"چهرهها و رسانه دو بازوی گسترش انحرافات جنسی"
⁉️آنجلینا جولی، والت دیزنی و... قطعههای کدام جورچین هستند!؟
📌اخیرا اخباری مبنی بر تاسیس رسمی خانه ترنس با مدیریت یک بازیگر منتشر شده.
با وجود مضرات رسانهای شدن و عادیسازی این مسئله، چهکسی و بر مبنای چه معیاری یک "چهره (سلبریتی)" را بهعنوان مدیریت چنین مکانی انتخاب کرده!؟
🔹 شاید این موضوع در ابتدا چندان مهم به نظر نیاید، اما با نگاهی کلان به چینش اجتماعی جهان و نقشه شیطان برای به اسارت کشیدن روح انسانی با استفاده گسترده از رسانهها و چهرهها، ورق برخواهد گشت...
🔸 آیا اختلال هویت جنسی (ترنسکشوال) درست و کامل به ما معرفی شده است؟
🔺 همهچیز ساده به نظر میرسد، یک اشتباه در خلقت!!؟ یک احساس غیرقابلهضم، یک عمل جراحی، بیشمار عکس یادگاری...
❓آیا بهاندازه عادیسازی عمل تغییر جنسیت، برای رواج دادن جلسات روانکاوی پیش از عمل هم تلاش میکنند؟
آیا تا به حال درمورد عوارض جسمی عمل هشدار دادهاند؟
آیا همه از نتیجه عمل راضی هستند؟ یا عوارض روحی، حس شکست و بنبست و طردشدگی را هم تجربه میکنند؟
آیا برنامهای برای تبیین جایگاه خانواده و نقش آن در تثبیت هویت جنسی کودکان دارند؟
🔔برای آشنایی با ابعاد مختلف و جالبتوجه این موضوع، که در صورت غفلت چالش جدی آینده خواهد شد، آسیبهای غیرقابل جبران آن "بهویژه برای کودکان و نوجوانان" و نقش آن در فروپاشی خانواده متن کامل را مطالعه کنید 👇
http://roubesh.ir/post/879
📝 معصومه عمرانی
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
این رابطه از طرف خانوادهی پسر که شهری و از طبقه متمول هستند کاملا قابل پذیرش و دوستداشتنی است اما این عشق از طرف خانوادهی دختر که تعصب سنتی دارند در طی ماجراهایی مورد پذیرش قرار میگیرد.
ماجرا آنجا جالب میشود که این رابطه به علت امکان بخارشدن آب یا خاموش شدن آتش تا اواسط پویانمایی به شکل رابطه دوستی معمولی بود اما با یک جمله که «بگذار کمکم امتحان کنیم شاید اتفاقی نیفتد»، تغییر کرد و نه تنها اتفاقی نیفتاد بلکه هردو زیباتر و درخشانتر شدند.
♦️این نوع رابطهی غیرطبیعی در پویانمایی «زوتوپیا: Zootopia» نیز دیده میشود، رابطهای عاشقانه بین دو موجودی که در واقعیت یکی غذای دیگری است، غیرمنطقی است اما در این پویانمایی جذاب و دوستداشتنی نمایانده میشود.
♦️در پویانمایی «عروس مرده: Corpse Bride» نیز رابطهی غیرطبیعی بین عروس مرده و پسر جوانی نمایش داده میشود! که البته عروس مرده، در پایان به یک رابطهی طبیعی رسمیت میبخشد.
🔻وجود رابطههای عاشقانهی غیرطبیعی و غیرفطری در این پویانماییها به ویژه «المنتال» که دوعنصر متضاد در آن به وصال هم رسیدند، وصلتی ضدطبیعت است! که متاسفانه جامعه غرب به شدت در حال تبلیغ و ترویج آن است!
🔻این نوع وصلت سبب ایجاد زمینه برای پذیرش روابط غیرمعمول و عادیسازی آنان میشود، به گونهای که «LGBT» و «روابط با اجنه» برای بینندگان این پویانماییها قابل پذیرش است زیرا در ناخودآگاه خود از روابط عاشقانه دو حیوان شکار و شکارچی، دوعنصر آتش (نماد اجنه) و آب و زن مرده و مرد زنده با جذابیت بالا تاثیر پذیرفته است.
‼️پس چرا نتواند گونههای مختلف انحرافات جنسی حاصل از طبیعتِ مست تمدن غرب را عادی انگارد؟!
⁉️براستی چرا ما از ظرفیت صنعت پویانمایی برای «مفاهیم غنی» خود کمتر بهره میبریم؟ ظرفیتی که میتواند به عادیسازی چنین مفاهیم پستی بپردازد آیا قادر نیست گوشهای شنوای جهان را با نور «عشق واقعی» آشنا سازد؟
📝زهرا خندان
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
🔻اوپنهایمر از روز اکرانش تا کنون توانسته نقدهای مثبت و امتیازات بالای منتقدان را از آن خود کند؛ اما واقعاً این فیلم شایسته این همه تعریف و تمجید است یا در نیمه پنهان این تعریف و تمجیدها حقایق دیگری نهفته است؟!
🔺کریستوفر نولان با فیلمها و یا به تعبیری با شاهکارهایش ازجمله حیثیت «The Prestige»، شوالیه تاریکی برمیخیزد «The Dark Knight Rises»، تلقین «Inception» و میان ستارهای «Interstellar»، تبدیل به کارگردانی محبوب و پولساز شد.
🔻نولان، استاد ساخت پروژههای بزرگ و شیفتهی بازی با زمان(در فیلم تنت «Tenet» این شیفتگی به اوج خود میرسد)، اینبار در اوپنهایمر برای نشان دادن روایت رابرت اوپنهایمر با نقشآفرینی «کیلین مورفی» و همچنین «لوئیس استراوس» رئیس کمیسیون انرژی اتمی آمریکا با بازی «رابرت داونی جونیور»، زمان را به بازی میگیرد. او بهجای روایت خطی در یک اثر زندگینامهای، بیننده را با ملقمهای از سکانسهای رنگی برای روایت اوپنهایمر و سیاه و سفید برای روایت استرواس مواجه میکند و با برشهای موازی بهطور مداوم ذهن مخاطب را در زمان به عقب و جلو میکشاند.
🔻بخشی از فیلم روند زندگی اوپنهایمر از بیست سالگی تا موفقیتش در ساخت بمب اتم و بخش دیگر به ماجرای لغو مجوز امنیتیاش مربوط میشود. استراوس بنابه شواهدی بر جاسوسی شوروی از برنامه اتمی آمریکا و سابقه کمونیستی اوپنهایمر و مخالفتهای او با توسعه بمب هیدروژنی، به اوپنهایمر مشکوک میشود و او را به پای میز محاکمهای ساختگی میکشاند تا مجوز امنیتیاش را لغو کند. اوپنهایمر نیز مجازاتش را میپذیرد و از اینرو او را به پرومتئوس تشبیه میکنند. درواقع اوپنهایمر اقتباسی از کتاب «پرومتئوس آمریکایی: پیروزی و تراژدی جی رابرت اوپنهایمر» اثر دو نویسنده مطرح «کای برد» و «مارتین جی شروین» است (پرومتئوس، خدای آتش یونان باستان، نیروی آتش را به انسان بخشید. وقتی انسان از آتش برای کشتار و فساد استفاده کرد، زئوس پرومتئوس را مجازات و در تارتاروس به بند میکشد).
🔻گویی تمام صحنهها و دیالوگها در این فیلم در راستای تطهیر مردی به نام اپنهایمر است، فیزیکدانی که به پروژه بزرگ منهتن میپیوندد و از سال ۱۹۴۳ تا ۱۹۴۵ رهبری گروه بزرگی از دانشمندان و فیزیکدانان را به عهده میگیرد. آنها با آگاهی کامل بر روی سلاحی مرگبار کار میکنند تا به بهانه پایان دادن به جنگ جهانی دوم برسر شهروندان دو شهر هیروشیما و ناکازاکی ریخته شود.
