گرچه خانه کوچک به نظر می‌آید، اما مجموعه‌ای از اتاق‌های به هم پیوسته است، روزنه‌ای با سقف کوتاه یک اتاق را به دیگری وصل می‌کند و در آخرین آنها کارگاه تانه‌بافی (دستبافته‌های کلاته‌خیج که از آن به عنوان حوله یا رومیزی در شهرها استفاده می‌شود) قرار دارد. روز که می‌دمد زنان در این منطقه پس از خدمت به گوسفندان(در کلاته‌خیج به جای رسیدگی به گوسفندان، از واژه خدمت استفاده می‌شود) و رتق و فتق امور، پشت دستگاه می‌نشینند و می‌بافند تا بتوانند روزی خانواده را در این اوضاع خشکسالی و کاهش درآمد دامداری و کشاورزی افزایش دهند. برخلاف سایر مناطق که مشکل بازار فروش وجود دارد، در کلاته‌خیج به نظر می‌رسد این مساله بحرانی نیست، سه یا چهار نفر از زنان عمده فروشی دارند و پسران یا شوهران‌شان با وانت، تانه‌های بافته شده را به اقصی نقاط کشور می‌برند، این امر علاوه بر کسب سود، بافنده‌ها را تشویق کرده است. برخلاف سایر مناطق که دارها را جمع کرده و قیلوله عصرگاهی و صبح‌گاهی را جایگزین کرده‌اند، همچنان پشت دار تانه‌بافی بنشینند و با پرش هر ماکو، سرمایه‌ای به اقتصاد خانوار خود بیفزایند. #ماه_بانو #بانویی_از_جنس_باور #تانه‌بافی #کلاته‌خیج @iranmahbanoo

قراردانایی، خوانش یکی از داستان‌های کتاب املت بدون تخم‌مرغ نوشته خانم فرشته هنری نویسنده اهل بیرجند املت بدون تخم‌مرغ دست‌پخت خانم فرشته هنری ده داستانک دارد. قلم آشپز این کتاب روان و صمیمی است، جملات کوتاهی دارد و پیچیده نیست؛ اما به ناگهان غمی عمیق را در خواننده زنده می کند، خانم هنری به سادگی روابط پیچیده و ظریف خانم‌ها و معنی واژه واژه‌ هایشان را لو می دهد تا کلاس معرفت النسایی برای آقایان بگذارد‌. املت بدون تخم‌مرغ خانم هنری در لابلای همه این طنازی ها آسیب های اجتماعی را بیان می کند و گاه اشک آدم را در می آورد. #ماه_بانو #قرار_دانایی #فرشته_هنری #املت_بدون_تخم‌مرغ #بیرجند @iranmahbanoo

سرزمین لرستان از دیرباز تاکنون مهد پرورش مردان و زنان بزرگی بوده است و اگر چه صفاتی نظیر شجاعت، سخاوت و جنگاوری معمولا در مورد مردان به کار می رود اما کم نیستند زنانی که این صفات را در حداعلا داشته‌اند و در دامن چنین زنان بزرگی، مردانی بزرگ تربیت شده اند. از جمله این زنان بزرگ، قدم خیر است شیر زنی از طایفه قلاوند که در جنگها پشتیبان مردان قبیله خود بود. وی در سال ۱۲۷۸ هجری شمسی در خانواده‌ای صاحب نام و متنفذ متولد شد در کتاب‌های مشاهیر لر اثر ایرج کاظمی و تاریخ جغرافیایی و اجتماعی لرستان نوشته حمید ایزدپناه آمده است که در آغاز دوره پهلوی که نیروهای نظامی ارتش وارد لرستان شده بودند میان آنها و برادران قدم خیر مبارزات و جنگ های خونین درگرفت و لرها مانع ورود قوای نظامی به قلمرو خود شدند و با وجود رشادت های قدم خیر و افراد ایلش سرانجام با کشته شدن برادران قدم‌خیر ایشان تسلیم نیروهای دولتی شدند این وقایع در حدود سال‌های ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۰ خورشیدی اتفاق افتاد. قدم‌خیر بعد از کشته شدن برادرانش در اثر اندوه ناشی از این مصیبت بزرگ در بستر بیماری افتاد و در اواخر سال ۱۳۱۲ درگذشت. آرامگاهش در کنار پل قدیم دزفول در استان خوزستان است. #ماه_بانو #ایراندخت #قدم‌خیر_قلاوند #لرستان @iranmahbanoo

