eitaa logo
من شیعه هستم
530 دنبال‌کننده
312 عکس
393 ویدیو
20 فایل
✅ شناخت دین اسلام : بدون تعصّب، بدون خرافه، با محوریّت تفسیر المیزان علامه طباطبایی (ره) و سخن بزرگان اهل معرفت ✅ معرفت، اعتقاد، اخلاق ✅ اینجا قم مقدّس است
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹 ❇️ عقائد امّتها در مورد خوردن 💠 در اين معنا هيچ شكى نيست كه انسان مانند ساير حيوانات و گياهان مجهّز به است. يعنى دستگاهى دارد كه اجزايى از موادّ عالَم را به خود جذب کرده و به آن مقدارى كه بتواند در آن عمل می کند، و آن را جزء بدن خود ساخته و به اين وسيله، بقاى خود را حفظ می نمايد؛ پس بنابر اين براى اينگونه موجودات مانع طبيعى وجود ندارد از اينكه هر غذايى كه براى او قابل هضم و مفيد باشد بخورد. تنها مانعى كه - از نظر طَبع - تصوّر دارد اين است كه آن غذا براى آن موجودات داشته باشد، و يا مورد آنها باشد. 💠 امّا متضرّر شدن : مثل اينكه در يابد كه فلان چيز خوردنى براى بدن او ضرر دارد، و نظام او را بر هم مى زند، براى اينكه مسموم است و يا خودش سمّ است؛ در چنين مواردى انسان و حيوان و نبات، از خوردن امتناع مى ورزد. و يا مثل اينكه در يابد كه خوردن فلان چيز براى او ضرر دارد، مثل چيزهايى كه در اديان و شرايع مختلفه الهى تحريم شده، و امتناع از خوردن اينگونه چيزها امتناع به حسب طبع انسان نيست، بلكه امتناع فكرى است. 💠 و اما تنفّر عبارت است از : اينكه انسان يا هر جاندار ديگر، چيزى را بداند و در نتيجه طبع او از نزديكى به آن امتناع بورزد، مثل اينكه يك انسانى نجاست خود را بخورد كه چنين چيزى نمى شود، زيرا انسان نجاست خود را پليد مى داند و از نزديكى به آن نفرت دارد. بله گاهى انسانهاى ديوانه و يا كودك ديده شده اند كه نجاست خود را بخورند. گاهى هم مى شود كه تنفّر انسان از خوردن چيزى به حسب طبع و طبیعتش نباشد، بلكه اين امتناعش مستند باشد به عواملى ، مانند مذهب و يا عادت قومى و سنّت هاى مختلفه اى كه در مجتمعات گوناگون رائج است. مثلاً مسلمانان از گوشت خوك نفرت دارند، و مسیحیان آن را خوراكى مطبوع و پاكيزه مى دانند؛ و در مقابل اين دو امّت، ملل هستند، كه بسيارى از حيوانات - از قبيل قورباغه و خرچنگ و موش و امثال آن را - با ميل و رغبت مى خورند، در حالى كه ملل آنها را پليد مى شمارند. اين قسم از امتناع، امتناع بر حسب طبع اوّلى نيست، بلكه بر حسب طبع و قريحه اى است كسبى. (یعنی بخاطر طبیعت دوّمی است که با توجه به عواملی یاد شد، برای خودشان درست کرده اند). ادامه دارد... 📚 جلد5 ص 295 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌸🌸🌸 💠 پس روشن شد كه انسان در تغذّى به گوشت ها طُرُق مختلفه اى دارند، طرقى بسيار كه از نقطه «امتناع» شروع و به نقطه «آزادى مطلق» در عرضى عريض ختم مى شود، هر چه را كه مباح و گوارا مى داند دليلش او است، و آنچه را كه حرام و ناگوار مى داند دليلش يا او است يا او. 💠 در سنّت خوردن تمامى گوشت ها تحريم شده، و پيروان اين سنّت هيچ حيوانى را حلال گوشت نمى دانند، و اين طرف «تفريط» در مسأله خوردن گوشت است، و طرف «افراط» آن را وحشى هاى آفريقا (و بعض متمدّنين اروپا و غرب) پيش گرفته اند، كه از خوردن هيچ گوشتى حتى گوشت امتناع ندارند. 