📷 غرفه لبنان در سراسر نمای موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس 😍
#موزه_ملی_انقلاب_اسلامی_و_دفاع_مقدس
🆔 @iranrhdm
🌷 آن روز، به مسجد نرسيده بود. برای نماز به خانه آمد و رفت توی اتاقش. داشتم يواشکی نماز خواندنش را تماشا میکردم. حالت عجيبی داشت. انگار خدا، در مقابلش ايستاده بود. طوری حمد و سوره میخواند مثل اين که خدا را میبيند؛ ذکرها را دقيق و شمرده ادا میکرد. بعدها در مورد نحوه نماز خواندنش ازش پرسيدم، گفت: اشکال کار ما اينه که برای همه وقت میذاريم، جز برای خدا! نمازمون رو سريع میخونيم و فکر میکنيم زرنگی کرديم؛ اما يادمون ميره اونی که به وقتها برکت میده، فقط خود خداست.
📚 شهيد علی رضا کريمی، مسافر کربلا، ص٣۲
⚘ شادی روح شهدا صلوات
🆔 @iranrhdm
🔅#امام_صادق علیه السلام:
✍️ لا يَنْبَغى لِلْمَراَةِ اَنْ تُجَمِّرَ ثَوْبَها اِذا خَرَجَتْ مِنْ بَيْتِها؛
💠 شايسته نيست كه زن مسلمان، آن گاه كه از خانه خويش بيرون مىرود، لباس خود را وسيله جلب توجّه ديگران نمايد. [خوشبو و يا جذاب نمايد].
📚 كافى، ج ۵، ص ۵۱۹، ح ۳
#حدیث_روز
🆔 @iranrhdm
🔅 #پندانه
✍ ای که نعمت ز حق بسی داری
شکر نعمت سزد که بگذاری
🔹در روستایی در ماه رمضان سیلی آمد و گندمزار پیرمرد کشاورزی را برد.
🔸پیرمرد ناراحت شده و یک کوزه آب برداشت و با یک کلنگ به پشتبام مسجدِ روستا رفت.
🔹آب را از کوزه خورد و با کلنگ بخشی از سقف مسجد را ویران کرد و گفت:
خدایا! برای تو روزه بودم، روزهات را خوردم و خانۀ تو را خراب کردم تا تو خانۀ مرا دیگر خراب نکنی و بدانی خانهخرابی تا چه اندازه سخت است.
🔸یک سال سقف مسجد سوراخ بود. سال بعد گندمزار آن مرد دو برابر محصول داد.
🔹پسر پیرمرد گفت:
پدرم، یاد دارم سال گذشته سیل گندمهایمان را برد، رفتی و سریع سقف مسجد را سوراخ کردی. حالا که محصول را همان خدا دو برابر داده و جبران سال گذشته شده، چرا یادت نمیافتد که بروی و از خدا تشکر کنی و سقفی را که پارسال سوراخ کردی، مرمت و درست کنی؟
🔸ای پدر! الحق که انسان بسیار در برابر نعمتهای خداوند ناسپاس است.
🆔 @iranrhdm
🔻تمامی اعمال و زیارات ایام حج واجب را در 19 روز به انجام رساند!
✍«هنوز جنگ تمام نشده بود که امام(ره) فرموده بودند "این شیر بچه را بیاورید؛ کیست که توانسته است دشمن را به زانو درآورد؟" برایش جایزه سفر حج در نظر گرفته بودند، ولی شهید ستاری می گفت: "من باید اینجا در جبهه ها باشم و از جان مایه بگذارم و به ملت خودم خدمت کنم؛ من نمی توانم ببینم مردم اینجا تلاش می کنند و من برای حج واجب بروم"!
🔸پس از اصرارهای فراوان، راضی شد به حج برود و این در حالی بود که تمام اعمال و زیارات ایام حج واجب را که حدود 30 روز به طول می انجامید، در مدت 19 روز به انجام رساند؛ قبل از آمدن از حج اعلام کرد: "چراغانی نکنید، گوسفند نکشید، تا وقتی که برادران من در چبهه ها می جنگند، من هیچ نمی خواهم"؛ وی به محض رسیدن از مکه، غسل شهادت کرد و به جبهه رفت و چهار ماه تمام به خانه سر نزده بود
#شهید_ستاری
🆔 @iranrhdm
در حال عبور از خیابان سعدی بودم که چشمم افتاد به عباس که پارچه نازکی رو کشیده بود روی سرش و پیرمردی را کول کرده.
جلو رفتم،سلام کردم و پرسیدم:چه اتفاقی افتاده عباس؟این بنده خدا کیه؟
انگار با دیدن من غافلگیر شده باشد، متعجب نگاهم کرد.
