به عنوان مثال حضرت یوسف علیهالسلام با تغییر ساختارهای اقتصادی به نفع فرهنگ دوری از اسراف، توجه مخصوص به مستضعفین به عنوان بندگان ویژهی خدا، تدبیر ویژه جهت کاهش فاصله طبقاتی به جهت ایجاد زمینه برای دینداری، نشان داد در نظام اقتصادی، توجه به فرهنگ یک اصل است.
همچنین کلام حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله در برخورد با عدهای که سنگ بلند میکردند تا قویتر مشخص شود مبنی بر اینکه: "قویتر کسی است که تقوای بیشتر دارد"، نشان میدهد، فرهنگِ توحیدی شاخص جداییناپذیری است که با هر نظامی چه اقتصادی چه سیاسی و چه ورزشی باید بدان توجه نمود.
🔺«المپیک۲۰۲۴» یکی از بزرگترین رویدادهای ورزشی جهان است که در حال برگزاریست. فرصتی که چهارسال یکبار ایجاد میشود و عدم بهرهبرداری از این فرصت جای تامل و پیگیری دارد.
🔻با نگاهی گذرا به لباس ورزشکاران ایرانی میتوان به بیتوجهی به معرفی پوشاک سنتی ایران به عنوان یک «فرهنگِ متمدنِ کهن» اشاره کرد. چگونه است که پیشرفت صنعت مد در تولید پوشاک سنتی معرف هنر رفیع ایرانی است اما در رویدادهای اینچنینی به پوششهای نه چندان مطابق با فرهنگ ایرانی بسنده میکنند!!؟
اگر شبکهی ورزش با توجه به رسالت رسانهای و فرهنگی خود به این مهم میپرداخت و با دعوت از کارشناسان صنعت پوشاک، طراحان لباس و مسئولین ورزشی، این مطالبه را جدی پیگیری میکرد، شاید گامی رو به جلو در این المپیک برداشته میشد، اما متاسفانه عمدتا به چند توییت کنایهآمیز توسط برخی از اصحاب رسانه بسنده میشود.
🔺علاوه بر این در سالهای نهچندان دور در رشته وزنهبرداری، همراهیِ طنینانداز شدن فریاد یا ابالفضل با حکاکی نام این گوهران تابناک عالم بشریت بر تارک لباس ورزشکاران در انتقال فرهنگ دینی و تبلیغ دین بسیار موثر بود. اما سوال اینجاست چرا این نوع تبلیغات منحصر در علایق افراد شده و به عنوان جریانی در ورزش کشور شکل نگرفته است؟
🔺نماز خواندن ورزشکاران در میادین ورزشی از نکات ارزندهای است که تنها با چندعکس از کنارش عبور شده، درحالیکه میتوان با بهرهبرداری رسانهای درست، در جهت انتقال فرهنگ توحیدی از آن بهرهبرداریِ بهجا نمود.
🔺به نظر میرسد رسانههای تصویری به ویژه شبکه ورزش در جریانسازی فرهنگ در ورزش، کوتاهی نمودند!
با جلوگیریِ کمیته المپیک ۲۰۲۴ از رژه ورزشکاران روسی میتوان فهمید که چقدر ساختارهای ورزشی جهان برای اشاعه فرهنگِ استکباری خود ارزش قائلاند و ما چقدر برای انتقال فرهنگی که منطبق با فطرت و مطلوب طبع است، غافلیم.
📝زهرا خندان
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
♦️به تصویر کشاندن حقارت جماعت سلبریتی با هنرنمایی نظام هستی
🔻حقارت انسانها را میتوان از انتخابهایشان دید، حس کرد و فهمید!
انتخابی که ممکن است تناسب با هدفی محقرانه داشته باشد.
🔻این ساعتها که هستی، داغدار مجاهد صادق خود است!
🔻جماعتی هستند پوشالی و حقیر که نگرانی خود را از اِعمال قانون برای مجرمی فریاد میزنند!
این جماعت خودمحور، گمان میکنند خودشان محور عالم هستند، بنابراین نگرش، حدی برای اَعمال مجرمانه خود نمیبینند و با یک کلمه که معترضیم بر روی گندشان که هستی را به فساد میکشد، ماله میکشند! برایشان سخت است بفهمند، هر عملی عکسالعملی دارد و باید تبعاتش را بپذیرند!
🔻شاید چون عادت کردهاند که تبعات لگدپراکنیشان، جایزه بینالمللی و بهبه چهچه سران مستکبر باشد و بخشش مالیاتی و بازگردانده شدن به صحنهی هنر جمهوری اسلامی با توجه به رافت اسلامی! اما باید بدانند و آگاه باشند بعضی از اعمال، عکسالعملی دارد که درد دارد، اگر تاب رنج کشیدن ندارید، قدم در ره نگذاریدـ
🔻این جماعت امروز به معنای واقعی سخیف بودن خودشان و حقارت خودشان را با این نوع اعتراض مشخص کردند! و همواره در طرف غلط تاریخ معاصر بودهاند!
