eitaa logo
من شیعه هستم
571 دنبال‌کننده
308 عکس
376 ویدیو
20 فایل
✅ شناخت دین اسلام : بدون تعصّب، بدون خرافه، با محوریّت تفسیر المیزان علامه طباطبایی (ره) و سخن بزرگان اهل معرفت ✅ معرفت، اعتقاد، اخلاق ✅ اینجا قم مقدّس است
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹 💠 در همين جا نكته ديگرى است كه كاوشگر بايد به امر آن اعتنا كند و آن اين است كه تمامى آياتى كه متعرّض مسأله اقامه عبادات و قيام به امر جهاد و اجراى حدود و قصاص و غيره است خطابهايش متوجّه است نه رسول خدا (ص) به تنهايى، مانند آيات زير : ❣️و أَقِيمُوا الصَّلاةَ : نماز را بپا داريد.(سوره نساء آيه 76) ❣️و أَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ : و در راه خدا انفاق كنيد.(سوره بقره آيه 195) ❣️کتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ : روزه بر شما واجب شد.(سوره بقره آيه 183) ❣️و لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ : بايد از شما طايفه اى به وظيفه دعوت به خير و امر به معروف و نهى از منكر قيام كنند.(سوره آل عمران آيه 104) ❣️و جاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ : در راه او جهاد كنيد.(سوره مائده آيه35) ❣️و جاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ : در راه خدا جهادى كه شايسته جهاد در راه او باشد بكنيد.(سوره حج آيه78) ❣️الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما : به هر يك از زن و مرد زناكار صد تازيانه بزنيد.(سوره نور آيه 2) ❣️و السَّارِقُ وَ السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُما : مرد و زن دزد را دست ببُريد.(سوره مائده آيه 38) ❣️و لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ : براى شما در قصاص حياتى وصف ناپذير است.(سوره بقره آيه 179 ) ❣️و أَقِيمُوا الشَّهادَةَ لِلَّهِ : شهادت را به خاطر خدا به پاى بداريد.(سوره طلاق آيه 2) ❣️و اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا : به ريسمان خدا چنگ بزنيد و متفرّق نشويد.(سوره آل عمران آيه 103) ❣️أنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ : اينكه دين را بپا بداريد و در آن تفرقه نيندازيد.(سوره شورا آيه 13) ❣️و ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ : محمّد جز پيامبرى نيست، قبل از او پيامبرانى بودند و در گذشتند، آيا اگر او بميرد و يا كشته شود به عقب و وضع سابق خود بر مى گرديد؟ و كسى كه به وضع سابق خود بر گردد به خدا هيچ ضررى نمى زند، و كسى كه قدردان دين خدا باشد خدا شاكران را پاداش خواهد داد.(سوره آل عمران آيه 144) 💠 و آيات بسيارى ديگر كه از همه آنها استفاده مى شود دين يك صِبغه و است كه خداى تعالى مردم را به قبول آن وادار نموده (چون كُفر را براى بندگان خود نمى پسندد) و اقامه دين را از عموم مردم خواسته است، پس مجتمعى كه از مردم تشكيل مى يابد اختيارش هم به دست ايشان است، بدون اينكه بعضى بر بعضى ديگر مزيّت داشته باشند و يا زمام اختيار به بعضى از مردم اختصاص داشته باشد و از رسول خدا (ص) گرفته تا پائين، همه در امر جامعه برابرند و اين برابرى از آيه زير به خوبى استفاده مى شود : ❣️أنِّي لا أُضِيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ : من عمل هيچ يك از شما را كه بجا مى آوريد بى اجر نمى گذارم، چه مرد و چه زن، چون همه از هم هستید.(سوره آل عمران آيه 195) چون... ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔@ishiaa 👈
