eitaa logo
موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
525 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1هزار ویدیو
58 فایل
جهاد تبیین یعنی قبل از دشمن، شما محتوای صحیح را درست کنید رهبر انقلاب ✅بزرگترین ویترین انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در کشور ✅ معرفی موزه و بیان دستاورد های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ✅ ارتباط با ادمین @iranrhdm_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
😁 صلوات رسم بر اين بود كه مربي و معلم سر كلاس آموزش اول خودش را معرفي مي‌كرد. يك روحاني تازه وارد به نام «محمدي» همين كار را مي‌كرد. اما تا فاميلش رو مي گفت، همه يكصدا صلوات مي‌فرستادند. دوباره مي‌خواست توضيح بدهد كه نام خانوادگي‌ام ... كه صلوات بلندتري مي‌فرستادند. بچه ها حسابي سركارش گذاشته بودند و او گمان مي‌كرد كه برادران منظور او را متوجه نمي‌شوند و اين بهانه‌اي براي شوخ طبعي و كسب ثواب الهي مي‌شد. 🆔 @iranrhdm
🔅 ✍ شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد 🔹خسته و کوفته به خانه برگشته‌ای در حالی که چیزهایی که از تو خواسته‌شده را با خودت حمل می‌کنی. 🔸مادرت از تو می‌پرسد: شیر هم برایم آورده‌ای؟ 🔹با لبخند به او بگو: چشم الان می‌رم میارم. 🔸دعا می‌کند در حقت. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔹مشغول خواندن نماز هستی. کودکت کنارت مشغول بازی‌کردن است. ناگهان در حال سجده بر پشتت سوار می‌شود. 🔸عصبانی نشو. او با خودش کودکی‌اش را حمل می‌کند. 🔹سجده‌ات را کمی طولانی‌تر کن. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔸کارگری در گرمای طاقت‌فرسای تابستان، زیر تابش نور آفتاب خسته و کوفته مشغول کار است. 🔹آب سردی را به او تعارف کن. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔸برای پرندگان دانه‌هایی از برنج و جو و گندم و ارزن می‌ریزی تا از آن بخورند. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔹آشغال‌های در مسیر راهت را برمی‌داری یا در مسجد از روی فرش جمع می‌کنی و در سطل آشغال می‌ریزی. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔸یکی تو را دشنام می‌دهد. می‌گویی خدا تو را ببخشد. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔹آیه‌ای از قرآن را با خشوع و تدبر می‌خوانی و اشک از چشمانت جاری می‌شود. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔸از کنار جوان‌هایی که به گناهانی مبتلا شده‌اند می‌گذری. با نرمی و محبت و حکمت آن‌ها را پند می‌دهی. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔹کسی در حق تو بدی می‌کند. عصبانی می‌شوی و می‌خواهی دشنام بدهی. 🔸به‌یاد این فرمایش الله متعال می‌افتی: «کسانی که خشم خودشان را فرومی‌خورند و مردم را معاف می‌کنند... و خدا نیکوکاران را دوست می‌دارد.» 🔹خشم خودت را فرومی‌خوری و او را می‌بخشی. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔸خبر رسوایی کسی به تو می‌رسد. اما پیش خودت نگه می‌داری و آن را پخش نمی‌کنی. شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔹چه‌بسا اعمالی که تو اصلا برایشان ارزشی قائل نمی‌شوی و آن‌ها را چیزی حساب نمی‌کنی، باعث نجات تو شوند و میزان اعمالت را سنگین کنند. هیچ کار نیکی را دست‌کم نگیر. 