بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷#مـعـرفـی_شــهــدا
سردار شهید حمید پرکار
فرزند: الهوردی
تاریخ تولد :1340
محل تولد : مراغه
تاریخ ومحل شهادت : 1365/10/4 شلمچه (عملیات کربلای 4)
#خـــاطـــرات_شـهــیـــد.
❣شهیدی که ...
در کربلای چهار اذانش ناتمام ماند...
منتظر شروع عملیات بودیم، بالاخره سپیده از راه رسید. صدای اذان عادل محمدرضا نسب و برادر پرکار، خفتهها را از خواب بیدار کرد. همه آستینها را بالا زده و وضو گرفتند. در چند قدمی عادل که اذان میگفت. حمید همراه «منصور خدایی» (دیدبان گردان) ایستاده بود.
اذان داشت به انتها میرسید که ناگهان غرشی رعب آور در همه جا پیچید، غرش توپخانهی دشمن بود. گلولهای میان حمید و عادل افتاد و ترکشهایش قیامتی به پا کرد. هر سه باهم شهید شدند، پرکار روی دستهای رزمندگان بلند شد، خون از نوک انگشتانش بر زمین میچکید، لبانش تکان میخورد آنان اذان و نماز ناتمام خود را با آخرین ارتعاشات گلوی خونین شان به پایان رساندند.
🌷#وصـیـت_نـامـه.
ای شهیدانی که امام ومقتدای خویش را آیت حق یافتید ودر بازار عاشقی به او نقد، جان باختید و با یاران طاهر خود در بهشت موعود وجایگا هی نمونه، که هم اکنون نیز هر هفته وعده گاه رهروانتان می باشد جای گرفتید. ای برادران وخواهرانم !مواظب باشید عنکبوت غفلت بر دیوار وجودتان لانه نکند وموریانه ی وسوسه ، بر دلتان نیفتد؛ محکم باشید وصبور ،صادق وصالح ،خاشع وراکع ؛قرآن زمزمه لبتان ؛دعا سلاحتان ؛مسجد سنگرتان ؛نبرد تا شهادت شعارتان باد.
🌼شـادی روح پــاک
شهید حمید پرکار صـلوات🌼
🌷@isaar_razavi
🌷http://eitaa.com/isaar_razavi
#خاطرات_شهید
🌹وقتے ضارب علی رو زد و ما اون رو به گوشه ای از خیابون کشیدیم، یک پیرمرد اومد گفت:خوب شد همینو می خواستی؟ به تو چه ربطی داشت که دخالت کردی؟
علی با همان بدن بی جان گفت:
حاج آقا فکر کردم دختر شماست، من از ناموس شما دفاع کردم.
📎پ ن : 3 فروردین، سالروز آسمانی شدن شهید امر به معروف و نهی از منکر،
#علی_خلیلی را گرامی می داریم.
🕊شادی روح بلندش صلوات🌷
راه شهــــ🌹ــــیدان ادامه دارد...🕊🕊
📎#ایثار_رضوی
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
📲http://eitaa.com/isaar_razavi
📲@bonyad_shahid_khorasan_razavi
🌷 ۸ آذر سالروز شهادت شهید راه علم و دانش هسته ای کشور، استاد مجید شهریاری گرامی باد.
#خاطرات_شهید
🔻همه جور شاگردی داشت، از حزب اللهی ریش دار تا صورت تراشیده، از چادری سفت و سخت تا آنها که مقنعه روی سرشان لق می زد،
🔸️یک بار یکی از همین دختران همراه دوست محجبه اش آمده بود پیش دکتر، پیش پای هردوشان بلند شد، جواب سؤالات هردوشان را داد.
🔸️هردوشان را هم خطاب میکرد «دخترم»، اذان گفتند، نگفت «بروید بعد نماز بیایید»، همان جا آستین هایش را بالا زد، سجاده کوچکی در دفترش داشت که هروقت فرصت نماز جماعت نبود، در دفتر نماز اول وقتش را می خواند.
🔸️یک سال بعد، آن دختر، در صف اول نماز جماعت دانشگاه بود و قرآن بعد از نمازش ترک نمی شد، شهید دکتر مجید شهریاری این طور شاگرد تربیت میکرد.
▫️پ ن: تنها آنهایی ترور میشوند که وجودشان دریچہۍ تنفس استکبار را میبندد، آنقدرکہ مجبور شوند، آنهاراحذف فیزیکی، یعنے #ترور کنند...
🔹️هشتم آذر ماه سالروزشهادت دکتر مجید شهریاری، شهیدسنگرعلم و دانشگرامے باد🌷
#هابیلیان
#شهید_ترور
#شهید_مجید_شهریاری
#پایگاه_بسیج_بنیادشهیدخراسان_رضوی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎 #ایثار_رضوی
🥀@isaar_razavi
🥀@bonyad_shahid_khorasan_razavi
🔴شکنجه با بشکه جوشان قیر!
●شهیدخلیل فاتح اعجوبه ای بود...
قبل از آغاز جنگ به افغانستان رفت و با شوروی جنگید..
از ۱۶سالگی در جبهه بود...
در محاصره سوسنگرد شهید چمران را که تیر خورده بود، نجات داد و ایشان کلت شخصی اش را به عنوان هدیه به او داد...
در آذر ۶۰ در عملیات مطلع الفجر وقتی درحال نجات جان مجروحان بود، اسیر دشمن شد...
●در اردوگاه هویت اصلی اش را پنهان کرد و وقتی انبار مهمات اردوگاه آتش گرفت از این فرصت استفاده کرد و با کمک عده ای مقداری اسلحه و مهمات به دست آوردند و آنها در اردوگاه مخفی کردند...
●متأسفانه مدتی بعد قضیه لو رفت و اسلحه ها را پیدا کردند.
تعدادی از اسرا را شکنجه کردند تا عاملین اصلی را پیدا کنند...
این شهید برای اینکه دیگران را نجات دهد خودش به تنهایی مسئولیت آتش گرفتن و مخفی کردن مهمات را قبول کرد و جان بقیه را نجات داد...
●شکنجه گرهای ویژه ای که از استخبارات بغداد آمده بودند او را به طرز وحشیانه ای شکنجه کردند تا همدستانش را معرفی کند ولی چیزی نگفت و عاقبت پس از تحمل شکنجه های بسیار، مظلومانه به شهادت رسید...
نقل می کنند حتی او را با بشکه جوشان قیر شکنجه می کردند ولی او هیچ حرفی نزد...
در مرداد ۱۳۸۱ پیکراین شهید بزرگوار به ایران بازگشت..
#خاطرات_شهید
روایتی از زندگی شهید👇
https://www.isna.ir/news/97072815140
🌷 @isaar_razavi