سر جایش پا به پا شد و گفت: «دارم این بنده خدا را میبرم حمام. کسی را ندارد و مدتی هست که حمام نکرده. خدا را خوش نمیآد که همینطور
رهایش کنیم»
سر جام میخکوب شدم و با نگاه تحسینآمیزم بدرقهاش کردم.
#شهید_عباس_بابایی
🆔 @iranrhdm
🔥عاقبت نیش زبان
✳️نقل است که:
مرحوم آقا شیخ رجبعلی خیاط (رضوان الله علیه)با عده ای به کربلا مشرف شده بودند. در میان آنان یک زن و شوهری بودند.
💠یک روز که از حرم پس از انجام زیارت بیرون آمده و بر می گشتند، این زن و شوهر با فاصله قابل ملاحظه ای از شیخ و در پشت سر ایشان راه می رفتند...
♻️در میان راه در ضمن صحبتی که بین آنها می شود، آن خانم یک نیشی به شوهرش زده و سخنی آزار دهنده به وی می گوید.
🔵هنگامی که همه وارد منزل و آن محل استراحت می شوند و آقا شیخ رجبعلی به افراد زیارت قبولی می گوید؛
🔰به آن خانم که می رسد، می فرماید: تو که هیچ، همه را ریختی زمین!
🌀آن خانم می گوید: ای آقا! چطور؟! من این همه راه آمده ام کربلا؛ مگر من چکار کرده ام؟!
✨فرمود: از حرم آمدیم بیرون، نیشی که زدی، همه اش رفت...!
⛔️یعنی همه نور معنوی و فیوضاتی که از زیارت کسب کرده بودی، با این عملت از بین بردی.
🆔 @iranrhdm
🔅 #پندانه
✍ همیشه بهانهای برای شکرگزاری هست
🔹حاجاکبر استادکار پدرم در جوانی بود. مردی بسیار مؤمن و صاحب سخاوت که زمین خانهای که ساکن آن هستیم هدیه او به پدرم بود.
🔸اکنون حاجاکبر در پیری بر اثر بیماری دیابت دچار نابینایی شده است.
🔹عید نوروز برای عید دیدنی به زیارت او میرویم. در را که میزنیم دقایقی طول میکشد تا حاجاکبر دم در بیاید و در را بر روی ما باز کند.
🔸پدرم با دیدن چشمهای نابیناشده اربابش در سکوت اشک میریزد.
🔹ارباب متوجه میشود و میگوید:
هرگز بر من اشک مریز، من خدا را شاکرم که در اواخر عمرم بینایی خود را از دست دادهام و چه منتی بر من نهاد که من اکنون چهره فرزندانم را به یاد دارم.
🔸من رنگها را میشناسم. امروز نعمت خدا را فهمیدهام که نابینایان مادرزادی چه میکشند؟
🔹آری! انسان بخواهد شاکر باشد همیشه برای شکر خویش بهانهای دارد.
🆔 @iranrhdm
📷 غرفه بوسنی و هرزه گوین در سراسر نمای موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس 😍
#موزه_ملی_انقلاب_اسلامی_و_دفاع_مقدس
🆔 @iranrhdm
ازش پرسیدم :
این همه به فقیران کمک میکنی چیزی برای خودت باقی می ماند؟!
خیلی آرام گفت :
من کاره ای نیستم .
من فقط وسیله هستم .
روزی دهنده خداست
#شهید_ابراهیم_هادی
🆔 @iranrhdm
🔅 #پندانه
✍ کلید مشکلاتت دست خداست، فقط کافیست او را صدا بزنی
🔹«آدم» خطا کرد.
کلید: «رَبّنَا ظلمنا أنفسنا وَإِنْ لَمْ تغفر لنا وَتَرْحَمنَا لَنَكُونَنَّ مِنْ الْخاسرِينَ»
پس مورد عفو و بخشش قرار گرفت.
🔸«نوح» بین دشمنانش گیر افتاده بود.
کلید: «رب اني مغلوب فانتصر»
پس گشایش الهی نصیبش شد و با کشتیاش نجات یافت و دشمنانش نابود شدند.
🔹«زكريا» پیر بود و همسرش هم نازا.
کلید: «رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ»
پس یحیی به او عطا گردید.
🔸«يونس» در تاریکی دریا و شکم ماهی تنها مانده بود.
کلید: «لا إله إلّا أنت سبحانك إني كنت من الظالمين»
پس نجات یافت.
🔹«ايوب» به مصیبت و بیماریهای سختی دچار شد.
کلید: «رَبِّ إنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ»
پس از درد و رنج نجات یافت.
🔸«ابراهيم» در آتش افکنده شد.