🔸همیشه قبل از هر کار به ظاهر کوچک، این را با خودت تکرار کن: شاید این نجات‌دهنده‌ات باشد. 🔹خواهی دید چگونه زندگی تو به یک مسابقه پی‌درپی برای بذل و بخشش تبدیل می‌شود و نتیجه آن را در زندگی خودت مشاهده خواهی کرد. 🆔 @iranrhdm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺شبیه سازی ضریح حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در قسمت سراسرنمای موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس 😍❤️ 🆔 @iranrhdm
😁 گال تو منطقه بیماری « گال » راه افتاده بود. آنهایی که اين بيماري را گرفته بودند، قرنطینه کرده بودند. شب بود. خسته بودم. هوا هم خیلی سرد بود. بچه ها همه توی سنگر خوابیده بودند. جا هم نبود. با خودم فکر کردم چطوري براي خودم جايي دست و پا كنم. رفتم وسط بچه ها دراز کشیدم و شروع کردم به خاراندن. بچه ها به خيال اينكه منم «گال» دارم همه از ترس رفتند بیرون. من هم راحت تا صبح خوابیدم. *به نقل از غلامرضا دعایی 🆔 @iranrhdm
🔅 ✍ کسی كه شكست خورده، هزاران قدم از بقیه جلوتر است 🔹تاجر ورشکسته‌ای، مريد یکی از عالمان بود. 🔸روزى براى تصميم‌گيری درمورد يک موضوع تجارى نياز به مشاور بود. 🔹عالم از شاگردان خواست تا آن مرد تاجر را نزد او آورند. 🔸يكى از شاگردان به اعتراض گفت: اما او يک تاجر ورشكسته است و نمی‌توان به مشورتش اعتماد كرد. 🔹علم پاسخ داد: شكست يک اتفاق است، يک شخص نيست. کسی كه شكست خورده، در مقايسه با كسى كه چنين تجربه‌اى نداشته است، هزاران قدم جلوتر است. 🔸او روى ديگر موفقيت را به‌وضوح لمس كرده و تارهاى متصل به شكست را می‌شناسد. 🔹او بهتر از هركس ديگرى مى‌تواند سياه‌چاله‌هاى منجر به شكست را به ما نشان دهد. 🔸وقتی كسى شكست مى‌خورد، آگاه باشيد كه او هزاران چيز ياد گرفته است كه اگر شجاعت خود را از دست نداده باشد، می‌تواند به ديگران منتقل كند. 🔹وقتى كسى شكست مى‌خورد هرگز نگویيد او تا ابد یک شكست‌خورده است. 🆔 @iranrhdm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 *مقام معظم رهبری:* 🔹در مرحوم آقای محلاتی يك خصوصيت وجود داشت كه آن خصوصيت برای عناصر انقلابی خيلی مهم است و آن خصلت سازش‌ناپذيری و مبارزه‌گری و غيرت دينی و آمادگی برای فداكاری و تلاش است. 🔹روز اول اسفندماه سال ۱۳۶۴ هواپیمایی که از تهران به مقصد اهواز در پرواز بود، در نزدیکی اهواز هدف حمله دو جنگنده عراقی قرار می‌گیرد و آیت الله فضل الله محلاتی نماینده امام خمینی(ره) در سپاه و تعدادی از مسئولان کشور که در این پرواز بودند به شهادت می‌رسند. به همین مناسبت و برای ارج نهادن به خدمات روحانیون در دفاع مقدس این روز را، روز «روحانیت و دفاع مقدس» نامگذاری کرده‌اند. 🆔 @iranrhdm
🔆 اميرالمؤمنين عليه السلام: 💠 مَن لم يَحْتَمِلْ زَلَلَ الصَّديقِ ماتَ وحيدا ❇️ كسى كه لغزش‌هاى دوست را تحمّل نكند [به تدريج از آنها مى‌‏بُرد و] تنها مى‌ميرد. 📚 غرر الحكم، ح ۹۰۷۹ 🆔 @iranrhdm