ابو سعید خدری می گوید : رسول خدا (ص ) فرمود : وقتی که در شب معراج، جبرئیل مرا به سوی آسمانها برد و سیر داد، هنگام مراجعت به جبرئیل گفتم: آیا حاجتی داری؟ جبرئیل گفت: حاجت من این است که سلام خدا و سلام مرا به (س ) برسانی. پیامبر (ص ) وقتی که به زمین رسید، سلام خدا و جبرئیل را به خدیجه (س ) ابلاغ کرد، خدیجه گفت : «إنّ الله هو السّلام، و منه السّلام، و الیه السّلام، و علی جبرئیل السّلام : همانا ذات پاک خدا سلام است، و از او است سلام، و سلام به سوی او باز گردد و بر جبرئیل سلام باد.» 📚 کشف الغمّه، ج 2، ص 71 وفات (س) تسلیت باد ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜 برای خداوند متعال، «حال» شما خیلی مهم تر از «کار» شماست. 👈 اگه حالت نیست، به این گوش بده. ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝
🌹🌹🌹 ❇️ سوال : فشار قبر چگونه است؟ آیا واقعاً دیوارهای قبر به هم آمده و به مُرده فشار می دهد؟ 🔸 جواب : برای که از بدن مفارقت نمود تمثّل می شود که گویا قبر او را فشار میدهد، نه اینکه حقیقتاً جسد را فشار دهد، چنانچه امور دیگر که بنابر روایات در قبر رخ می دهد از قبیل نشستن در قبر و خوردن سر مُرده به سنگ لحد و ... همگی تمثّل است. 📚در محضر علامه طباطبایی ص228 ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝
🌹سلام دوستان عزیز و مؤمن؛ طاعات و عباداتتون قبول درگاه الهی، به یاری خدا طبق وعده ای که داده بودیم، بحث مهم و کلیدی رو شروع می کنیم. در ضمن کسانی که تمایل دارند این بحث رو خلاصه برداری کنند، به شخصی حقیر پیام بفرستند تا در پایان بحث، به 4 تا از بهترین خلاصه برداری های ارائه شده، هدایای این بحث رو نیز تقدیم کنیم. از همه شما عزیزان التماس دعا دارم 🌹
🌹🌹🌹 ✅ بحث علمى پيرامون ، حقوق و شخصيّت و موقعيّت اجتماعى او از نظر اسلام و ديگر ملل و مذاهب 💠 از آنجايى كه قانونگذار قوانين اسلام، «خداى تعالى» است، همه مى دانيم كه اساس قوانينش (مانند قوانين بشرى) بر پايه تجربه نيست، كه قانونى را وضع كند و بعد از مدتى به نواقص آن پى برده و ناگزير لغوش كند؛ بلكه اساس آن، مصالح و مفاسد بشر است، چون خدا به آن مصالح و مفاسد آگاه است. ليكن به حكم «تُعرَفُ الأشياءُ بِأضدادِها = یعنی هر چیزی را خواستی ببینی چقدر ارزش دارد، با مخالفش آنرا بشناس» ما براى درك ارزش قوانين الهى چه بسا نيازمند باشيم به اينكه در احكام و قوانين و رسوم دائر در ميان امّتهاى گذشته و حاضر، تأمّل و دقّت كنيم. 💠 و از سوى ديگر پيرامون سعادت انسانى بحث كنيم، و به دست آوريم كه به راستى سعادت واقعى بشر در چيست، و آن گاه نتيجه اين دو بررسى را با يكديگر تطبيق كنيم تا ارزش قوانين اسلام و مذاهب و مسلك هاى اقوام و ملّتهاى ديگر را به دست آوريم، و آن را در بين ارواح آن قوانين متمايز ببينيم. و اصلاً مراجعه به تواريخ ملل و سير در آنها و بررسى خصوصیات و مذاهب مللِ عصر حاضر براى همين است كه به قدر و منزلت اسلام پى ببريم، نه اينكه احتمال مى دهيم در اقوال گذشته و معاصر، قانون بهتر و كاملترى هست و مى خواهيم به جستجوى آن برخيزيم. و به همين منظور، مسأله را از چند نقطه نظر مورد بحث قرار مى دهيم : 1- اينكه زن در اسلام چه هويّتى دارد؟ و هويّت زن را با هويّت مرد مقايسه كنيم. 2- زن در نظر اسلام چه ارزش و موقعيّتى در اجتماع دارد، تا معلوم كنيم تأثير زن در زندگى بشريّت تا چه حدّ است؟ 3- اينكه: در اسلام چه حقوق و احكامى براى زن تشريع شده است؟ 