❗حقیقت این است که در آن برهه زمانی شکست آلمان و ایتالیا واضح بود و بی شک آمریکا و متفقین برندگان جنگ جهانی دوم محسوب میشدند. ژاپن نیز مهرهای سوخته بود، بنابراین ویرانی دو شهر ژاپنی هیروشیما و ناکازاکی با بمب اتم نه برای پایان جنگ و جلوگیری از کشتارهای بعدی در نقاط مختلف جهان، بلکه تنها برای نمایش قدرت و سلطهطلبی آمریکا بر جهان بود.
‼️نکتهی جالب عدم نمایش صحنههای ویرانی و کشتار مردم ژاپن است و مضحکتر از آن تعبیر منتقدان از این عدم نمایش است؛ آنها معتقدند این یک انتخاب اخلاقی از طرف کارگردان است تا بیشتر به مسائل فلسفی تکیه کند! اما در حقیقت کارگردان با نمایش شکوهمند آزمایش انفجار بمب اتم، صحنهای زیبا، شگفتانگیز و حماسی را به تصویر میکشد، بنابراین نمایش کشتار و صحنههای ویرانی نباید این عظمت و شکوه آمریکایی را زیر سوال ببرد!
🔻رابرت اوپنهایمر علاوهبر اعتقادات آرمگدونی، شیفتهی آئین هندوئیسم بود، بهطوری که نام آزمایش بمب هستهای را آزمایش ترینیتی(تثلیث) گذاشت و پساز دیدن انفجار، این جمله معروف ویشنو در بهاگاواد گیتا کتاب مقدس هندوها در ذهنش تداعی شد: «اکنون من مرگ شدهام، نابودگر جهانها». این جمله از تفکری سرچشمه میگیرد که آفرینش و نابودی را مقدس میداند و معتقد است یک جنگجو وظیفهاش را انجام میدهد و در نبرد باید با افتخار تبدیل به مرگ و نابودگر شود. اوپنهایمر و گروهش نیز وظیفهی خود را مقابله و نابودی نیرویی شیطانی به نام آلمان و متحدینش میپنداشتند؛ حتی به قیمت کشتار انبوهی از مردم که شاید هیچ نقشی در جنگ نداشتند. این یعنی من وظیفهام را در قبال نجات جهان انجام دادهام، هرچند برپایه ادعاهای دروغین!!!
🔴 در طول سه ساعت تماشای فیلم بیننده آنقدر درگیر شکوه بمب اتم و تبرئه رابرت اوپنهایمر میشود که مجالی برای اندیشیدن به یکی از بزرگترین فجایع تاریخ بشر برایش باقی نمیماند.
درواقع قرار نیست بیننده با دیدن این فیلم به فکر فرو رود، کسی یا گروهی را برای کشتار هیروشیما و ناکازاکی متهم کند و یا به سلطهطلبی آمریکا تف بیاندازد؛ قرار است در طول فیلم با رابرت اوپنهایمرِ خودخواه، بی قید و بند نسبت به خانواده، نابغه و درونگرا، با افکاری یهودی....
ادامه مطلب👇👇
http://roubesh.ir/post/923
📝زهرا تیمورینژاد
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
⭕️ سهم نداشتن دختران نوجوان از تولیدات هنرهفتم
⭕️ بیتوجهی متولیان فرهنگی به ظرفیت خاص و ویژهی دختران نوجوان در خلق جامعهی مطلوب
🔺 «الهه...! الهه! داره تانک میاد. بیا اینور...
تانک نزدیک و نزدیکتر میشود، خواهر کوچک دستش را از دستان مهری جدا میکند و زنی که آنجا بود، خواهر را به سمت جدول پرت میکند تا مبادا زیر تانک بماند.
مهری، دختر سیزده ساله، زل زده به تانک، نمیداند چه باید بکند، نفسش به شماره افتاده و تانک به سرعت از کنارش رد میشود.
تانک یکهو میپیچد سمت خیابان پهلوی؛ چند زن که نتوانستند فرار کنند، فریادهای جمعیت بلند میشود:
نرو، نرو، لهش کردی...
مهری ناگهان متوجه میشود، لباس دختر همسنوسالش به تانک گیر کرده و با تانک کشیده میشود...
پدرش همیشه میگفت:
تا وقتی زندهای باید به همه کمک کنی.
این باور سبب شد بدود سمت تانک برای نجات دختر، تلاشش را میکند اما لباس دختر بدجور به تانک چسبیده، مهری لباس دختر را گرفته بود و دنبال تانک میدوید...»
کات...
🔻این صحنه، میتواند صحنهی هیجانانگیزی از آغاز یک فیلم، سریال یا پویانمایی باشد، فیلمی که ویژهی دختران نوجوان است.
خلائی که در هنرهفتم به شدت دیده میشود، نوجوانان همواره در حاشیهی فیلمسازیها بودهاند.
🔺فیلمهایی چون «منطقه پرواز ممنوع»، «یدو»، «آن بیست و سه نفر» و «تنهای تنهای تنها» گامهایی بلند در جهت هویتسازی نوجوانان بودهاند، اینها مثالهای انگشتشماری هستند در بین فیلمهای طنز و البته آبکی که به اسم نوجوانان در حال پخش است.
🔻اما متاسفانه فیلمی که نقش اصلی آن یک دختر نوجوان باشد و بتواند در خلق آرمان و هویت دختران نوجوان ما موثر باشد، دیده نشده است مگر پویانمایی «شاهزادهی روم» که با اغماض میتواند در این دستهبندی قرار گیرد. مجموعههای «دنیای شیرین دریا» و «دنیای شیرین» مجموعههای موفقی در تصویرسازی دنیای پر اُمید نوجوانان بودهاند اما تولیدات آنها به دهه هفتاد برمیگردد.
🔻ممکن است مجموعههای «نیکان» یا «کیمیا» بنظرتان بیاید! مجموعهی «نیکان» که تصویر ابتری از نقش متعالی یک دختر در جریانسازی ارائه داده است، «کیمیا» هم به طور خاص و ویژه به دوره نوجوانی بها نداده است.
🔻سینمایی «فراری» هم که یک دختر نوجوان نقش محوری آن را دارد، به معضلات اجتماعی قشر خاصی از دختران که احتمالاً تعدادشان هم زیاد نباشد پرداخته، که این نوع پرداختها به علت عدم توانمندی در هویتبخشی به این قشر و نداشتن دورنمایی از ظرفیت زیاد دختران نوجوان، تنها به تلنگری برای والدین و مسئولین مربوطه محدود میشود؛ البته اگر در میان حجم بالای سیاهنماییهای آن، تلنگری قابل رویت باشد!
مثالهای اینچنینی از فیلمهای ساخته شده ابداً برای آنچه باید در جامعه عهدهدار شوند، کافی نیستند.
♦️جنگ ترکیبی سال ۱۴۰۱ نشان داد که چقدر از ظرفیت نوجوانان دختر در جامعه غفلت شده است.
ظرفیتی که هالیوود به ویژه در قسمت پویانمایی از آن بسیار بهره برده است. سریال«ونزدی» یک سریال دخترانه با اهداف تمدن مادی است که در هویتبخشی جهانی هم موفق بوده است.
پویانماییهای
«قرمز شدن: TURNING RED ۲۰۲۲» که هنرمندانه بلوغ یک دختر نوجوان را به نمایش درمیآورد و گستاخیهای حاصل از این سن را به نفع جامعهی خودمحور سوق میدهد.
«پیل: Pil ۲۰۲۲» که در آن دختربچهای یتیم میتواند با جسارت و دانایی یک شهر را نجات دهد و شهر را جایی بهتر برای زندگی عدالت محور کند.
