eitaa logo
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
396 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
6.2هزار ویدیو
16 فایل
من عاشق شهادت هستم و پیرو ولایت امام خامنه ای شهید حاج قاسم سلیمانی خادم الشهدا همه ثوابی که از مطالب این کانال قسمت بنده حقیر شود را تقدیم روح مطهر شهید حاج قاسم سلیمانی میکنم انشاالله دست ما را هم بگیرد. @ya_hussein_s_adrekni
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: محبوبترين كارها در پيشگاه خدا، شادي‌اى است كه به مؤمن رسانى، گرسنگي‌اش را بر طرف سازى يا اندوهش را بزدايى. 📗 کافی ج۲ ص۱۹۱ @iranjan60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 توصیه مهم حضرت علی علیه السلام به فرزندشان امام حسن مجتبی 🔊 حجت الاسلام فرحزاد @iranjan60
✨﷽✨ ✅داستان کوتاه و پند آموز ✍دهخدا مادری داشت بسیار عصبی بود و پرخاشگر؛ طوری که دهخدا بخاطر مادرش ازدواج نکرده بود و پیرپسر مجردی بود در کنار مادرش زندگی می‌کرد. نصف شبی مادرش او را از خواب شیرین بیدار کرد و آب خواست. دهخدا رفت و لیوانی آب آورد مادرش لیوان را بر سر دهخدا کوبید و گفت آب گرم بود. سر دهخدا شکست و خونی شد. به گوشه‌ای از اتاق رفت و زار زار گریست. گفت: «خدایا من چه گناهی کرده‌ام بخاطر مادرم بر نفسم پشت‌ پا زده‌ام. من خود، خود را مقطوع‌النسل کردم، این هم مزد من که مادرم به من داد. خدایا صبرم را تمام نکن و شکیبایی‌ام را از من نگیر.» گریست و خوابید شب در عالم رؤیا دید نوری سبز از سر او وارد شد و در کل بدن او پیچید و روشنش ساخت. صدایی به او گفت: «برخیز در پاداش تحمل مادرت ما به تو علم دادیم.» 💥از فردای آن روز دهخدا شاهکار تاریخ ادبیات ایران را که جامع‌ترین لغت‌نامه و امثال و حکم بود را گردآوری کرد و نامش برای همیشه بدون نسل، در تاریخ جاودانه شد. ‌‌@iranjan60
🍃🌟🌙🍃¤•¤•¤••• 😔دلم سوخته بود الان که فکر میکنم میبینم رفتارام اصلا خوب نبود... 📸عکسامونو پاک کردم، اصلا مزار شهدا نمیرفتم همه درای دنیا به روم بسته بود. طول زندگی من ۳۰ روز بود و حالا تنهای تنها بودم، بابام که از خونش بیرونم کرده بود رضا هم که تنهام گذاشته بود. 😭دلم میخواست بمیرم، اشکام میومد. خدایا همش ۳۰روز 🕊یهو یکی صدام کرد انگار صدای رضا بود حنانه بیا پیشم. با سرعت برق لباس پوشیدم رفتم مزارشهدا فقط فقط گریه کردم هفت هشت ساعت گریه مداوم از جا پاشدم گوشیم زنگ خورد... ادامه دارد... 🔹قسمت پنجاه و نهم🔸 @iranjan60 •••¤•¤•¤🍃🌟🌙🍃
🍃🕯🍃🕯🍃🕯 🕯🍃 🍃 دردها و رنج های اسیران کربلا در شام 🏴شهادت یکی از دختران شبی یکی از دختران امام، پدرش را در خواب می بیند و پریشان از خواب بر می خیزد. او گریه کنان می گوید : 😭من پدرم را می خواهم! هر قدر اهل خرابه خواستند او را ساکت کنند، نتوانستند. داغ همه از گریه او تازه گردید و همه به گریه و زاری پرداختند. مأموران خرابه پرسیدند: چه خبر شده است؟ گفتند: دختر خردسال امام حسین (علیه السلام) پدرش را خواب دیده است و او را می خواهد. ◼️آنان سر بریده حضرت را درون طبقی نهادند و روی آن را با پارچه ای پوشاندند و جلوی او گذاشتند. شدت ضعف و گرسنگی، کودک را به توهّم انداخته بود. او گریه می کرد و می گفت : من که غذا نخواستم؛ من پدرم را می خواهم. مأموران گفتند: این پدرت است. 