😁 خدايا مرسي منو آفريدي قبل از غروب آفتاب رسيديم مهران.خسته و کوفته با همان سر و وضع آشفته خودمان را به بهداري رسانديم. آنجا صحنه اي را ديدم که هرگز يادم نمي رود. جلو در اورژانس، يكي از اون بچه هاي شوخ كه بهش بمب روحيه هم مي گفتند، نشسته بود و دست ها رو بالا برده بود و مي گفت: «خدايا ! از اينکه منو آفريدي، مرسي! دستت درد نکند، شرمنده ام کردي!» 🆔 @iranrhdm
🔅 ✍ علائم راهنمایی برای یک زندگی آرام و شاد 🔹بوق‌زدن ممنوع یعنی مسائل و مشکلاتت را دائما جار نزن و برای همه بازگو نکن، زیرا اگر دوستت باشد غمگین می‌شود و اگر دشمنت بشنود نقاط ضعفت را کشف می‌کند. 🔸خطر جاده لغزنده است یعنی زمانی که ناسپاس هستی، توهین می‌کنی، انتقاد، قضاوت، تحقير، مقايسه و سرزنش می‌كنی، باید مراقب باشی! زیرا تو در جهانی قرار داری که هر عملی عکس‌العمل خودش را دارد. 🔹پیچ خطرناک یعنی سرعت خود را کم کنید! زندگی هم به کمی شوخ‌طبعی، استراحت و تفریح نیاز دارد. 🔸با نور بالا حرکت نکنید یعنی هرگز تصور نکن که همیشه حق به جانب توست. اطمینان داشته باش که وقتی طرف مقابلت نتواند خوب ببیند، تو پیروز نخواهی شد؛ چون در این‌صورت احتمال تصادفش با تو زیاد است! 🔹خطر سقوط بهمن یعنی در جاده زندگی مدام پرخاش و قهر نکن، نق نزن. تو با صدای خطاهای کوچکت باعث می‌شوی خرده‌برف‌ها به هم آمیخته و به‌تدریج به بهمنی بزرگ تبدیل شوند و در نهایت زیر همان خرده‌برف‌ها در تاریکی مدفون شوی. 🔸سبقت‌گرفتن در «خوبی و نیک‌رفتاری» آزاد یعنی تا می‌توانی در نیکی، بخشندگی، مهربانی، محبت و عشق‌ورزیدن از دیگران سبقت بگیر. 🔹جاده دوطرفه است یعنی به دیگران بیندیش و ببین چه خواسته‌ای دارند. یکه‌تازی و فقط به فکر خود بودن، ممنوع! در عوض منصف باش. 🔸به جایگاه سوخت‌گیری نزدیک می‌شوید یعنی گاهی همه مشغله‌هایت را تعطیل کن و برای چند لحظه فقط خودت باش و خدایت، و با یاد او آرام بگیر. 🆔 @iranrhdm
🔆 امیرالمؤمنین عليه السلام: 💠 تَعرَّضوا للتِّجاراتِ، فإنّ لَكُم فيها غِنىً عمّا في أيْدي النّاسِ، و إنّ اللّه َ عزّ و جلّ يُحِبُّ المُحتَرِفَ الأمينَ. ❇️ به كارهاى تجارى بپردازيد كه آن شما را از مال ديگران بى‌نياز مى‌كند. خداوند عزّ و جلّ پيشه‌ور درستكار را دوست دارد. 📚وسائل الشيعة: ۱۲/۴/۶ 🆔 @iranrhdm
😁 محاسن بغل دستي ايام رجب المرجب بود و هر روز دعاي «يا من ارجوه لکل خير» را مي خوانديم. حاج آقا قبل از مراسم براي آن دسته از دوستان که مثل ما توجيه نبودند، توضيح مي داد که وقتي به عبارت "يا ذوالجلال و الاکرام "رسيديد، که در ادامه آن جمله "حرّم شيبتي علي النار " مي آيد، با دست چپ محاسن خود را بگيريد و انگشت سبابه دست ديگر را به چپ و راست تکان دهيد. هنوز حرف حاجي تمام نشده ، يک بچه هاي تخس بسيجي از انتهاي مجلس برخاست و گفت: اگر کسي محاسن نداشت ،چه کار کند؟ برادر روحاني هم که اصولا در جواب نمي ماند گفت: محاسن بغل دستي اش را بگيرد .چاره اي نيست، فعلا دوتايي استفاده کنند تا بعد! 🆔 @iranrhdm