«افسون: ENCANTO ۲۰۲۱» پویانمایی موسیقیمحور و شادی که نشان داد قدرت یک دختر به داشتن جادو و موهبت نیست بلکه با جریان محبت میتواند هستی را با خود هماهنگ کند.
«درون و بیرون:INSIDE OUT ۲۰۱۵» از تحولات درونی یک دختر که متناسب با موقعیتهای بیرونی است حرف میزند و راه مدیریت هیجانات را میآموزد.
«موآنا: Moana ۲۰۱۶» و «رایا و آخرین اژدها: RAYA and THE LAST ORAGON ۲۰۲۱» هرکدام نقش ویژهی یک دختر در حل مشکلات کلان اجتماعی را به تصویر میکشد.
البته این تنها قسمتی از تلاشهای تمدن غرب برای فرهنگسازی و به تسلط درآوردن قدرتهای دختران جوان است.
♦️موضوع داشتن برای ساخت یک فیلمنامه بسیار مهم است و چه موضوع نابی است «شهیده مهری زارع» دختری سیزده ساله که در خانوادهای با سطح درآمد پایین اما مومن بزرگ شده و بسیار مورد محبت پدر بوده و درست تربیت شده است.
دختری که برای خود تحلیل وقایع داشته و البته شور و هیجانات نوجوانی را هم دارد.
زیرمتن این موضوع، وقایع سال پنچاه و هفت در شهر مشهد است، که میتوان از آن برای بالا بردن اطلاعات تاریخ معاصر کمک گرفت، خلائی که در فیلمسازی از وقایع قبل از انقلاب نیز دیده میشود، اهم فیلمهای این دوره با محوریت منافقین است. در فیلمهایی چون «معمای شاه» و «در چشم باد» خلأ نبود روایت از سایر شهرها در آن دیده میشود.
♦️قابل توجه مسئولین فرهنگی، سازمانها و نهادهای سینمایی کشور این موضوع ناب که کتاب «دختران هم شهید میشوند» روایتگر آن است، اگر به تولید و ساختی در تراز فیلم «آن بیست و سه نفر» و با تبلیغاتی مانند فیلم «منطقه پرواز ممنوع»، در هویتبخشی دختران موثر خواهد بود و اثری ماندگار خواهد شد.
📝زهرا خندان
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
📽 نگاهی به جعبهآینه سینمای ایران و نسبت آن با بیانیه گام دوم انقلاب به بهانه روز سینما
1⃣ قسمت اول
💢 جشنواره فیلم فجر در گام دوم خود چه نسبتی با گام دوم انقلاب دارد؟
📌۲۱ شهریور ماه بهعنوان روز ملی سینما نامگذاری شده است.
🌀 شاید روزی که مظفرالدین شاه سینماتوگراف را از فرنگ به ایران آورد فکرش را هم نمیکرد سینما روزی به اینجا برسد...
نه بهلحاظ کیفیت و پیشرفت فنآوری، که بهلحاظ جایگاه آن در جوامع بشری و نقش راهبردی و راهبَریِ آن!
🎞 هنرهای نمایشی بهدلیل درگیر کردن حواس گوناگون بهصورت مشترک، تاثیر عمیقی در ذهن و نوعِ نگاه مخاطب به زندگی دارند.
🔺در دهههای اخیر طواغیت و سرمایهداران، بیش از اهل هنر از فیلم و سینما برای پیشبرد اهداف خود بهره بردهاند.
اما آیا میتوان از این ابزار هنری در مسیر حق استفاده کرد؟ قطعا بله.
✅ اشارات مستقیم رهبر انقلاب به اهمیت هنر و بهطور خاص فیلم و سینما و نمایش، در مناسبتهای مختلف، نشان از لزوم بهکارگیری آن در راستای پیشبرد اهداف انقلاب و رسیدن به قله دارد.
از آن جمله میتوان بیانات ایشان در جمع اعضای ناوگروه ۸۶ ارتش (۱۴۰۲/۵/۱۵)، دیدار با خانواده شهدا (۱۴۰۲/۴/۴)، اعضای کنگره شهدای نیشابور (۱۴۰۲/۳/۴) و دیدار با معلمان (۱۴۰۲/۲/۱۲) را نام برد که مستقیما به جایگاه فیلمسازی و سینما اشاره میکنند.
❓اما جمهوری اسلامی که داعیهدار تلاش برای «ایجاد تمدن عظیم اسلامی و نظم نوین جهانی» است در عمل چگونه گام برداشته؟
🔹محمد خزاعی در حکم انتصاب دبیر چهل و دومین جشنواره فجر از اهمیت توجه به بیانیه گام دوم سخن گفته، این بیانگر این است که مسئولین از اهمیت بیانیه آگاهند، اما برای تحقق عملی آن چقدر تلاش میکنند؟
🔸برای پاسخ به این سوال، به جشنواره فیلم فجر که مهمترین رویداد سینمایی کشور و نماینده سالانه آثار سینمای ایران است و نسبت آن با بیانیه گام دوم که در چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی توسط رهبری صادر شده و تعیینکننده مسیر پیش روی انقلاب اسلامیست میپردازیم.
🔸اساسا جشنواره فیلم فجر یک رویداد فرهنگیِ انقلابیست، چرا که هم شکلگیری آن به سالهای اول انقلاب برمیگردد و هم زمان برگزاری آن در سالروز پیروزی انقلاب است و هم نام آن برگرفته از این پیروزی.
🔹 جشنواره فجر این ظرفیت را دارد که بهمثابه یک سرباز فرهنگی برای پیشبرد تمدن اسلامی و آمادگی برای ظهور حضرت حجت عمل کند.
⬅️ در آینده به تفصیل درمورد جشنواره سال ۱۴۰۱ سخن خواهیم گفت، اما اجمالا میتوان گفت این جشنواره گرچه نسبت به سالهای پیشین تغییرات مثبتی داشته است، اما این را میتوان تنها یک گام برای شروع در نظر گرفت و فاصله تا بایدها بسیار زیاد است.
برای رسیدن به قله باید ابتدا ناهنجاریها در سطح مدیران و چهرهها و فیلمها و عوامل پالایش شود، نگاهها ترمیم شود و سپس با عزم و انگیزه جهادی مسیر درست طی شود، که این امر اصلا دور از واقعیت نیست و امید است بهزودی شاهد تحول سینما و جشنواره در راستای اعتلای انقلاب باشیم، انشاالله...
🔺یک رویداد فرهنگی از بخشهای متعددی تشکیل شده که در کنار هم آن را میسازند، بدیهیست هر رویداد هدفی را دنبال میکند و همه عناصر آن باید در راستای تحقق همان هدف گام بردارند تا بهترین نتیجه حاصل شود.
چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر را میتوان ترکیبی از فیلم های نمایش داده شده، جوایز اهدا شده، امور اجرایی جشنواره، نوع پوشش خبری و بخش بینالملل دانست که بهصورت جداگانه نسبت هریک را با بیانیه گام دوم بررسی خواهیم کرد.
✳️ آنچه در ادامه با مرور بیانیه گام دوم، به تفصیل به آن خواهیم پرداخت:
▪️توصیف انقلاب، ارزشها، ویژگیهای بارز و برجسته، چارچوبها و اهداف آن
▪️لزوم شناخت درست گذشته
▪️ظرفیتها
نگاهی به توصیههای مقام معظم رهبری:
▪️امید و نگاه خوشبینانه به آینده
▪️دانش و پژوهش
▪اخلاق و ️معنویت
▪️اقتصاد/ عدالت و مبارزه با فساد
▪️استقلال و آزادی/ عزت ملی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن
▪️سبک زندگی
🖇 ادامه دارد...
