eitaa logo
بانوان اداره کل تامین اجتماعی استان اصفهان
152 دنبال‌کننده
706 عکس
294 ویدیو
8 فایل
کانال رسمی اطلاع رسانی حوزه بانوان اَلمِرأَةُ رَیحانَةٌ - زن مثل گل است. *حضرت علی (ع)*
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از الگوی سوم
⚖قانون جهیزیه ▪️براساس ماده 1107 قانون مدنی فراهم کردن اسباب زندگی (جهیزیه) جزء نفقه می باشد و پرداخت نفقه نیز به عهده مرد و خانواده وی می باشد و هزینه حمل آن نیز برعهده مرد و خانواده وی خواهد بود و نمیتوان خلاف آن توافق نمود. به همین دلیل زنان ملزم به تهیه جهیزیه نیستند. با این حال داشتن یک توافق خلاف این امر مشکلی نداشته و زن یا مرد و خانواده‌‌های آن‌ها می‌توانند در این زمینه با یکدیگر به توافق برسند. ✍یکی از مسائل مهمی که در هنگام ازدواج خانواده‌ها با آن مواجه می‌شوند تهیه جهیزیه و میزان مهریه است در واقع جهیزیه در کنار مهریه، میان اغلب خانواده‌های ایرانی به عنوان معیار تعیین شأن دختران جوان در نظر گرفته می‌شود، البته این تفکر غلطی است که امروزه به دلیل شرایط بد اقتصادی که جوانان با آن روبرو شده اند بحث ازدواج را بسیار پیچیده ترکرده به طوری که جوانان در حال حاضر به ازدواج به عنوان یک رویای شیرین نگاه می‌کنند که هیچ وقت به واقعیت تبدیل نخواهد شد.... . ... ❌ 🎖🧕 الگوی سوم ⇩⇩⇩ https://eitaa.com/olgoo_3
بانوان اداره کل تامین اجتماعی استان اصفهان
با سلام خدمت بانوان ارجمند دستور اداری جدید :مدت استفاده از مرخصی استعلاجی زایمان‌ بابت فرزند خواندگی از ۶ ماه به ۹ ماه اصلاح گردید . 🔗بانوان اداره کل تامین اجتماعی استان اصفهان https://eitaa.com/isfahantamin_women
بانوان اداره کل تامین اجتماعی استان اصفهان
امور بانوان اداره کل تامین اجتماعی استان اصفهان ضمن عرض تسلیت خدمت همکاران و خانواده محترم آن عزیز ،علو درجات برای آن عزیز سفر کرده را از خداوند متعال خواستاریم .
13.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌👌یک نصیحت هم بشنویم از ننه دایی خدابیامرز 🔗بانوان اداره کل تامین اجتماعی استان اصفهان https://eitaa.com/isfahantamin_women
🍉🍉پیشاپیش یلداتون مبارک🍉🍉 👌یه نوستالژی زیبا 🔴 فقط چند درجه‌ی ناقابل !! الان چند روزه که از سر صلاتِ صبح تو رادیو، تا اخبار پس از شامگاهی تو تلویزیون، مدام اعلام میکنن: زنهار ! هشدار! آگاه باشید که هوا این هفته سرد خواهد شد!!  حالا که چی؟ چند درجه! فقط چند درجه‌ی ناقابل! هوا قراره سرد بشه! مطمئنم که کل سیستم هواشناسی رو، این جدیدی‌ها اداره می‌کنند که اینقدر هول و ولا برشون داشته! و گرنه قدیمی‌ترها خوب یادشونه زمستونای سرد و بخاری‌های نفتی پِِت پِتی رو!! خرمن‌های سفید برف و چکمه‌های رنگیِ کفش ملی رو! اون زمانا از اول مهر، هوا رو به خنکی می‌رفت، آبان دیگه سرد بود. اصلا مدرسه‌ها بخشنامه داشتند از وسط آذر بخاری‌ها رو روشن می‌کردند، قبلش باید دیگ دیگ می لرزیدی تو کلاس! از همون اولِ پاییز، لباس کاموایی‌ها و ژاکت‌ها و کلاه‌کش‌ و شال‌ها و... از تو بقچه در میومد! کی مثل الان با یه تا پیرهن و تی‌شرت میگشت تو خونه؟  دولا سه‌لا لباس می‌پوشیدی، یه بافتنی مامان‌دوز هم روش. جورابا از پامون کنده نمی‌شد. اوایلِ آبان بخاری‌های نفتی و علاالدین های سبز و کِرمی‌رنگ از تو انباری‌ها میومد بیرون. تویست هم بود که ژاپنی بود و باکلاس، تازه بو هم نمی‌داد! بخاری‌های نفتی اکثرا یا ارج بودند یا آزمایش. همشونم سبز و سیاه. ملت یا بشکه ۲۲۰ لیتری نفت تو حیاط داشتند یا اگه باکلاس بودند یه تانکر بزرگ ته حیاطشون!  