🔅 ✍ قضاوت، قضاوت، قضاوت 🔹وارد اتوبوس شدم. جایی برای نشستن نبود. همان جا روبه‌روی در، دستم را به میله گرفتم. 🔸پیرمردی با کُتی کهنه، پشت به من، دستش را به ردیف آخر صندلی‌های آقایان گره کرده بود. می‌شد گفت تقریبا در قسمت خانم‌ها بود. 🔹خانم دیگری وارد اتوبوس شد. کنار دست من ایستاد. 🔸چپ چپ نگاهی به پیردمرد انداخت و شروع کرد به غر زدن: برای چی اومده تو قسمت زنونه؟ مگه مردونه جا نداره؟ این همه صندلی خالی! 🔹گفتم: خانم جان این طوری نگو، حتما نمی‌تونسته بره! 🔸گفت: دستش کجه، نمی‌تونه بشینه یا پاش خم نمی‌شه؟ 🔹گفتم: خب پیرمرده! شاید پاش درد می‌کنه نمی‌تونه بره بشینه. 🔸باز گفت: آدم چشم داره می‌بینه! نگاه کن پاش تکون می‌خوره، این روزها حیا کجا رفته؟! 🔹سکوت کردم، گفتم اگر همین طور ادامه دهم بازی را به بازار می‌کشاند. فقط خدا خدا می‌کردم پیرمرد صحبت‌ها را نشنیده باشد. 🔸بی‌خیال شدم، صورتم را طرف پنجره کردم تا بارش برف را تماشا کنم. 🔹به ایستگاه نزدیک می‌شدیم، پیرمرد می‌خواست پیاده شود. دستش را داخل جیبش برد. ۵۰تومنی پاره‌ای را جلوی صورتم گرفت و گفت: دخترم، این چند تومنیه؟ 🔸بغض گلویم را گرفت، پیرمرد نابینا بود. خانم بغل‌دستی هم خجالت‌زده سرش را پایین انداخت و سرخ شد. 🆔 @iranrhdm
حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: شَعبانُ شَهری... فَمَن صامَ شَهری کُنتُ لَهُ شَفیعاً یَومَ القِیامَةِ. شعبان ماه من است. هر که ماه مرا روزه بدارد، روز قیامت شفیع او خواهم بود. 📘منبع: بحارالأنوار، ج ۹۴، ص۸۳، ح ۵۴ 🌺آغاز ماه رسول خدا، ماه شادی آل الله مبارک باد🌺 🆔 @iranrhdm
موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
سالروز عملیات خیبر گرامی باد 🌺 #موزه_ملی_انقلاب_اسلامی_و_دفاع_مقدس 🆔 @iranrhdm
✍️طراحی، شرح و اهداف (عملیات خیبر) قرارگاه ۹ سپاه پاسداران طراحی عملیات خیبر را پس از یک پروسه اطلاعاتی دقیق به فرماندهان ارائه کرد. پرهیز از تک جبهه‌ای و حمله به جناح عراق در شرق بصره و سپس دست‌اندازی بر عقبه عراق در «نشوه» همچنین عدم تصور عراق نسبت به انجام عملیات در هور، بکر بودن منطقه، غیرممکن بودن مانور زرهی برای عراق از علل اساسی این طرح به شمار می‌رفت. در عملیات خیبر دو محور مستقل با هدف تصرف شهر بصره در نظر گرفته می‌شود. محور «زید» تحت پوشش «قرارگاه کربلا» با فرماندهی ارتش و محور هورالهویزه تحت پوشش قرارگاه نجف با فرماندهی سپاه. در محور هور پنج هدف با پنج قرارگاه مشخص می‌شود. «قرارگاه نصر» با هدف تصرف محور الغدیر یعنی جاده العماره بصره، قرارگاه جدید با هدف تصرف القرنه یعنی مسیر تقاطع بغداد بصره، حماره «قرارگاه حنین» با هدف تبصرف جزیره جنوبی و نیمه شرقی و شمال جزیره شمالی و الحاق با محور طلائیه، «قرارگاه فتح» با هدف شکستن خط پر مانع طلائیه و باز کردن راه زمینی برای پشتیبانی، قرارگاه بدر با هدف تصرف نیمه غربی جزیره جنوبی و پل نشوه و «قرارگاه نوح» به منظور تامین ترابری و پشتیبانی یگان‌های عمل‌کننده، علاوه بر این هوانیروز مأموریت انتقال نیرو و امکانات و نیروی هوایی در برقراری امنیت هوایی در نظر گرفته می‌شود. سرانجام عملیات خیبر در ساعت ۲۱ و ۳۰ دقیقه سوم اسفند ماه سال ۱۳۶۲ با رمز «یا رسول الله (ص) » آغاز می‌شود. در مرحله اول، قرارگاه‌های نجف، نصر و حدید موفق می‌شوند محور الغدیر و القرنه را تصرف کنند و جاده بغداد