🔻اکنون نظام هستی و تمام مقتدرین مظلوم عالم، داغدار جنایت صهیونیست سفاکی است که در حمایت از شروین شما و شما کوششها کرده! دوران بدون درد بودن اعمال گذشته!
📝زهرا خندان
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
✴️ هنرِ هفتم میتواند نگاه اقتصاد اسلامی را درمورد نظام جزایی کشور بازتاب دهد
🔸 بخشی از رسالت هنر، نمایش حقایقی است که در بازارِ شلوغِ دروغ دیده نمیشود!
در اکثر فیلمهای این سالها، نقد قوهی قضاییه، اصولی و عمدتا از منظر نقد برای اصلاح نبوده بلکه نقش تراژدیک کردن فیلم یا حتی تغییر ژانر به وحشت را برعهده داشته است!
درحالیکه، با وجود وارد بودن نقد به عملکرد قوه، برخی از واقعیتهای خوب و عالیای که در آن جریان دارد؛ همچون مواردی که از حقیقت شان ولایت فقیه ناشی میشود، هیچگاه ظهور و بروز نداشته و همواره نادیده انگاشته شده است!
🔸 به عنوان مثال رأفت نظام اسلامی با عفو رهبری در برخی از اعیاد همواره در جریان است که شاید در یک فیلم به اشاره از آن نام برده شده، درحالیکه میتوانست جزء زیرمتن داستان قرار بگیرد!
🔸موضوع مهمتر و درخشانتر که ویژه فقه پویای شیعه است، صَرف وجوهات شرعی برای آزادی زندانیان است و این مورد از آنجمله اموری است که اقتصاد اسلامی را به جرایم غیرعمد طبقهی مستضعف پیوند میدهد، موردی که نمونهاش در حاکمیتهای لیبرال، سوسیال و... دیده نمیشود و تنها فقه پویای شیعی با حاکمیت ولیفقیه ضامن آن است. این موضوع در دیدار اخیر رهبری با قوه قضائیه، مطرح شد که ایشان فرمودند:
"بعضیها را انسان نگاه میکند میبیند تا آخر عمر باید اینها در زندان بمانند، آخرش هم پول داده نمیشود؛ این باید یک جوری علاج بشود. بنده یک وقتی قبلاً به قوّهی قضائیّه گفتم که شما در یک مواردی حتّی از وجوهات میتوانید و حق دارید این پولها را اداء کنید؛ بنده نسبت به خرج سهم امام از وجوهات خیلی سختگیری دارم؛ یعنی مسجد و مانند اینها که میخواهند بسازند من اجازه نمیدهم از سهم امام بسازند، امّا معتقدم از وجوهات حتّی میشود برای یک چنین مواردی استفاده کرد."
🔸 اگر این مورد از پیوند «نظام اقتصاد اسلامی» با «نظام جزایی کشور» با توجه به «احکام شیعی»، هنرمندانه در یک فیلمِ کوتاه یا بلند و حتی مجموعه تلویزیونی به تصویر کشیده شود، تأثیری شگرف در گرایش عمومی مردم نسبت به پرداخت وجوهات خواهد داشت و تصویری درست از شأن ولی فقیه به عنوان حاکم دینی ارائه خواهد داد.
🔸البته با توجه به اینکه فیلمهای با موضوع ارزشی در موارد محدود نمایش هنرمندانهای از آب در آمده، نیاز به تذکر و دقت نظر در مورد کار هنرمندانه احساس میشود!
به کاری هنرمندانه گفته میشود که ارزشها را در ناخودآگاه جریان بیندازد و بازیگران خوبی انتخاب شوند؛ ایدههای زیادی برای ساخت آثار میتوان پیشنهاد داد؛ مثلا در یک فضای درامِ زیبا و عاشقانه، تازه عروسی در اثر که یک جرم اقتصادی به جبر شرایط زمانه، به زندان میافتد! و در یک پیچوتاب فیلمنامهای در پایان با وجوهات مردمی با دستور ولیفقیه آزاد میشود...
📝زهرا خندان
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
📌اقتباسی آزاد از زندگی شهید صدر زاده روی آنتن شبکه یک...
🔹آخرین قسمت فصل اول سریال "فراری" به تازگی روی آنتن رفت.
داستان این سریال دربارهی نوجوانی پر شَر و شور با خصوصیات اخلاقی مخصوصِ دورهی نوجوانی به نام "هادی" است که از نوجوانی خود با "شهید ابراهیم هادی " ارتباط معنوی می گیرد.
کارگردانِ کار "امیر داسارگر" و تهیهکنندگی آن بر عهده "امیر پوروزیری" است که سابقه ساخت آثاری چون "آمرلی" و "مینو" را در کارنامه دارد.