📝 معصومه عمرانی
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
🌐 roubesh.ir
📽 نگاهی به جعبهآینه سینمای ایران و نسبت آن با بیانیه گام دوم انقلاب
2⃣ قسمت دوم
❇️ توصیف انقلاب، ارزشها، ویژگیهای بارز و برجسته، چارچوبها و اهداف آن
"انقلاب پرشکوه ملت ایران که بزرگترین و مردمیترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چله پرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و دربرابر همه وسوسههایی که غیرقابل مقاومت به نظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دومین مرحله خودسازی و جامعهپردازی و تمدنسازی شده است....
....دهههای آینده دهههای شما است و شمایید که باید کارآزموده و پرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنا فداه) است، نزدیک کنید."
💡اینکه رهبری در شروع بیانیه به معرفی انقلاب اسلامی پرداختهاند نشان از اهمیت این موضوع دارد.
شاید معرفی انقلاب و آرمانهای آن، از ارکان و بدیهیاتِ جشنوارهی متعلق به انقلاب به نظر برسد، اما آنچه در ۴۱ دوره گذشته و بهطور خاص ۴ دورهی پس از صدور بیانیه دیده شده معرفی درستی نبوده است.
📌از سوی دیگر از مهمترین پیشزمینههای جامعهپردازی و تمدنسازیِ اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی وجود یک الگوی مناسب برای جوامع اسلامی است، انقلاب اسلامی هم در زمینه پیدایش، هم به هم زدن نظم جهانی و ایجاد تقابل دوگانه جدید «اسلام و استکبار» و هم تلاش مومنانه مسئولان، میتواند الگوی مناسبی برای ایجاد انگیزه و تسریع تمدنسازی در سطح ملی و بینالمللی باشد؛ مشروط بر اینکه دشمنان با تحریف و دروغپردازی، تصویر واژگونهای از آن به جهانیان نشان ندهند.
از مهمترین بایدهای جلوگیری از این امر، اهتمام افرادِ متعهد نسبت به ارائه روایت صحیح و مطابق با واقعیت از رخدادها و سیره افراد شاخص است، پیش از آنکه دشمن فرصت لجنپراکنی پیدا کند.
🔸 جشنواره بینالملل فرصت خوبی برای معرفی انقلاب به هنرمندان و مردم سایر کشورهاست، چرا که همواره هنر و بهطور ویژه فیلم، از عوامل موثر در نوع نگاه افراد به پدیدههاست. فیلمهایی که نماینده ایران در بخش بینالملل هستند باید ظرفیت خود را برای معرفی ابعاد مختلف انقلاب، دستاوردها و آرمانهای آن به جهان به کار ببندند؛ معرفی ایران اسلامی «آنگونه که هست»، نه آنگونه که مستکبرین میخواهند و در جشنوارههایشان نشان میدهند.
✅ ایدهال، انتقال آرمانهای انقلاب و اقتدار و استقلال و عدالتیست که به ارمغان آورده؛ آرمانگرایی اما پیشکش، در بسیاری از فیلمها حتی در فضاسازی و طراحی صحنه هم یک ایران عقبافتاده چرک و سیاه دیده میشود، چه رسد به داستان و شخصیتپردازی و محتوا...
نه خانه خوب، نه محله و کوچه تمیز، نه تکنولوژی...
رفاهی هم اگر باشد غالبا یا متعلق به کاراکتر بیدینِ لاابالیست، یا شخصیت ریاکار مذهبینما...
❌ نماینده ایرانی بخش بینالملل جشنواره چهل و یکم، فیلم «شهر خاموش» بود که سیاهی و پلیدی در آن موج میزد و بیشتر به نماینده ذهن مشوش سازنده آن شبیه بود تا نماینده ایران! فیلم با آن اتمسفر سیاهوسفید و ریتم کند و موضوع کثیف، شرافت، اعتقاد، عفت و خانواده را به مسلخ گورستان ماشینها برد تا حتی یک نقطه خاکستری هم در ذهن مخاطب خارجی نقش نبندد.
جایی شبیه به آخر دنیا که راه خلاصی از آن وجود ندارد، مردان چشمچران، زن بدکاره مظنون به خیانت و قتل شوهر، کودکی که از مادر جدا شده و اتفاقا این جدایی برای او معادل خوشبختیست و البته در حلالزاده بودنش تردید وجود دارد، به عنوان نماینده جامعه مسلمان ایران در جشنواره به نمایش درمیآیند...
⬅️ این در حالیست که موارد مختلفی درباره انقلاب، ویژگیها و برکات آن در سراسر بیانیه مطرح شده که هریک میتوانند یک سوژه تمامعیار برای تولید یک اثر سینمایی، مستند و...برای شناساندن انقلاب به جهان باشند، اگرچه اثری که قالب داستانی روی مخاطب دارد، سایر قالبها ندارد.
در ادامه به بخش کوچکی از این موارد در بیان رهبری اشاره خواهیم کرد:
"... محصول تلاش چهل ساله، اکنون برابر چشم ما است: کشور و ملتی مستقل، آزاد، مقتدر، باعزت، متدین، پیشرفته در علم، انباشته از تجربههایی گرانبها، مطمئن و امیدوار، دارای تاثیر اساسی در منطقه و دارای منطق قوی در مسائل جهانی، رکورددار در شتاب پیشرفتهای علمی، رکورددار در رسیدن به رتبههای بالا در دانشها و فناوریهای مهم از قبیل هستهای و سلولهای بنیادی و نانو و هوافضا و امثال آن، سرآمد در گسترش خدمات اجتماعی، سرآمد در انگیزههای جهادی میان جوانان، سرآمد در جمعیت جوان کارآمد، و بسی ویژگیهای افتخارآمیز دیگر که همگی محصول انقلاب و نتیجه جهتگیریهای انقلابی و جهادی است...."
🖇 ادامه دارد...
📝 معصومه عمرانی
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
🌐 roubesh.ir
📽 نگاهی به جعبهآینه سینمای ایران و نسبت آن با بیانیه گام دوم انقلاب
3⃣ قسمت سوم
❇️ لزوم شناخت درست گذشته
"برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربهها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها بهجای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگیزهای قوی، تحریف و دروغپردازی درباره گذشته و حتی زمان حال را دنبال میکنند و از پول و همه ابزارها برای آن بهره میگیرند. رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیادهنظامش نمیتوان شنید."
📺 فیلمهایی که در زمان گذشته جریان دارند باید با این رویکرد ساخته شوند که خاصیت عبرتآموزی داشته باشند و در آن وفاداری به اصل واقعه و شرایط زمانه رعایت شده باشد.
❗️در آثاری که درمورد افراد شاخص ساخته میشوند این موضوع اهمیت بیشتری پیدا میکند، چرا که این افراد به عنوان الگوی مثبت یا منفی مطرح هستند و تحریف کردن یا نمایش ناقص شخصیت آنها موجب انحراف مکتب و راه و هدف آنان خواهد شد.
🔺دراینمورد نقل اولین روایت توسط افراد متعهد از جایگاه ویژهای برخوردار است که متاسفانه کمتر توجهی به آن میشود، تعلل در این امر بهراحتی زمینه تحریف را فراهم میکند که مواجهه با آن بهمراتب پرهزینهتر از عدم شناخت آن شخصیت یا واقعه است.
⬅️ واقعبینانه که بنگریم با یک کمکاری جدی در ساخت آثار مربوط به گذشته مواجه میشویم، تلختر اینکه در سایه غفلت و بیخیالی و بعضا غرضورزی متصدیان فرهنگی بسیاری از آثار تولید شده در خدمت تحریف گذشته بودهاند و نه تبیین آن...
در جشنواره چهلویکم همه فیلمهای دفاع مقدس از یک ماجرای واقعی اقتباس شده بودند.
🔹اگر از افراط در نمایش صحنههای رزم و خونریزی و برخی ضعفهای فیلمنامهای چشمپوشی کنیم، «اتاقک گلی» را میتوان اثر قابل قبولی دانست؛ این فیلم راجع به عملیات مرصاد است.