نفت آوردن نوبتی بود، پسر و دختر هم نداشت، اگه زرنگ بودی و یادت بود که تا قبل از غروب بری و سهمت رو بیاری که هیچ، وگرنه تاریک و ظلمات باید پیت به دست میرفتی تا تهِ حیاط عینهو کوزت. برف که اکثر وقتا روی زمین نشسته بود حتی شده ۵ سانت. اگر هم برف نبود، یخ زده بود زمین، باید تاتی تاتی میرفتی تا دم تانکر، گاهی مجبور بودی از تو بشکه‌های ۲۲۰لیتری، نفت رو منتقل کنی به گالن‌های کوچیکتر! اون موقع یه وسیله‌ی کارآمدی بود که ازقضای روزگار اسم خاصی هم نداشت. یه لوله کرم رنگ با یه چی نارنجی شبیه آکاردئون روی سرش و شیلنگی که عین خرطوم فیل آویزون بود، خدایی اسم نداشت ولی خیلی کار‌راه‌انداز بود. کرسی یا بخاری رو میذاشتن تو هال و بسته به شرایط جوی و گذر فصل، دکوراسیون خونه رو هی تغییر می‌دادند! یعنی سرد و سردتر که می‌شد، درب اتاق ها یکی‌یکی بسته میشد و محترمانه منتقل می‌شدی به وسط هال! دی و بهمن عملا خونه فقط یه هال داشت با دمای قابل تحمل و یه آشپزخونه‌ی گرم. اتاق‌ها در حد سیبری سرد بود و اگه یه وقت خدانکرده قصد می‌کردی بری تو اتاقت و یه چیزی ورداری، باید یه نفس عمیق می‌کشیدی، درو باز می‌کردی، به دو می‌رفتی و به دو برمی‌گشتی. و دقیقا تو همون زمان، حداقل چهار نفر با هم داد میزدند: درو ببند!! وای سوز اومد!! باد بردِمون!! گاهی هم که خسته می‌شدی و دلت می‌خواست بری تو اتاقت، یا امتحانی چیزی داشتی، یه بخاری برقی قرمز با دو تا لوله‌ی سفالی سیم‌پیچ شده می‌دادند زیر بغلت، بدیش به این بود که باید میرفتی تو بغلش می‌نشستی تا گرم شی، دو قدم دور می‌شدی نوکِ دماغت قندیل می‌بست! بخاری محل تجمع کل خونواده بود، موقع سریال همه از هم سبقت می‌گرفتند که نزدیکترین جا به بخاری رو پیدا کنند، حتی روایته که بعضیا از هول دور موندن از بخاری، شام رو هم نصفه ول می‌کردند. پشت بخاری معمولاً مخفیگاه جورابهای شسته شده و کفشای خیس بود که باید خشک میشد تا صبح به پا بکشی و بری مدرسه. و اما روی بخاری، آشپزخونه‌ی دوم مامان بود، همیشه یه چیزی بود برای پختن و داغ شدن یا خشک کردن. اگر هم نبود، پوستای پرتقالی بود که بابا شکل آدمک و ترازو و گربه ردیف می‌کرد رو بخاری تا بوی نفت، زیرِ عطرِ پوستِ پرتقال‌های نیمسوز گم بشه. موقع خواب، دل شیر می‌خواست سرت رو بذاری رو بالش گل‌گلیِ یخ! بالش رو با احتیاط پهن می‌کردیم رو بخاری، بعد هم جلدی تاش میکردیم که گرمیش نره؛ سرت رو که میذاشتی رو بالشِ گرم، انگار گرمیِ آفتابِ وسطِ تابستون بود که آروم، لابه‌لای موهات نفوذ می‌کرد. پتوهای ببر و طاووس‌نشان و لحاف‌های پنبه‌ای ساتن دوز رو تا زیر چونه بالا می‌کشیدیم. صدای گُرگُر بخاری آرامش‌بخش‌ترین لالایی شبانه بود . بیرون سرد بود،خیلی سرد! ولی دلمون گرم بود. گرم به سادگی زندگی‌مون، به سادگی بچگی‌مون. دلمون گرم بود به فرداهایی که میومد. فرداهایی که سردیش اثری نداشت تو شادیامون، شادی بچه‌هایی که با چکمه‌های رنگیِ کفش‌ملی تو راه مدرسه، گوله برفی سمت هم پرتاب می‌کردند، بچه‌هایی که گرچه دست‌هاشون مثل لبو قرمزِ قرمز بود ولی دلاشون گرمِ گرمِ گرم بود. ❄💧❄💧❄ این نوشته به دلم نشست شما چطور؟ 🔗بانوان اداره کل تامین اجتماعی استان اصفهان https://eitaa.com/isfahantamin_women
هدایت شده از KHAMENEI.IR
💻 هم‌اکنون؛ KHAMENEI.IR ❤ رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اقشار مختلف بانوان تأکید کردند: 👈 حقوق زن و مرد در خانواده یکسان است 👈 زن ایرانی با صیانت از سنتهای تاریخی و اصیل کشور، وارد عرصه بین‌الملل شد ولی به عوارض غربی دچار نشد. ۱۴۰۳/۹/۲۷ 💻 Farsi.Khamenei.ir