نکاتی درباره ی سریال:
✏️ حضور ترکیبی از بازیگران شناخته شده در کنار بازیگران نوجوانِ با استعدادی چون حسین اوجاقلو در نقش "هادی" و مهدیا ابوالعلی در نقش "هدی - خواهر بزرگتر هادی" از نکات مثبت سریال به شمار می رود . ✏️ از نکات مثبت بارز دیگر ارتباط دوستداشتنی خانواده هادی با یکدیگر خصوصا علاقه و عشق پدر و مادر هادی نسبت به هم است و ارتباط فرزندان با والدین و برعکس به خوبی به تصویر کشیده شده و یک خانواده سنتی خوب ایرانی به نمایش در آمده است.
✏️ انتقاد به مشکلات اقتصادی ، بحث کنکور برادر بزرگتر هادی یعنی سعید، نهی از گناه مانند ارتباط با محرم، قمار و ... ، جوانمردی در کشتی و سایر موارد در سریال به خوبی به نمایش در آمده است. ✏️ مشکلات حاشیه شهری که از دهه 70 شمسی در شهرهای ...
🖇مطلب کامل
http://roubesh.ir/post/1711
📝حمید عارفی
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
♦️المپیک، میدانِ بزرگ جهانی در به تصویر کشیدن تشخص ورزشکار ایرانی_اسلامی
🔺بزرگیِ میدان المپیک، تنها به ابعاد ورزشی آن نیست بلکه حاشیههایی که میتوان ایجاد کرد، فرصتهایی است که اگر از آن بهره برده شود، اثرات بسیار مهم فردی، اجتماعی و جهانی دارد و اگر چشمها بر روی باطن اعمال باز بود، اثر وسیع آن در نظام هستی دیده میشد.
🔻این روزها که از هروقت دیگر شعارهای توخالی «جدایی ورزش از سیاست» رنگ باخته است و سیاستهای دوگانه به شدت در ذوق فطرتهای انسانها میزند، میتوان سیاستهای رسانهای المپیک ۲۰۲۴ را با آن نقد زد که با لودگی، تصویر حضرت عیسی علیهالسلام را تخریب میکنند! و با تمام توان سعی در به نمایش درنیاوردن دینداری ورزشکاران دارد!
حال اگر ورزشکاران به شاخصهای ارزشی عرفی_دینی متعهد باشند، رسانهها مجبور به نمایش میشوند و دنیای تشنه را سیراب میکندـ
🔺حضور ورزشکاران ایرانی در این سطح از میادین ورزشی، بسیار ارزشمند است که بیانگر سختکوشی و عزم راسخ این عزیزانِ ملت است.
♦️جذابیتِ حضور ورزشکاران ایرانی علاوه بر مدالآوریشان، حاشیههایی است که ارزشها را به نمایش میگذارند و تصویر آن به تمام جهان مخابره میشود.
🔺پرچم همبستگی با فلسطین توسط «زینب نوروزی» نشان از نمایش انسانیت در میدانِ فراموشیِ ارزش فطری دفاع از مظلوم دارد که کمتر کسی این شجاعت را به خرج میدهد.
🔺به دوش کشیدن حریف شکستخورده توسط کشتیگیر فرنگیکار آقای میرزازاده، نمایش مردانگی و مروت است که ارزش ایرانی_اسلامی است.
🔺زیر لب بسماللهالرحمنالرحیم گفتن مهدی الفتی ژیمناستیککار ایرانی که در یک حرکت تاریخی بین هشت نفر برتر قرار گرفت، نمایش پناهندگی انسان در شرایط اضطراری به الله است.
🔺دستها را به بالا بردن بعد از پیروزی توسط مبینا نعمتزاده و تقدیم کردن مدالش به امام زمان عجلاللهتعالیالشریف نشان از شاخصهای دینی است که میتواند الگوهای نسل آیندهی ورزشی کشور شود.
🔺بوسیدن پرچم کشور توسط ورزشکاران، نشان از ارزشی دارد که بعضی از ورزشکارانی که تابعیتی هستند از آن بیبهرهاند! ارزشی که احساسات را تلطیف میکند و سختکوشیها را جهت میدهد و نمایش این تصویر غیرت ملی را تقویت میکند.
همهی اینها نشان میدهد که ورزشکاران میتوانند با این حاشیهها، شاخصهای ارزشی را بیافرینند.
🔻مدالآوری «محمدهادی ساروری» با خوشرنگترین مدال، جای بسی خوشحالی دارد و عزم ایشان را به تمام جهان اثبات نمود.
نادیدهانگاری حکم الهی در عدم لمس نامحرم، سبب شد، رنگ مدال فقط خوشنودمان کند و متاسف شویم از حجم تاثیری که میتوانست در جهان هستی گذارده شود و نشد! داور زن برای مسابقه و تمهیدات قانونی آن را مطلع نیستیم اما اگر قانون مجبور به دادن دست میکند که شاید با توجه به ملاحظانی بتوان اغماض نمود اما بلند کردن داور زن یا دست دادن به زن تماشاگر را چگونه میتوان توجیه نمود؟! تصاویری که پخش جهانی شد و دوگانگی را به ذهن متبادر میکند که چگونه در المپیکهای سالهای نه چندان دور با دست ندادن به نامحرمان چه از سوی زنان و چه از سوی مردان این مهم حفظ میشد و تصاویر طنزی از دینداری به نمایش درنمیآمد و شاخصهای ارزشی را به نسل بعدی ورزش به صورت ابتر منتقل نمیکرد.