از خوبیهای فیلم این است که آن را میتوان تا حدی با شرایط روز جامعه تطبیق داد، نفوذ در بدنه مردم با دورویی و توطئه، دشواری تشخیص دوست و دشمن، ذات پلید جریان نفاق که بهمحض سفت شدن جای پایشان به صغیر و کبیر رحم نمیکنند و امروزه داعیه دلسوزی برای ایران و ایرانی دارند، غیرت ملی و دینی مردم کُرد که با تمام وجود پای تمامیت ارضی ایران ایستادهاند، اتحاد همه قومیتها و جانسپاری برای حفظ "وطن و ناموس" و اساسا ارزشمند بودن این دو برای هر ایرانی مسلمان موضوعات مبتلابه امروز ماست.
«های پاور» و «غریب» دو فیلمی بودند که به شهدای شاخص دفاع مقدس پرداختند؛ باوجود سوژههای بسیار مهمی که داشتند، اما یکی را به دلیل ضعفهای فاحش فنی و فیلمنامه و دیگری را بهخاطر ایرادات محتوایی نمیتوان فیلم مناسبی در تبیین گذشته دانست.
🔸«های پاور» تلاش و مدیریت شهید ستاری در «عملیات والفجر ۸» را نشان میدهد، اما با نمایش ناقص موضوع اصلی و پرداخت بیش از حد به سوژه فرعی عملا خاصیت عبرتآموزی را از دست داده است.
🔸«غریب» روایت بخشی از زندگی شهید بزرگوار محمد بروجردی و حضور ایشان در سنندج است؛ موضوعی که سالها منتظر ساخته شدن بود؛ غریب اگرچه بهلحاظ ساختار فیلم خوبی محسوب میشود، اما در به تصویر کشیدن چهره شهید و الگودهی، موفق عمل نکرده.
درمورد غریب دو نکته قابل طرح است:
۱. برآیند فیلم بهگونهایست که آن بخشِ ولایتمدارِ شجاعِ شهید، که سر خطوط قرمز انقلاب با کسی تعارف نداشت را به حاشیه رانده است.
۲. برخی دیالوگهای فیلم بهگونهایست که معرف جریان انقلاب نیست و بیشتر برای جذب مخاطب فعلی در فیلم گنجانده شده است.
🔸«سینما متروپل» و «گلهای باوارده» در زمان حصر آبادان روایت میشوند.
«گلهای باوارده» را هم میتوان یک فیلم متوسط قابلقبول دانست، با این نقص که در فیلم فقط مردم بومی از شهر دفاع میکنند اما در واقعیت، مقاومت در آبادان نیز مثل هر برهه دیگری از دفاع مقدس حاصل اتحاد و تلاش همه مردم ایران بود.
از موضوعاتی که در فیلم به آن پرداخته شده بحث مدیریت جهادی و اثربخشی آن است که میتواند برای نسل حاضر بسیار انگیزهبخش باشد، بهخصوص که شرایط فعلیِ تحریم به شرایط تحریمی زمان جنگ بیشباهت نیست.
«سینما متروپل» که دوتا از مهمترین سیمرغها را از آن خود کرد و موجب تعجب بسیاری از منتقدان شد، تلاش چند نفر برای راهاندازی سینما و نمایش فیلم برای رزمندهها و چالش های اخذ مجوز و درنهایت تبدیل شدن سینما به مرکز مقاومت است...
اینکه علاوه بر بطن جنگ و مشقتها، به موضوعات حاشیهای زمان جنگ مثل زندگی مردمِ در محاصره پرداخته شود نکته مهمیست، اما نوع پرداخت و گریزی که به گذشته میزند و اثری که نسبت به حال در ذهن مخاطب ایجاد میکند بسیار بااهمیتتر است.
نحوه کشته شدن افراد مختلف از شخص قمارباز قاتل و جوان فیلمساز و مسئول فرهنگی طعنه بدی به شهادت میزند، فیلم خالی از معنویت و رنگ خداست، بدتر اینکه هرکه شاخصه ظاهریای از مذهبی بودن دارد یا گیج و سرگردان است یا سختگیر و بیمنطق، مسئولین نهتنها نمیتوانند کاری از پیش ببرند بلکه چوب لای چرخ آنان که کار میکنند هم میگذارند و درنهایت هم مجبور به پناه آوردن به همانها میشوند، تنها موردی که در فیلم درست بیان شده و در زمان حال نیز جاری و ساریست، وجود برخی مسئولین سادهلوح و غافل است، همانان که چنین فیلمی را تایید و به آن جوایز مهم میدهند.
اشاره نهایی فیلم به ماجرای تلخ ساختمان متروپل، مردم آن خطه را همچنان تنها و در محاصره اتفاقات بد نشان میدهد، هیچ تردیدی در تلخی آن ماجرا و لزوم مجازات مسببان آن وجود ندارد، اما نمایش اینها کنار هم بدون هیچ اشارهای به نقاط قوت، بیغرض به نظر نمیرسد.
«شماره ده» فیلمی خوب ولی ناقص بود. موضوعِ غیرقابل انکار در جنگ هشت ساله ایران تاثیر معنویت در پیروزیها و توفیقات است، اگر به دیده انصاف دفاع مقدس را بررسی کنیم به پیروزیهایی برمیخوریم که بیشتر شبیه معجزه است و این نمیتواند ریشهای جز ایمان و اخلاص رزمندگان داشته باشد و اتفاقا همین نکته مهم میتواند برای نسلی که اکنون در حوزههای مختلف درگیر جنگ با دشمن است راهگشا و درسآموز باشد؛ از این رو انتظار میرود یک فیلم دفاع مقدس با فیلمهای اکشن هالیوودی تفاوت داشته باشد و جایگاه دین و خدا و ایمان در آن پررنگتر باشد؛ موضوعی که گرچه در شماره ده وجود داشت اما کمرنگ بود...
📝 معصومه عمرانی
🔔 مطالعه ادامه و متن کامل در 👇👇
http://roubesh.ir/1402/06/21-2
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
🌐 roubesh.ir
🔴 اقتدار قانون در برابر نوجویی سینمای مبتذل
من محسن تنابنده
من الناز حبیبی
من مهناز افشار
من ...
من ...
به ممنوعیت اکران فلان فیلم اعتراض دارم... ممنوعیت جسارت و نوجویی در سینمای ایران است...
♦️اعتراض داشتن، حق طبیعی هر انسانی است.
اما حرمت قانون، ضامن امنیت و استحکام یک جامعه است.
چرایی ممنوعیت اکران یا قواعد مجوزدار شدن فیلمها یا ممیزیهایی که بر فیلمها اعمال میشود، مشخص است و متاسفانه برای فرهنگ اسلامی ایرانی و خوشبختانه برای نوجویان غیرمتعهد سینمای ایران این قوانین بسیار سهل است و چارچوبهای اولویتدار عقلی و عرفی را شامل میشود وگرنه فیلمهای قورباغه، همگناه و... با آن حجم هنجارشکنی باید ممنوعیت پخش مییافت.
🔻صحبت اصلی با مجریان است که اگر با این اعتراضها، قدمی از ممنوعیتها عقب بکشید، گام به گام با نوجویی ددمنشانهی اهالی سینمای مبتذل باید عقب بروید تا جایی که اعتباری نه برای شما میماند و نه حرمتی برای قانون.
🔻اعتراضات این جماعت را به حساب زیادهگوییهایشان بگذارید و با قدرت اعمال قانون کنید، هرچند که پیشنهاد داریم قوانین را بیش از پیش در چارچوب اسلام قرار دهید.
♦️راستی آیه قرآن را همیشه برای خود تکرار کنید که این جماعت هیچگاه از شما راضی نخواهند شد.
