eitaa logo
ایثار مرکزی
4.1هزار دنبال‌کننده
23.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
59 فایل
دبیرخانه شورای ترویج و توسعه فرهنگ ایثار و شهادت استان مرکزی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻پویش مردمی رمضان با شهدا آغاز به کار کرد پویش مردمی رمضان با شهدا با موضوع بازخوانی خاطرات رمضانی شهدا و تلاوت روزانه یک جزء یا چند آیه با یاد یک شهید آغاز به کار کرد. حال و هوای شهدا در ماه مبارک رمضان رنگ و بویی دیگر داشت و تکاپوی منتظران وصال را شتابی مضاعف می‌بخشید و بدین ترتیب است که بیش از 14 هزار نفر از شهدای دفاع مقدس در ماه مبارک رمضان به شهادت رسیدند. خاطرات شهدا در ماه مبارک رمضان خواندنی و شنیدنی است و پویش مردمی بنا دارد تا با بازخوانی خاطرات رمضانی شهدا و تلاوت روزانه یک جزء یا چند آیه با یاد یک شهید و نثار ثواب آن به روح بلند شهید عزیز، رمضان شهدایی را رقم بزند؛ باشد که دعای شهدا در این ماه دستگیرمان باشد. آثار و موضوعات قابل ارائه در این پویش شامل موارد زیر است: ۱-یک خاطره از یک شهید در ماه مبارک رمضان ۲_ اهدای ثواب تلاوت قرآن به شهید (فرستادن عکس و اسم شهید) ۳_ دلنوشته برای شهدای ماه رمضان که بسیاری از آنها همانند مولایشان، اباعبدالله الحسین (ع) با لب‌تشنه به زیارت حضرت یار رفتند. علاقه‌مندان می‌توانند آثار خود را تا پایان ماه مبارک رمضان به آدرس isar_admin@ در یکی از پیام‌رسان‌های «بله»، «ایتا»، «روبیکا» و «سروش» ارسال کنند. --------------------------------------------------------------------- پایگاه اطلاع رسانی بنیاد شهید و امورایثارگران استان مرکزی @isaarmarkazi
*📸| یا مرگ یا خمینی* 🔷دستور داده بودند که از اوایل ماه رمضان همه بر علیه امام شعار بدهند. روز اول ماه رمضان فرا رسید؛ اما هیچ کدام از بچه ها حاضر نشد علیه امام شعار دهند. 🔷به عراقیها گفتیم: می ‌دانید که ماه رمضان است و ما روزه هستیم. ایرانی ها در ایام رمضان فحش نمی‌ دهند و توهین نمی‌ کنند. 🔷ما را تهدید به مرگ کردند و برای ترساندن ما داخل محوطه اقدام به تیراندازی نمودند؛ ولی باز گفتیم: ما حاضر به شعار دادن نیستیم. 🔷آنها هم بچه‌ ها را داخل آسایشگاه کردند و به مدت ده روز در آسایشگاه را باز نکردند و حتی اجازه استفاده از دستشویی و توالت را نیز ندادند. آسایشگاه بو گرفته بود به طوری که خود نگهبان ها هم نمی‌توانستند داخل شوند. 🔷بالاخره بعد از ده روز آمدند و گفتند: آیا هنوز شعار نمی‌ دهید؟ ما در جواب گفتیم: نه. تعدادی جاسوس اسامی کسانی که به بچه‌ ها روحیه می ‌دادند را تحویل عراقی ها دادند. 🔷روز یازدهم که آمدند، شصت_و_پنج نفر را به عنوان محرکین و مخالفین اردوگاه بلند کرده و به جای دیگری بردند. من هم یکی از آنها بودم. وقتی ما را از آنجا می‌ بردند شروع به زدن ما به وسیله کابل و چوب و تخته و لگد کردند. 🔷بعد از اینکه همه شصت و پنج نفر کتک خوردند و به حد کافی شکنجه شدند، رهایمان کردند. ما بعد از رهایی همگی شروع به خواندن نماز شکر کردیم. --------------------------------------------------------------------- پایگاه اطلاع رسانی بنیاد شهید و امورایثارگران استان مرکزی @isaarmarkazi