📝 زهرا خندان
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
♦️شاید برای خود دلیلی بیاورند که المپیک هر چهارسال یکبار است، برخی از مردم دلشان میخواهد این بازیها را ببینند!
اگر دلیلی اینچنین آورده میشود، باید گفت، پس خلاقیت در سازمان عریض و طویل کجا رفته است؟
خلاقیتی که میتواند هنگام همزمانی مسابقه کشتی با صخرهنوردی، قاب را دوگانه کند یا هنگام پخش کشتی، قاب کوچکی از حضور مردم در جلوی درب منزل آن ورزشکار را به تصویر میکشد!
یا آنکه اذان به صورت زیرصدا پخش شود به گونهای که نه صدای گزارشگر قطع شود و نه کراهتی نسبت به عظمت این شعار ایجاد شود!
آیا این خلاقیتها در این محورها باید خلاصه شود؟ آیا نمیتوان از آن در پخش شعار بزرگ اسلامی استفاده کرد؟!
♦️متاسفانه گاها دیده شده است با بدسلیقگیها در اجرا، در مردم کراهت نسبت به این موضوعات ایجاد شده است مثلا در سال ۱۳۸۹ پخش زنده فینال لیگ برتر کشتی ایران از شبکه سه به علت پخش اذان قطع میشود!
این بدسلیقگی و نتیجهی آن، را نباید پای این مطالبه گذاشت.
♦️مطالبه این است که اذان پخش شود اگر مسابقات مهمی نیست همانطور که تبلیغات پخش میشود، اذان هم پخش شود
اگر مسابقات مهم است یا علقهی عدهای از مردم در پخش لحاظ شده است با دوقاب کردن یا قاب کوچک در مایین صفحه یا پخش اذان به صورت زیرصدا میتوان، هردو مهم را دنبال نمود. به ویژه مهمی چون اذان که ندای به موقع خواندن نماز است که آیتالله بهجت فرمودند: هرکس عادت به تاخیر در نماز کرد، خود را برای تاخیر در همهی زندگی آماده کند!
پخش اذان در رسانهی ملی که باید ضامن ارزشها باشد، میتواند عاملی محرک بر موقع خواندن نماز باشد!
📝 زهرا خندان
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
در روند داستان، گرگی بدجنس در گلهی گرگها، خود را رهبر گروه میکند درحالیکه اکثر گرگها با او مخالف هستند! در پایان نبردی بین گرگ قوچشده و گرگ بدجنس صورت میگیرد که گرگ بدجنس میمیرد و گرگ قوچ شده با محلولی دوباره تبدیل گرگ میشود و صلحی پایدار بین گرگها و گوسفندها شکل میگیرد.
🔺این مضامین جدید نیستند! چنین مفهومی در پویانمایی «زوتوپیا»، مجموعهی «پیپ و فردی» و... نیز دیده میشد! حتی در «رایا و آخرین اژدها» هم به گونهی دیگر این مفهوم یافت میشد.
🔺خاستگاه مفهوم «صلح کلی» را در عرفان شرقی میتوان جست! که بدنبال ایجاد آرامش درونی برای فردِ زخمخورده از جنگها، آشوبهای داخلی و رنجهای فاصلههای طبقاتی و... و حتی برای فردی که رفاه نتوانسته پاسخگوی عطش درونی او باشد، است! گسیل ادبیات و هنر به سمت بوداییسم، عرفان شرقی و... را در این نکته میتوان یافت.
🔺اما صلح کلی که یک
مفهوم در ذیل این مکاتب است، مانند خود این عرفانها معیوب است.
این صلح از آنجا که حد و مرزی ندارد و محدودهای را نمیشناسد، ناچار بیدر و پنجره میشود و هرچیز را به خود راه میدهد و این قابلیت را دارد که مورد بهرهبرداری قدرتها و قطبها قرار بگیرد.
🔺همانطور که شاهد این بهرهبرداری در دنیای درندهی امروز هستیم که کشورهای استکباری با صدور این اندیشه و افکار در اذهان سیاستمدران، هنرمندان، روشنفکران و... بیشترین بهرهبرداری را میکند! چندین ماه است که فلسطین زیر آماج حملات ددمنشانه گرگصفتی چون صهیونیست است اما دریغ از اقدامی درخور!
🔺با تطهیر روابط گرگ و گوسفند در پویانمایی «گوسفندها و گرگها»، اعلام پایان تنش بین گروه شکار و شکارچی در «زوتوپیا»، بدنبال بهرهبرداری هستند! چون گرگ هیچگاه از ذات خود دست نمیکشد مگر آنکه در پوستین گوسفند رود! چیزی که برخی از سیاستمداران آن را نمیبینند و باز دلخوش به دستکش هستند غافل از آنکه زیر آن دستی چدنی است! این گروه حتی به برجام شکستخورده هم نگاهی فاتحانه خواهند داشت چون گرگ را دوست گوسفند میدانند!
