eitaa logo
موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
518 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1هزار ویدیو
58 فایل
جهاد تبیین یعنی قبل از دشمن، شما محتوای صحیح را درست کنید رهبر انقلاب ✅بزرگترین ویترین انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در کشور ✅ معرفی موزه و بیان دستاورد های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ✅ ارتباط با ادمین @iranrhdm_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به صورت رایگان میزبان شما خواهد بود . www.iranrhdm.ir
🔹به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به صورت رایگان میزبان شما خواهد بود . www.iranrhdm.ir
من صبورم … به دستهای خدا خیره شدم ... و تو قشنگترین دلیل برای نشان دادن مهربانی خدا روی زمینی عصای بابا …. www.iranrhdm.ir
🔹به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به صورت رایگان میزبان شما خواهد بود . www.iranrhdm.ir
مـا در انتظاریم ... انتظار رؤیت خورشید بخوان دعـای فــرج را ... www.iranrhdm.ir
صبح روز مبعث حال و هوای عجیبی داشت. همراه بقیه نیروها برای ادای نماز صبح حاضر شد و پس از نماز با حالت معنوی دیدنی و خاصی، در یک گوشه مشغول راز و نیاز شد. موقع صبحانه هر چه اصرار کردیم که سر سفره بیاید، گفت: “می‌خواهم صبحانه را از دست پیامبر در بهشت میل کنم. “بعد از صبحانه یکی از دوستان سیبی سرخ به او تعارف کرد. محمد نگاهی به آن سیب انداخت، خندید و گفت: ” نه ، دلم می‌خواهد امروز از میوه‌های بهشتی‌بخورم .” هنوز روز به پایان نرسیده بود که محمد مهدی بزرگترین عیدی عمرش را از دستان رحمه‌للعالمین دریافت نمود و با تناول میوه شیرین شهادت به بهشت جاودان وارد شد. www.iranrhdm.ir
با نفس های تو شد آزاد بانه ، پیرانشهر تا سردشت با تواَم مسیح ڪردستان مرد جاده‌های بدون برگشت www.iranrhdm.ir
در دفتر فرماندهی سر و صدا به حدی رسید که فرمانده سپاه منطقه هفت از اتاقش بیرون آمد و جویای قضیه شد. مسئول دفتر گفت:" این سرباز تازه از مرخصی برگشته ولی دوباره تقاضای مرخصی داره". فرمانده گفت:" خب! پسر جان تو تازه از مرخصی آمدی نمیشه دوباره بری". یک دفعه سرباز جلو آمد و سیلی محکمی نثار شهید بروجردی کرد. در کمال تعجب دیدم شهید بروجردی خندید و آن طرف صورتش را برد جلو و گفت:" دست سنگینی داری پسر! یکی هم این طرف بزن تا میزان بشه". بعد هم او را برد داخل اتاق. صورتش را بوسید و گفت:"ببخشید، نمی دانستم این قدر ضروری است.می گم سه روز برات مرخصی بنویسند". سرباز خشکش زده بود و وقتی مسئول دفتر خواست مرخصیش را با کارگزینی هماهنگ کند گوشی را از دستش گرفت و گفت:"برای کی می خوای مرخصی بنویسی؟برای من؟نمی خواد. من لیاقتش را ندارم". بعد هم با گریه بیرون رفت.بعدها شنیدم آن سرباز راننده و محافظ شهید بروجردی شده؛یازده ماه بعد هم به شهادت رسید.آخرش هم به مرخصی نرفت. www.iranrhdm.ir
داستان یک پیروزی ( روایتی از آزادسازی خرمشهر ) مکان : موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ( پردیس سوسنگرد ) زمان : ساعت ۲۰ الی ۲۲ www.iranrhdm.ir
🔻گذر فرهنگی و هنری پل آزادی ( ویژه آزادسازی خرمشهر ) مکان : پل آزادی موزه ملی انقلاب اسلامی دفاع مقدس www.iranrhdm.ir
فرمانـده ! هنوز نخل‌های کارون طنین گام‌های پرصلابت تو و یارانت را به خاطــر دارند . . . www.iranrhdm.ir
🔹داستان یک پیروزی به دلیل آلودگی هوا لغو شد .
وقتی شهر محاصره شد بهروز گفت : حضرت علی ( ع ) زرهی که در جنگ می بست ، پشت نداشت . ما نمی توانیم به این کاری که مولایمان می کرد ، خیانت کنیم . ما می مانیم و مبارزه می کنیم تا شهید شویم . www.iranrhdm.ir
إِنَّالِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ شب فراق به صبح وصال انجامید... www.iranrhdm.ir