🔸۸🔸
#شهید_عبدالمطلب_اکبری
#هم_صحبت_باامام_زمان علیه السلام
📜 او از نعمت گویایی و شنوایی محروم بود. تا کلاس پنجم درس خواند ، بعد به سراغ بنایی رفت ، یک استاد کار ماهر در بنایی شد. تقریباً همه خانههای روستای محل زندگی اش یادگار اوست ، هرکس احتیاج به تعمیر خانه داشت عبدالمطلب را خبر میکرد.
در لوله کشی و کارهای خدماتی هم استاد بود. خلاصه یک آدم با استعداد و دوست داشتنی که از نعمت تکلم و شنوایی محروم بود.
🖋 دوستی داشت که ارتباط آنها مانند مرید و مراد بود. دوست او، شعبان علی اکبری، مسئولیت عقیدتی سپاه خرم بید را برعهده داشت. آن ها شب و روز با هم بودند.
عبدالمطلب با کمک او راهی جبهه شد. قدرت بدنی او بالا بود. برای همین سختترین کارها را قبول میکرد. او آرپی جی زن شده بود.
در کارش بسیار ماهر و استاد بود. خیلی دقیق هدفگیری میکرد.
دوستانش از عبدالمطلب چیزهای عجیبی میگفتند. یکی میگفت عجیب است؛ عبدالمطلب ناشنواست، اما وقتی خمپاره شلیک میشود او زودتر از همه خیز برمیدارد.
دیگری می گفت : بسیار به نماز اول وقت مقید بود.
ما شنوایی داشتیم ، ساعت داشتیم اما او هیچ کدام را نداشت ، اما هنگامی که موقع اذان می شد آرپی جی را کنار می گذاشت وآماده نماز می شد. هنوز این معما باقی مانده که او از کجا هنگام اذان را تشخیص می داد.
…اما این رزمنده شجاع و غریب زمانی که دوست عزیزش را از دست داد بسیار بی تاب شده بود.
وقتی شعبان علی را به خاک می سپردند در کنار قبر نشسته بود واشک می ریخت.
شعبان در والفجر ۸ به شهادت رسید.
عبدالمطلب در بالای مزارش نشست و روی زمین صورت یک قبر را ترسیم کرد، با زبان بی زبانی به ما گفت :
اینجا قبر من است.
برخی از افراد او رامسخره کردند؛ برخی به او خندیدند و…
عبدالمطلب در آخرین روزهای سال ۱۳۶۵ ازدواج کرد. آن موقع بیست و دو ساله بود ، بلافاصله به منطقه برگشت ، درعملیات کربلای ۸ در شلمچه غوغا کرد .هر جا همه خسته می شدند اویک تنه در مقابل تانک های دشمن با شلیک آرپی جی قد علم می کرد.
در نوزدهم فروردین ۱۳۶۶ عبدالمطلب اکبری شهید شد ، پیکر پاک این شهید را به روستا اوردند و دقیقا همانجا که گفته بود دفن شد .
⚪اما ماجرای عجیب تر در رابطه با این شهید….
💎… نامه ای که بادست خط این شهید بود را نشان دادند. در آنجا نوشته بود:
«یک عمر هر چی گفتم به من خندیدند. یک عمر هر چی خواستم به مردم محبت کنم ، فکر کردند من آدم نیستم ومسخره ام کردند.
یک عمر هر چی جدی گفتم شوخی گرفتند.
یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم.
خیلی تنها بودم. اما مردم، حالا که ما رفتیم بدونید ،
هر روز با آقام حرف می زدم
آقا به من گفتند:«تو شهید می شی. جای قبرم رو هم بهم نشون دادند».
این را هم گفتم اما باور نکردید
@IRGCQODS
بنّا بود،چون کر و لال بود، خیلی جدی نمیگرفتنش.
یه روزکنار قبر پسر عموی شهیدش با انگشت یه قبر کشید،نوشت”شهید عبدالمطلب اکبری!
خندیدیم! هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و نوشته اش رو پاک کرد و سرش رو انداخت پایین و رفت.
فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن.
دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و ما مسخره بازی درآورده بودیم!
وصیت نامهش خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود:
"بسم الله الرحمن الرحیم
یک عمر هرچی گفتم به من میخندیدند... یک عمر هرچی میخواستم به مردم محبت کنم، فکر کردند من آدم نیستم و مسخرهام کردند... یک عمر هرچی جدی گفتم شوخی گرفتند، یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم. خیلی تنها بودم.
اما مردم! حالا که ما رفتیم بدونید، هر روز با آقام امام زمان عج حرف میزدم...
آقا خودش بهم گفت: تو #شهید میشی. جای قبرم رو هم بهم نشون داد."
به یاد #شهید_عبدالمطلب_اکبری
کارهامون رو نذر #امام_زمان میکنیم❤️
#محرم
#امام_حسین
📸شهید ناشنوا و لالی که با امام زمان(عج) ارتباط داشت!
🔸اسمش عبدالمطلب اکبری بود.
زمان جنگ توی محل ما مکانیکی میکرد و چون کر و لال بود، خیلیا مسخرهش میکردن.
یه روز رفتیم سر قبر پسر عموی شهیدش ”غلامرضا اکبری“.
🔹عبدالمطلب کنار قبر پسر عموش با انگشت یه چارچوب قبر کشید و توش نوشت ”شهید عبدالمطلب اکبری“!
ما هم خندیدیم ومسخرهش کردیم! هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و با دست، نوشتهش رو پاک کرد و سرش رو انداخت پایین و آروم از کنارمون رفت…
🔸فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن.
جالب اینجا بود که دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و مسخرهش کردیم!
🔹وصیت نامهش خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود:
” بسم الله الرحمن الرحیم “
یک عمر هر چی گفتم به من میخندیدن!
یک عمر هر چی میخواستم به مردم محبت کنم، فکر کردن من آدم نیستم و مسخرهم کردن!
یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم.
اما مردم! ما رفتیم. بدونید هر روز با آقام امام زمان (عج) حرف میزدم.
آقا خودش گفت: تو شهید میشی...
#شهید_عبدالمطلب_اکبری
🇮🇷کانال اخبار سپاه قدس🇮🇷
@IRGCQODS
┄┅═✧❀🔴❀✧═┅┄