📝 زهرا خندان
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
📽 نگاهی به جعبهآینه سینمای ایران و نسبت آن با بیانیه گام دوم انقلاب
4⃣ قسمت چهارم
❇️ اخلاق و ️معنویت
"معنویت به معنی برجسته کردن ارزشهای معنوی از قبیل: اخلاص، ایثار، توکل، ایمان در خود و در جامعه است، و اخلاق به معنی رعایت فضیلتهایی چون خیرخواهی، گذشت، کمک به نیازمند، راستگویی، شجاعت، تواضع، اعتماد به نفس و دیگرخلقیات نیکو است. معنویت و اخلاق، جهتدهنده همه حرکتها و فعالیتهای فردی و اجتماعی و نیاز اصلی جامعه است؛ بودن آنها محیط زندگی را حتی با کمبودهای مادی، بهشت میسازد و نبودن آن حتی با برخورداری مادی، جهنم میآفریند....
ابزارهای رسانهای پیشرفته و فراگیر، امکان بسیار خطرناکی در اختیار کانونهای ضدمعنویت و ضداخلاق نهاده است و هماکنون تهاجم روزافزون دشمنان به دلهای پاک جوانان و نوجوانان و حتی نونهالان با بهرهگیری از این ابزارها را به چشم خود میبینیم...."
🔆 اگر مسئولین جشنواره تنها به اجرای همین بند از بیانیه اهتمام ورزند و در عملی کردن آن جدی باشند، بخش بزرگی از حواشی پوچ و فرسایشی جشنواره بهکل حذف و فرصت برای شکوفایی استعدادها بیشتر خواهد شد.
🔹درمورد این توصیه نقشِ برگزارکنندگان جشنواره پررنگتر است، چرا که طبق فرموده رهبری مسئولین وظیفه دارند هم خودشان منش و رفتار اخلاقی و معنوی داشته باشند، هم زمینه را برای رواج آن در جامعه فراهم کنند و با کانونهای ضدمعنویت و اخلاق، به شیوه معقول بستیزند.
⬅️ بنابراین وظیفه مسئولان اجراییست که با تدوین قوانین معقول و کارآمد مانع حواشی غیراخلاقی در جشنواره شده و زمینه ایجاد معنویت را فراهم کنند.
هیئت انتخاب بدون ملاحظه و مصلحتاندیشی مانع نمایش فیلمهای با محتوا و یا صحنههای نامناسب در جشنواره شوند، مسئولین با شکستن انحصارها اجازه باجخواهی به سلبریتیها ندهند، برای نوع پوشش و حضور آنها قانون وضع کنند، از فیلمسازان اخلاقمدار حمایت و آنها را تشویق کنند، در داوری و اهدای جوایز جانب انصاف و اخلاق را رعایت کنند، جشنواره را بهگونهای برگزار کنند که حداقل بتوان اعمال عبادی را در وقت مناسب انجام داد، در ارزشگذاریها متناسب با معیارهای اخلاق اسلامی رفتار کنند، برای نمونه حواشی بیهوده مثل فوتوکال و فرش قرمز که تنها با فرهنگ غرب همخوانی دارد را به کل حذف کنند و...
✅ جشنواره امسال به لطف عدم حضور برخی، در زمینه اجرا تا حد زیادی از جشنوارههای پیشین فاصله گرفت و ناهنجاریهای رفتاری در آن دیده نشد، این فرصت مغتنمی بود تا مسئولین بهصورت عینی ببینند رفتار قاطع و دور از مماشات، نه تنها به جشنواره و هنر و سینما لطمه وارد نخواهد کرد، بلکه نشانیِ درست برای رسیدن به سطح قابلقبولی از جشنواره است.
❌ با این حال اما نمیتوان از عملکرد هیئت انتخاب و داوران دفاع کرد، فیلمهایی در جشنواره حضور داشتند که سرشار از نشانهها، گفتگوها و محتوای ضدمعنویت و اخلاق بودند، و بعضا جایزه هم دریافت کرند!
«چرا گریه نمیکنی؟» مجموعهای از انواع رفتارها و نشانههای ضداخلاق و معنویت بود. پوچی، خودکشی، توهین به خدا و مقدسات دینی، روابط خارج از عرف، همجنسگرایی، اعتیاد و هر رذیلت و پلیدی قابل تصور است، تایید فیلمی اینچنینی توسط هیئت داوران که جای خود دارد، مجوز ساخت گرفتن آن هم تعجببرانگیز است.
«یادگار جنوب» با فضایی با فحشا، قاچاق، مشروب، مواد، خودکشی و انتقامجویی، «جنگل پرتقال» و «وابل» هریک دارای مضامین غیراخلاقی هستند.
❗️نکتهای که مغفول مانده وجود تکصحنهها و یا فضای کلی نامناسب در جریان فیلمهاست، متاسفانه سیگار، مشروب، روابط آزاد، خودکشی، پوچی، برهنگی، تقابل آشکار با احکام دینی همچون ممنوعیت خوانندگی زنان و رقص و مسائلی از این دست حتی در فیلمهایی که مضمون کلی آن انتقال یک ارزش اخلاقیست هم به چشم میخورد! درحالی که انتظار میرود در گام دوم انقلاب فیلمهایی ببینیم که در خلال آنها اخلاق، بندگی، توسل، عفاف، حیا و ... به نمایش گذاشته شود و فیلم در یک اتمسفر توحیدی روایت شود نه فضایی شیطانی.
🔸گرچه با این معیار شاخص کمتر اثری را میتوان بهعنوان اثر کامل معرفی کرد اما فیلم «عطرآلود» و فیلم خانوادهمحور «در آغوش درخت» را میتوان نماینده آثار اخلاقمدار دانست.
عطرآلود هم از لحاظ شاخصهای معنویت و هم اخلاق نمره قبولی میگیرد، درمورد معنویت، توجه به مال حلال، توکل و اعتماد به خداوند و اعتقاد به مکافات عمل و حقالناس از جمله مواردیست که در فیلم به چشم میخورد، زیبایی فیلم اینجاست که این موارد را با شعارزدگی ملالآور نکرده است.
🔹نکته امیدبخش در عطرآلود که جای خالی آن در آثار تصویری سالهای اخیر عمیقا به چشم میخورد یک خانواده معمولی با شاخصهای فرهنگ ایرانیست، نمیتوان ادعا کرد عطرآلود در این زمینه بینقص عمل کرده، اما از جریان غالب به خوبی فاصله گرفته است.
🔸در سالهای اخیر با تلاش بیوقفه دشمن و پاس گل دوستان داخلیشان، موضوع جایگاه زن در اجتماع و نقش پررنگ و محوری او به عنوان مادر و همسر و نیز اهمیت نحوه تعامل او با همسر و اعضای خانواده در زندگی و آینده آنها بهشدت تحتالشعاع قرار گرفته؛ عموما ارزش زنها به کار اقتصادی و حضور آنها در خارج از خانه تعریف میشود، زنها کمترین سازگاری با شرایط همسرشان را دارند، بهدنبال ظواهر و تجملات هستند، احترام و اقتداربخشی به مرد در فیلمها تعریف نشده و جای زن و مرد عوض شده است.
در عطرآلود اما عاطفه نهتنها حرمت همسرش را نمیشکند، بلکه بهدنبال احیای اعتماد بهنفس اوست، حمایت از همسر برایش بیش از طلا و ظواهر اهمیت دارد، به خانواده علی احترام میگذارد، یک مادر بالقوه است که بهخوبی با بچهها ارتباط میگیرد. همینکه جایگاه پدری در فیلم لگدمال نشده جای خوشحالی دارد...
