🔺دکتر محمد باقر عالی (استاد مدرسه عالی حکمرانی شهید بهشتی)، در مدرسه پاییزه الهیات حکمرانی اظهار داشت:
🔹️مهمترین تفاوت بین رویکرد حکمرانی نوین با نظریات مدیریت قبل، چگونگی نقشآفرینی کنشگران درکارکردهاست.
🔹️به این صورت که در ۵ کارکرد خط مشی گذاری،تنظیم گری،بازتوزیع،تسهیل گری ،تامین و ارائه خدمات در یک یا چند گام از پنج مرحله طراحی،تدوین، پیادهسازی، اعمال و اجرا، کنشگران بر مبنای فرایندی تعاملی در تمام یا بخشی از این وظایف دارای نقش می شوند و نکته مهم اینکه هیچ کدام از آنها از جمله دولتها در نقش آفرینی تنها کنشگر و مسلط نمیشود بلکه یکی از آنهاست، هر چند ممکن است بر مبنای الگوی مثلث حکمرانی یکی از آنها در برخی گام ها در بعضی قلمروها دارای نقش بیشتری شود.
🔹️ حتی در حکمرانی نوین در تعیین اهداف و چگونگی بهرهگیری از نظرات سایر کنشگران هم تفاوت وجود دارد. در حکمرانی همنَوَردانه برای مواجهه با مسائل عمومی – چه کوچک، چه بزرگ – دولت باید از توانمندیهای سایر کنشگران برای شناسائی، احصای راهحلها، اجرای راهحلها و ارزیابی بهرهمند شود. در ادبیات حکمرانی، دو برداشت از حکمرانی نوین وجود دارد:
🔹️ قرائت اول از تفسیرگراها است که معتقدند هرجا حکم و حکمپذیری وجود دارد، ما حکمرانی خواهیم داشت.
🔹️قرائت دوم بر این باور است که حکمرانی فرایند نیل به اهداف است.
🔹️ به تعبیری حکمرانی فرایند راهبری یک قلمرو از طریق کارکردهای حکمرانی به سمت اهداف جمعی مشترک در بستر نظام ارزشی مشترک است.
⬅️پژوهشگاه را در فضای مجازی دنبال کنید
🌐 https://takl.ink/Isca.ac.ir/
🔰 گزیده ای از انعکاس خبر انتشار کتاب «آداب و احکام قرائت قرآن کریم» در خبرگزاری ها و پایگاه های خبری
⬅️پژوهشگاه را در فضای مجازی دنبال کنید
🌐 https://takl.ink/Isca.ac.ir/
🔺حجت الاسلام و المسلمین احمد واعظی ریاست محترم دفتر تبلیغات اسلامی در نشست علمی مدرسه پاییزه الهیات حکمرانی که به همت پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی و قطب تعمیق ایمان دینی و مرکزآموزش های آزاد دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام که در 11 آبان ماه 1402 برگزار شد با نگاهی به موضوع: «جایگاه فلسفه در حکمرانی»به ایراد سخنرانی پرداختند:
🔹حکمرانی کنشگری انسانی است و با روابط اجتماعی پیوند دارد؛ لذا فلسفه نظری مستقیما نمیتواند دادههای انتزاعی و نظری در حل مسائل حکمرانی داشته باشد.
🔹 نظرورزی در فلسفه یک مقوله است و تطبیق آن بر سپهر عمل، مقولهای دیگر. مقوله اول عمدتا کارکرد موجهسازی در حکمرانی میتواند داشته باشد و مقوله دوم کارکرد ربط درونمایههای اهداف و سیاستهای مکاتب حکمرانی.
🔹در ساحت دوم یا به تعبیری فلسفه عمل، نیازمند فلسفههای مضاف ، دانشهای دیگر و اموری همچون وضعیتسنجی اجتماع، جامعهشناسی سیاسی، فهم آرایش سیاسی، فهم چگونگی سازوکار خروج از وضع موجود به وضع مطلوب هستیم.
⬅️پژوهشگاه را در فضای مجازی دنبال کنید
🌐 https://takl.ink/Isca.ac.ir/