🔺از این تذکرات که بارها داده شده عبور کنیم به تذکری که حدود دو سال پیش داده شد، بپردازیم! براستی ذهن کودکان و نوجوانان ما آنقدر ارزش ندارد که قبل یا بعد از این پویانماییها با طراحی برنامهای با طرح سوال و جهتدهی درست و ایجاد تفکر نقادانه در آنان، اثرات این پویانماییها را کاسته و حتی از این تهدیدات، فرصتی بسازیم؟
📝زهرا خندان
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
🔸هنر هفتم در مورد خانواده و استحکام آن، هرچقدر کار کند، کم کار کرده است زیرا مهمترین رکنی که میتواند یک زندگی را ایدهآل و مطلوب کند، یک خانواده است؛ «خانواده»، سلول اصلی و بنیادی در تمدن اسلامی است برخلاف تمدن مادی که «شهروند» سلول اصلی است چون افراد باید چرخدندههای این تمدن را بچرخانند هرچند در زیر آن له شوند و برای این مهم لازم است خود را در حد ماده کوچک بشمارند تا نیازی به آرمانهای بالاتر نیابند و برای هدفی چون لذت مادیگرایانه، خانواده اغلب اوقات مزاحم است چون تعهد میآورد و مسئولیتزاست! اما تمدن اسلامی، انسان نیاز دارد، انسانی که بداند که چقدر عظیم و بزرگ است که ماده و دنیا نمیتواند او را پر کند پس باید از محبت اشباع شود و باید محبتی فزاینده باشد که او را به آرمانی بالاتر از لذت و رفاه برساند.
🔸با این تفاوت در ادبیات جهان، وصال را پایان عشق میدادند اما در ادبیات تمدن اسلامی عشقی که از بینهایت نشات میگیرد با وصال کمرنگ نمیشود بلکه با گذر زمان شوریدهتر شود که آن وابسته به نوع هدف و طرح زندگی خواهد بود.
پس هنر هفتم برای آنکه در این سطح بتواند ابزاری برای تمدن اسلامی باشد، باید تمرکز ویژهای بر مسئلهی خانواده داشته باشد.
🔸 «هیچچیز به اندازهی خندهی آرام و شادمانهی تو، بر قدرتِ کار کردن و سرسختانه و عادلانه کار کردنِ من نمیافزاید و هیچچیز همچون افسردگی تو، مرا تحلیل نمیبرد و ضعیف نمیکند»
🔸این ادبیات در «چهل نامهی کوتاه به همسرم» اثر «نادر ابراهیمی» وجود دارد که اگر به یک مجموعه تلویزیونی یا فیلم سینمایی تبدیل شود، ظرفیت این را دارد که یک هنر متعالی و حتی هنرِ ناظر بر حل معضلات باشد.
کتابی که فقط یک اثر ادبی فوقالعاده نیست، دارای غنای محتوایی است که نشان از تجربه، صداقت، مطالعه و... دارد و از چندین کتاب بهبود روابط همسران شاید کارآمدتر باشد.
📝زهرا خندان
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
📍کلامی در باب پخش مجموعههای خارجی از تلویزیون
✏️ مدتیست صدا و سیما از طریق شبکه سه، چهار و تماشا اقدام به دوبله و پخش آثار جدید از کشورهایی چون آمریکا، انگلیس، ترکیه و کره جنوبی در گونههای مختلف سینمایی (ژانر) کرده است، این اقدام گام مثبتی در راستای بازگرداندن مخاطبان بوده، اما متاسفانه این روند هم به صورت ناقص انجام شده است.
یعنی چند فصل را به صورت موقت دوبله و باقی را چند ماه بعد دوبله و آماده پخش میکنند که این موضوع میتواند باعث ناراحتی مخاطب شود، برای نمونه میتوان سریالهای "لوپن" از شبکه تماشا و "خانم اسکارلت و دوک" از شبکه ۴ را نام برد.
✏️ از سوی دیگر تعدادی سریال دوبله میشود اما تعداد قابل توجهی از قسمتهای آن، دوبله و پخش نمیشوند، این کار نهتنها تاثیری در جذب مخاطب ندارد بلکه موجب میشود تلویزیون بیشتر مخاطب خود را از دست بدهد، چرا که مخاطب ترجیح میدهد در بستر فضای مجازی و سکوها سریالها را به صورت کامل تماشا کند، حتی گاهی در نهایت تعجب مشاهده شده است که در بازپخش سریالهای قدیمی نظیر "پزشک دهکده" و "قصههای جزیره" قسمتهای زیادی که قبلا روی آنتن رفته بود حذف و پخش نشده است!