😭💔وقتی دخترک، روپوش را کنار زد، سر بریده پدر را به سینه چسباند و با سوز دل می گفت: یَا اَبَتَاه! مَن ذَا الَّذِی خَضَبَکَ بِدِمائِکَ؟ یَا اَبَتاه! مَن ذَا الَّذِی قَطَعَ وَ رِیدَکَ؟ یَا اَبَتاه! مَن ذَا الَّذی اَیتَمَنِی عَلَی صِغَرِ سنِّی؟ یَا اَبَتَاه! مَن بَقِیَ بَعدَکَ نَرجُوهُ؟ یَا اَبَتاه! مَن لِلیَتِمَةِ حَتَّی تَکبُر؟ یَا اَبَتاه! مَن لِلنِّساءِ الحَاسِراتِ؟ یَا اَبَتاه! مَن لِلارَامِل المُسبَبَاتِ؟ یَا اَبَتاه! مَن لِلعُیُونِ البَاکِیَاتِ؟ یَا اَبَتاه! مَن لِلضَّایِعَاتِ الغَریبَاتِ؟ یَا اَبَتاه! مَن لِلشُّعُورِ المَنشُورَات؟ یَا اَبَتَاه! مَن بَعدُکَ؟ وَ اخیبّتَاه مِن بَعدِکَ، وَا غُربَتَاه! یَا اَبَتاه! لَیتَنِی لَکَ الفِدَاءُ! یَا اَبَتاه! لَیتَنِی قَبلَ هَذَا الیَومِ عُمیّاءُ! یَا اَبَتاه! لَیتَنِی تَوَسَّدتُ التُّرَابَ وَ لا أری شَیبَکَ مُخضَبا بِالدِّمَاءِ». 😭سپس آن قدر گریه کرد تا از هوش رفت و ناله اش برای همیشه خاموش گشت. صدای گریه ها بالا گرفت و مصیبتی دیگر بر دل داغدار اهل بیت نشست و این گونه واپسین شبِ زندگانیِ کوتاه فرشته غم، با غصه سپری شد. 🍃🌸بدن معصوم و ستم دیده اش را در همان خرابه به خاک سپردند. نام این دختر را (س) ذکر کرده اند. @iranjan60🕯 🔻قسمت چهاردهم🔺 🍃❤️ یا (س) 🍃 🕯🍃 🍃🕯🍃🕯🍃🕯
🍃🍄🍃¤•¤•¤••• ؛ (بخش سوم) - ۱ 🔰همان‌طور که می‌دانید خیلی بدتر و خطرناک‌تر از است. 💢گاهی از اوقات، انحراف به این نیست که یک کسی حرف غلطی بزند، بلکه به این است که به‌طور نابجا بر یک حرف درست کند؛ در زمانی که زمانِ تأکید بر این حرف نیست. ⚠️اصلاً این روال است، مخصوصاً در آخرالزمان! اگر ما در جلسۀ قبل، در این‌باره صحبت کردیم که «الان اولویت در چه موضوعی است؟» دلیلش این است که پرداختن به اولویتِ روز، یک مسئلۀ حساس و مهم است. شما هم می‌توانید بررسی کنید که آیا واقعاً آخرین آمادگی برای ظهور، همین موضوع (اصلاح وضع مدیریت جامعه) هست یا نه؟ ✍️ @iranjan60 •••¤•¤•¤🍃🍄🍃
🕊🌷🕊🌷🕊🌷 🌷🕊 🕊 🌟 فهمیدیم عده ای تو مجلس عروسیشان، علاوه بر انجام کارهای ناشایست، برای مردم هم ایجاد کرده اند. محمود سریع یک گروه از بچه های را فرستاد آنجا که چند نفری را که مست بودند، گرفتند و آوردند. ⏳مدتی گذشت تا آقای معصوم زاده برای هر کدامشان یک حکم صادر کرد. یکی از مجرمان، مردی بود که فروشگاه لوازم یدکی داشت و ما مشتری دائم اش بودیم؛ مدام می گفت: من بهتون خدمت می کنم، لوازم براتون می خرم، ببخشید. همه می دانستند محمود این جور وقت ها ملاحظه ها را نمی کند. برای همین گفت: بخوابانید، شلاقش را بزنید. 🤔به خاطر دارم یکی دیگر از آن ها رئیس بانک بود. می گفت: به همه ی شما ها وام می دهم، هر کاری از دستم بر بیاد، براتون انجام می دم، فقط این بار رو ندیده بگیرین. 🌷محمود گفت: کسی اینجا وام و پول شما نیست، حکمی را که برات صادر شده اجرا می کنیم، نه کمتر نه بیشتر. @iranjan60 🔸 قسمت بیستم فرمانده 🕊 🌷🕊 🕊🌷🕊🌷🕊🌷