کلید: «حسبنا الله ونعم الوكيل»
پس نجات یافت و پیروز گشت.
🔹«يعقوب» یوسف را از دست داده بود.
کلید: «إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّه»
پس خداوند بعد از سالها یوسف را به او برگرداند.
🔸«محمد» صلیالله علیه وآله در غار ثور توسط کفار محاصره شده بود.
کلید: «لا تحزن إن الله معنا»
پس بر آنها پیروز گشت.
🔹به پروردگارت اعتماد داشته باش، قفلهای زندگیات را خواهد گشود.
🆔 @iranrhdm
🏛 بزرگداشت روز جهانی موزهها و افتتاح نمایشگاه تک اثر از موزههای منتخب شهر تهران
📆 زمان: پنج شنبه ۲۸ اردیبهشت ماه، ساعت ۹ صبح
📌 مکان: موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، سالن هویزه
🔹حضور در این مراسم برای عموم علاقمندان آزاد و رایگان ولی نیازمند ثبت نام میباشد.
🔹جهت هماهنگی با شماره تلفن ۰۹۱۲۶۹۷۴۸۷۷ تماس حاصل نمایید.
🆔 @iranrhdm
خشونت و کودکآزاری فقط غرب!
🔸 کودکان غربیها؛ آموزش شیطانپرستی با مجوز رسمی!
VS
🔸کودکان ما؛ عشق به خدا و حسین (علیهالسلام) و شهداء.
🔺 طنز تلخ ماجرا؛ غربیها ما رو متهم به کودکآزاری و ترویج خشونت میکنند.
🆔 @iranrhdm
✨ بیایید از شهدا الگو بگیریم
🍃در زمانی که چروک بودن لباسها و نامرتب بودن موها نشانه بیاعتنایی به ظواهر دنیا بود، حمید خیلی خوشگل و تمیز بود. پوتین هایش واکس زده و موهایش مرتب و شانه کرده بود. به چشمم خوشگلترین پاسدار روی زمین میآمد.
🌾روح و جسمش تمیز بود. وقتی میخواست برود بیرون، میایستاد جلوی آینه و با موهایش ور میرفت. به شوخی میگفتم: «ول کن حمید! خودت را زحمت نده، پسندیدهام رفته.» میگفت: «فرقی نمیکند، آدم باید مرتب باشد.»
📚کتاب نیمه پنهان ماه، جلد سوم
شهید#حمید_باکری
🆔 @iranrhdm
در مدتی که تهران بود در مسجد و پایگاه بسیج حضور مییافت. هنگام حضور در تهران احساس راحتی نمیکرد! یک بار پرسیدم از چیزی ناراحتی!؟ چرا اینقدر گرفتهای؟ گفت: خیلی از وضعیت حجاب خانمها توی تهران ناراحتم. وقتی آدم توی کوچه راه میره، نمی تونه سرش رو بالا بگیره. بعد گفت: یه نگاه حرام آدم رو خیلی عقب میاندازه.
#شهید #مدافع_حرم #هادی_ذوالفقاری
🆔 @iranrhdm
🔆 #پندانه
🔻خدایا! ما یاغی نیستیم
🔸روزی مرحوم آخوند کاشی مشغول وضوگرفتن بودند.
🔹شخصی باعجله آمد، وضو گرفت و داخل اتاق رفت و به نماز ایستاد.
🔹با توجه به اینکه مرحوم کاشی خیلی بادقت وضو میگرفت و همه آداب و ادعیه وضو را بهجا میآورد، قبل از اينكه وضویشان تمام شود، آن شخص نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود!
🔻هنگام خروج، با مرحوم کاشی روبهرو شد.
🔻ایشان پرسیدند:
چهکار میکردی؟
🔻گفت:
هیچ.
🔻فرمود:
تو هیچکار نمیکردی؟!
🔻گفت:
نه! (میدانست اگر بگوید نماز میخواندم، کار بیخ پیدا میکند).
🔻آقا فرمود:
مگر تو نماز نمیخواندی؟!
🔻گفت:
نه!
🔻آخوند فرمود:
من خودم دیدم داشتی نماز میخواندی!
🔻گفت:
نه آقا اشتباه دیدید!
🔻سؤال کردند:
پس چهکار میکردی؟
🔻گفت:
فقط آمده بودم به خدا بگویم من یاغی نیستم، همین!
🔸این جمله در مرحوم آخوند (رحمةالله عليه) خیلی تأثیر گذاشت.
🔹تا مدتها هر وقت از احوال آخوند میپرسیدند، ایشان با حال خاصی میفرمود:
من یاغی نیستم.