✏️ طی چند سال گذشته پخش آثار کرهای رشدی بیش از حد داشته و از مرز اعتدال گذشته است. باتوجه به اینکه عموم سریالهای کرهای سرشار از عناصرِ متناقص با دین و فرهنگ ایرانی اسلامی همچون جادو، روابط نامشروع، مشروب، گرایشات غلط جنسی و... میباشد، بهتر است برای حفظ تعادل و مهمتر از آن شانِ مخاطبِ ایرانی، سریالهایی که سازگاریِ بیشتری با فرهنگِ ما دارند انتخاب شده، دوبله و پخش شوند.
✏️ پخش آثار درام تلویزیونی و سینماییِ شبکه "هالمارک"، که متناسب با شان مخاطب ایرانی باشد، میتواند رنگ و روی تازه به تلویزیون ببخشد. شبکه هالمارک شبکه سنتی آمریکایی است که در برابر فشارهای انحرافات اخلاقی تا جایی که توانسته مقاومت کرده اما طی سه سال اخیر تسلیم گروههای غیراخلاقی همچون همجنسگرایان شده و چند فیلم با این شخصیتها تولید کرده است، اما با این وجود هنوز جزءِ سالمترین تولیدکنندگان در آمریکا به حساب میآید.
✏️ در این سالها دوبله، بسیاری از اساتیدِ خود را از دست داده است، عدهای مهاجرت کرده و تعدادی چند وقتی است که از تلویزیون کوچ کردهاند، تنوع صداها به شدت افت کرده و صداهای جدید آنچنان قابل قبول نیست.
پیشنهاد میشود برای بهبود امر دوبله، نسبت به جذب و پرورش استعدادهای جدید از روشی مطمئن و بدون حاشیه اقدام شود.
همچنین مدیر دوبلاژ تلویزیون با اخذِ مجوزِ استفاده از صدای درگذشتگانِ مطرحِ عرصهی دوبله و بهرهگیری از هوش مصنوعی، ضعفهای موجود در دوبله را برطرف کند، زیرا صدای بسیاری از این گویندگانِ پیشکسوت جانشین نخواهد داشت.
✏️ همچنین استودیوهای دوبلهی تلویزیون باید با نهایت قدرت از تمامی گویندگان موجود و گویندگانی که از تلویزیون فاصله گرفتهاند و مانعی برای بازگشت آنها وجود ندارد استفاده کنند، صداهایی چون صدای "مینو غزنوی" ، "سعید مظفری" ، "آرشاک قوکاسیان" ، "منوچهر والی زاده" ، "محمود قنبری" ، "ظفر گرایی"...
✏️ درصورت بیتوجهی به مشکلات موجود، وضعیت دوبله روز به روز بدتر خواهد شد؛ پس مطلوب است در اسرع وقت با اتخاذ تصمیمهای درست و حرفهای سر و سامانی به دوبلهی تضعیف شدهی تلویزیون داده شود.
📝حمید عارفی
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
♦️ عملکرد قوهی قضاییه: مأمون داشتن دشمن از ظلم و جور، مأیوس شدن دوست از جانبداری
قوّهی قضائیّه و قاضی و مدیر جوری عمل کند که دشمن از ظلم و جُور، مأمون بداند خودش را و دوست و نزدیک از جانبداری مأیوس بشود. اگر این[جور] شد، آن وقت امنیّت قضائی، امنیّت روحی و روانی در جامعه به وجود خواهد آمد؛ یعنی مردم احساس امنیّت خواهند کرد.
🎙مقام معظم رهبری، ۱۴۰۳/۲/۴
⭕️ قهرمانهای دروغین «The Fake's heroes» میتواند نام فیلمی بر مبنای واقعیت باشد.
⭕️ فکرش را بکنید، فیلم با تصویر همزمان چندین زن و مرد آغاز میشود که در منازل لاکچریشان، خبرِ جنجالیِ حکم اعدامِ فردی به نام توماج صالحی را میخوانند، بلند میشوند، کش و قوسی به بدن میدهند، با چپ و راست کردن گردن میگویند:
وقت قهرمانبازیه!
ناگهان لباسهای ابرقهرمانهای دروغین چون بتمن، مرد عنکبوتی و... بر تنشان نمودار میشود و با لمس صفحه کلید گوشیهای خود، فریادها میزنند و آی نفسکشها سر میدهند.
⭕️ حالا نوبت قهرمانان دیگر است که کنار گوش مسئولینی که بناست حکم را نهایی کنند یا به مرحلهی اجرا برسانند، پچپچ کنند و از یکطرف با بزرگنماییِ قدرت رسانهدارهایی چون سلبریتیها و از طرف دیگر با عنوان مصلحت نظام، تعیینکننده رای دادگاه شوند!
🚫 اینگونه با همکاری قهرمانهای دروغین، حکم دادگاههای بدوی نقض و رای تجدیدنظر مطابق با خواستهی جماعتِ همیشه ناراضی عوض میشود.