زهرا السادات موسوی، ورزشکار پاراوزنه‌برداری استان کرمانشاه دختری شاد و پرانرژی که حدود سه سال است به صورت حرفه‌ای به ورزش وزنه‌برداری می‌پردازد و طی دو سال اخیر، قهرمانی کشور و همچنین نایب قهرمانی رو از آن خود کرده است. خانم موسوی از بدو تولد دچار عارضه معلولیت شدید بوده اما این عامل نتوانسته سد راه موفقیت او باشد.این بانوی موفق دو مدال خود رو اهدا کرده است. مدال طلای او تقدیم جهاد دانشگاهی شده که صرف متناسب سازی و بازسازی ساختمان دانشگاه برای دانشجویان معلول شود. #ماه_بانو #موج_شکن #زهرا_السادات_موسوی #کرمانشاه @iranmahbanoo

ستایش دختری است جوان که چند ماهی است نامزد کرده ، او با علی در فضای مجازی آشنا شده ، اوایل همه چیز خوب بود اما چند وقتی است علی سرش توی کار خودش است و به احساسات ستایش توجه نمی کند؟ آیا این رفتار طبیعی است؟ آیا ترس ستایش برای از دست دادن علی باعث شده علی این گونه رفتار کند؟ #ماه_بانو #نامه‌_من_پاسخ‌_کارشناس @iranmahbanoo

نسا مزیدی، حسین خود را حسینی بزرگ کرده است و همانند قافله سالار کربلا، پیکر بی‌سر فرزندش را تشییع و به خاک سپرده است. حسین رئوفی فرد اولین شهید خلبان هوانیروز است، آخرين ماموريت اين خلبان شجاع هوانيروز در غرب كشور رقم خورد. وی براي درگيري با اشرار به سقز اعزام و در ۱۰ اسفند ۱۳۵۸ پس از انجام ماموريت در اطراف بانه عازم بازگشت به سقز شد كه در گردنه خان هدف گلوله‌هاي اشرار قرار گرفته و بالگرد سقوط مي‌كند. بالگرد و خلبانان پس از سقوط در زير خروارها برف مدفون و گروه‌هاي اكتشاف مدت دو ماه به جستجو مي‌پردازند تا اينكه پس از ذوب شدن برف‌ها در ۲۵ فروردین ۱۳۵۹ لاشه متلاشي بالگرد و پیکر دو خلبان شهيد را پيدا مي‌كنند. رابطه عاطفی عجیبی بین مادر و حسین بعد از شهادت او هم ادامه می یابد، مادر به یاد حسین عمر و ثروتش را صرف کار خیر می کند، مادر در سال ۱۳۹۸ مهمان حسین می شود اما چند سال قبل از آن آخرین داراییش را که منزل ویلایی او در بیرجند باشد وقف امور فرهنگی می کند البته او برای این اقدام رضایت فرزندانش را می گیرد و وصیت می کند تحویل منزل به اداره وقف یک سال بعد از درگذشت او باشد تا فرزندانش برای مراسم سال او در خانه های آپارتمانی به زحمت نیفتند؛ اکنون یکی از بخش های این ساختمان فرهنگی موزه آثار شهدا از جمله فرزندش حسین است. #ماه_بانو #زنان_میدان #نسا_مزیدی #شهید_حسین_رئوفی #بیرجند @iranmahbanoo

مریم غلامی از اهالی روستای سراجه بخش مرکزی استان قم، هنرمند و کارآفرین روستایی بیش از ۵ سال است که در روستای سراجه به آموزش هنرهای مختلف می‌پردازد. ۱۲ رشته هنری مختلف صنایع دستی توسط این هنرمند به نوجوانان و جوانان روستای سراجه و روستاهای اطراف آموزش داده می‌شود. این بانوی روستایی توانسته با حمایت بسیج سازندگی سپاه علی بن ابیطالب علیه السلام قم کار خود را تقویت نمود و توانسته بیش از ۱۵۰ بانوی روستایی را توانمند سازد. #ماه_بانو #بانویی_از_جنس_باور #مریم_غلامی #قالی‌بافی #قم @iranmahbanoo