4- تشريع آن احكام و قوانين بر چه پايه اى بوده است؟ 💠 و همانطور كه گفتيم براى روشن تر شدن بحث، ناچاریم آنچه را كه تاريخ از زندگى در قبل از اسلام ضبط كرده پيش بكشيم و در آن نظرى بكنيم، ببينيم اقوام قبل از اسلام و اقوام غير مسلمانِ بعد از اسلام تا عصر حاضر (چه اقوام متمدّن و چه عقب افتاده) با زن چه معامله اى مى كردند؟ و معلوم است كه بررسى تاريخى اين مسأله بطور كامل از گنجايش اين كتاب (المیزان) بيرون است، پس ناگزير گوشه اى از تاريخ را از نظر مى گذرانيم و مى گذريم. ادامه دارد... 📚 جلد 2، ص 393 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa
🌹🌹🌹 ❇️ زندگى در ملّت هاى عقب مانده 💠 زندگى زن در امّتها و قبائل وحشى، از قبيل ساكنين آفريقا و استراليا و جزائر مسكونی در اقيانوسيه و آمريكاى قديم و غير اينها نسبت به زندگى مردان مانند زندگى حيوانات اهلى بود، یعنی آن نظرى كه مردان نسبت به داشتند همان نظر را نسبت به زن داشتند، و به زنان با همان ديد مى نگريستند. به اين معنا كه انسان به خاطر طبْع استخدامى كه در او هست (= دلش میخواهد همه چیز را به خدمت بگیرد) همانطور كه اين معنا را حقّ خود مى شمرد كه مالك گاو و گوسفند و شتر و ساير حيوانات اهلى خود باشد و در آن حيوانات هر نوع تصرّفى كه مى خواهد بكند و در هر حاجتى كه برايش پيش مى آيد به كار ببندد، از مو و كرك و گوشت و استخوان و خون و پوست و شير آن استفاده كند، و به همين منظور براى حيوان طويله مى ساخت و حفظش مى كرد، و نر و ماده آنها را به هم مى كشانيد تا از نتائج آنها هم استفاده كند، بار خود را به پشت آنها مى گذاشت و آنها را در كارِ شکار و شخم زمين و كوبيدن خرمن به كار مى گرفت، و به شیوه های مختلف (كه نمى توان شمرد) حيوانات را استخدام می كرد. 💠 و اين حيوانات بى زبان، از و آنچه كه دلهايشان آرزو مى كرد (از خوردنى و نوشيدنى و مسكن و جفتگيرى و استراحت) آن مقدار را دارا بودند كه مالكش در اختيارش بگذارد، و انسان هم آن مقدار در اختيار حيوانات مى گذاشت كه مزاحم و منافى با اهدافش نباشد، زیرا او اين حيوانات را تسخير كرد تا به زندگى او سود رساند نه اينكه مزاحم زندگى او باشد. و به همين جهت بسيار مى شد كه بهره كشى از آن زبان بسته ها، مستلزم رفتارى مى شد كه از نظر خود آن حيوانات بسيار بود، و اگر حيوان زبان مى داشت و خودش ناظر در سرنوشت خود بود فريادش از اين زورگويى هاى عجيب بلند مى شد. چه بسيار حيوانى كه بدون داشتن هيچ جرمى مظلوم واقع مى شد، و چه بسيار حيوان ستم كشى كه از ظلم صاحبش به استغاثه در مى آمد و امروز هم در مى آيد و كسى نيست كه به دادش برسد؛ و چه بسيار ستمكارى كه بدون هيچ مانعى به ظلم خود ادامه مى دهد، چه بسيار حيواناتى كه بدون داشتن هيچگونه استحقاق، زندگى لذّت بخشى دارند و تنها به خاطر اينكه سگ خوش قواره اى است از كاخ ها و بهترين ماشين ها و بهترين غذاها برخوردار باشند، و فلان اسب فقط به خاطر اينكه نژاد خوبى دارد در ناز و نعمت به سر برده و در مسأله تخم گيرى از او استفاده كنند. و بر عكس چه بسيار حيواناتى كه بدون هيچ تقصيرى، در سخت ترين شرايط زندگى كنند و مانند الاغ باربر و اسب عصّارى (= اسب روغن گیری)، دائماً در زحمت و سختى باشند. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa
🌹🌹🌹 💠 براى خودش هيچ حقّى از حقوق زندگى ندارد، و در سايه حقوقى كه صاحبش براى خودش قائل است زندگى می کند. اگر كسى پاى سگى و يا اسبى را بشكند از اين نظر تعقيب نمى شود كه چرا حيوان بى زبانی را آزردى و حقّ او را پايمال ساختى، بلكه از اين نظر تعقيب م ى شود كه چرا به صاحب حيوان ضرر رساندى و حيوان قيمتى او را از قيمت انداختى؛ همه اينها براى اين است كه ، زندگى و هستى ِحيوانات را دنباله رو زندگى خود و فَرْع هستى خود مى داند، و ارزش جايگاه آنها را طُفيلى ارزش وجودى خود مى شمارد. 💠در اين امّت ها و قبائل، زندگى نيز در نظر مردان چنين زندگى ای بود. يعنى مردان، زندگى زنان را پيرو زندگى خود مى دانستند و معتقد بودند كه زنان براى خاطر مردان خلق شده اند، و بطور اجمال و سربسته و بدون اينكه فكر كنند چه مى گويند، مى گفتند : هستى و وجود زنان و زندگيشان تابع هستى و زندگى مردان است، و عيناً مانند حيوانات هيچ استقلالى در زندگى و هيچ حقّى ندارند و زن، مادامی كه شوهر نكرده تحت سرپرستى و ولايت پدر است، و بعد از ازدواج تحت ولايت شوهر است، آن هم ولايتِ بدون قيد و شرط و بدون حدّ و مرز. در اين امّتها، مرد مى توانست زن خود را به هر كس كه بخواهد بفروشد و يا ببخشد و يا او را مانند يك قرض بدهد تا از او كام بگيرند، بچّه دار شوند، يا به خدمت بگيرند و يا بهره هايى ديگر بكشند. و مرد حقّ داشت او را تنبيه و مجازات كند، كتك بزند، زندان كند، و حتّى به قتل برساند، و يا او را گرسنه و تشنه رها كند، حال او بميرد يا زنده بماند. و نيز حقّ داشت او را مخصوصاً در مواقع قحطى و يا جشن ها مانند گوسفندِ چاق بكُشد و گوشتش را . و آنچه را كه از مالِ مربوط به زن بود، مال خودش مى دانست، حقّ زن را هم، حقّ خود مى شمرد، مخصوصاً از جهت داد و ستد و ساير معاملاتى كه پيش مى آمد خود را صاحب اختيار مى دانست. 💠 و بر لازم بود كه از مرد (پدرش باشد يا شوهرش) در آنچه امر و دستور مى دادند كوركورانه اطاعت كند، چه بخواهد و چه نخواهد. و باز به عهده زن بود كه امور خانه و اولاد و تمامى ما يحتاج زندگى مرد را در خانه فراهم نمايد، و باز به عهده او بود كه حتّى سخت ترين كارها را تحمّل كند، بارهاى سنگين را به دوش بكشد، گِل كارى و امثال اين كارها را بكند و در قسمت حرفه و صنعت، پَست ترين حرفه را بپذيرد. و اين ، در بين بعضى از قبائل به حدّى رسيده بود كه وقتى يك زن حامله، بچّه خود را به دنيا مى آورد بلافاصله بايد دامن به كمر میزند و به كارهاى خانه می پرداخت. در حالى كه شوهرش با نداشتن هيچ كسالتى، خود را به بيمارى بزند و در رختخواب بخوابد و زن بدبختش به پرستارى او بپردازد. اينها كلّياتى بود از حقوق زن در جامعه و از بهره هايى كه از زندگى اش مى برد؛ كه البته اهل هر قرنی از قرون گذشته، بَربَريّت و وحشيگرى و خصلت ها و خصوصيتهاى مخصوص به خود داشت و سنّت ها و آداب قومى، با اختلاف عادات موروثی شان و اختلاف مناطق زندگى و جوّى كه بر آن زندگى احاطه داشت مختلف مى شد، كه هر كس به كتب تأليف شده در اين باب مراجعه كند، از آن عادات و رسوم آگاه مى شود. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa
🌹🌹🌹 عائله امام صادق و هزینه زندگی آن حضرت زیاد شده بود. امام به فکر افتاد که از طریق کسب و تجارت عایداتی به دست آورد تا جواب مخارج خانه را بدهد. هزار دینار سرمایه فراهم کرد و به غلام خویش – که «مصادف» نام داشت – فرمود : «این هزار دینار را بگیر و آماده تجارت و مسافرت به مصر باش». مصادف رفت و با آن پول از نوع کالایی که معمولاً به مصر حمل می شد خرید و با کاروانی از تجّار که همه از همان نوع کالا حمل کرده بودند به طرف مصر حرکت کرد. همین که نزدیک مصر رسیدند، قافله