💠 امّا عرب در دوران گوشت چهارپايان و ساير حيوانات از قبيل موش و قورباغه را مى خورد، چهارپايان را هم به هر نحوى كه كشته مى شد مى خورد (چه اينكه سرش را بريده باشند، و چه اينكه خفه اش كرده باشند، و چه طورى ديگر مرده باشد،كه در آيه 3 سوره مائده به عنوانهاى "منخنقه" و "موقوذه" و "مترديه" و"نطيحه" و نيم خورده درندگان از آنها ياد شده است) و وقتى مورد اعتراض واقع مى شدند می گفتند : چطور شد كه آنچه خود شما می كُشيد حلال است، و آنچه خدا می كشد حرام است؛ هم چنان كه نيز همين جواب از برخی اشخاص شنيده مى شود كه مگر گوشت با گوشت فرق دارد و همين كه گوشتى سالم باشد و به بدن انسان صدمه وارد نياورد آن گوشت خوردنى است، هر چند كه بى ضرر بودنش به وسيله علاجهاى طبّى صورت گرفته باشد. و خلاصه گوشت آن گوشتى است كه دستگاه گوارش آن را نپذيرد، از آن گذشته همه گوشتها براى اين دستگاه گوشت است، و هيچ فرقى بين آنها نيست. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌹🌹🌹 💠 و نيز در عرب رسم بود كه را مى خوردند. و آن را در روده حيوان ريخته، با آن روده كباب می كردند و مى خوردند و به خورد ميهمانان مى دادند. و نيز رسمشان چنين بود كه هر گاه دچار قحطى مى شدند، بدن شتر خود را با آلتى برّنده سوراخ می كردند، و هر چه خون بيرون مى آمد مى خوردند. امروز نيز خوردن خون در بسيارى از امّت هاى غير مسلمان رائج است؛ و اين سنّت در بت پرستان رواج بيشترى دارد، و بطورى كه شنيده مى شود از خوردن هيچ حيوانى حتى سگ و گربه و حتى كِرمها و صدفها و ساير حشرات امتناع ندارند. 💠 و امّا در بين آن سنّت تفريطى و اين روش افراطى، راهى ميانه را رفته. از بين گوشتها هر گوشتى كه طبيعت انسانهاى معتدل و يا به عبارتى طبيعت معتدلِ انسانها آن را پاكيزه و مطبوع مى داند، در تحت عنوان كلّى «طيّبات» حلال كرده، و سپس اين عنوان كلّى را به يعنى بَهائم كه عبارتند از گوسفند و بُز و گاو و شتر (و در بعضى از چهار پايان چون اسب و الاغ به كراهت) و در ميان به هر مرغى كه گوشت خوار نباشد (که علامتش داشتن سنگدان و پرواز به طريق بال زدن و نداشتن چنگال است) و در به ماهيانى كه فلس دارند (به آن تفصيلى كه در كتب فقه آمده) تفسير كرده است. و از اين حيواناتِ حلال گوشت، خون و مُردار و آنچه براى غيرخدا ذبح شده را تحريم كرده، و غرض در اين تحريم اين بوده كه بشر بر طبق سنّت زندگى كند؛ چون بشر در اصل فطرت به خوردن گوشت علاقه مند است و نيز فطرتاً براى فكر صحيح و طَبع مستقيم (كه از تجويز هر چيزى كه نوعاً ضرر دارد و يا مورد نفرت طبع است امتناع مى ورزد) احترام قائل است. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌹🌹🌹 ❇️ چطور اسلام كشتن را تجويز كرده با اينكه رحم و عاطفه آن را جائز نمى داند؟ 