خانم سیده مریم شبیری، همسر شهید مدافع حرم، داوود مرادخانی است. وی در سال ۱۳۶۷ در سن چهارده سالگی با همسرش ازدواج کرد، مراسم ازدواج بسیار ساده برگزار شد و همسرش چند روز بعد ازدواج برای دفاع از امنیت کشور، عازم دزفول شد. در طول سالهای زندگی شهید مرادخانی به واسطه شغل خویش و دفاع از مرزهای کشور مدام دور از خانه بودند و خانم شبیری مسئولیت فرزندان و خانه را بر عهده داشت. حاصل زندگی مشترکشان دو دختر است که هر دو در امور خیریه و جهادی فعالیت مینمایند، خانم شبیری پس از شهادت همسر، هر سال به نیت همسر شهیدش حمایت از یک کودک یتیم را بر عهده میگیرد و اکنون هفت یتیم تحت حمایت و سرپرستی ایشان است. وی میگوید در سالی که برای زیارت به سوریه رفتم، به یاد همسر شهیدم و جسم تکه تکه او میگریستم تا اینکه به زیارت مرقد حضرت زینب رفتم، در آنجا به یاد مصیبت های حضرت زینب و صبر ایشان دربرابر شهادت فرزندان، برادران و برادرزاده‌هایش افتادم و از بی‌تابی خویش شرمنده گشتم، اما احساس کردم خجالت نمی‌کشم، انگار وظیفه‌ای داشتم و درست انجام دادم‌، صبر گرفتم و خواستم با ادامه راه همسرم به بانو نزدیک شوم. #ماه_بانو #زنان_میدان #سید‌ه‌مریم_شبیری #شهید_داوود_مرادخانی #زنجان @iranmahbanoo

طیبه آذرشین متولد سیرجان و ساکن کرمان، داور درجه یک از ۱۸ سالگی ورزش کوهنوردی را به طور جدی شروع کرده و در گروه جهادی دانشگاه شهید باهنر کرمان مشغول به فعالیت است. از جمله قله هایی که صعود کرده است قله دماوند، قله آرارات، قله موستاق آتای چین و همچنین سنگ‌نوردی دیوار جزو فعالیت‌های اوست. علاقه وی داشتن تیمی مستقل بانوان است. همچنین در بیش از ۲۰ دوره رییس مسابقات سنگ‌نوردی ایران در دوره های مختلف بوده است. او معتقد است شاید بتوان ریاضی را به کوهنوردی شبیه کرد شاید سخت و پر فراز و نشیب و دلهره آور باشد ولی وقتی به قله می‌رسی لذت و هیجان وصف ناپذیری در خود احساس و به خود افتخار میکنی. #ماه_بانو #موج_شکن #طیبه_آذرشین #کرمان @iranmahbanoo

۱۰ سال بعد از مرگ ناصرالدین شاه و تا زمان امضای فرمان مشروطه، مردم کرمان از مبارزات ضد استبدادی خود دست برنداشتند. یک سال قبل از امضای مشروطه، قیام مردم کرمان به رهبریِ حاج میرزا محمدرضا مجتهد کرمانی شکل گرفت. او در میهمانی منزل حاج میرزا احمدی امام جمعه وقت کرمان مواضع خود را صریح و بی‌ پرده اعلام کرد. امام جمعه وقت کرمان حاج میرزا احمدی گفت: احدی از مردم مرا همراهی نکرد و اگر زنان کرمانی در مقام حمایت و نصرت من بر نیامده بودند هر آینه مصدوم شده بودم. شیرزنان کرمانی در مقابل ستمگری‌های ظفرالسلطنه حاکم کرمان ایستادند و کار را به جایی رساندند که حکومت وقت ظفرالسلطنه را از حکومت کرمان خلع کرد! زنان کرمانی در جریان همان ماجرا شوهران خود را تهدید کردند که اگر از خانه بیرون نیایید و در راه حمایت از مظلوم کمر همت نبندند بنای زندگی‌شان را ویران خواهند کرد. به ترتیب مردان و زنان کرمانی دوشادوش هم صحنه‌هایی را رقم زدند که با انعکاس آنها به وسیله مجد الاسلام کرمانی و حمایت آیات عظام در تهران جرقه مشروطیت زده شد! تاریخ گواه این واقعیت است که زن کرمانی با فریادهای حق طلبانه خود خواب را در پلک ستمگران می‌شکست و میداندار مبارزه می‌شد. #ماه_بانو #ایراندخت #کرمان @iranmahbanoo