دیگری از تجّار که از مصر خارج شده بود به آنها برخورد. اوضاع و احوال را از یکدیگر پرسیدند. ضمن گفتگوها معلوم شد که اخیراً کالایی که «مصادف» و رفقایش حمل می کنند بازار خوبی پیدا کرده و کمیاب شده است. صاحبان کالا از بخت نیک خود بسیار خوشحال شدند، و اتفاقاً آن کالا از چیزهایی بود که مورد احتیاج بود و مردم ناچار بودند به هر قیمت که هست آن را خریداری کنند. صاحبان کالا بعد از شنیدن این خبرِ مسرّت بخش با یکدیگر هم عهد شدند که به سودی کمتر از صد در صد نفروشند. رفتند و وارد مصر شدند. مطلب همانطور بود که اطلاع یافته بودند. طبق عهدی که با هم بسته بودند بازار سیاه به وجود آوردند و به کمتر از قیمتی که برای خود آنها تمام شده بود نفروختند. مصادف با هزار دینار سود خالص به مدینه برگشت. خوشوقت و خوشحال به حضور امام صادق رفت و دو کیسه که هر کدام هزار دینار داشت جلو امام گذاشت. امام پرسید : «اینها چیست؟» گفت : «یکی از دو کیسه سرمایه ای است که شما به من دادید، و دیگری – که مساوی اصل سرمایه است – سود خالصی است که به دست آمده.» امام : «سود زیادی است، بگو ببینم چطور شد که شما توانستید این قدر سود ببرید؟» قضیه از این قرار است که در نزدیک مصر اطلاع یافتیم که مال التّجاره ی ما کمیاب شده. هم قَسم شدیم که به کمتر از صد در صد سود خالص نفروشیم، و همین کار را کردیم. امام : سبحان الله! شما همچو کاری کردید؟! قسم خوردید که در میان مردمی بازار سیاه درست کنید؟! قسم خوردید که به کمتر از سود خالصِ مساوی اصل سرمایه نفروشید؟! نه، همچو تجارت و سودی را من نمی خواهم. سپس امام یکی از دو کیسه را برداشت و فرمود : «این سرمایه من» و به آن یکی دیگر دست نزد و فرمود : «من به آن کاری ندارم». آنگاه فرمود : « ای مصادف! شمشیر زدن از کسب آسانتر است». 📚داستان راستان جلد 1، ص139 ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝
💜 اعمَلْ لِدُنیاکَ کأنّکَ تَعیشُ أبداً، وَ اعْمَلْ لِآخِرتک کأنّکَ تَموتُ غَداً. ❤️ چنان برای دنیایت تلاش کن که گویا همیشه زنده ای، و چنان برای آخرتت تلاش کن که گویا فردا مرگت فرا می رسد. 📚 الحیاة، ج 4، ص 62 ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝
🌹🌹🌹 💠 چون اطلاق آيه دلالت دارد بر اينكه هر تأثير طبيعى كه اجزاى جامعه اسلامى در دارد، همانطور كه تكويناً منوط به اراده خدا است، تشريعاً و قانوناً نيز منوط به اجازه او است و او هيچ عملى از اعمال فرد فرد مجتمع را بى اثر نمى گذارد و در جاى ديگر قرآن مى خوانيم : ❣️إنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ : خداى تعالى زمين را به هر كس از بندگانش كه بخواهد ارث مى دهد، و سرانجام نيك از آن مردم با تقوا است. (سوره اعراف آيه128) بله تفاوتى كه رسول خدا (ص) با ساير افراد جامعه دارد اين است كه او صاحب دعوت و هدايت و تربيت است : ❣️يتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ : آيات خدا را بر آنان بخواند، و تزكيه شان كند، و كتاب و حكمتشان بياموزد. (سوره جمعه آيه 2) پس آن جناب نزد خداى تعالى متعيّن است براى بر شأن امّت، ولايت و امامت و سرپرستى امور دنيا و آخرتشان، ما دام كه در بينشان باشد. 💠 ليكن چيزى كه در اينجا نبايد از آن غفلت ورزيد، اين است كه اين طريقه و رژيم از و حكومت و يا بگو «امامت بر امّت» غير رژيم است، كه مال خدا را غنيمتِ صاحب تخت و تاج و بندگان خدا را بَردگان او دانسته، اجازه مى دهد هر كارى كه خواست با اموال عمومى بكند و هر حكمى كه دلش خواست در بندگان خدا براند، چون رژيم حكومتى اسلام يكى از رژيم هايى نيست كه بر اساس بهره كشى مادّى وضع شده باشد و حتّى دموكراسى هم نيست، چون با دموكراسى فرقهاى بسيار روشن دارد، كه به هيچ وجه نمى گذارد آن را نظير دموكراسى بدانيم، و يا با آن مشتبه كنيم. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈
🌹🌹🌹 ❇️ زندگى در امّتهاى پيشرفته قبل از اسلام 💠 منظور ما از امّتهاى متمدّن و پيشرفته آن روز، آن امّت هايى است كه تحت رسوم ملّى و عادات محفوظ و موروثى زندگى مى كردند بدون اينكه رسوم و عاداتشان مستند به كتابى يا مجلس قانونى باشد، مانند مردم چين و هند و مصر قديم و و مانند اينها. آنچه در اين باب در بين تمامى اين امّتها مشترك بوده، اين بود كه زن در نظر اين اقوام استقلال و حُرّيت و آزادى نداشته، نه در اراده اش و نه در اعمالش، بلكه در همه شؤون زندگى اش تحت قيمومت و سرپرستى و ولايت بوده، هيچ كارى را از پيش خود مُنجّز و قطعى نمى كرده، و حقّ مداخله در هيچ شأنى از شؤون اجتماعى را نداشته است (نه در حكومت، نه در قضاوت، و نه در هيچ شأنى ديگر). 💠 حال ببينيم با نداشتن هيچ حقّى از حقوق، چه به عهده داشته است؟ اوّلاً تمامى آن وظائفى كه به عهده مرد بوده به عهده او نيز بوده است، حتّى كسب و کار و زراعت و هيزم شكنى و غير آن، و ثانياً علاوه بر آن كارها، اداره امور خانه و فرزند هم به عهده او بوده، و نيز موظّف بود كه از مرد در آنچه مى گويد و مى خواهد اطاعت كند. البته زن در اينگونه اقوام، زندگى مرفّه ترى نسبت به اقوام داشته است، چون اينان ديگر مانند آن اقوام به خود اجازه نمى دادند زنى را بكُشند و گوشتشان را بخورند، و بطور كلّى از مالكيّت محرومشان نمى دانستند، بلكه زن فى الجمله مى توانست مالك باشد مثلاً ارث ببرد و اختيار ازدواج داشته باشد، امّا مالک شدن و اختياراتش در اينگونه موارد هم، به استقلال خود او نبود. در اين جوامع، مى توانست زنان متعدّد بگيرد، بدون اينكه حدّ معيّنى داشته باشد، و مى توانست هر يك از آنان را كه دلش خواست طلاق دهد. و شوهر بعد از مرگ زنش مى توانست بدون فاصله زن بگيرد، ولى زن بعد از مرگ شوهرش نمى توانست شوهر كند، و از معاشرت با ديگران در خارج منزل، غالباً ممنوع بود. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa
🌹🌹🌹 ❇️ فساد از «خواصّ» و صلاح از «عوام» آغاز می شود. معمولاً فساد از شروع می شود و به عوام سرایت می کند، و صلاح برعکس از و تنبّه و بیداری آنها آغاز می شود و اجباراً «خواصّ» را به صلاح می آورد؛ یعنی عادتاً فساد از بالا به پایین می ریزد و صلاح از پایین به بالا سرایت می کند. روی همین اصل است که می بینیم امیرالمؤمنین علی علیه السلام در تعلیمات عالیه خود، بعد از آنکه مردم را به دو طبقه عامّه و خاصّه تقسیم می کند، نسبت به صلاح و به راه آمدن «خاصّه» اظهار یأس و نومیدی می کند و تنها «عامّه» مردم را مورد توجّه قرار می دهد. در دستور حکومتی که به نام مالک اشتر نخعی مرقوم داشته می نویسد : برای والی هیچکس پُر خرج تر در هنگام سستی، کم کمک تر در هنگام سختی، متنفّرتر از عدالت و انصاف، پُر توقّع تر، نا سپاس تر، عذر ناپذیرتر، کم طاقت تر در شداید از نیست. همانا استوانه دین و نقطه مرکزی مسلمین و مایه پیروزی بر دشمن، می باشند، پس توجّه تو همواره به این طبقه معطوف باشد. 📚مقدمه جلد اوّل کتاب داستان راستان ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝
هدایت شده از من شیعه هستم