بصره را به اشغال خود درآورند. اما در جزایر مجنون پاک‌سازی به طول می‌انجامد و عمل الحاق در محور طلائیه صورت نمی‌گیرد. «قرارگاه فتح» نیز در محور طلائیه موفق به شکستن خط عراقی‌ها نمی‌شود و در محور زید، قرارگاه کربلا موفقیتی به دست نمی‌آورد و نیروهای سپاه به ناچار از منطقه القرنه و الغدیر به داخل جزایر مجنون شمالی و جنوبی عقب نشینی می‌کنند. لشکرهای ۲۷ محمد رسول الله (ص)، ۳۱ عاشورا و ۱۴ امام حسین (ع) با وجود از دست دادن فرماندهان و برخی از معاونان خود در حالی که عراق پاتک‌های سنگینی را اجرا می‌کرد به مقاومت پرداختند و ۷۲ ساعت زیر بمباران‌های گوناگون به شکلی که در جزایر مجنون حدود یک میلیون گلوله توپ و خمپاره بر زمین نشست. این در حالی بود که فرماندهان ارتش ایران اعلام کردند فقط ۱۳۰۰ گلوله ۱۳۰ میلی‌متری در اختیار دارند. عراقی‌ها که از بازپس گیری جزایر مجنون مأیوس شده بودند در چندین نوبت برای اولین بار با وسعتی قابل ملاحظه مبادرت به بمباران شیمیایی می‌کنند که در طول جنگ بی‌سابقه بود. در این عملیات ۲۳ یگان عراق منهدم، ۱۵ هزار نفر از آن‌ها کشته یا ز خمی‌ می‌شوند و تعدادی نیز به اسارت در می‌آیند. همچنین تجهیزات و ادوات متعددی منهدم می‌شود. در این نبرد نیروهای ایرانی موفق می‌شوند به ۴۰ درصد از اهداف خود دست یابند. 🆔 @iranrhdm
🔆 عليه ‏السلام: 💠 لا شَرَفَ كبُعدِ الهِمَّةِ؛ ❇️ هيچ شرافتى (افتخارى) چون بلندهمّتى نيست. 📚 بحار الأنوار : ج۷۸، ص۱۶۵، ح۱ 🆔 @iranrhdm
😁 آفتابه مهاجم بین تانکر آب تا دستشویی فاصله بود. آفتابه را پر کرده بود و داشت می دوید. صدای سوتی شنید و دراز کشید. آب ریخت روی زمین ولی از خمپاره خبری نبود. برگشت دوباره پرش کرد و باز صدای سوت و همان ماجرا. باز هم داشت تکرار می کرد که یکی فهمید ماجرا از چه قرار است. موقع دویدن باد می پیچید تو لوله آفتابه سوت می کشید. *به نقل از غلامرضا دعایی 🆔 @iranrhdm
🔅 ✍ برای موفقیت، به خودت امید تزریق کن 🔹جنگ عظیمی بین دو کشور درگرفته بود. ماه‌ها از شروع جنگ می‌گذشت و جنگ کماکان ادامه داشت. سربازان هر دو طرف خسته شده بودند. 🔸فرمانده یکی از دو کشور با طرحی اساسی، قصد حمله بزرگی را به دشمن داشت و آن طرح با چنان دقت و درایتی ریخته شده بود که فرمانده به پیروزی نیروهایش اطمینان کامل داشت. ولی سربازان خسته و دودل بودند. 🔹فرمانده سربازان خود را جمع کرد و درمورد نقشه‌ حمله خود توضیحاتی داد. 🔸سپس سکه‌ای از جیب خود بیرون آورد و گفت: سکه را بالا می‌اندازم. اگر شیر آمد پیروز می‌شویم و اگر خط آمد شکست می‌خوریم. 🔹سکه را به بالا پرتاب کرد. سربازها با دقت چرخش سکه را در هوا دنبال کردند تا به زمین رسید. شیر آمده بود. فریاد شادی سربازان به هوا برخاست. 🔸فردای آن روز با نیرویی فوق‌العاده به دشمن حمله کردند و پیروز شدند. 🔹پس از پایان نبرد، معاون فرمانده نزد او آمد و گفت: قربان، آیا شما واقعا می‌خواستید سرنوشت کشور را به چرخش یک سکه واگذار کنید؟ 🔸فرمانده لبخندی زد و گفت: بله. 🔹و سکه را به او نشان داد. هر دوطرف سکه شیر بود. 🆔 @iranrhdm
🔆 امام علی(ع): تو مراقب آخرتت باش دنیا خودش ذلیلانه پیش تو می آید. 🆔 @iranrhdm