در روستای طبیعی و سرسبز خامس‌آباد که بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۰ تعداد ۹ خانوار جمعیت دارد و تقریباً همه مهاجرت به شهر را انتخاب کرده‌اند، خانم گیوه‌چی که حدود ۶۰ سال سن دارد امید و حیات را به این روستای خوش آب و هوا برگرداند و برای رفع بیکاری بانوان شغل قالیبافی، احیای باغ و باغداری و پرورش ماهیان استخری برای جوانان، بهره‌وری و فروش محصولات باغی از دسترنج جوانان فعال روستا را انتخاب کرد و در ردیف یکی از بانوان فعال و کارآفرین قرار گرفت. روح زندگی و حیات در این روستا به یمن خدمات خانم گیوه چی دمیده شد و آبادانی، کار و فعالیت میهمان مردمان این روستاست. #ماه_بانو #بانویی_از_جنس_باور #گیوه‌چی #یزد @iranmahbanoo

ثریا پارس‌لاری متولد۱۳۵۶، دختر ورزشکار اهل قم که از سال ۷۵ وارد عرصه ورزش شد و آرزوهای بزرگی داشت ... *آرزوی اهتزاز پرچم وطن* ثریا عضو تیم بسکتبال قم شد اما هنوز تا تیم ملی و آرزویش فاصله بسیار داشت، تا اینکه اتفاقی ناگهانی مسیر زندگی او را تغییر می‌دهد... اتفاقی که تلخ بود و سخت... اما ثریا را به آرزویش یعنی اهتزار پرچم وطن رساند. ثریا مدال آورترین زن ورزشکار ایران در زمان خودش نام گرفت. #ماه_بانو #موج_شکن #ثریا_پارس‌لاری #قم @iranmahbanoo

سمیرا مهدی زاده از ۱۵ سالگی شروع به فعالیت کرده است. علاقه خاصی به برنامه ریزی، مدیریت و ریاضیات را در وجود خویش احساس می کرد.ازدواج وی پس از اخذ مدرک دیپلم اتفاق افتاده است. پس از ازدواج، با همراهی، تشویق و پشتیبانی همسر، به ادامه تحصیل مبادرت می‌نماید. علی‌رغم داشتن سه فرزند، توانسته است با همه سختی‌ها و پیچ‌وخم های زندگی، پله‌های موفقیت را یکی پس از دیگری طی نماید. مدرک دکترا در رشته مدیریت، تاسیس شرکت دانش بنیان، کارآفرین برتر استانی، مقالات متعدد درباره دستگاه‌های تشخیصی و هوش مصنوعی در جشنواره‌های مختلف، کسب مقام در جشنواره‌های مختلف، از جمله دستاوردهای این مهربانوست... #ماه_بانو #بانویی_از_جنس_باور #سمیرا_مهدی‌زاده #ارومیه @iranmahbanoo

بانو آغابیگم نجم آبادی، فرزند شیخ هادی نجم آبادی از پرچم داران جنبش زنان در دوران مشروطه بود که با تاسیس انجمن‌ها و موسسات خیریه و همچنین نامه‌ها و سخنرانی‌های خود، تحولات ارزنده ای را در تاریخ فعالیت های سیاسی و اجتماعی زنان ایران ثبت نموده است. او موسس انجمن "مخدرات وطن" بود، تظاهرات بزرگی در اعتراض به اولتیماتوم دوم روس‌ها ‏در جلوی مجلس شکل گرفت، اعضای این انجمن با سخنرانی خود خواهان استقلال کشور و عدالت اجتماعی شدند. در این گردهمایی هزاران زن، چادر سیاه بر سر و ‏روبنده بر صورت حضور یافتند.زنان در این تجمع بر روی چادرهای خود کفن سفید پوشیده بودند و یکی بعد از دیگری بر روی منبر می‌رفتند و با سخنرانی‌های پر حرارت و منطقی از مشروطیت ‏دفاع می‌کردند و خواهان استقلال کشور و عدالت اجتماعی می‌شدند. تاسیس مدارس دخترانه، کلاس‌های آموزش بزرگسالان و یتیم خانه از دیگر فعالیت‌های آنان بود، این انجمن در تهران مؤسسه‌ای ایجاد کرد که در آن یکصد دختر درس می‌خواندند. از دیگر فعالیت های آنها، انتشار افکار و عقایددر نشریات اختصاصی بانوان و تحریم کالاهای خارجی از جمله قند و شکر، برای حمایت از تولیدات ملی و اقتصاد داخلی بود. #ماه_بانو #ایراندخت #آغابیگم_نجم‌آبادی @iranmahbanoo

