#ولادت_حضرت_اباالفضل_علیه_السلام_مبارک_🌱💚 #شعر درخت علی باز داده ثمر می درخشد میان صدف دارد امشب گهر می درخشد ز بین همه تیتر های جهانی ببینید سر خطّ هر جا فقط یک خبر می درخشد میان لغت های شعرم که امشب نوشتم ببینید اسم فقط یک نفر می درخشد شب تار و ظلمانی ما برفت امشب ای دل به شام سیاهیِ عالم قمر می درخشد اباالفضل العباس آمد به دنیا بخوانید علیِّ دگر آمده مومنون را بخوانید جمال و جلالش همه رفته یکجا به حیدر قرار آمده باز بر قلب بی تابِ حیدر چه نوری به همراه خود بین گهواره دارد رسیده مه مرتضی یا که نه نور مهتاب حیدر نه به این نه به آن نه به هیچ کس رفته عباس فقط رفته این ماه تنهای تنها به حیدر زمانی که در جنگ صفّین او رفت میدان چنان مات و مبهوت ماندند اصحاب حیدر علی غم چه دارد به تنهایی یک لشکرست او خلاصه خلاصه بگویم خود حیدرست او به انگشتر شیر حق مرتضی او نگین است چه‌خوشبوچه‌خوشروکه عباس هم مه‌جبین است گل باغ حیدر همه هست ارباب عالم عزیز دل مجتبی جان ام البنین است برای نبرد و برای دلیری به میدان گزینه گزینه بگردید ، او بهترین است به هر جنگ و پیکار پیروز اباالفضل العباس که او فاتح هر نبرد هر کجا هر زمین است ز حیدر گرفته چنین مردی و این نسب را بنا کرده آقا ابالفضل یک جا ادب را که هستم که گویم ز لطف و عطا و سخایش که هستم که بنویسم از مدح او یا ثنایش نگاه کریمانه ی او به ما بال و پر داد چه حسی است آری پریدن میان هوایش دلم تیره و تار بود و پر از غصه و غم چه ماهی است آمد گرفتم صفا از صفایش مریدم مرید مرام ابالفضل العباس ابالفضل را می شناسند همه بر وفایش شفا می دهد یک نگاه کریمانه ی او چه شور و چه نوری دمیده از این خانه ی او ندیدم در این خانه غیر از عطا و کرم را بگفتم همیشه به عالم چنین باورم را هوادار ما نوکران تا به محشر ابالفضل جدا کِی کنم از خودم سایه ی بر سرم را حرم ملجا ما همه بی پناهان عالم مگیر از گدایان این در زیارت ، حرم را به خود قول دادم که این دفعه آقا بیایم ابالفضل ، همراه خود آورم مادرم را تو ماه منیری تو عشق عظیم و کبیری نوشتم ز تو تا که دست گدایت بگیری ✍ #جهین_کاشانی ✒️https://eitaa.com/karamolhosein_poem 📢 @IS_qomuni