🔸خدایا ما یاغی نیستیم، بندهایم. اگه اشتباهی کردیم از جهلمان بوده. لطفا این جمله را از ما قبول کن.
🆔 @iranrhdm
بــیتعارف بگویم:
نیرویی که نمازش را اول وقت نمـیخواند،
خوب هم نمـیجنگد!
ما هرچه داریم از معنویت داریم،
هرجا که ذرهای پشتمان لرزید،
به دلیلِ ضعف توکلمان به خدا بـوده است..!
#شـهید_حسـن_باقـری
🆔 @iranrhdm
📷 تصویری از محوطه زیبای موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس 😍
#موزه_ملی_انقلاب_اسلامی_و_دفاع_مقدس
🆔 @iranrhdm
مادر در خواب پسر شهیدش را میبیندپسر به او میگوید:
توی بهشت جام خیلی خوبه...چی میخوای برات بفرستم؟
مادر میگوید:
چیزی نمیخوام؛ فقط جلسه قرآن که میرم، همه قرآن میخونن و من نمیتونم بخونم خجالت میکشم...
میدونن من سواد ندارم، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون!!🥀
پسر میگوید:
نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون!
.بعد از نماز یاد حرف پسرش میافتد!
قرآن را بر میدارد و شروع میکند به خواندن...
خبر میپیچد!
پسر دیگرش، این را به عنوان کرامت شهید، محضر آیت الله نوری همدانی مطرح میکند و از ایشان میخواهد مادرش را امتحان کنند...
حضرت آیتالله نوری همدانی نزد مادر شهید میروند!
قرآنی را به او میدهند که بخواند!
به راحتی همه جای قرآن را میخواند؛
اما بعضی جاها را نه!
میفرمایند: «قرآن خودتان رو بردارید و بخوانید!»
مادر شهید شروع میکند به خواندن از روی قرآن خودش؛ بدون غلط
آیت الله نوری با گریه، چادر مادر #شهید را میبوسند و میفرمایند:
«جاهایی که نمیتوانستند بخوانند متن غیر از #قرآن قرار داده بودیم که امتحانشان کنیم.»✨
شهید #کاظم_نجفی_رستگار
🆔 @iranrhdm
🔅 #پندانه
✍ هرگز امیدت را از دست نده
🔹پس از مدتها تعقیبوگریز مجرم و پلیس، سرانجام مجرم به سر کوچهای رسید.
🔸مجرم پیش خود گفت:
خدا کند بنبست نباشد.
🔹این را گفت و به سوی انتهای کوچه شروع به دویدن کرد.
🔸پلیس نیز پیش خود گفت:
خدا کند بنبست باشد.
🔹و با این امید بهدنبال مجرم دوید.
🔸در انتهای کوچه، کوچهای دیگر بهسمت چپ وجود داشت.
🔹مجرم با همان امید «بنبست نبودن» و پلیس نیز با امید «بنبست بودن» هر دو به دویدن ادامه دادند.
🔸در سر پیچ نهم مجرم با همین امید باز شروع به دویدن کرد، اما وقتی به انتهای کوچه رسید، با تعجب دید کوچه بنبست است.
🔹بهناچار خود را برای تسلیم آماده کرد. ولی هرچه منتظر شد، خبری از پلیس نشد.
🔸زیرا پلیس در ابتدای پیچ نهم ناامید شده و بازگشته بود.
🔹در هر کشاکش، پیروزی نهایی از آن حریفیست که یک لحظه بیشتر مقاومت کند و امیدش را از دست ندهد.
🆔 @iranrhdm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷حمید مربی ورزش رزمی بود.
بهشون گفتم حمیدآقا هدفت از ورزش چیه؟
گفت یه ورزشکار مومن باید آماده باشه تا اگه آقا صاحب الزمان اومد از نظر سلامتی و سربازی ایشون در جبهه حق علیه باطل آماده باشه..
#شهیدحمیدسیاهکالی🌷
هدیه صلوات ✨
🆔 @iranrhdm
🌟 حضور نشر سرو (موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس) در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران .
🌟 سالن ناشران عمومی ، راهروی شماره ۱۵ ، غرفه شماره ۱۴
🌺 علاقهمندان به حوزه کتب دفاع مقدس از غرفه ما دیدن فرمایند 😊
#نمایشگاه_کتاب
#نشر_سرو
🆔 @iranrhdm
گفتند:
آقا ابراهیم چرا جبهہ رو ول
نمیکنے بیایے دیدار امام؟
گفت:
ما رهبرے را براے تماشا نمیخواهیم
ما رهبرے را براے اطاعت میخواهیم.
🌷شهید ابراهیــم هادے
🆔 @iranrhdm