مهناز فتاحی نویسنده، محقق و پژوهشگر تاریخ شفاهی اهل کرمانشاه متولد سال ۱۳۴۷ همدان از نویسندگانی است که دوران کودکی‌اش در جنگ ایران و عراق سپری شد. تحصیلات او لیسانس زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه بوعلی سینا می‌باشد. اولین آثارش در نوجوانی در مجلات به چاپ رسید؛ که در دوران جنگ در بهیاری فعالیت و به مداوای مجروحان می‌پرداخت؛ او خاطرات خود را از زمان جنگ می‌نویسد. داستان طعم تلخ خرما را نوشت. بعد از آن کتاب اردیبهشت دیگر؛ فرنگیس نوشته فتاحی می‌باشد که روایت یک زن ایرانی بنام فرنگیس حیدرپور می‌باشد که در جریان جنگ ایران و عراق با دو سرباز عراقی درگیر و با تبر یکی را کشته و دیگری را به اسارت می‌گیرد و تحویل نیروهای ایرانی می‌دهد. می‌باشد؛ و هدف خویش از نگارش این کتاب را بیان کردن سختی‌ها و رنج زنان درگیر جنگ بیان نمود. #ماه_بانو #قرار_دانایی #مهناز_فتاحی #فرنگیس_حیدرپور @iranmahbanoo

فرنگیس حیدرپور زنی کرمانشاهی در روستایی نزدیک غرب گیلان زندگی می‌کند، رفتارش پر ابهت‌تر از تندیس تبر به دستش در کرمانشاه و دلی مهربان دارد. فرنگیس برای سالیان سال خسته و کلافه از دوربین و مصاحبه زیر بار تعریف خاطراتش نمی‌رفت تا این که بالاخره حاضر به روایت بخشی از حوادثی شد که در طی سالیان جنگ بر وی گذشته است. در سال ۱۳۵۹ پس از حمله عراق به روستای گورسفید، مردم به دره‌های اطراف فرار می‌کنند. فرنگیس که در آن زمان ۱۸ سال داشت شب هنگام همراه برادر و پدرش جهت تهیه غذا به روستای خود باز می‌گردند. اما در طول راه پدر و برادر فرنگیس ضمن درگیری با عوامل عراقی کشته می‌شوند و فرنگیس در پی برخورد با دو سرباز عراقی بدون داشتن سلاح گرم، با تبر پدرش با سربازان درگیر شده، یکی را کشته و دیگری را با تمام تجهیزات جنگی اسیر می‌کند و به مقر فرماندهی ارتش ایران تحویل می‌دهد. کتاب فرنگیس در ۱۲ فصل تنظیم شده است. #ماه_بانو #قرار_دانایی #فرنگیس #فرنگیس_حیدرپور @iranmahbanoo

ماه‌بانو پنج شنبه، ۱۶ شهریور ماه بعد خبر ساعت ۱۰ ، از شبکه‌های استانی @iranmahbanoo

سارا ۲۸ سالشه و الان پنج ماهی هست که مادر شده... سارا از اینکه مادر شده خیلی خوشحاله اما یه مسئله ای نگرانش کرده ... اون بعد از مادر شدن هنوز نتونسته برای زندگیش به یه برنامه ریزی برسه و حس میکنه تعادل و ریتم زندگیش به هم خورده اون دوست داره به یه تعادلی بین وظایف مادری و تربیت فرزند که خیلی براش مهمه و اهدافی که داشته برسه... #ماه_بانو #نامه‌_من_پاسخ‌_کارشناس #قم @iranmahbanoo