🖇 ادامه دارد
📝 معصومه عمرانی
🔔 مطالعه ادامه و متن کامل در 👇👇
http://roubesh.ir/1402/06/21-2
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
🌐 roubesh.ir
📚 آوردهاند که حضرت امام، اشکهای نماز شبشان را با حوله پاک میکردند، قاعدتا ایشان خودشان این مطلب را بیان نکرده بودند بلکه ناظرینی این صحنه را دیده بودند.
🎙حضرت آقا، آمادهسازی فضا برای رشد معنویت و رهایی از بردگی شهوت و غضب در انسانهای مستعد را یکی از آرزوهایشان بیان کردند و مصداق آیتالله قاضی را برای مطرح شدند، آوردند.
📚 از آیتالله قاضی نقل است که کسی نمازشب نخواند، بدنبال سلوک نباشد.
📸 نمازشب خواندنهای رزمندگان در دفاع مقدس یکی از مهمترین عوامل عروج آنها بوده است که هم تصویرش ثبت و هم در کتابها نقل شده است.
بنابراین گزارش و ثبت نمازشب چیز مرسومی بین مسلمانان سالک است.
🔺یک سنت ثابت هستی نیز وجود دارد که هرقدر ارتباط با خدا و انس با خدا بیشتر شود، برکت در کارها به مراتب بیشتر و اثرگذاری هم بیشتر میشود.
نقل است که به آیتالله بهجت گفتند به جای دوازده ساعت وقت جهت عبادت، مطالعه برای درس خارجتان را بیشتر کنید، ایشان پاسخ میدهند به تجربه بارها دیدم که اگر از ساعت عبادتم کم کنم برای کارهای دیگرم به همان مقدار باید بیشتر وقت بگذارم.
📜 در نامهی امیرالمومنین علیهالسلام به مالک اشتر آمده، افضل اوقات خود را به ارتباط با خدا اختصاص بده. این دستور امام به کسی است که او را والی منطقه راهبردی خود کرده است.
🔸بنابراین هرکس که بخواهد جامعهسازی اسلامی کند و خدمت به خلق داشته باشد، باید ارتباط با خدا داشته باشد و برای کیفیت کارها و فعالیتهایش باید انس و خلوصش را بیشتر سازد.
❓احتمال است که توئیت به این اشاره داشته باشد که چرا باید این انس، رسانهای شود؟
سوال به جایی است از کسی که در دوره ریاست جمهوری مسئولیت داشته که کارش را از ده صبح آغاز میکرده و جمعه و تعطیلاتش به استراحت میپرداخته اما رئیس جمهوری که سفرهای استانیاش در روزهای تعطیل است و شب و روز به خدمت مشغول است، مجبور است با توجه به سنت هستی، در محل کار اقدام به خلوت کند. قاعدتا اگر این هواپیما جای خصوصیتری داشت، ایشان به آنجا مراجعه میکرد.
❗️جناب داروغهزاده، فیالحال برای آنکه این عکس را اقدامات پوپولیستی نهاد ریاستجمهوری بدانیم؛ با توجه به اقدامات این دوسال و اندی، بیانصافی محض است. ازطرفی چون ریا یک امر درونی است نمیتوان آن را از عکس فهم کرد.
📝زهرا خندان
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
🔸 «ایلیا» میتواند یکی از اولین ابرقهرمانان داستانهای کمیک در ایران باشد. «ایلیا: تولد یک قهرمان» نام مجموعه کتابهای مصور (کمیک) است که اولین قسمت آن در سال ۱۳۹۷ به نویسندگی امین توکلی روانه بازار شد.
داستان این مجموعه مصور در رابطه با چهار «نوجوان» با محوریت اصلی یکی از این نوجوانان یعنی «امیرعلی» است که طی ماجراهایی تبدیل به «ایلیا» قهرمان شهر میشود تا به مبارزه با نیروهای شرور و شیطانی که شهر به آشوب کشیدهاند، برخیزد.
🔸مجموعه کمیک «ایلیا: تولد یک قهرمان» از نمادها و آموزههای دینی برای خلق داستان استفاده کرده و به نوعی سعی دارد در قالب یک داستان ابرقهرمانی، نوجوانان را با اعتقادات و نمادهای مذهبی آشنا کند؛ برای مثال امیرعلی یا همان ایلیا، فرزند یک مبارز به نام ابراهیم است که در خارج از مرزهای ایران در راه مبارزه با تاریکی به شهادت رسیده و پلاک خود را برای امیرعلی به یادگار گذاشته تا راه او را ادامه دهد.
امیرعلی در کهف شهدا با پیرمردی سبزپوش به نام خضر آشنا میشود. در قسمت پنجم این مجموعه امیرعلی با خضر همراه میشود تا از حقایق پشت پرده این جهان آشنا شود.
قائن فرزند آدم است که با سپاهیانش از ابتدای بشریت تا کنون در جبهه مقابل حق قرار دارند که بی وقفه علیه خاندان نور و حق دسیسه میکنند. در طراحی خاندان سایه از نشانههایی مانند جلسات فراماسونی استفاده شده و «حام» یکی از اعضای خاندان سایه بهطور آشکار یک صهیونیست یهودی است.
در ادامه خضر امیرعلی را به سرزمین خضرا میبرد تا با متصل شدن به درخت طوبی (نشانهای از خاندان نور) و دریافت یک انگشتر به یک مبارز و قهرمان تبدیل شود؛ قهرمانی که باید با خاندان سایه یعنی قائن و فرزندانش به مبارزه برمیخیزد...
❗اما چرا «ایلیا: تولد یک قهرمان» با گذشت پنج سال از انتشار اولین جلد و با داشتن استانداردهای یک مجموعه کمیک موفق مانند داستان جذاب، طراحی حرفهای و وجود نسخه موشنکمیک برای هر جلد، هنوز هم آنطور که باید در بین مخاطب نوجوان شناخته شده نیست؟
🔸در کشورهایی مانند آمریکا و ژاپن که قطبهای صنعت کمیک شناخته شدهاند، یک قهرمان تحت شرایط و تمهیدات از پیش تعیین شده متولد میشود.
بهطورکلی ویژگیهای مهم و بارز مجموعه کمیکهای موفق را میتوان اینگونه بیان کرد: کیفیت تصویر و جذابیت داستان، انتشار پیدرپی و مداوم (بهصورت هفتگی و یا ماهانه)، تبلیغات گسترده، استفاده از شخصیتهای اصلی در تولید محصولات مختلف(عروسک، نوشت افزار، لباس، کیف و...)، ارزان و در دسترس بودن سریع و آسان مجموعه کمیک، ساخت موشن کمیک، انیمیشن و فیلم از روی نسخه چاپی است.
🔸«ایلیا: تولد یک قهرمان» بهغیر از جذابیت داستان و طراحی حرفهای تصاویر و همچنین تهیه موشنکمیکهای با کیفیت از محصول چاپی، در دیگر موارد یاد شده برای یک مجموعه کمیک دچار ضعفهایی است که مانع تولد یک قهرمان در سطح ملی و در میان مخاطب نوجوان میشود.
❗️انتشار تنها ۱۷ جلد در طول «پنج سال» آن هم بهطور نامنظم، عدم «تبلیغات» مناسب و گسترده، عدم استفاده از شخصیتهای اصلی کمیک در «محصولات» مختلف، قیمت بالای محصول، دسترسی سخت به نسخههای چاپی و همچنین موشنکمیک را میتوان از ضعفهای بارز این مجموعه کمیک دانست.
🔸هرچند تقریبا دو سال است که سعی میشود از راههای مختلف مجموعه کمیک «ایلیا: تولد یک قهرمان» به مخاطب نوجوان معرفی شود اما باید اعتراف کرد این قهرمان آنگونه که باید جایگاه خود را میان مخاطب پیدا نکرده است. امید است با بکارگیری تمهیدات مناسب «ایلیا» و ابرقهرمانان ملی دیگری در میان مخاطبان آنگونه متولد شوند که تصاویرشان «جایگزین ابرقهرمانان آمریکایی» شود و نامشان قبل از اسپایدرمن، بتمن، سوپرمن و... بر زبان مخاطب کودک و نوجوان ایرانی جاری شود.