💠 چه بسا كه اين سؤال به ذهن بعضى وارد شود كه حيوان نيز مانند انسان جان و شعور دارد، او نيز از عذاب ذِبح رنج مى برد و نمى خواهد نابود شود و بميرد؛ و حُبّ ذات كه ما را وا مى دارد به اينكه از هر مكروهى حذر نموده و از ألَم (=درد) هر عذابى بگريزيم و از مرگ فرار كنيم، همين غريزه ما را وا مى دارد به اينكه نسبت به افراد همنوع خود همين احساس را داشته باشيم، يعنى آنچه براى ما درد آور است براى افراد همنوع خود نپسنديم، و آنچه براى خودمان دشوار است براى همنوع خود نيز دشوار بدانيم، چون همه يك جورند. و اين مقياس عيناً در ساير انواع جريان دارد. با اين حال چگونه به خود اجازه دهيم كه حيوانات را با شكنجه اى كه خود از آن مُتألّم می شویم (=دردمان می آید) متألّم سازيم، و شيرينى زندگى آنها را مبدّل به تلخى مرگ كنيم و از نعمت بقاء كه شريف ترين نعمت است محروم سازيم؟ و با اينكه خداى سبحان است، او چرا چنين اجازه اى داده؟ و رحمت واسعه اش چگونه با اين تبعيض در مخلوقاتش مى سازد؟ كه همه جانداران را فدايى و قربانى بسازد؟ 💠 جواب از اين سؤال در يك جمله كوتاه اين است كه اساس شرايع دين و زير بناى آن، و است نه عواطف وَهمى؛ خداى تعالى در شرايعش حقائق و مصالح حقيقى را رعايت كرده، نه عواطف را كه منشأش «وَهم» است. توضيح اينكه اگر خواننده محترم وضع زندگى موجوداتى كه در دسترس او است به مقدار توانايی اش مورد دقّت قرار دهد، خواهد ديد كه هر موجودى در تكوّن (= در به وجود آمدن) و در بقايش تابع ناموس است و مى فهمد كه... ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌹🌹🌹 💠 توضيح اينكه اگر خواننده محترم وضع زندگى موجوداتى كه در دسترس او است به مقدار توانايی اش مورد دقّت قرار دهد، خواهد ديد كه هر موجودى در تكوّن (= به وجود آمدن) و در بقايش تابع ناموس است و مى فهمد كه هيچ موجودى نيست مگر آنكه مى تواند به موجودى ديگر متحوّل شود، و يا موجودى ديگر به صورت خود او متحوّل گردد (يا بدون واسطه و يا با واسطه)؛ و هيچ موجودى ممكن نيست به وجود آيد با معدوم شدن موجودى ديگر، و هيچ موجودى باقى نمى ماند با فنا شدن موجودى ديگر. ✅ بنابراين عالَم مادّه، عالَم و است. و اگر بخواهى مى توانى بگويى عالَم آكل و مأكول (= خورنده و خورده شونده) است. 💠 مى بينيد كه موجوداتِ مركّب زمينى، از زمين و موادّ آن مى خورند و آن را جزء وجود خود مى نمايند و به آن صورت مناسب با صورت خود و يا مخصوص به خود مى دهند، و دوباره زمين خودِ آن موجود را مى خورد و مى سازد. گياهان از زمين سر در مى آورند و با موادّ زمينى تغذيه می كنند و از هوا استنشاق مى نمايند تا به حدّ رشد برسند؛ دوباره زمين آن گياهان را مى خورد و ساختمان آنها را (كه مركّب از اجزايى است) تجزيه نموده، اجزاى اصلى آنها را از يكديگر جدا و به صورت عناصر اوّليه در مى آورد، و مُدام و پى در پى هر يك به ديگرى بر می گردد؛ ، گياه مى شود و ، زمين مى شود. 💠 قدمى فراتر می گذاريم؛ مى بينيم حيوان از گياهان تغذيه مى كند آب و هوا را جزء بدن خود مى سازد، و بعضى از انواع حيوانات مانند درّندگان زمينى و هوايى، حيوانات ديگر را مى خورند و از گوشت آنها تغذيه می كنند چون از نظر مخصوصی كه دارند چيز ديگرى نمى توانند بخورند. ولى كبوتران و گنجشكان با دانه هاى گياهان تغذّى می كنند، و حشراتى امثال مگس و پشه و كك از خون انسان و ساير جانداران مى مَكند، و همچنين انواع حيواناتى ديگر كه غذاهايى ديگر دارند؛ و سر انجام، همه آنها خوراك مى شوند. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌷🌷🌷 💠 پس و كه حكومتى على الإطلاق و به پهناى همه عالَم دارد، «تنها» حاكمى است كه حكم تغذّى را معيّن كرده؛ موجودى را محكوم به خوردن گياه، و موجودى ديگر را محكوم به خوردن گوشت، و يكى ديگر را به خوردن دانه، و چهارمى را محکوم به خوردن خون كرده و آنگاه اجزاى وجود را به تبعيّت از «حكمش» هدايت نموده است. و نيز او «تنها» حاكمى است كه خلقت انسان را مجهّز به جهاز گوارشِ گياهان و نباتات كرده. پيشاپيش همه جهازها كه به وى داده هايى است كه در فضاى دهان او به رديف چيده، چند عدد آن براى بريدن، چند عدد براى شكستن، و گاز گرفتن، و آسياب كردن؛ كه اوّلى را ثنائيات (دندان جلو) و دومى را رباعيّات و سومى را انياب (دندان نيش) و چهارمى را طواحن (دندان آسياب يا كرسى) مى ناميم. و همين خود بر اين است كه انسان گوشتخوارِ تنها نيست و گرنه مانند درّندگان بى نياز از دندانهاى آسیاب بود، و علفخوارِ تنها نيز نيست و گرنه مانند گاو و گوسفند بى نياز از دندانهای جلو و نیش بود؛ پس چون هر دو نوع دندان را دارد، مى فهميم كه انسان هم علفخوار است و هم گوشتخوار. 💠 قدمى به عقب تر از دندانها و به از جهاز گوارش می گذاريم و مى بينيم اینطور نیست که قوّه چشايی و ذائقه انسان، تنها از گياهان لذّت و نفرت داشته باشد بلكه طعم خوب و بد انواع گوشتها را تشخيص مى دهد و از خوب آنها لذّت مى برد. در حالى كه گوسفند چنين تشخيصی نسبت به گوشت، و گرگ چنين تشخيصی نسبت به گياهان ندارد. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 @ishiaa 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌷🌷🌷 💠 در به جهاز هاضمه او مى پردازيم و مى بينيم جهاز هاضمه انسان نسبت به انواع گوشتها اشتها دارد و به خوبى آن را هضم می كند. همه اينها است تكوينى و حُكمى است كه در خلقت مى باشد، كه تو انسان حقّ دارى گوسفند را مثلاً ذبح كنى و از گوشت آن ارتزاق نمايى. آرى ممكن نيست بين «هدايت تكوين» و «حُكم عملىِ» آن فرق بگذاريم، هدايتش را بپذيريم و تسليم آن بشويم ولى حكم إباحه و جوازش را منكر شويم. 💠 اسلام نیز دين است، و اراده ای به جز احياء آثار فطرت كه در پس پرده جهل بشر قرار گرفته ندارد. و چون چنين است به جز اين نمى توانسته حكم كند كه خوردن گوشت برخی از حيوانات حلال است، زيرا اين حكم شرعى در اسلام مطابق است با حكم إباحه تكوينى. (یعنی حُکم اسلام در جواز گوشتخواری مطابق با حکم عالَم خلقت است). 💠 همانطور كه با تشريع (= قانونگذاری) خود اين حكم فطرى را زنده كرده، احكام ديگرى را - كه واضعِ تكوين وضع كرده - نيز زنده كرده است. و آن احكامى است كه قبلاً ذكر شد و گفتيم که اسلام با قرار دادن موانعى، از بى بند و بارى در حكم تغذّى جلوگیری كرده. يكى از آن موانع، حكم است كه اجتناب از خوردن هر گوشتى كه ضرر جسمى يا روحى دارد را واجب دانسته. مانع ديگر، حكم است كه از خوردن هر گوشتى كه طبيعت بشرِ «مستقيم الفطرة» آن را پليد مى داند نهى كرده؛ و ريشه هاى اين دو حكم نيز به تصّرفى از تكوين بر می گردد. 