مریم سالاری، ماه‌بانویی که روزگاری در کسوت معلم نهضت سوادآموزی الفبا تدریس میکرد، این روزها در غیاب امید(نام مستعار همسرش) که سالار زندگی او و دو فرزندش بوده، صبوری مشق می‌کند... بخشی از دلنوشته مریم خطاب به همسرش: این روزها خیلی دلم برایت تنگ میشه، خیلی بیشتر از قبل،یک لحظه هم خاطراتت از جلو چشمانم دور نمیشه هر اتفاقی که می افته هر جایی که میرم یاد وقت‌هایی که با هم بودیم، یاد روزهایی که با یه دنیا محبت خونه مون رو مرتب می کردم... همه گلهایی که برام خریدی رو خشک کردم و نگه داشتم هر کدومش یادآور خاطرات شیرینمه .صدای قشنگت هنوز تو گوشمه ،صدای عزیزم گفتنت،خنده هات... همیشه بعد از نمازهام دعا می کردم خدا تو رو همینجوری نگه داره آنقدر که خوبی ...، آنقدر که دوست داشتی شهید بشی اولین چیزی که در نماز به ذهنم می رسید شهادتت بود بعدش هم گریه ام می گرفت ، می دونستم دوریت برام سخته، تو بالاخره به آرزوت رسیدی، شهید شدی... همه دلتنگیها و اشکهام فدای آجرهای حرم بی بی زینب (س)که بچه ها بهانه باباشون رو خیلی می گیرن. همه دلتنگیها و اشکهام فدای آجرهای حرم بی بی زینب (س)که بهمون طعنه می زنند که بخاطر پول رفتی. همه دلتنگیها و اشکهام فدای آجرهای حرم بی بی زینب (س)که هم باید مادر باشم و هم پدر. همه دلتنگیها و اشکهام فدای آجرهای حرم بی بی زینب (س)که دخترم بابای دوستاشو که می بینه ... #ماه_بانو #زنان_میدان #مریم_سالاری #شهید_عبدلحمید_سالاری #بندرعباس @iranmahbanoo

بی‌بی‌مریم زنی باسواد و روشنفکر، از زنان ایل بختیاری‌ و جز معدود زنان زمان خویش بود که حوادث عصر خویش را می‌نوشت. به او سردار مریم هم میگفتند، بی بی مریم را نماد شجاعت میدانند و او را شیرزن می‌خوانند. رد پای شجاعتش را میان تاریخ و در مبارزه با استبداد به وضوح میتوان دید. او یکی از مبارزان مشروطه خواه زمان خویش بود. #ماه_بانو #ایراندخت #بی‌بی‌_مریم_بختیاری @iranmahbanoo

هاشمیه متقیان، ورزشکار معلول خوزستانی در دو رشته پرتاب دیسک و پرتاب نیزه فعالیت می کند. او متولد سال ۱۳۶۵ در جنوبی ترین و محروم ترین منطقه اهواز یعنی ملاشیه متولد شده است. دخترشکست ناپذیر جنوب، موفق شد در مسابقات پارالمپیک ۲۰۲۰ توکیو ضمن شکستن رکورد جهان به مدال طلای رشته پرتاب نیزه دست یابد. این مدال اولین مدال طلای رشته دو و میدانی بانوان ایران در پارالمپیک بود... #ماه_بانو #موج_شکن #هاشمیه_متقیان #خوزستان @iranmahbanoo

لیلای 29 ساله ی ما، با تجربه ی تلخ خیانت و با خاطرات ازدواج ناموفق قبلی اش ، تصمیم به ازدواج مجدد گرفته . با وجود اینکه رابطه ی سالمی را شروع کرده اما فکر اینکه همسر فعلی هم ممکن است به او خیانت کند باعث دل مشغولی لیلا شده ... لیلا باید از شر این افکار رها شده و برای دستیابی به آرامش و یک زندگی عادی قدمی بردارد ... اما چگونه ؟ #ماه_بانو #نامه_من_پاسخ_کارشناس @iranmahbanoo

برگ های دفتر زندگی و رشادت‌ها و موفقیت‌های کبری غیاثی که در زمان جنگ تحمیلی با کمی سن در پشت جبهه مشغول به پرستاری و کمک بوده و حتی به بانوان استان ایلام آموزش نظامی و کار با تفنگ را داشته است را ورق میزنیم.... همسر او دو بار در جبهه دهلران و مهران دچار آسیب شدید از ناحیه چشم و سر شدند. خانم کبری غیاثی همسر یک جانباز هستند که دو فرزند موفق و ورزشکار را به جامعه تحویل داده اند.بانویی که تعداد زیادی بانوی نوجوان و جوان ورزشکار را پرورش داده است.ایشان ۱۵ سال مربی دو فدراسیون تیراندازی جانبازان و معلولین و همینطور افراد سالم را داشته اند و بیش از صدها مدال قهرمانی کشوری و لیگ و آسیایی توسط شاگردان ایشان کسب شده. مدرک داوری B بین المللی و مدرس فدراسیون تیراندازی و مدرک C آسیایی و D جهانی و ۱۳ سال نایب رییس دو فدراسیون و سابقه مربیگری و مربی ملی در کارنامه درخشان این بانوی موفق ایلامی است. ایشان در حال حاضر نایب رییس فدراسیون تیراندازی هستند. #ماه_بانو #زنان_میدان #کبری_غیاثی #ایلام @iranmahbano