شخصی از حضرت آیت الله العظمی بهجت درخواست دستوری فرمودند. آقا که همیشه مشغول ذکر بودند، سر بلند کردند و فرمودند: «تا می‌توانید نکنید». سپس سر به زیر انداختند و مجدّداً مشغول ذکر شدند. بعد از چند لحظه سر بلند کردند و فرمودند: «اگر احیاناً گاهی مرتکب شدید سعی کنید گناهی که در آن است نباشد». باز سر به زیر انداخته و مشغول ذکر شدند. و بعد از چند لحظه باز سر بلند کردند و برای سومین بار فرمودند: «اگر گناهی مرتکب شدید که در آن حقّ‌الناس است سعی کنید در همین دنیا آن را تسویه کنید و برای آخرت نگذارید که آن جا مشکل است». ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝
🌹🌹🌹 💠 و براى هر يك از اين امّتها بر حسب اقتضاى مناطق و اوضاع خاصّ به خود، احكام و رسوم خاصّى بود، مثلاً امتياز طبقاتى كه در وجود داشت چه بسا باعث مى شد زنان از طبقه بالا حقّ مداخله در ملك و حكومت و حتّى رسيدن به سلطنت و امثال آن را داشته باشند، و يا مثلاً بتوانند با مَحرم خود چون پسر و برادر ازدواج كنند، ولى ديگران كه در طبقه پائين اجتماع بودند چنين حقّى را نداشته باشند. و مثلاً در از آنجا كه ازدواج نوعى خود فروشى و بَردگی بود و زن در اين معامله خود را يكباره مى فروخت، قهراً ديگر معقول نبود كه اختيارات يك زن ايرانى را داشته باشد و همين طور هم بود، يك زن چينى از ارث محروم بود، و حقّ آن را نداشت كه با مردان و حتّى با پسران خود سر يك سفره بنشيند، و مردان مى توانستند دو نفرى و يا چند نفرى يك زن بگيرند، و در بهره گيرى از او، و استفاده از كار او با هم باشند، آن وقت اگر بچّه دار مى شد غالباً فرزند از آن مردى بود كه كودك به او بيشتر شباهت داشت. و مثلاً در ، از آنجايى كه معتقد بودند زن پيروِ مرد و مانند يكى از اعضاى بدن او است ديگر معقول نبود كه بعد از شوهر، ازدواج براى او حلال و مشروع باشد، بلكه تا ابد بايد بى شوهر زندگى كند و بلكه اصلاً نبايد زنده بماند، چون گفتيم زن را به منزله عضوى از شوهر مى دانستند، و در نتيجه همانطور كه بر حسب رسوم خود مُردگان را مى سوزاندند، زن زنده را هم با شوهر مُرده اش آتش مى زدند، و يا اگر زمانى زنده مى ماندند، در كمال ذلّت و خوارى زندگى مى كردند. زنان هند قديم در ايّام حيض، نجس و پليد بودند و دورى كردن از آنان لازم بود، و حتّى لباسهايشان و هر چيزى كه با دست يا جاى ديگر بدنشان تماس مى گرفت، نجس و خبيث بود. 💠 و مى توان وضع زنان در اين امّتها را اينطور خلاصه كرد كه : نه انسان بودند و نه حيوان، بلكه برزخى بين اين دو موجود به حساب مى آمدند، به اين معنا كه از ، به عنوان يك انسان متوسط و ضعيف استفاده مى كردند، انسانى كه هيچگونه حقّى ندارد مگر اينكه به انسانهاى ديگر در امور زندگى كمك كند، مثل فرزند صغير كه حدّ وسطى است بين حيوان و انسان كامل که به ساير انسانها كمك مى كند ولی خودش مستقّلاً حقّى ندارد و تحت سرپرستى و ولايت پدر يا ساير اولياى خويش است؛ بله بين فرزند صغير و زن، اين فرق بود كه فرزند بعد از بلوغش از تحت سرپرستى خارج مى شد، ولى زن تا ابد تحت سرپرستى ديگران بود. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔@ishiaa
🌹سلام بر دوستان مؤمن و اهل دلِ (کانال آی شیعه) خوبین؟ طاعات و عبادات قبول حق یه دعا میکنم وقت سحر، لطفاً هر کسی پیام رو دید یه «آمین» از ته قلب بگه : به آبروی زهرای مرضیه سلام الله علیها خدایا به همه بیماران شفای عاجل و کامل عنایت بفرما. ❤️الهی آمین❤️ التماس دعا