⭕️ به اینجای داستان که میرسیم، یکی از قهرمانهای دروغین خاطراتش را مرور میکند و فیلم از کمدی به تراژدی تغییر ژانر میدهد؛ چراکه توییتها و پستهایی را به یاد میآورد که او و همپالههایش در حمایت از یک بهاصطلاح جنبش میگذاشتند! آنچنان به تحریک روحِ جوانان و نوجوانان میپرداختند و آنان را تهییج میکردند که عدهای با پیامهای مجازی این قماش، به صورت واقعی وارد عمل شده و بازیچهی سرویسهای بیگانه و منافقین شدند!
تحریککنندگی آنقدر بالا میرود که اوج قسمت تراژیک قصه را رقم میزند و عدهای وحشیانه و دور از انسانیت به آرمانِ شهر میتازند و عدهای که روحشان در اثر این تحریکات مرده، بر پیکر روحالله رجز میخوانند.
⭕️ ژانر فیلم بهواسطهی داستان آقای پزشک و همسرش که در قتل خونین روحالله دست داشتند به درام تبدیل میشود و باز هم با پیگیری قهرمانان دروغین، حکمشان مورد تجدید نظر قرار میگیرد، درحالی که به زحمت دستهای خونینشان را پنهان میدارند و این پایانی است بر فیلمی که ژانر کمدی، تراژدی، درام و وحشت را به هم میآمیزد.
این داستان واقعیست! حتی اسامی هم واقعی هستند.
⭕️ آری! قهرمانهای دروغین، راه و رسم کنشگری را بهخوبی آموختهاند! اینگونه در لباس گوسفند، درّندگی میکنند. حتی اگر مطالبشان مصداق نشر اکاذیب باشد، برایشان اهمیتی ندارد، چون احتمالا خط گرفتهاند که امنیت روانی مردم را نشانه بگیرند!
اما خودشان چنان در امنیت هستند که تبعاتِ درخوری برای نشر اکاذیبشان نمیبینند، به همین خاطر، مهمانیهایی که در سفارت روباه پیر رفتهاند را بهراحتی برایش جبران میکنند.
⭕️ برای این قهرمانهای دروغین که رسانه دارند و خرسخالههایی برای بزرگنمایی قدرت رسانهایشان! بهترین راه، به سخره گرفتن قانون است. برای فلان موضوع دادگاهی میشوند و حتی اندک توقفی در زندان دارند و با رهاییشان به علت رأفت اسلامی، دوباره آش همان است و کاسه همان و البته فریادها همان!
⭕️ به راستی که این جماعت هرگز راضی نمیشوند! هرچقدر حکم تغییر کند، هرچقدر رأفت بهشان شود، هرچقدر... از جمهوری اسلامی ایران راضی نمیشوند که نمیشوند، چون جمهوری اسلامی ایران را نمیخواهند و احتمالا این رأفتها را به مثابه یک مو از خرس کندن میشمارند و در خفا قاهقاه میخندند!
♦️قوهی قضاییهی محترم این روزها کارهای مهمی انجام داده است که شایستهی سپاسگزاری است، اما گلهمندیم!
گله داریم که چگونه حکم دادگاههای بدوی نقض میشود!؟ اگر از ضعف دادگاههاست که باید فکر اساسی کرد، چون نقض حکم بعد از هیاهوی این جماعتِ پرتوقعِ ازخودراضی، آنها را متوهمتر از قبل میکند!
اگر از ترس این هیاهوهاست که بعید میدانم باشد، باید روی صفت شجاعت و هماهنگیِ با نظامِ هستی کار کرد!
بدانید آنچه باعث میشود اثرات این جماعت کمرنگ شود بهخاطر یک قانون مهم هستی است که در کلام شهیدِ عزیز ما حاج قاسم آمده که «به والله هرکس به سمت این نظام تیر انداخت آواره شد»، بنابراین اگر تنبیه این جماعت با اقتدار قوه قضاییه همراه شود، بهدلیل هماهنگی با هستی، قطعا سبب قوت قوه خواهد شد و عزتش را بیش از پیش خواهد کرد.
♦️قوهی قضاییه محترم! آنچه بیش از پیش آزاردهنده مینماید، علنی نبودن این دادگاههاست. زمانی که این افراد در این سطح بهدنبال به تاراج بردن روح مردم، امیدزدایی از آنان و تهاجم سخت به روانشان هستند، آن هم در بستر رسانه چرا نباید دادگاههایشان رسانهای شود!؟
که اگر چنین میشد و این نقض شدنها بر پایهی درستی بود، جامعهی اسلامی را اینگونه مکدر نمینمود!!
📝 زهرا خندان
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
♦️مطلبی که بر پایه سریال سالهای دور از خانه یا همان «اوشین» که پخش آن بعد از حدود ۴۰ سال در کشور ما همچنان پربیننده است جلب توجه میکند.
مرگ ریوزو بر اثر خودکشی، اقدام به خودکشی دوست اوشین در جوانی، خودکشی همسر کایو، خودکشی خواستگار هاتسوکو، ترس اعضای خانواده از گمان خودکشی اوشین و اشارات شخصیتهای داستان به این عمل زشت بلافاصله پس از شکست ها و یا دور شدن افراد از محل زندگی حتی در آن زمان که ژاپن آنقدرها هم توسعه نیافته بود بیانگر این ماجراست.