معصومه رامهرمزی زاده ۱۳۴۴ در آبادان نویسنده، محقق، مددکار اجتماعی و انسان‌دوست ایرانی است. وی به خاطر نجات جان سربازان ایرانی در جنگ ایران و عراق مشهور شده است. معصومه رامهرمزی یکی از امدادگران دوران دفاع مقدس است که در سن ۱۴ سالگی به عنوان امدادگر، از پشتیبانی هلال احمر جنوب به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد. رامهرمزی که درطول جنگ به صورت متفرقه موفق به اخذ دیپلم شده بود، یک سال بعد از اتمام جنگ تحمیلی یعنی در سال ۱۳۶۸ در دانشگاه شهید چمران اهواز در رشته معارف و الهیات اسلامی به تحصیل پرداخت و پس از آن مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم قرآن و حدیث از دانشگاه آزاد تهران مرکز دریافت کرد.وی مدت ۱۶ سال است که به تدریس و نویسندگی کتاب ومقاله مشغول است. او نویسنده کتاب *من میترا نیستم* در خصوص زندگی شهید زینب کمایی یکی از شهدای ترور است. رامهرمزی کتاب های «یکشنبه آخر» و « بر بال ملائک» که دست نوشته های او از خاطرات جنگ را شامل می شود به چاپ رسانده است. وی هم اکنون در دفتر هنر و ادبیات مقاومت حوزه هنری مشغول به فعالیت است. #ماه_بانو #قرار_دانایی #معصومه_رامهرمزی #من_میترا_نیستم #شهید_زینب_کمایی @iranmahbanoo

"من میترا نیستم" این کتاب درباره ی شهید زینب کمایی است و خانم معصومه رامهرمزی آن را نوشته و انتشارات آوای کتاب پردازان درسال ۱۳۹۸ ، آنرا به چاپ رسیده است. در پشت جلد این کتاب خلاصه ای از کتاب«من میترا نیستم»آمده است: جنگ که شد از آبادان به شاهین شهر اصفهان کوچ کردند. آن موقع مجاهدین خلق همه جا بودند و از دانش آموزان بعنوان نیروی مبلغ استفاده میکردند.یک بار چندتا از آنها مدرسه را قرق کردند و میخواستند که سهم آنها از تبلیغات دیوارهای مدرسه بیشتر از بقیه دانش آموزان باشد.زینب با این دانش آموزان دوست میشد و سعی میکرد به لحاظ عقیدتی کمکشان کند.همه چیز آرام میگذشت تا اینکه آن شب عید سال ۱۳۶۱ فرارسید... پدرش رفته بود پیش حاج آقا حسینی امام جمعه شاهین شهر.حاج آقا گفته بود خانواده ما به سر این دختر قسم می خوردند.مردم زینبم را نزدیک یک ساختمان نیمه کاره پیدا کرده بودند. خودم برای دیدنش رفتم.کنار زینب نشستم و صورت لاغر استخوانی‌اش را بوسیدم روسری‌اش هنوز به سرش بود. چند تار مویی را که از روسری بیرون زده بود پوشاندم. دخترم راضی نبود نامحرم موهایش را ببیند .حاج آقا حسینی می‌گفت کار منافقین بوده. چادرش را دور گردنش گره زده بودند.زینبم روی کشو سردخانه آرام خوابیده بود. سرم را روی سینه‌اش گذاشتم و بلند گفتم بای ذنب قتلت؟ طرح روی جلد این کتاب جالب است جلد این کتاب شبیه دفترهای مشق زمان مدرسه است و طرح برچسبی بر روی آن زده شده و نوشته شده: میترا کمایی کلاس اول ب نویسنده این کتاب قلمی روان و جملاتی کوتاه دارد. #ماه_بانو #قرار_دانایی #من_میترا_نیستم #شهید_زینب_کمایی @iranmahbanoo