🍃❤️🌸🍃❤️ ❤️🌼 🌸 یک بار علی آقا رفته بود یک منطقه ای را شناسایی کرده بود و ما را برای چک کردن برد به جایی که درست تو بود که در تنگه اوبان قرار داشت. 🚶رفتیم توی یکی از سنگرهایی که در خط دشمن قرار داشت و عراقی ها می آمدند از کنار آن عبور می کردند. علی آقا می گفت که : ما چند بار به اینجا آمده ایم و این سنگر، سنگری است که قابل استفاده نیست" 👌و طوری بود که از آنجا همه چیز معلوم بود و بود. به روایت 🍃🌸قسمت یازدهم - ۱ @iranjan60 🌸 ❤️🌼 🍃❤️🌸🍃❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ذخیره کانال
🌼 رهبرانقلاب: ياد ولیّ الله اعظم (عج) را در دل‌های خودتان داشته باشید. دعای «اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ»را با همه‌ی دل و با نياز كامل بخوانيد. ۶۰/۳/۲۹ @iranjan60
💌 از این فیض عظیم بی‌نصیب نمانید @iranjan60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫ﺭﺳﻮﻝ ﮔﺮﺍﻣﯽ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺭ ﻭﺻﻒ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺯﻧﺎﻥ ﺁﺧِرﺍﻟﺰّﻣﺎﻥ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﯽ‌ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ✅ «ﮐَﻴْﻒَ ﺑِﮑُﻢْ ﺍِﺫﺍ ﻓَﺴَﺪَ ﻧِﺴﺎﺅُﮐُﻢ ﻭَ ﻓَﺴَﻖَ ﺷُﺒﱠﱠﺎﻧُﮑُﻢ ﻭَ ﻟَﻢْ ﺗَﺄﻣُﺮﻭُﺍ ﺑِﺎﻟْﻤَﻌْﺮُﻭﻑِ ﻭَ ﻟَﻢْ ﺗَﻨْﻬَﻮﺍ ﻋَﻦِ ﺍﻟﻤُﻨْﮑَﺮِ. ﻗِﻴﻞَ ﻟَﻪُ: ﻭَ ﻳَﮑُﻮﻥُ ﺫَﻟِﮏَ ﻳَﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠّﻪ؟ ﻗﺎﻝ: ﻧَﻌَﻢْ ﻭَ ﺷَﺮٌّ ﻣِﻦْ ﺫَﻟﮏ …» 📚ﺣﺮﺍﻧﯽ، ﺗﺤﻒ ﺍﻟﻌﻘﻮﻝ، ﺹ 49. ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﺣﺎﻝ ﺷﻤﺎ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﻓﺎﺳﺪ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﺎﻧﺘﺎﻥ ﻓﺎﺳﻖ ﻭ ﺷﻤﺎ ﻧﻪ ﺍﻣﺮ ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻴﺪ ﻭ ﻧﻪ ﻧﻬﯽ ﺍﺯ ﻣﻨکر! » ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﮐﺮﻡ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ:«ﺁﻳﺎ ﺍﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ؟!»ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ:«ﺑﻠﻪ ﻭ ﺑﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﻴﺰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ. @iranjan60
‍ ┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ 💢مطابق آيات و روايات فراوان دين حاكم در عصر ظهوردين اسلام است! ✨هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ[ سوره توبه، آيه 33] او کسى است که رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همه آيين‏ ها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند ✅ولي با ضميمه كردن اين آيات به آيه اكمال پي مي‏بريم كه مذهب رايج در عصر ظهور همان مذهب است. ✅خداوند متعال مي‏فرمايد: اَليَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِيناً؛ "امروز دين شما را كامل كردم ونعمت خود را بر شما تمام نمودم واسلام را به عنوان آيين [جاودان] شما پذيرفتم" [سوره مائده، آيه 3.] ✅در آن روز چه اتفاق افتاده است كه خداوند به سبب آن دين خود را بر مردم كامل كرده ونعمت را بر آنان تمام نموده است، واسلام را همراه با آن پذيرفته است؟ كليد فهم اين سؤال‏ها بررسي شأن نزول آيه وروشن شدن مصداق كلمه "اليوم" در آيه شريفه است. ✅با مراجعه به روايات وبيان مفسّرين در ذيل آيه فوق پي مي‏بريم كه شأن نزول آيه قضيه‏ اي است كه در غدير خم، روز هيجدهم ذي‏ الحجه اتفاق افتاده است. در آن روز پيامبر اكرم(ص) دست حضرت علي(ع) را بلند كرده و او را به عنوان امام وخليفه وجانشين بعد از خود معرّفي كرده است. پس دين مرضي خداوند در عصر ظهور كه بر همه اديان غالب خواهد شد، همان ديني است كه در مذهب تشيع يعني پيروي از امام علي(ع) ويازده امام معصوم از فرزندان او متبلور شده است. ✅لذا خداوند متعال در سوره نور مي‏فرمايد: ... وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضي لَهُمْ...؛ "وديني را كه براي آنها پسنديده است پياده خواهد نمود." سوره نور، آيه 55 اين دين پسنديده همان ديني است كه در روز غدير خم با خطّ ولايت مستدام است @iranjan60
خداوند بر پيشوايان عادل واجب كرده كه سطح زندگى خود را با مردم ناتوان برابر كنند تا فقير به خاطر فقر خود برآشفته نشود. 🆔👇👇👇 @iranjan60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویری دیده نشده از شهید کاوه... محمود کاوه جزو اولین نفراتی بود که در کلاس‌های حضرت آقا در مسجد کرامت شرکت می‌کرد و آقا نیز توجه خاصی به ایشان داشتند آقا در تعریف مقام والای شهید می فرمایند:«محمود پیش از انقلاب شاگرد ما بود اما اکنون استاد ما شد» ✅ @iranjan60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درد دل‌های دانش‌آموزان یک مدرسه روستایی در سراوان استان سیستان و بلوچستان: باران که می‌آید، از ترس ریزش سقف، مدرسه را تعطیل می‌کنند @iranjan60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥به بهانه سالگرد عملیات کربلای 4 و کسانی که پای امضای شان ایستادند @iranjan60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلاد حضرت عیسی مسیح (ع) بر تمام موحدین جهان تبریک و تهنیت باد 💐 @iranjan60
🍃🕯🍃🕯🍃🕯 🕯🍃 🍃 دردها و رنج های اسیران کربلا در شام 🍃🌺امام سجاد (ع) می فرماید: در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا پایان بی سابقه بود: ساربانان با کعب نی و تازیانه، ما را از میان جمعیت مطرب گذراندند. نیزه داران با سرها بازی می کردند و نیزه هاشان را در هوا می چرخاندند. گاهی سرها از بالای نیزه ها روی زمین و زیر دست و پای مردم و مرکب ها می افتاد. 😔زنان شامی از بالای بام ها روی سر ما آتش و خاکستر داغ می ریختند که تکه ای از آن روی عمامه ام افتاد و چون دست هایم را با زنجیر به گردنم بسته بودند، عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسید. از طلوع آفتاب تا غروب ما را در کوچه ها می گردانیدند و می گفتند: «این نامسلمان ها را بکشید!» ◾️ما را با یک رشته طناب به هم بسته بودند و از دهلیز خانه یهودیان و مسیحیان می گذراندند و به آنان می گفتند: این ها قاتلان پدران و فرزندان شما هستند، انتقام خودتان را بگیرید! آنان همگی در این لحظه به سوی ما سنگ و چوب پرتاب کردند. افزون بر آن، ما را به بازار برده فروشان برده و ما را در معرض فروش قرار دادند. همچنین ما را در خرابه ای جای دادند که روزها از گرما و شب ها از سرما آسایش نداشتیم. @iranjan60🕯 🔻قسمت پانزدهم - آخر🔺 🍃 🕯🍃 🍃🕯🍃🕯🍃🕯
