🌷یک رفیقی داشتیم به اسم آقا هادی
از طلاب و بزرگان حوزه علمیه امیرالمومنین ع شهرری بود...
.
🔻با شهید خلیلی خیلی رفیق بود...
بعد شهادت رسول خلیلی یه روز گفت رسول یه شب قبل اینکه بره سوریه اومد و یه سوال ازم پرسید و بعدش گفت تا زنده ام جایی نقل نکن...
با تعجب گفتم چی پرسید؟!
🍃گفت رسول ازم پرسید معنی کلمه (ذاب) به فارسی چی میشه؟!
🔻گفتم یعنی دفاع یا دفاع کننده...چطور؟!
شهید خلیلی گفت: میشنوم تو گوشم یه نوایی میگه #هل_من_ذاب_يذب_عن_حرم_رسول_الله .
آقا هادی میگفت رسول بغض کرد و گفت هادی فردا دارم میرم سوریه...
ان شاءالله که بتونم از حرم دختر رسول خدا دفاع کنم...
📚راوی:ادمین پیج جنت
#شهید_رسول_خلیلی
#خاطرات
@iranjan60
🌷یک رفیقی داشتیم به اسم آقا هادی
از طلاب و بزرگان حوزه علمیه امیرالمومنین ع شهرری بود...
.
🔻با شهید خلیلی خیلی رفیق بود...
بعد شهادت رسول خلیلی یه روز گفت رسول یه شب قبل اینکه بره سوریه اومد و یه سوال ازم پرسید و بعدش گفت تا زنده ام جایی نقل نکن...
با تعجب گفتم چی پرسید؟!
🍃گفت رسول ازم پرسید معنی کلمه (ذاب) به فارسی چی میشه؟!
🔻گفتم یعنی دفاع یا دفاع کننده...چطور؟!
شهید خلیلی گفت: میشنوم تو گوشم یه نوایی میگه #هل_من_ذاب_يذب_عن_حرم_رسول_الله .
آقا هادی میگفت رسول بغض کرد و گفت هادی فردا دارم میرم سوریه...
ان شاءالله که بتونم از حرم دختر رسول خدا دفاع کنم...
📚راوی:ادمین پیج جنت
#شهید_رسول_خلیلی
@iranjan60