📝زهرا تیمورینژاد
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
🔺در قسمت ۱۸ این سریال قرار است رژه حیوانات طبق هرسال برگزار شود. در این رژه هر حیوان ارابه و رنگ مخصوص خودش را دارد. با ورود موجودی که ترکیبی از چند حیوان است شخصیت گورخر(مارتین) سعی میکند او را در یکی از ارابهها جای دهد، اما این موجود با امتحان هر ارابه به این نتیجه میرسد که متعلق به هیچ گروه از حیوانات نیست و درواقع خودش است و به خودش افتخار میکند، در اینجا صحنه رنگینکمانی میشود و همه با خواندن ترانه به خودشان افتخار میکنند. طی یک اتفاق همه ارابهها خراب میشود، پس حیوانات ارابهای جدید میسازند؛ ارابهای مشترک برای همه با نماد رنگینکمان...
❗اگر چه هر رنگینکمان و نمادی تبلیغ و ترویج انحرافات جنسی نیست اما چه بخواهیم چه نخواهیم این قسمت از ماداگاسکار بهطور غیرمستقیم به رژه افتخار دگرباشهای جنسی اشاره دارد و برای پذیرش این رژه در ناخودآگاه کودکان تولید شده. شبکهی پویا نیز با خوشخیالی این قسمت را برای کودکان پخش میکند، درحالی که اکثر والدین با اعتماد به این شبکه کودکانشان را پای تلویزیون مینشانند به خیال اینکه مسئولین این شبکه حواسشان هست چه به خورد کودکانمان میدهند!
🔺سیاست غرب در تزریق تفکرات تابوشکن و انحرافات اخلاقی و جنسی به جامعه، مصداق داستان قورباغه آبپز است و بیشک یکی از کارگزاران این سیاست، شرکتهای انیمیشنسازی هستند. بنابراین از مدیران شبکهی پویا انتظار میرود با نظارت بیشتری به پخش انیمیشنهای این شرکتها اقدام کنند تا ناخواسته مجری سیاستهای آنان نشوند.
🔴همهی ما داستان آزمایش قورباغه آبپز را شنیدهایم؛ اگر قورباغه را در آب جوش بیاندازیم بلافاصله برای نجات خودش تلاش میکند، اما اگر همین قورباغه در ظرف آب سردی گذاشته شود که به مرور زمان بر روی حرارت به نقطهی جوش میرسد، واکنشی از خود نشان نمیدهد و در حالی که احساس میکند شرایط مساعد است با گذشت زمان آبپز خواهد شد!
🔺بیست سال پیش اگر در انیمیشنی رابطه بین دو جنس موافق نشان داده میشد اکثریت والدین واکنش شدید نشان میدادند و حتی این موضوع برای بچهها هم قابل پذیرش نبود؛ بنابراین باید زمینهها فراهم میشد و ظرف آب سرد را با شعله ملایم به نقطه جوش میرساندند. این پروژه نفوذ در ناخودآگاه برای پذیرش یک تابوشکنی چند مرحله دارد:
۱- همهی انسانها و موجودات با هر شرایطی قابل احترام هستند؛ باید با هم مهربان باشیم و همه کنار هم در دنیایی شاد زندگی کنیم. بسیارعالی، چه تفکر زیبایی...
۲- باید تفاوتهای یکدیگر را هر چه که هست بپذیریم تا بتوانیم کنار هم دنیایی شاد و لذتبخش داشته باشیم.
۳- هیچ کس کار اشتباهی انجام نمیدهد، فقط با بقیه فرق دارد؛ پس باید قابلیتها و تفاوتهای خودمان را بشناسیم و به آنچه هستیم افتخار کنیم.
۴- عدم پذیرش یک فرد متفاوت مساوی با بیاحترامی به او و کوتهفکری است. حواستان باشد فقط آدم بدها تفاوتها را نمیپذیرند و نمیخواهند ما کنار هم در دنیایی شاد زندگی کنیم!
۵- خب تقریباً بدون اینکه احساس کنیم آب به نقطه جوش رسیده؛ حالا ناخودآگاه ما آماده پذیرش هرگونه تفکر انحرافیست...
🔺تغییرات به مرور زمان رخ میدهد و عادی میشود. باید حواسمان باشد سهلانگاری و خوشخیالی برخی مدیران و مسئولین در خرید و پخش محصولات شرکتهایی که سیاستهای آشکاری در عادیسازی بسیاری از انحرافات دارند، ما و فرزندانمان را تبدیل به قورباغه آبپز نکند!
📝زهرا تیمورینژاد
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
🔴در باب حواشی توییت شهبازی برای مرحوم کاویانی
📺 مجریِ برنامهی پرمخاطبِ پاورقی، اظهارنظری در مورد مرحوم کاویانی داشت که با توجه به صدق نیت این مجری میتوان اطمینان داشت که این مطلب، برای بازیگر دوستداشتنی آن روزها طلب خیر بوده و قطعا استقبال امیرالمومنین آرزوی هر انسان آزاده و معادباوری در هنگامهی ورود به برزخ است.
⁉️سوال اینجاست که چرا یک توئیت بدون آنکه در آن مطلبِ شاذی گفته شده باشد، اینگونه چهرهها(سلبریتیها) را برآشفته است؟
🔍 جوابش را باید در برنامهی پاورقی یافت.
برنامهای منطقی و دارای قدرت جدال احسن در مقابله با رسانههای مختلفی که جهتشان همواره ضدمنافع ملی بوده است که به حق توانسته قدرت برخورد با جماعت سفیه را بالا ببرد.
⚰🎉 در این بین چهرهها هم موضوع این برنامه شدهاند که سطحی بودن آنها را نشان داده است، این برنامه توانسته یک چهرهی دیگری از برخی چهرهها برای مخاطب بسازد، به عنوان مثال محسن تنابنده دیگر نقی معمولی نیست بلکه فردی است که دوست دارد از خوشی در هالووین کرهی جنوبی بمیرد.
🔍 از طرف دیگر اقبال عمومی مردم رسانهی ملیبین از این برنامه و این مجری به حدی بوده است که توانسته یک جریان بسازد برای مقابله با جریانی که از مجریان و چهرههای مخالف نظام برای برنامهسازی استفاده میکند، مثالش حذف رشیدپور مجری پرحاشیه، سطحی و منفعتطلب با سبقهی مقابله با رسانهی ملی و نظام است.
♦️بنابراین این مقابله طبیعی است، آنچه غیرطبیعی است درخواست پرویز پرستویی از جناب جبلی است! اویی که همراه همقطارانش رسانهی ملی را بیخاصیت میپندارند و در همین پیام بهظاهر خیرخواهانه صداوسیما را مردهای میداند که گورش را لرزان میبیند!
قطعا جناب جبلی باید به نصایح افرادی گوش دهد که صداوسیما برایشان دارای جایگاه عظیم فرهنگی و آدمسازی است. چه شده که جناب پرستویی حتی نصایحش بوی طعنه دارد.
♦️یا خانم کارگردانی که مجری را بیسواد میداند با چه منطقی این کلام هیجانی را بیان کرده؟ درحالیکه اطلاعات تاریخ معاصر این مجری به یقین از خیلی از سینماگرایان بالاتر است و به پشتوانهی این سواد است که میتواند اینگونه با هجمههای توهمیِ جماعت برانداز مقابله کند!
پ.ن: به آقای شهبازی هم پیشنهاد میشود که حالا اینقدر خار چشم شده است، حواسش به کلمات و جایگاه آنها و موقعیت زمانی و مکانی باشد تا الگوی کاملی از برنامهسازی شود.
📝 زهرا خندان
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe