eitaa logo
من شیعه هستم
564 دنبال‌کننده
308 عکس
376 ویدیو
20 فایل
✅ شناخت دین اسلام : بدون تعصّب، بدون خرافه، با محوریّت تفسیر المیزان علامه طباطبایی (ره) و سخن بزرگان اهل معرفت ✅ معرفت، اعتقاد، اخلاق ✅ اینجا قم مقدّس است
مشاهده در ایتا
دانلود
. 💠 سؤال : چرا خداوند متعال کسانى را که حجّت و راهنما ندارند، می کند؟ 🔸جواب : خداوند سبحان مى فرماید : و إن مِن اُمّةٍ إلّا خَلا فیها نذیرٌ — و هیچ امّتى نبوده مگر اینکه در بین آنها هشدار دهنده اى بوده است (سوره فاطر/24). از این آیه استفاده می شود که براى همه ، اتمام حجّت شده است. ________ 💠 سؤال : به اقوام وحشى در جنگلهاى آمازون چگونه اتمام حجّت شده است ؟ 🔸جواب : آنها مستضعفند. __________ 💠 سؤال : آیا کسى که به تبعیّت از محیط و بر اساس عقاید آباء و اجداد خود، دین دیگرى غیر از اختیار کند و آن را حقّ بداند، و اشتغال به امور دنیوى او را از تفحّص و تحقیق دین حق باز دارد، (مستضعف ) محسوب می شود؟ 🔸جواب : چنین شخصى مستضعف نیست ؛ زیرا احتمال مى داده که در میان ادیانِ موجود، دین حقّى وجود دارد که انسان باید از آن پیروى کند؛ ولى سختی و صعوبتِ امر تحقیق و یا اشتغال به امر معاش، او را از جستجو و تحقیق درباره دین حقّ باز داشته ، چنین شخصى است . ☘ میزان مستضعف بودن را خداوند متعال بیان نموده و مى فرماید : إلّا المُستَضعَفین مِن الرِّجال و النساء و الوِلدان لایستطیعون حیلةً و لایهتدون سبیلاً — مگر مردان و زنان و کودکان فرودستى که چاره جویى نتوانند و راهى نیابند (سوره نساء/98). یعنى کسى که حقّ براى او روشن نشده و احتمال ندهد که دین حقّى وجود دارد، مستضعف است. و اگر احتمال حقّانیت بدهد مستضعف نخواهد بود، زیرا اجمالاً حقّ براى او روشن است و چنین شخصى مسئولیت دارد و باید جستجو کند و حق براى او روشن گردد. ___________ 💠 سؤال : آیا کسى که از روى تحقیق ، حقّ را در فهمیده ، کافر است ؟ 🔸جواب : کافرِ مستضعف است. خداوند مى فرماید : إلّا المستضعفین مِن الرِّجال و النِّساء و الوِلدان لایَستطیعون حِیلةً و لایهتدون سبیلاً (نساء/98). _______ 💠 سؤال : آیا در صورتى که مُعاند (= دشمن) نباشند، مُعذّب خواهند بود؟ 🔸جواب : در روایتى ، راوى از حضرت باقر علیه السّلام مى پرسد : کسانى که امام ندارند، جایشان کجاست ؟ حضرت در پاسخ مى فرماید: آنان مستضعفند. اگر کار خیر کرده باشند، مُنعّم خواهند بود، و ممکن است جهنّمى هم در بین آنها باشند. ___________ 💠 سؤال : آیا در به آنها تکلیف مى شود؟ 🔸جواب : خداوند سبحان مى فرماید: و آخَرون مُرجَون لِأمر الله ، إمّا یُعَذّبُهم و إمّا یَتوبُ علیهم: و عدّه اى دیگر، کارشان موقوف به فرمان خداست، یا آنان را - به عدل - عذاب مى کند، و از آن ها - به لطف - در مى گذرد. (سوره توبه/۱۰۶) ☘ بنابراین آنان، حکم دیگرى غیر از بقیه مردم (در اطاعت و معصیت ، و ثواب و عقاب) دارند، و حسابشان به تأخیر مى افتد. و در حدیث آمده است : آتشى بر افروخته مى گردد و به آنها گفته مى شود که در آن داخل شوند. و امتحان آن ها به این صورت است. 📚 در محضر علامه طباطبایی ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝
🌹🌹🌹 📝 و اگر خواننده محترم به دقّت اختلاف نامبرده را مورد نظر قرار بدهد آن وقت كاملاً متوجه مى شود كه چرا نظام اجتماعى غربى با مِذاق بشر از نظام اجتماعى دينى است. چيزى كه هست اين را هم بايد متوجه باشد كه اين سازگارتر بودن، مخصوص نظام اجتماعى غربى نيست و مردم تنها آن را بر سنّت هاى دينى ترجيح نمى دهند، بلكه همه سنّت هاى غير دينى داير در دنيا همين طور است، و از قديم الأيّام نيز همين طورى بوده. 📝 حتى مردم، سنّت هاى بَدَوى و صحرانشينى را هم مانند سنّت هاى غربى بر سنّت هاى دينى ترجيح مى دادند، براى اينكه دينِ صحيح همواره به سوى دعوت می كرده و اولين پيشنهادش به بشر اين بوده كه در برابر حقّ خاضع باشند، و بَدَويها (= بشر اوّلیه) از قديم ترين أعصار در برابر بُت و خضوع داشتند. 📝 و اگر خواننده حق اين تأمّل و دقّت را ادا كند، آن وقت خواهد ديد كه تمدّن عصر حاضر نيز معجونى است مركّب از سنّت هاى بت پرستى قديم، با اين تفاوت كه بت پرستیِ قديم جنبه فردى داشت و در عصر حاضر به شكل اجتماعى در آمده و از مرحله سادگى به مرحله فنّى در آمده است. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌼🌼🌼 💜 منْ اَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِاُمورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیْسَ مَنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادى یا لَلْمُسْلِمینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ؛ 💛 هر كس صبح كند و به امور مسلمانان همّت نورزد، از آنان نیست و هر كس فریاد كمك خواهى كسى را بشنود و به كمكش نشتابد، مسلمان نیست. 📚 تحف العقول ص 356 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7
🌷🌷🌷 📝 و اينكه گفتيم اساس نظام دين اسلام پيروى از است نه موافقت با طبع، روشن ترين و واضحترين بيانِ بيانات قرآن كريم است كه اينك چند آيه از آن بيانات از نظر خواننده می گذرد. ❣هوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ — او كسى است كه فرستاده خود را با هدايت و دين فرستاد. (سوره توبه آيه 34 ) ❣و اللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ — و خدا به حكم می كند. (سوره مؤمن آيه 20) و درباره مؤمنين فرموده : ❣و تَواصَوْا بِالْحَقِّ — يكديگر را به رعايت سفارش می كنند. (سوره عصر آيه 3) ❣لقَدْ جِئْناكُمْ بِالْحَقِّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ — ما با حقّ به سويتان آمده ايم، و حقّ برايتان آورده ايم و ليكن چه كنيم كه بيشتر شما از حقّ داريد. (سوره زخرف آيه 78) در اين آيه ملاحظه می فرمائيد اين اعتراف را كه : « موافق ميل بيشتر مردم نيست». و در جاى ديگر مسأله پيروى از خواست اكثريت را ردّ نموده و فرمود : پيروى از خواست اكثريت، سر از فساد در مى آورد، و آن اين آيه است كه : ❣بلْ جاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَ أَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كارِهُونَ، وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ، وَ مَنْ فِيهِنَّ بَلْ أَتَيْناهُمْ بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِكْرِهِمْ مُعْرِضُونَ — بلكه پيامبر برايشان حقّ را آورده، اما چه بايد كرد كه بيشترشان از حقّ دارند، با اينكه اگر قرار باشد مردم پيروى حقّ نكنند و بلكه پيرو خواست مردم باشد، آسمانها و زمين و هر كس كه در آنها هست همه فاسد مى شوند؛ از اين بالاتر اينكه ما براى آنان هوشيارى آورديم، و ايشان از هوشيار شدن خود گريزانند. (سوره مؤمنون آيه 71) و جريان حوادث هم مضمون اين آيه را تصديق كرد و ديديم كه چگونه فساد روز به روز بيشتر و روى هم انباشته تر شد. و در جاى ديگر فرموده : ❣فما ذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلالُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ — با اينكه بعد از چيزى به جز ضلالت نيست، پس ديگر از حقّ به كجا می گريزند. (سوره يونس آيه 32) 📝 و آيات قرآنى در اين معنا و قريب به اين معنا بسيار زياد است و اگر بخواهى به بيش از آنچه ما آورديم آشنا شويد مى توانيد سوره را مطالعه كنيد كه بيش از بيست و چند بار كلمه "حقّ " در آن تكرار شده است. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌸🌸🌸 ✅در زندگى اجتماعى، انسان ناچار از است. 💠 اينجاست كه می گوييم : بناى عقلاى عالَم بر اين است كه هر كس به اهل خبره در هر فنّ مراجعه نمايد. و حقيقت و واقع اين مراجعه، همان تقليد اصطلاحى است كه معنايش به دليل اجمالى هر مسئله ای است كه دسترسى به دليل تفصيلىِ (=دلیل کامل) آن، از حدّ و حيطه طاقت او بيرون است. هم چنان كه به حكم فطرتش خود را محكوم می داند به اينكه در آنچه كه در وسع و طاقت خودش است به تقليد از ديگران اكتفاء ننموده، خودش شخصاً به بحث و جستجو پرداخته، دليل تفصيلى آن را به دست آورد. 💠 و ملاك در هر دو باب اين است كه آدمى پيروى از نكند. اگر قدرت بر اجتهاد دارد، به حكم فطرتش بايد به اجتهاد و به دست آوردنِ دليل تفصيلى و علّت هر مسئله كه مورد ابتلاى او است بپردازد؛ و اگر قدرت بر آن ندارد، از كسى كه عالِم به آن مسئله است تقليد كند. و از آنجايى كه است فردى از نوع انسانى يافت شود، كه در تمامى شئون زندگى تخصّص داشته باشد و آن اصولى را كه زندگيش متّكى بدانها است مستقلاً اجتهاد و بررسى كند، قهراً خواهد بود كه انسانى يافت شود كه از تقليد و پيروىِ غير، خالى باشد. و هر كس خلاف اين معنا را ادّعا كند، و يا درباره خود پندارى غير اين داشته باشد (يعنى می پندارد كه در هيچ مسئله از مسائل زندگى تقليد نمى كند) در حقيقت سند خود را امضا کرده است. 💠 بله تقليد در آن مسائلى كه خود انسان ميتواند به دليل و علّتش پى ببرد، و غلط است؛ هم چنان كه اجتهاد در مسئله اى كه اهليّتِ ورود بدان مسئله را ندارد، يكى از رذائل اخلاقى است كه باعث هلاكت اجتماع می گردد، و مدينه فاضله بشرى را از هم مى پاشد. پس افراد اجتماع، نمى توانند در همه مسائل باشند و در هيچ مسئله اى تقليد نكنند؛ همانطور که نمی توانند در تمامى مسائل زندگى باشند و سراسر زندگيشان پيروى محض باشد. چون جز از خداى سبحان، از هيچ كس ديگر نبايد اينطور پيروى كرد (يعنى پيرو محض بود). بلكه در برابر خداى سبحان بايد پيرو محض بود، چون او يگانه سببى است كه ساير اسباب، همه به او منتهى می شود. 💙پایان💙 📚 جلد 1 ص 319 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
تقلید و بنی اسرائیل.pdf
219.6K
. 💠 دیگه چیه؟ همش تقلید تقلید.. 💠 آخه مردم چقدر باید ساده باشن؟😔😔 ✅ همه چیز درباره تقلید فقط در 6 صفحه ✅ اصلا همه چیزشون از هاست http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺🌺🌺
🌹🌹🌹 💠 و اما اينكه براى اعتبار بخشيدن به خواست اكثريّت گفتند : « پيروى اكثر در عالَم طبيعت هم جارى است »، درست است و نمى توان ترديد كرد كه طبيعت در آثارش تابع است و ليكن اين باعث نمى شود كه حكم عقل ( یعنی وجوب پيروى از حقّ) باطل شود و يا با آن معارضه كند. چون طبيعت خودش يكى از مصاديق است، آن گاه چگونه ممكن است حقّ خودش را باطل كند و يا به معارضه با آن برخيزد؟! ☘ توضيح اين مطلب نياز به بيان چند مقدّمه دارد : 💠 اوّل اينكه : موجودات و حوادث خارجى، كه ريشه و پايه اصولِ عقايد انسان در دو مرحله «علم» و «عمل» هستند، در پديد آمدن و اقسام تحولاتش تابعِ است كه نظامى است دائمى و ثابت، و نظامى است كه به شهادت تمامى دانشمندان و متخصّصين در هر رشته از رشته هاى علوم، و نيز به شهادت قرآن كريم (به بيانى كه در بحث "اعجاز قرآن" در جلد اول عربى اين كتاب گذشت) استثناء نمى پذيرد. پس جريان آنچه در عالَم خارج جارى است، از دوام و ثبات تخلّف ندارد؛ حتى مسأله اكثريّت هم كه در عالَم طبيعت است در اكثريتش طبق قاعده است، و دائمى و مى باشد. مثلاً اگر آتش در اكثر موارد گرمى و حرارت مى بخشد، و نود درصد اين اثر را از خود بروز مى دهد همين نود درصدش دائمى و ثابت است؛ و همچنين هر چيزى كه داراى اثر است. و اين خود مصداقى از كلّىِ است. 💠 دوم اينكه : انسان به حسب فطرت تابع هر چيزى است كه به نحوى آن را داراى واقعيّت و خارجيّت مى داند، پس خود انسان هم كه به حسب فطرت تابع است، خودش نيز مصداقى از است. و حتى آن كسى هم كه وجود علمِ قطعى را مُنكِر است و می گويد : هيچ علمِ قطعى در عالَم نداريم (هر چند كه همين گفتارش، گفته او را ردّ میكند چرا كه اگر اين جمله - كه هيچ علم قطعى در عالم وجود ندارد - قطعى نباشد پس مردود و غير قابل اعتماد است، چون قطعى و صد در صدی نيست. و اگر قطعى باشد پس صاحب اين گفتار يك علم قطعى را پذيرفته است) وقتى از شخصى قاطع، سخنى قاطع مى شنود با خضوع هر چه بيشتر آن را مى پذيرد. 💠 سوم اينكه : حقّ - همانطور كه توجّه فرموديد - امرى است كه خارجيّت و واقعيّت داشته باشد، امرى است كه انسان در مرحله خاضعش شود و در مرحله عمل از آن كند و اما نظر انسان و ادراكش، وسيله و عينكى است براى ديدن واقعيت هاى خارجى و نسبتش به واقعيت ها، نظير نسبتى است كه آينه با مرئى و صورت منعكس در آن دارد. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
سلام دوستان عزیز🌹 صبحتون بخیر💗 الحمدلله بحث هم تمام شد. ان شاءالله بحثی درباره اینکه چرا دین اسلام کشتن و خوردن گوشت شون رو اجازه داده، ارائه می کنیم. با مطالعه بحث جدید، شبهاتی مثل : «اسلام مگه نیست پس چرا اجازه داده بعضی از حیوانات رو بکشیم؟» ، « چرا اسلام گوشت بعضی از حیوانات رو کرده؟»، «چرا باید حیوان رو کرد؟ یعنی چرا حتماً باید شکلِ کشتن حیوان بطور خاصی باشه» و... برامون حلّ میشه ان شاءالله.🌷 @ishiaa
🌹🌹🌹 ❇️ عقائد امّتها در مورد خوردن 💠 در اين معنا هيچ شكى نيست كه انسان مانند ساير حيوانات و گياهان مجهّز به است. يعنى دستگاهى دارد كه اجزايى از موادّ عالَم را به خود جذب کرده و به آن مقدارى كه بتواند در آن عمل می کند، و آن را جزء بدن خود ساخته و به اين وسيله، بقاى خود را حفظ می نمايد؛ پس بنابر اين براى اينگونه موجودات مانع طبيعى وجود ندارد از اينكه هر غذايى كه براى او قابل هضم و مفيد باشد بخورد. تنها مانعى كه - از نظر طَبع - تصوّر دارد اين است كه آن غذا براى آن موجودات داشته باشد، و يا مورد آنها باشد. 💠 امّا متضرّر شدن : مثل اينكه در يابد كه فلان چيز خوردنى براى بدن او ضرر دارد، و نظام او را بر هم مى زند، براى اينكه مسموم است و يا خودش سمّ است؛ در چنين مواردى انسان و حيوان و نبات، از خوردن امتناع مى ورزد. و يا مثل اينكه در يابد كه خوردن فلان چيز براى او ضرر دارد، مثل چيزهايى كه در اديان و شرايع مختلفه الهى تحريم شده، و امتناع از خوردن اينگونه چيزها امتناع به حسب طبع انسان نيست، بلكه امتناع فكرى است. 💠 و اما تنفّر عبارت است از : اينكه انسان يا هر جاندار ديگر، چيزى را بداند و در نتيجه طبع او از نزديكى به آن امتناع بورزد، مثل اينكه يك انسانى نجاست خود را بخورد كه چنين چيزى نمى شود، زيرا انسان نجاست خود را پليد مى داند و از نزديكى به آن نفرت دارد. بله گاهى انسانهاى ديوانه و يا كودك ديده شده اند كه نجاست خود را بخورند. گاهى هم مى شود كه تنفّر انسان از خوردن چيزى به حسب طبع و طبیعتش نباشد، بلكه اين امتناعش مستند باشد به عواملى ، مانند مذهب و يا عادت قومى و سنّت هاى مختلفه اى كه در مجتمعات گوناگون رائج است. مثلاً مسلمانان از گوشت خوك نفرت دارند، و مسیحیان آن را خوراكى مطبوع و پاكيزه مى دانند؛ و در مقابل اين دو امّت، ملل هستند، كه بسيارى از حيوانات - از قبيل قورباغه و خرچنگ و موش و امثال آن را - با ميل و رغبت مى خورند، در حالى كه ملل آنها را پليد مى شمارند. اين قسم از امتناع، امتناع بر حسب طبع اوّلى نيست، بلكه بر حسب طبع و قريحه اى است كسبى. (یعنی بخاطر طبیعت دوّمی است که با توجه به عواملی یاد شد، برای خودشان درست کرده اند). ادامه دارد... 📚 جلد5 ص 295 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