود، یکایک میخواند و آنان را روانه میکرد. از اجتماع غیرمعمولی که در کنار یکی از اتوبوس ها اتفاق افتاده بود، معلوم بود که واقعه غیرمترقبهای رخ داده است. برویم ببینیم چه خبر شده است.....
آنجا #مردانگی را به صورت آنلاین دیدیم....
#هفته_دفاع_مقدس
🌺🍃ابر حریفی شو 👇
🆔 @Iranian_Central_Cloud