💠 اسلام هم اين دو حكم را معتبر شمرده و هر گوشتى كه به نموّ جسم ضرر برساند را كرده؛ هم چنان كه هر گوشتى كه به مصالح مجتمع انسانى لطمه بزند را تحريم نموده، مانند گوشت گوسفند يا شترى كه براى «غير خدا» قربانى شود و يا از طريق «قمار» و «استقسام به أزلام» و مثل آن تصاحب شده باشد، و نيز گوشت هر حيوانى را كه طبيعتِ بشر آن را پليد مى داند، تحريم كرده است. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 @ishiaa 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌷🌷🌷 💠 و امّا اينكه گفتند حسّ و با كشتن حيوانات و خوردن گوشت آنها نمى سازد، جوابش اين است كه آرى هيچ شكى نيست كه رحمت، خود موهبتى است لطيف و تكوينى كه خداى تعالى آن را در انسان و بسيارى از حيوانات كه تاكنون به وضع آنها آشنا شده ايم به وديعه نهاده إلّا اينكه چنان هم نيست كه تكوين، حسّ رحمت را «حاكم على الإطلاق» بر امور قرار داده باشد، و در هيچ صورتى مخالفت آن را جائز نداند و اطاعتش را بطور مطلق و در همه جا لازم بشمارد. خُب وقتى خودش رحمت را بطور مطلق و همه جا استعمال نمی كند ما چرا مجبور باشيم او را در همه امور حاكم قرار دهيم؟! دليل اينكه تكوين، رحمت را بطور مطلق استعمال نمی كند وجود دردها و بيماريها و مصائب و انواع عذابها است. 💠 از سوى ديگر اين صفت يعنى صفت رحمت اگر در حيوانات بطور مطلق خوب و نعمت باشد در خصوص چنين نيست. يعنى مانند «عدالت» نیست که بدون قيد و شرط و بطور على الإطلاق فضيلت باشد؛ چون اگر اينطور بود مؤاخذه ظالم به جُرم اينكه ظلم كرده، و مجازات مُجرم به خاطر اينكه مرتكب جرم شده درست نبود - و حتّى زدن يك سيلى به قاتل جنايتكار صحيح نبود، زيرا با ترحّم منافات دارد - و همچنين انتقام گرفتن از متجاوز و به مقدار تعدّى او تعدّى كردن درست نبود. و حال اگر ظالم و مُجرم و جانى و متجاوز را به حال خود واگذاريم دنيا و مردم دنيا مى شوند. 💠 و با اين حال، امر رحمت را بدان جهت كه يكى از مواهب خلقت است مُهمل نگذاشته، بلكه دستور داده كه رحمت عمومى گسترش داده شود، و از اينكه حيوانى را بزنند نهى كرده و حتّى از زدن حيوانى كه مى خواهند ذبح كنند منع نموده و داده : مادام كه حيوانِ ذبح شده جانش بيرون نيامده اعضائش را قطع و پوستش را نكَنند، و نيز نهى كرده از اينكه حيوانى را پيش روى حيوان ديگرى مثل آن ذبح كنند، و براى ذبح كردن حيوان راحت ترين و ملايم ترين وضع را مقرّر فرموده، و آن بريدن چهار رگ گردن او است (دو تا لوله خون و يك لوله تنفس و يك لوله غذا)، و نيز دستور فرموده حيوانى را كه قرار است ذبح شود آب در اختيارش بگذاريد، و از اين قبيل احكام ديگرى كه تفصيل آنها در كتب فقه آمده است. 💠 و با همه اينها اسلام دين است نه دين عاطفه، و در هيچ يك از شرايعش عاطفه را بر احكام عقلى كه اصلاح گر نظام مجتمع بشرى است مقدّم نداشته، و از احكام عاطفه آن احكامى را معتبر شمرده كه عقل آن را معتبر شمرده است كه برگشت آن نيز به پيروى حكم «عقل» است. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌹🌹🌹 💠 و امّا اينكه گفتند رحمت الهى چگونه با تشريع حكم تذكيه و ذبح حيوانات سازگار است با اينكه خداى تعالى أرحم الرّاحمين است؟ جوابش اينست كه اين شبهه از خَلط ميان رحمت و ناشى شده است. آنچه در خداى تعالى است رحمت است نه رقّت قلب كه تأثّر شعورى خاصی است در انسان كه باعث مى شود انسانِ رحم دل، نسبت به فرد مرحوم تلطّف و مهربانى كند؛ و اين خود صفتى است و مادّى كه خداى تعالى از داشتن آن مُتعالى است (تعالى اللَّه عن ذلك عُلواً كبيراً ). 💠 و امّا در خداى تعالى معنايش إفاضه «خير» بر مستحقّ خير است، آن هم به مقدارى كه استحقاق آن را دارد؛ و به همين جهت بسا مى شود كه عذاب را رحمت خدا و بالعكس رحمت او را عذاب تشخيص مى دهيم (هم چنان كه تشريعِ حكم تذكيه حيوانات را براى حيوانات عذاب مى پنداريم). پس اين فكر را بايد از مغز بيرون كرد كه احكام الهى بايد بر طبق كه ناشى از «عواطف كاذبه» بشرى است بوده باشد، و خدا باید «مصالح تدبير» در عالَم تشريع را بخاطر اينگونه امور باطل ساخته و يا در اينكه شرايعش را مطابق با «واقعيّات» تشريع كرده است مُسامحه كند. 💠 لذا از همه مطالب گذشته اين معنا روشن گرديد كه در تجويز خوردن گوشت حيوانات و همچنين در جزئيات و قيد و شرطهايى كه در اين تجويز رعايت نموده ، را حكايت كرده است. فطرتى كه خداى تعالى بشر را بر آن فطرت خلق كرده : ❣ فطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ — پيوسته از طريقه دين خدا كه فطرت خَلق را بر آن آفريده است پيروى كن كه هيچ تغييرى در خلقت خدا نبايد داد، اين است آيين استوار حقّ (سوره روم آیه 30). ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌷🌷🌷 ❇️ چرا اسلام حِليّت گوشت را مبنى بر تذكيه كرد؟ 💠 توضيح سؤال اينكه ما پذيرفتيم كه خلقتِ بشر طورى است كه هم مجهّز به جهاز «گياه خوارى» است و هم جهاز «گوشتخوارى»؛ و فطرت و خلقت، گوشتخوارى را براى انسان جائز مى داند. و به دنبال اين حكم ، اسلام هم كه شرايعش مطابق با فطرت است خوردن گوشت را جائز دانسته، ليكن اين سؤال پيش مى آيد كه چرا به خوردن گوشت حيواناتى كه خودشان مى ميرند اكتفاء نكرد، با اينكه اگر اكتفاء كرده بود مسلمين هم گوشت مى خوردند و هم كارد بدست نمی گرفتند و با كمال بى رحمى حيوانى را سر نمى بريدند، در نتيجه عواطف و رحمتشان جريحه دار نمى شد؟ 💠 جواب اين سؤال از بياناتى كه قبلاً گذشت روشن گرديد. چون در آنجا گفتيم رحمت به معناى رقّت قلب، واجب الإتباع نيست و پيروى آن را لازم نمى داند، بلكه پيروى از آن را باعث ابطال بسيارى از احكام حقوقى و جزائى مى داند. و خواننده عزيز توجّه فرمود كه اسلام در عين اينكه احكامش را تابعِ مصالح و مفاسد واقعى قرار داده نه تابع عواطف، مع ذلك در بكار بردن رحمت به آن مقدار كه ممكن و معقول بوده از هيچ كوششى فروگذار نكرده؛ هم مصالح واقعى را إحراز نموده، و هم مَلكه را در بين نوع بشر حفظ كرده. 💠 علاوه بر اينكه (همه مى دانيم بيشترِ گاو و گوسفند و شُترانى كه مى ميرند مرگشان بيماريهايى است كه اگر گوشت آنها خورده شود انسانها هم به همان بيماريها مبتلا می گردند) و مزاج آنان تباه و بدنها متضرّر مى شود، و اين خود خلاف رحمت است. و اگر بشر را محكوم می كرد به اينكه تنها از گوشت حيوانى بخورد كه مثلاً از كوه پَرت شده، آن وقت می بايستى همه افراد بشر، دورِ دنيا بچرخند ببينند كجا حيوانى از كوه پرت شده است و اين براى بشر حكمى حَرَجى و است. 🔹 پایان 🔹 📚 جلد5 ص295 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