🌹🌹🌹 ❇️ تفاوت هاى با نظام هاى حكومتى ديگر 💠 يكى از بزرگترين تفاوتها كه ميان رژيم اسلام و وجود دارد اين است كه در حكومتهاى دموكراسى از آنجا كه اساسِ كار «بهره گيرى مادّى» است، قهراً روح استخدامِ غير و بهره كشى از ديگران در كالبدش دميده شده و اين همان استكبار بشرى است كه همه چيز را (حتّى انسانهاى ديگر را) تحت اراده انسانِ حاكم و عمل او قرار مى دهد، و به او اجازه مى دهد از هر راهى كه دلش خواست انسانهاى ديگر را تيول خود كند و بدون هيچ قيد و شرطى بر تمامى خواسته ها و آرزوهايى كه از ساير انسانها دارد مسلّط باشد، و اين عیناً همان است كه در أعصار گذشته وجود داشت. چيزى كه هست اسمش عوض شده و آن روز استبدادش مى گفتند و امروز دموكراسی اش مى خوانند، بلكه استبداد و ظلم دموكراسى بسيار بيشتر است، زیرا آن روز اسم و مُسمّا هر دو زشت بود ولى امروز مسمّاى زشت تر از آن در اسم و لباسى زيبا جلوه كرده (يعنى استبداد با لباس دموكراسى و ). كه هم در مجلّات مى خوانيم و هم با چشم خود مى بينيم چگونه بر سر ملل ضعيف مى تازد، و چه ظلم ها و اجحافات و زورگویی هایی را درباره آنان روا مى دارد. 💠 فراعنه مصر و قيصرهاى امپراطورى روم، و كسراهاى امپراطورى فارس اگر ظلم مى كردند، اگر زور مى گفتند، اگر با سرنوشت مردم بازى نموده و به دلخواه خود در آن عمل مىكردند، این کارها را تنها در حقِ رعيّت خود مى كردند و احياناً اگر مورد سؤال قرار مى گرفتند - البته اگر - در پاسخ عذر مى آوردند كه اين ظلم و زورها لازمه سلطنت كردن و تنظيم امور مملكت است، و اگر به يكى ظلم مى شود براى اين است كه مصلحت عموم تأمين شود و اگر جز اين باشد سياست دولت در مملكت حاكم نمى گردد. و شخص امپراطور معتقد بود كه نبوغ و و سَرورى كه او دارد، اين حقّ را به او داده، و احياناً به جاى اين عذرها نیز با شمشير خود استدلال مى كرد (و حتّى به فرزند خود مى گفت اگر بار ديگر اين اعتراض را از تو بشنوم شمشير را به عضو پُر مؤثرت فرو مى آورم). امروز هم اگر در روابطى كه بين ابرقدرتها و ملّت هاى ضعيف برقرار است دقّت كنيم، مى بينيم كه تاريخ و حوادثِ آن، درست براى عصر ما تكرار شده و باز هم تكرار مى شود، چيزى كه هست شكل سابقش عوض شده؛ چون گفتيم كه در سابق ظلم و زورها بر تك تك افراد اعمال مى شد ولى امروز به حق اعمال مى شود... ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " : 🆔 @ishiaa 👈
🌹🌹🌹 علی بن عباس، معروف به ابن الرومی، شاعر معروف هجوگو و مدیحه سرای دوره عباسی، در نیمه قرن سوم هجری در مجلس وزیر المعتضد عباسی به نام قاسم بن عبیدالله نشسته و سرگرم بود. او همیشه به قدرت منطق و بیان و شمشیر زبان خویش مغرور بود. قاسم بن عبیدالله از زخم زبان ابن الرومی خیلی می ترسید و نگران بود ولی ناراحتی و خشم خود را ظاهر نمی کرد، برعکس طوری رفتار می کرد که ابن الرومی - با همه بد دلی ها و وسواسها و احتیاطهایی که داشت و به هر چیزی فال بد می زد - از معاشرت با او پرهیز نمی کرد. قاسم محرمانه دستور داد تا در غذای ابن الرومی زهر داخل کردند. ابن الرومی بعد از آنکه خورد متوجّه شد. فوراً از جا برخاست که برود. قاسم گفت : «کجا می روی؟» - «به همانجا که مرا فرستادی». - «پس سلام مرا به پدر و مادرم برسان». - «من از راه جهنّم نمی روم». ابن الرومی به خانه خویش رفت و به معالجه پرداخت ولی معالجه ها فایده نبخشید و بالأخره با شمشیر زبان خویش از پای در آمد. 📚 داستان راستان جلد1،ص197 ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