♦️قرار گرفتن ژاپن در بین ۲۵ کشور پیشرفته جهان در نرخ خودکشی - و در برخی از آمارهای دیگر در رتبه ۱۴ - درحالیکه این رتبه برای کشور ما ۱۴۲ است نشانه چیست؟
خودکشی در فرهنگ دینی ما امریست که در منابع دینی و فرمایشات ائمه علیهمالسلام مذموم و مایه عذاب اخروی بوده و کسی حق ندارد فرصتی که خداوند برای رسیدن به سعادت به او داده را از خود سلب کند.
♦️اخلاق گرایی، برگزیدن دوستان شایسته، ورزش و تفریحات سالم، تشکیل خانوادهای بانشاط و دینمدار، بینش صحیح نسبت به جهان هستی و آخرت با رشد مطالعات دینی و الهی و به تبع آن ارتباط مستحکم با حضرت حق بهویژه با دعا، نیایش و توسل به اهل بیت و یافتن معرفت نفس و رجوع به خویشتن خویش، توجه به صفات مثبت و طرد افراد و افعال و صفات منفی از زندگی و ... عواملی هستند که مانع انجام این عمل قبیح میشوند.
عدم رعایت همه اینها شاید علتهای مهمی در رشد معنادار آمار خودکشی بین کشورهای صنعتی و پیشرفته مثل ژاپن نسبت به کشورهای اسلامی در این مقوله باشد.
♦️بی شک انقلابی با این همه حرف برای گفتن در همه عرصه ها - بهویژه فرهنگی - امروز میتواند سریالی تاثیرگذارتر از «اوشین» برای مردم خودمان و ملتهای تشنه ارزشها بسازد تا پایانی باشد بر سالهای دور از خویش؛ نه اینکه برخی عوامل فرهنگی به تقلید از سیاهنماهای بی انصاف هر روز بر طبل خودتحقیری بکوبند و ارزشهایی که تمام دنیا تشنهی آن است و به مدد انقلاب متجلی شده را نادیده بگیرند و با لجبازی همچنان وجدانهای بیدار را محروم از آن نگه دارند.
♦️به گزارش موثقترین آمار جهانی قطعاً امید به آینده و امید به زندگی در میان ملت ایران بسیار پررنگتر و عمیقتر از چین و ژاپن و کره است اما گویی تفکری در تمام این سالها لحظهای از تلاش دست نکشیده برای وارونه جلوه دادن این حقیقت و به فراموشی سپردن خویشتنِ ملت ایران؛ و در این شرایط کیمیاگرتر از دست هنر، دستی برای احیای روح خودباوری و به تصویر کشیدن امید بر پردهی سینماها و در قاب تلویزیونها نخواهد بود.
📝 عالیه بهرامزاد
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe
🎞 «در انتهای شب» با آغاز و پایانی پرهیاهو.
🔸سکانس منتشر شده در فضای مجازی از رقص پارساپیروزفر(بهنام) و احترام برومند(مادرش) که البته در نسخهی شبکه نمایش خانگی حذف شده بود اما آنقدر در فضای مجازی بازنشر شد که تقریباً هیچ نگاهی از تماشای آن درامان نماند! این تابوشکنی فیلمساز هرچند بیشتر به تلهای برای جذب مخاطب شبیه بود اما در قسمتهای بعدی با پاگذاشتن روی مرزهایی چون گفتگوهایی دربارهی سطح رضایت و لذت در روابط جنسی و زناشویی، سطح و نوع ارتباط زنان و مردان داستان باهم و... تقریباً جای تردیدی باقی نمیگذاشت که خط سیر فیلمساز همچون گذشته است.
🔸آیدا پناهنده اگر بنا را بر این میگذاشت که با شکستن تابوی صحبت کردن دربارهی رضایت جنسی در روابط زناشویی و روابط عاطفی زوجین پس از گذر زمان، به آسیبشناسی یک گره بزرگ در روابط خانوادگی بپردازد قطعاً بسیار موفق میشد.
🔸این مشکل آنقدر با اهمیت است که بشود ساعتها به آن پرداخت و از دل روایت یک زندگی آن را آسیبشناسی و درمان کرد و در نهایت به نسخهای منسجم برای درمان آن در زندگیهای مشابه دنیای واقعی رسید.
🔸اما حیف و صد حیف که «در انتهای شب» فقط پنجه به دلایل طلاق کشید و بیشتر حول حواشیای مثل نوع روابط زن و مرد و جدال سنت مدرنیته گشت و ابدا تا آخر سریال راه اصلاح و درمان و جبران را به مخاطبش نشان نداد!
🖇پیوند مطلب کامل
http://roubesh.ir/post/1731
📝 نرجس احمدی
📡 روبش/وایپ را در پیامرسانها دنبال کنید
@irwipe