🍃❤️🌸🍃❤️ ❤️🌼 🌸 🌷علی آقا ما را جایی برده بود که مواضع و تردد دشمن معلوم بود چه موقع فرماندشان می آید، چه موقع غذا می آورند، چه موقع سر کشی می کردند و چه موقع در طول روز چقدر کار می کنند! 🚨این کار، کار بود و ایشان می رفت توی آن سنگرها توی خط دشمن و کافی بود که یک عراقی تو آن سنگرها را نگاه کند و کارمان تمام بود. 😌ایشان با خیال راحت نشسته بود آنجا و این کار را انجام دادیم و هنگام برگشتن مواجه شدیم با بادی به نام (بادسام) که باد معروف منطقه بود که در تابستان ها می وزید. این باد انسان را بی حس می کند و از رمق می اندازد و به خصوص توی گرما خیلی به انسان می آورد. به روایت 🍃🌸قسمت یازدهم - ۲ @iranjan60 🌸 ❤️🌼 🍃❤️🌸🍃❤️
🍃🌟🌙🍃¤•¤•¤••• از جا پاشدم گوشیم زنگ خورد -الو بابا: پاشو بیا خونه 😭همین سه کلمه رو پدرم بهم گفت اما این که گفت برگرد خونه داشتم بال درمیاوردم وسایلم جمع کردم برگشتم خونه بابام. پدرم درحال انجام یه معامله گنده فرش با یه تاجر آمریکایی بود اما واسطه یکی از دوستاش بود که تو ترکیه تجارت میکرد. 💰جریان چند صد میلیون پول بود، پدرم خیلی خوشحال بود قرار بود ۱۵ تیرماه معامله انجام بشه و تاجر ترکی کانترهای فرش را بفرسته آمریکا پول دریافت کنه پول اصلی که مال بابا بود بفرسته به حساب بابا فرش ها ارسال شد ترکیه دوهفته از ارسال فرشها گذشت اما هنوز پول ب حساب بابا ریخته نشده بود. 📞هرچقدر هم به گوشی تاجر ترکی زنگ میزدیم فقط یه جمله مشترک مورد نظر خاموش می باشد نصیبمون میشد. سه هفته گذشته بود که یه ایمیل ناشناس برای بابا اومد محتواش این بود که دنبال پولت نباش رفیق 📋شکایت کردیم به پلیس بین الملل، تاجر آمریکایی پول واریز کرده بود به حساب تاجر ترکی اون پول را بالا کشیده بود و شده یه قطر آب. 🔺وقتی از دفتر پلیس بیرون اومدیم بابا تا خونه ی کلمه هم حرف نزد -بابا یه لیوان آب برات بیارم یهو غش کرد افتاد زمین، باباااااا باباااااا بچه ها زنگ بزنید. 🚑آمبولانس بابا را انتقال دادن بیمارستان میلاد. دکتر گفت باید سریع انتقال داده بشه اتاق عمل ساعتها به کندی میگذشت تا دکتر از اتاق عمل خارج شد... ادامه دارد... 🔹قسمت شصتم🔸 @iranjan60 •••¤•¤•¤🍃🌟🌙🍃
🕊🌷🕊🌷🕊🌷 🌷🕊 🕊 🌟 یک زن و مرد آمریکائی با سگشان آمدند داخل مغازه تا بخرند. سر و وضع ناجوری داشتند. محمود نگاه پر تنفرش را دوخت به چهره کریه آن مرد؛ شکسته بسته حالیش کرد ما سیگار نداریم، بعد هم با آن ها را از مغازه بیرون کرد. 👥زن و مرد آمریکایی نگاهی به همدیگر کردند و حیرت زده از مغازه بیرون رفتند، آخر آن روزها کسی جرأت نداشت به آن ها بگوید بالای چشمشان ابروست. محمود روکرد به من و گفت: برو شلنگ بیار، باید این جا رو آب بکشیم. گفتم: برای چی؟ گفت: چون اینا مثل سگشون نجس‌اند. ، @iranjan60 🔸 قسمت بیست و یکم فرمانده 🕊 🌷🕊 🕊🌷🕊🌷🕊🌷